eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
878 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
163 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
#انفرادی2⛓ #قسمت51🎬 توی نمازخانه‌ی مدرسه، نشسته بود و سرش را تکیه داده بود به دیوار. زل زده بود به
🎬 سفره‌ی هفت‌سین را با چند قاب عکس کوچک از شهدا تزئین کرد. تکه پارچه‌ای که چند سال قبل از ضریح امیرالمؤمنین باز کرده بود را بست گوشه‌ی آیینه. سینا کنارش نشست. چیزی به تحویل سال نمانده بود. سینا دستش را گرفت. - پاشو نماز بخونیم. سرش را تکان داد و لبخند زد. ایستاد و سینا چادر سفیدی سمت او گرفت. اشاره زد به سجاده‌هایی که کنار سفره پهن کرده بود. رکعت دوم نماز بودند که سال تحویل شد. بعد نماز هر دو به سجده رفتند. چشم سینا خیلی زود موقع دعا کردن پر از اشک شد. زیر لب گفت: - خدایا... بهم توان بده تغییر کنم. یه تغییر تو مسیر مثبت. سر از سجده برداشت. نگاهی به لعیا انداخت که هنوز در سجده بود و بدنش آهسته می‌لرزید. صدایش را صاف کرد و گفت: - من متأسفم لعیا.. خیلی اذیتت کردم. هیچ وقت فکر نمی‌کردم مردی بشم که همسرش رو آزار می‌ده و اذیت می‌کنه؛ ولی انگار در حق تو خیلی ظلم کردم. بعد از روز تولدش، لعیا یک دوره سخت بیماری را پشت‌سر گذاشت. دکتر گفته بود بخاطر شوک روانی تب کرده و سینا آن روزها هزار بار خودش را لعنت کرده بود. شانه‌های لعیا با شدت بیشتری لرزید. سینا با نفسی گره‌خورده گفت: - توروخدا این‌طوری گریه نکن... گفتی ازم پیش خدا شکایت می‌بری... میشه بهم فرصت بدی؟ قول میدم تمام سعی‌ام و بکنم که اذیت نشی تو این زندگی. لعیا سر بلند کرد. چشمانش سرخ بود. مژه‌های بلندش بهم چسبیده بودند. لبش می‌لرزید. سینا جلو خزید. مهر و تسبیح او را کناری گذاشت و جلو تر رفت. اشک صورت او را گرفت. - این‌طوری گریه می‌کنی که کار من ساخته‌ست بنده‌ی خدا... لعیا خندید و سرش را به چپ‌وراست تکان داد. - نه، شکایت نکردم هنوز ازت... آخه خیلی دوستت دارم. صبر می‌کنم باهم همه چیزو درست کنیم. سینا لبخند زد. دست همسرش را گرفت و فشرد. انگشتر توی دستش را صاف کرد و لب زد: - سیدهادی گفت خانمای فامیل قراره برن مشهد؟! لعیا سرش را تکان داد. سینا گردنش را کج کرد و گفت: - چرا نگفتی... لعیا سرش را انداخت پایین. استادش گفته بود باید با سینا راه بیاید. باید خواسته‌هایش را با احتیاط بگوید: - دلم می‌خواست برم؛ مخصوصاً مامان و خاله‌هام می‌خوان برن؛ ولی ترسیدم، نه... یعنی با خودم گفتم شاید از اینکه تنهات بذارم ناراحت بشی. انگار که سیل بیاید و همه چیز را جوری ببرد که گویی از اول نبوده، لبخند از روی لب سینا پر کشید. سینای طلبکار، توی ذهنش گفت: - بیا..جوری ترسوندیش که نتونسته باهات حرف بزنه... همینو می‌خواستی؟! - برات بلیط گرفتم باهاشون بری. لعیا نگاهی به پیشانی گره‌خورده سینا کرد. سرش را انداخت پایین و گفت: - اگه رفتنم باعث اخمت بشه چه فایده؟.. وقتی تند میشی، چه سودی داره رفتنم؟ سینا آه بلندی کشید و نفسش پخش شد توی صورت لعیا. صورت را از هم باز کرد: - نه، اخم و تندشدنم برای اینه از دست خودم عصبی‌ام... که چرا این‌طوری تو رو ترسوندم و از خودم دور کردم.. برات بلیط گرفتم که بری... که این‌طوری همه‌چی درست بشه... لبخند نشست روی لب‌های لعیا. خوشیِ توی قلبش درست نشست تو صورتش و از برق چشمانش سینا آرامش گرفت. ✅ 📆 🆔 @ANAR_NEWSS 🎙 ♨️ https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
منتظر نظرات شما در گروه باغ انار و همچنین لینک ناشناس داستان هستیم👇🌹🍃 🆔 https://eitaayar.ir/anonymous/GP6V.z28mv
هدایت شده از حامد کاشانی
بسته مستندات مناظره مورخ نهم آذر 1404 - print with number.pdf
حجم: 17M
بسته مستندات مناظره مورخ نهم آذر 1404
هدایت شده از حامد کاشانی
به محضر همه همراهان، مخاطبان، اساتید و صاحب نظران سلام عرض می‌کنم. از لطف و ذره پروری دوستان، اساتید و علمای معظم، وعاظ کریم، ذاکران مخلص و شیعیان عریق امیرالمومنین علیه السلام شرمنده شدم. زبان از تشکر قاصر است. خاک پای شیعیان امیرالمومنین علیه السلام حامد کاشانی
هدایت شده از حامد کاشانی
حجت الاسلام کاشانیمناظره حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی - کیفیت پایین.mp3
زمان: حجم: 45M
🎙 کامل مناظره حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با موضوع "مظلومیت و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها" تلگرام | ایتا | بله | روبیکا | آپارات | سایت | صفحه یوتیوب
هدایت شده از حامد کاشانی
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️ پشیمانی خلیفه اول از هجوم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها 🔸 برگرفته از مناظره حامد کاشانی و عبدالرحیم سلیمانی اردستانی با موضوع "مظلومیت و شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها" تلگرام | ایتا | بله | روبیکا | آپارات | سایت | صفحه یوتیوب
گوش کنید لطفا ۲x
| السَّلامُ‌عَلَیکِ‌یَاأُمَّ‌البُدُورِالسَّوَاطِع سلام‌برتو‌ای‌مادرماه‌های‌درخشان‌ زیارتنامه‌حضرت‌ام‌البنین(س)
AUD-20221204-WA0000.
زمان: حجم: 3.6M
🌺صوت حدیث کسا 🎤محسن فرهمند ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ 🥰 ٠٠"٠٠ 🥰 (عج) ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌اَللّهُمَّ                   کُنْ لِوَلِیِّکَ              الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ         صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلی آبائِهِ     فی هذِهِ السّاعَه وَفی کُلِّ ساعة   وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً         وَعَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ              طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها                     طَویلا.. صفر عاشقی # ساعت ٠٠ : ٠٠