Shab18Safar1401[05].mp3
7.34M
🎙حاجتِ هرشبم، اربعین کربلا بودنه (شور)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 متن شعر:
Meysammotiee.ir/post/1556
#روضهنار ⏰#شب بیستوچهارم #مداحی
♥️ @ANARSTORY
☑️ @MeysamMotiee
سلام بر شما عزیزان🌱
انشاءالله در موکب «لشگر فرشتگان» با محوریت بانوان شهید، روز اربعین پذیرای شما عزیزان خواهیم بود.
مکان موکب، روی سکوی سالن جدید گلستان شهداست. موکب سوم، تقریباً روبهروی مزار شهید زینب کمایی✨🥀
منتظر دیدارتون هستیم.
التماس دعا.
#فرات
#اربعین #کربلا
http://eitaa.com/istadegi
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
سلام بر شما عزیزان🌱 انشاءالله در موکب «لشگر فرشتگان» با محوریت بانوان شهید، روز اربعین پذیرای شما ع
اصفهانی های باغ انار فردا اینجا بروید. این یک فرمان برگی است.
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋
همه ماجرای مهسا امینی
🔹و رسوایی رسانههای معاند
👇
https://eitaa.com/joinchat/3688300608Cf61f1be155
@ANARSTORY
آنچه پیش رو دارید قسمت چهل و یکم از سخنان مرحوم آیتالله مصباح یزدی است که در خصوص شرح خطبه فدکیه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ایراد کردهاند:👇
اگر علی(ع) حاکم میشد - خبرآنلاین
https://www.khabaronline.ir/news/1624339/%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B9-%D8%AD%D8%A7%DA%A9%D9%85-%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D8%AF
حضرت زهرا سلام الله علیها میفرمایند: و ما الذی نقموا من أبی الحسن؛ ابوالحسن چه مشکلی داشت که او را رها کردند. حضرت برای احترام با کنیه از مولا علی علیه السلام یاد میکنند.
نقموا و الله منه نکیر سیفه و قلة مبالاته لحتفه؛ اشکالشان به علی این بود که در هنگامه جنگ کسی در مقابل شمشیرش طاقت نمیآورد. دیده بودند آن جایی که باید شمشیر بزند باکی از خطر و کشته شدن ندارد. و شدة وطأته؛ علی جایی که قدم میگذاشت استوار و محکم قدم میگذاشت نه با مسامحه. و نکال وقعته؛ آن جایی که باید کسی را مجازات کند ضربهاش عبرتآموز و سخت است.
و تنمره فی ذات الله؛ این تعبیر، تعبیر ادبی بسیار لطیفی است که در فارسی مشابهاش را نداریم. کلمه «تنمر» از «نمر» گرفته شده است. نمر یعنی یوزپلنگ. عربها معتقدند در بین حیوانات درنده یوزپلنگ صفت خاصی دارد و آن اینکه همیشه در حال خشم و آماده جنگ است. این حالت را که همیشه انسان آماده مبارزه باشد و غافلگیر نشود، تنمر میگویند.
تنمره فی ذات الله یعنی آنجا که مربوط به خدا میشود علی کاملاً آماده است و کمال قاطعیت را در مورد تکالیف الهی اعمال میکند و هیچ انعطاف نمیپذیرد. این عیبی است که مردم از علی میگرفتند. این برای مردم قابل تحمل نبود. گاه که علی علیه السلام در مأموریتی فرمانده بود در بازگشت عدهای نزد پیغمبر اکرم صلیالله علیهوآله میرفتند و از قاطعیت و سخت گیری علی علیه السلام شکایت میکردند.
پیغمبر اکرم صلیالله علیهوآله میفرمود: ارْفَعُوا أَلْسِنَتَکُمْ مِنْ شِکَایَةِ عَلِیٍّ فَإِنَّهُ خَشِنٌ فِی ذَاتِ اللَّه ؛ علی درباره کار خدا هیچ انعطاف و نرمش ندارد. اگر تنها حقوق خودش در میان بود از همه چیز میگذشت؛ اما آن جایی که پای حق مردم و حکم خدا مطرح بود از سرسوزنی نمیگذشت.
سیره علی علیهالسلام تنها راه سعادت بشر
و تالله لو مالوا عن المحجة اللائحة و زالوا عن قبول الحجة الواضحة لردهم إلیها و حملهم علیها؛ به خدا قسم اگر انحرافی در جامعه پیش میآمد و مردم راه را کج میرفتند آنها را به راه حق برمیگرداند و نمیگذاشت مردم منحرف شوند. در هر جامعهای ممکن است سهواً یا عمداً کجاندیشیها و کجرویهایی پیش بیاید.
این یک فضلیت بزرگ برای حاکم جامعه است که نگذارد جامعه از مسیر حق منحرف شود.
و لسار بهم سیرا سجحا؛ در آن زمان شتر، مرکب مناسبی برای مسافرت بود که عربها در سفرهای طولانی از آن استفاده میکردند. در سفرها وقتی قافلهای راه میافتاد ساربان، شترها را کنترل میکرد و مراقب بود راکبها را اذیت نکنند.
آنجایی که باید تند میرفتند آنها را تند میراند و آنجا که باید کند میرفتند حرکتشان را کند میکرد. حضرت زهرا سلاماللهعلیها میفرمایند: اگر زمام حکومت به دست علی علیه السلام میافتاد چنان شتر جامعه را حرکت میداد که مردم نه عقب بمانند و نه اذیت و خسته شوند و به خوبی به مقصد برسند. «سیر سجح» یعنی آن حرکت شتر که خیلی آرام است و راکبش اذیت نمیشود. لا یکلم حشاشه؛ برای مهار شتر، بندی در بینی آن میانداختهاند که خیلی نقش مهمی در کنترل شتر داشته است.
راکب به وسیله آن به شتر علامت میداد که چه طور حرکت کند. برخی افراد وقتی سوار شتر میشدند گاه آن چنان مهارش را میکشیدند که بینی اش زخم میشد و یا آن چنان با پا به بغل شتر میزدند که رانهایشان زخم میشد به خصوص در سفرهای طولانی که باید چندین روز سوار شتر میشدند و مرتب با پا به بغل شتر میزدند.
حضرت میفرمایند: اگر مهار شتر خلافت را به دست علی میدادند آن چنان آرام و هموار آنها را به منزل میرساند که نه شتر اذیت میشد و نه راکب. و لا یکل سائره و لا یمل راکبه؛ آن چنان شتر را حرکت میداد که نه از قافله عقب بماند و نه راکب، خسته و ناراحت شود.
و لأوردهم منهلا نمیرا صافیا رؤیا تطفح ضفتاه و لا یترنق جانباه و لأصدرهم بطانا؛ برای اعراب در آن محیط، آبشخور خیلی مطلوب و مهم بوده است. غالباً آدمهای بادیهنشین در صحرای خشک زندگی میکردند و در نزدیکی محل سکونت هر طایفهای آبشخوری بوده که آب باران در آن جمع میشده است و آنها از آن آب استفاده میکردهاند.
حضرت میفرمایند: اگر علی زمام حکومت را به دست میگرفت مردم را آن چنان آرام حرکت میداد که به موقع به آبشخور برسند؛ نه آبشخوری آلوده بلکه مردم را وارد آبشخوری میکرد که آن چنان آب در آن میجوشید که از دو طرفش بیرون میریخت و آبی که در آبشخور بود همیشه صاف و زلال بود و کاملاً قافله را سیراب میکرد. علی آن چنان جامعه را هدایت میکرد که کسی تشنه نمیماند.
و نصح لهم سرا وإعلانا؛ گفتیم حاکم ایدهآل کسی است که واقعاً دلسوز مردم بوده و در آشکار و پنهان در فکر خدمت به مردم باشد. علی این گونه بود. و لم یکن یتحلی من الدنیا بطائل؛ یکی دیگر از صفات حاکم خوب و ایدهآل این بود که به فکر خودش نباشد و چیزی برای خودش ذخیره نکند.