با حرفِ «زن و زندگی و آزادی»
شد کار شما قساوت و جلّادی
در شاهچراغ و ایذه و اکباتان
معنا شده «مرد و میهن و آبادی»
مهدی شریفی
#ایذه
#پایان_مماشات
🍃 آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
✍🏼 در گرفتاریها و ابتلائات، انسان چاره ای جز #توسل به خدا و پناه آوردن لحظه به لحظه به خدا ندارد! و آیا می شود کسی با خدا و اولیای خدا ارتباط معنوی داشته باشد، ولی در مواقع مهم، از او دستگیری نشود و راهنمایی نشود؟!
#دریافت_روزانه #کلام_بزرگان #کلامی_از_بهجت
pay.eitaa.com/v/p/
💠 #عالمان_بی_عمل
🔹 رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم:
#شب_معراج در مسیر خود گروهی را دیدم که لبهایشان را با قیچی های آتشین می بریدند و در آتش می افکندند.
از جبرئیل پرسیدم اینها چه افرادی هستند؟
گفت: #سخنرانان امت شما که مردم را به کارهای پسندیده می خواندند و خود غافل اند، ایشان #قرآن را تلاوت میکردند، ولی از گفتارش غافل بودند.
📚وسایل الشیعه/ج 11/ص 420
#احادیث_روزانه
pay.eitaa.com/v/p/
#علی_کریمی🤢
از علی داری تو نام و ابن ملجم گشته ای
در میان آب جاری توده ء سَم گشته ای
آنقدر پستی کریمی آنقدر هستی نجس
پیش پای آل صهیون از ادب خم گشته ای
دوست دارم تا بیاید این خبر صبح سحر
که تو از جمعیت کل جهان کم گشته ای
توخودت قاتل شدی کشتی تو کودک را پلید
از برای او کنون سرشار از غم گشته ای؟!
میرسد روزی کریمی میروی بالای دار...
از برای لشکر شیطان تو پرچم گشته ای
"عاصی"
به نظرم یک گروه تحقیقاتی یه بررسی بکنند که چرا یک آدم تبدیل به اینچنین حیوانی شده. چون اصلا طبیعی نیست این حجم از نفرتپراکنی. واقعا از قوه قضاییه میخوایم که این سگ رو بگیره محاکمه کنه. واقعا آدم از مقایسه این حیوان با سگ خجالت میکشه.🤔
#لبیک_یا_خامنه_ای
روایت یک دغدغه - مجلهٔ الکترونیک واو
https://evav.ir/%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%db%8c%da%a9-%d8%af%d8%ba%d8%af%d8%ba%d9%87/
مجلهٔ الکترونیک واو
۸ آذر ۱۴۰۰
کتاب اسماعیل واقفی از کجا ضربه میخورد؟
روایت یک دغدغه
کافی است گشتی در صفحههای مجازی بزنیم تا به این نکته پی ببریم که مرزهای فرهنگی عمیقاً در هم تنیده شدهاند و کمتر میتوان شاهد سبک زندگی، به معنای عام آن، در یک جغرافیای خاص بود.
در حقیقت سلیقهسازیای که از طریق رسانهها رقم زده میشود؛ معیارهای زیباییشناسی یکسانی را برای مردم سراسر دنیا خلق میکند. معیارهایی که همواره در حال تغییر و تطور است و در عین حال همگانی و همهجایی است. معیارهایی که عدول از آنها، فرد را در نگاه همنوعانش به هنجارشکنی و یا کجسلیقگی متهم میکند.
دغدغه اختلاط فرهنگ و یا تاثیر بیحد و حصر از فرهنگی دیگر، بدون در نظر گرفتن پیشینههای فرهنگی خود، و نابودی کامل سبک زندگی مبتنی بر ویژگیهای خُلقی و زیستی و مذهبی یک منطقه خاص همواره دغدغه نویسندگان، به ویژه نویسندگان کلاسیک، بودهاست. «تولستوی» در بسیاری از آثار خود آشکارا به نقد وضعیت فرهنگی روسیه متاثر از اروپا و از بین رفتن سبک زندگی روسی میپردازد. در آثار «ایوان تورگنیف» روسی نیز این مسئله به طرز چشمگیری مشاهده میشود.
به واقع از ارمغانهای بدل شدن جهان به دهکدهای کوچک از از بین رفتن رنگینکمان فرهنگهای گوناگون است. دهکده جهانی کوچکی که همه را متحدالشکل میخواهد.
اسماعیل واقفی، در اولین تجربه نویسندگی خود «واو»، با دستمایه قرار دادن داستان مردی که در راه رسیدن به اهدافش همه تلاشش را به کار میبندد؛ سعی در بازنمایی سبک زندگی ایرانی اسلامی دارد. او برای خلق موقعیتهای داستانش زادگاه خود، شهر یزد، را برگزیده است.
داستان در ۳۶۰ صفحه در سالهای قبل از ۱۳۱۰ روایت میشود و شخصیت اصلی کتاب که «عمران» نام دارد در تلاش است تا فناوری برق را به وسیله تولید انواع چراغها و لامپها در یزد گسترش دهد. او در این راه با دشواریهای فراوانی روبهرو میشود. از گرههای کاری و اقتصادی گرفته تا عقاید خرافی و جهل مردم نسبت به ورود فناوری جدید، چالشهایی هستند که شخصیت اصلی کتاب با آنها دستوپنجه نرم میکند.
نکته قابل توجه کتاب، که پر واضح است بر مبنای شخصیتپردازیای دقیق صورت گرفته است، اعمال و رفتار عمران است که برپایه سبک زندگی خاصی رقم میخورد. سبک زندگیای که در کلام و نگاه و تصمیمات عمران نمود مییابد.
واقفی در کنار نشان دادن این امر در وجوه شخصیتی عمران و برخی دیگر از شخصیتهای اصلی، به آیینها و رسومی اشاره میکند که در میان مردم شهر رواج دارد. آیینهایی که امروزه از آنها خبری نیست.
کتاب پر از توصیفهایی از شهر و معماریها و نحوه زندگی و معاشرتهایی است که سعی دارد یادآور مدلی از نوع زیستنی باشد که خود، زاییده جغرافیای خود است و بدل و کپی مرز و بوم دیگری نیست. اما در کنار این توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی، صحبت از برخی آداب و سنن شهر ونیز به واسطه یکی از شخصیتهای ایتالیایی، تلاش عمران برای زدودن خرافات، متقاعد کردن مردم برای استفاده از صنعت برق نشانگر ابعاد صحیحی از تبادل فرهنگی و پیراسته کردن فرهنگ از تفکرات ناصواب و پذیرش تکنولوژی روز در کنار حفظ فرهنگ خویش است.
واقفی در اولین تجربه نویسندگیاش توانسته اثری قابل قبول خلق کند اما به نظر میرسد از یک مسئله غافل مانده است. مسئلهای که به اثرش ضربه زده است و به تنهایی توانایی نابودی یک کار هنری را دارد: دغدغه نویسنده در داستان فریاد میزند.
نویسنده کتاب «واو»، داستان را چنان در خدمت تفکر و دغدغه مورد نظرش گرفته است که دیگر این ما نیستیم که دغدغه و پیام اصلی اثر را از دل داستان بیرون میکشیم بلکه خود نویسنده است که بلندگو به دست گرفته و با توصیفات بیش از حدی که از فضای داستان ارائه میدهد، تا نمایانگر دیدگاه حاکم بر قصه باشد، داستان را کسالتبار میکند. تمرکز بیش از حد نویسنده بر روی پیام اثر، موجب خلق تعلیقهای بیجانی شده که از جذابیت اثر کاسته است.
در واقع اثر فدای پیامی که میخواهد عرضه کند شده است و پیام داستان در داستان حل نشده و از اثر بیرون مانده است.
عنوان: واو/ پدیدآور: اسماعیل واقفی/ انتشارات: سوره مهر/ تعداد صفحات: ۳۶۰/ نوبت چاپ: اول.
انتهای پیام/
اسماعیل واقفی, سبک زندگی, لادن عظیمی, محبوبترین, واو
#نقد #رمان #واو اثری از #اسماعیل_واقفی نوشتهٔ #لادن_عظیمی
@ANARSTORY
نور
ساعت ۲۱
سوره یاسین بخوانید.
مثل اینکه یک برنامه هماهنگ کشوری است. العهده علی الراوی.