شب پرواز مرغ آمین است امشب... *استعاره ی مرغ آمین برآمده از ملک هاییست که دعاها و نجواهای انسان ها را امین می‌گویند و آنها را به استجابت می‌رسانند... #جان_فدا همگان به عاقبت این رفاقت فکر می‌کنند و من در این فکرم، که چگونه یک‌دیگر را یافته اند، چگونه آغاز کرده اند و چگونه عهد بسته اند که به این وفای محکم و حسینی رسیده!؟ _#ابومهدی و #حاج_قاسم :) #جان_فدا درد است که در جانم پیچیده، نه از رفتنت که حق بود، بلکه از چگونگی رفتنت که ادبت را دربرابر ارباب نشان می‌داد... درد کمبود ویتامین ادب، و حسرت فوران آن در تو.! #حاج_قاسم #جان_فدا حاجی جان... می‌گویند مریض‌هایی که حال وخیم و ترسناکی دارند، انتقال خون دائم برای‌شان تجویز می‌شود! شما که دست به خیری، برای منی که روحم دور ریختنی شده، خون حسینی انتقال می‌دهی!؟ راستی... چیزی برای دادن ندارم، رایگان برایم پیش قدم می‌شوی؟ :) #جان_فدا #حاج_قاسم این شب ها، ترس دارم بخوابم... خواب هایم پر از کابوس است! انگار که خانه مان شده فرودگاه بغداد :) #جان_فدا #حاج_قاسم حاجی... بعد رفتنت از خوابیدن توی شبای جمعه می‌ترسم... از خاموشی موبایلم توی شبای دی ماه می‌ترسم... از فرودگاه ها می‌ترسم :) #جان_فدا #حاج_قاسم قاسمت تقسیم شده آقا.... بدم تقسیم شده... ریز ریز شده توی جای جای جهان! الان همه سلیمانی ان برات :) #جان_فدا #حاج_قاسم حاجی اتاق داداشمو دیدی؟! دفتراشو چی؟! اشکاشو؟ همش پره از تو :)) #حاج_قاسم #جان_فدا تو را کشتند و شبیه تسبیحت دانه دانه شدی... تو را کشتند و زجه های مان در روضه ی اکبر حسین بلند تر شد :) _علیه‌السلام _ارباً اربا... #حاج_قاسم #جان_فدا عشق به ولی کاری کرد که فقط دغدغه ی رضایت اورا داشته باشی :)) چه کردی که اذن عاشق شدن به تو دادند؟ چه گفتی؟ چگونه خواستی؟ #جان_فدا #حاج_قاسم شبیه استادی بامسئولیت و توانا، به عهده بگیر آموزش پرواز منِ بال شکسته را :)) #جان_فدا #حاج_قاسم دقایق شرم کنید... جان‌مان می‌رود! #جان_فدا مریم عابدینی