هدایت شده از 🏡 خانه اهالی روایت انسان
من نگرانم...
از رواج نوعی ادبیات تکفیری مخصوصا بین بچه های انقلابی نگرانم!
نگرانی ام الزاما به این خاطر نیست که در نهایت کاندیدای مد نظر من یا آنها رأی نیاورد؛
بیشتر نگران این هستم که این دوستان عزیزم قرار است با آن کم حجاب یا آن جوانکی که شبهات اعتقادی دارد یا آن آقا و خانمی که فریب خورده و قدری بی دینی میکند، چطور برخورد کنند⁉️
😞
ما به درستی مدعی هستیم که ادبیات انقلاب اسلامی، یک «ادبیات تمدنی» است.
ادبیات تمدنی در حداقل خودش باید «قدرت تفاهم و انحلال طیف گسترده ای از مخاطبین» را داشته باشد تا بتواند از آنها یک «امت» بسازد.
‼️ آیا ما با این رویکرد تکفیریمان که علیه همدیگر داریم میتوانم این ماموریت امت سازی را انجام دهیم؟؟
این مسأله یکی از مهمترین امتحانات تمدنی ماست.
📌 ما در این مرحله نیازمند توجه به یک الگوی پیامبرانه هستیم:
1⃣ به رفتار تربیتی حضرت موسی در مصر توجه کنید که چطور با سعه صدر و تحمل بالا از بنی اسرائیلِ متفرق یک امت ساخت.
2⃣ به رفتار تربیتی حضرت مسیح که مجددا به یک بنی اسرائیلِ در هم ریخته تر از دوران مصر، روح حیات و زندگی بخشید.
3⃣ به رسول الله که در متن یک جامعه مشرک و چند پاره ظهور کرد.
به خدا قسم معاصرین پیامبر هم بی حجاب بودند، هم شارب خمر بودند و هم بت می پرستیدند و...
رفتار تربیتی رحمة للعالمین از آنها یک امت ساخت پر از بزرگ مردانی چون سلمان و ابوذر و مقداد...
در این برهه از انقلاب اسلامی و برای آنکه خدای متعال فرصت جهانی شدن را روزی ما کند، قدری به تجربه پیامبران فکر کنید و درس بگیرید.
🔰و اما نکته پایانی:
برای اینکه تحمل کردن رقیب، برایتان سهل شود به رویای بزرگی که پیش روی ما قرار دارد فکر کنید.
ما قرار است مقدمه ساز آقایی باشیم که یملاء الارض قسطا و عدلا
ما این رویا را دور نمیبینیم؛
انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا
این رویا که در بیانیه گام دوم با عبارت تمدن نوین اسلامی نام برده شده، آنقدر هیجان برانگیز است که برای رسیدن به آن می توانی همه آنها که با تو کمی زاویه دارند را تحمل کنی.
رویای بزرگ سینه آدم را فراخ میکند و شرح صدر میدهد.
فهم این برادر کوچک شما میگوید پروردگار به آدمهایی که شرح صدر اندکی دارند و حتی با برادران دینی خودشان کنار نمی آیند، ماموریت های بزرگ و جهانی نمیدهد.
خواهشاً قدری فتیله «احساس تکلیف های بیجا و تخریب رقبا» را پایین بکشید.
خدا «شهید رییسی» را رحمت کند که واجد همه این صفات حمیده و تمدنی بود.
چقدر جای این سیّد شهید خالی است.😔
📝کوچک همه شما: محمد امین نخعی
https://t.me/+opweGD3wb_MwZjQ0
#نویسندگی
💢مرگ قلم
▪️وقتی مدتی مینویسی و بعد فرصت نوشتن نداری.
🔻مردابی از واژگان در ذهنت پدید میآید.
🔻بوی خوشایندی از افکارت به مشام نمیرسد و احساس میکنی که ذهنت منقبض شده و آن پویایی سابق را ندارد.
▪️نوشتن جریان بخشی به تفکرات و اندیشههاییست که اگر در مخزن ذهن بمانند تبدیل به خوره میشوند و آن ذهن روشن و پویا را به تاریکی و سکون میکشانند.
❓اما چه میشود که قلم از دست نویسنده به زمین میافتد؟
❓مگر این قلم مانند اسلحه برای نویسنده نیست؟
❓مگر جز اینست که نویسنده با قلمش ظهور میکند و به مقام هادی و راهنما برای جامعه نایل میآید؟
❓پس چرا زمانی مرگ قلم رقم میخورد و نویسنده از رسالتش دست میکشد و قلم را رها میکند؟
▪️شاید یکی از علتهای مرگ قلم، اشتغال نویسنده به کاری غیر از رسالتش باشد.
▪️علت این اشتغال به غیر هرچه هست موجب مرگ قلم است و بعد از قلم نوبت به مرگ تعالی و پویایی جامعه میرسد.
🔹فقط به یک توصیه بسنده میکنم که اگر نویسندهای را در حال نوشتن دیدید بگذارید تا بنویسید و او را به چیزی مشغول نکنید؛ اگر دلتان برای آینده میسوزد.
@toolid_mohtava
«حواسپرت»
حدود ۱ ماه شده که ما فهمیدهایم زنعمو سرطان دارد. روزی که جواب آزمایش نهایی شد، خبردار شدیم و فردایش باید شیمی درمانی شروع میشد. باید هر چه زودتر سد راه سلولهای منافق خاک تنش میشد؛ هرچند شیمی درمانی تر و خشک سلولها را باهم میسوزاند. تر و خشک بیمار و خانوادهاش را هم.
فاطمه مثل مامانش موهایش را پسرانه زد. حتی اگر نمیزد هم در فشار تحویل تکالیف و امتحانات پایانترمش همزمان با پرستاری، خانهداری و مهمانداری، موهایش میریخت. موهای سر فداکارترین قسمت بدن هستند، هر کجای بدن کم میآورد برای بقای آن قسمت از خودشان میگذرند! هیچ کس هم به این همه فداکاریشان راضی نیست!
زنعمو روحیهاش را باخته بود و محمدحسین ۲-۳ سالهاش را از خودش دور میکرد که در نبودش بچه آسیب روحی جدی نبیند. زهرای ۱۰ ساله از غم بیماری مامانش در تب میسوخت و از اصطکاک و جرقههای نوجوانی دختر و مادریشان خبری نبود. تب و کوتاهی موها تنها واکنش فیزیکی خانوادهشان نبود. داغ دل فاطمه هر روز پختهترش میکند. از صدای دویدن زهرا و محمدحسین بالای سرمان خبری نیست چون زنعمو استراحت لازم دارد.
علاوه بر اینها، فکر میکردم فشار بیماری برای عمو اقتصادی هم باشد. با یک حساب سرانگشتی تغذیه روزانه بیمار سرطانی به ۱ میلیون نرسد، تغذیه ۲-۳ روزش حتما میرسد. بماند که اعضای خانواده هم باید خودشان را تقویت کنند برای رسیدگی به بیماری که بهبودش هیچ تاریخ مشخصی ندارد. هزینهی آمپولهای چند ده میلیونی و شیمی درمانی هم بیاید رویَش.
روز اول شیمی درمانی زنعمو، مامان همراهش بود و تعریف کرد که متوجه شده درمان سرطان رایگان شده. تعجب کردم و خدا را شکر. «درمان سرطان رایگان شد» را در گوگل زدم که تاریخ خبر را ببینم. برای دولت سیزدهم بود؛ دولت شهید رئیسی. عمو تنها کسی نیست که نمیداند این خدمات از طرف چه کسی است. بعید میدانم اگر فهمیده باشد، هنوز هم معتقد باشد که شاه باید بیاید مملکت را درست کند و آخوندها باعث همهی مشکلات کشورند. هر چند بعید هم میدانم در درد بیمارداری حواسش به این چیزها باشد؛ خدا را شکر که حالا فقط درد بیمارداری دارد نه فشار اقتصادی درمان...
#انتخابات
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
✍حُرّه.عین
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
http://eitaa.com/by_horre
💠 حوزه هنری استان یزد برگزار میکند:
🎤 دومین کارگاه آموزش مصاحبه در تاریخ شفاهی
✅ مدرس: استاد محمد قاسمیپور (نویسنده و پژوهشگر)
🔺ثبت نام رایگان از طریق👇
https://artyazdplus.ir/paydari3/
⏰ زمان: چهارشنبه 30 خرداد 1403|ساعت 16
📍مکان: چهار راه فاطمیه، ابتدای خیابان آیت الله کاشانی، کوچه آزادی، حوزه هنری استان یزد
@artyazd_ir
#افتخارات 41
🔸 حجت الاسلام #حسین_مجاهد منتخب بخش پادکست اولین جشنواره ملی فرهنگی و هنری مستوره شد.
🆔 @kanoonqomiribu
#خاطرهبازی
انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲
روحانی ۱۸ میلیون
قالیباف ۶
جلیلی۴
و فی التأخیر آفات...
مومن بهترین کار را در بهترین زمان انجام میدهد.
#واقفی
@anarstory
▪️سه سال از آن حادثه تلخ گذشت!
پس از خواندن دعای عرفه، بعد از غروب چنین روزی بود که خانواده استاد فرج نژاد پشت موتور از حرم به خانه بر میگشت، اما شاید نمیدانستند بار دیگر که به حرم بازمیگردند روی دست شاگردانی است که قدم به قدم همراه استاد اشک میریزند تا در صحن حرم《اللهم انا لانعلم منه الا خیرا》بخوانند...
#سالگرد_ارتحال_استاد_فرج_نژاد
📲مؤسسه فرهنگی رسانهای استاد محمدحسین فرجنژاد:
📝 @FarajNezhad110