eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
903 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
151 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
کلیپی کوتاه و کپسولی برای آموزش ساختار سه پرده‌ای در فیلمنامه‌نویسی. برای مشاهد کلیپ به صفحه اینما تشریف ببرید. صفحه باغ انار در اینما🔻 https://enama.ir/C124604722302021400626
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
🔸🔹🔸بسم رب القلم نهمین کارگاه آموزش داستان نویسی با موضوع« شخصیت پردازی پویا » زمان: دوشنبه ۱۸ مردا
کارگاه شخصیت پردازی پویا_compressed.pdf
173.5K
📒 کارگاه شخصیت پردازی پویا باغبان: خانم نرگس سیاه تیری ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
کارگاه_ صحنه پردازی ویرایش آخر_compressed (1).pdf
266.1K
📒کارگاه 🔸 باغبان: خانم ز. سادات (طوبی) ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
نویسندگی_compressed.pdf
295.1K
📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع «تفاوت‌ها و شباهت‌های داستان، داستانک و مونولوگ» باغبان: جناب آقای واقفی نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
کارگاه گشایش داستان_compressed.pdf
6.96M
📒کارگاه 🔸 خانم صداقتی ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
استرالیا_compressed.pdf
212.9K
📘 نویسنده: احسان عبدی پور ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
نور ✅دوستان تازه وارد، این گروه دست گرمیست. یعنی با انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، فکر و ذکرتان نوشتن شود و قالب مورد نظرتان به دست بیایید. مثل فوتبال که قبل شروع مسابقه، گرم می‌کنند تا حین بازی، دچار مصدومیت نشوند. شما هم تمارین باغ انار را انجام دهید تا دست و ذهنتان باز شود تا وقتی وارد کلاس های خصوصی نویسندگی شدید، دست و ذهنتان، رباط صلیبی پاره نکند. برای انجام تمارین و خواندن آموزش‌ها، هشتگ‌های زیر را جست‌وجو کنید👇 #احف5 #احف6 #احف7 #احف8 #احف9 #احف10 #احف11 #احف12 #احف13 #احف14 #احف15 #دخترمحی_1 #دخترمحی_2 #دخترمحی_3 #دخترمحی_4 #دخترمحی_5 #دخترمحی_6 #دخترمحی_7 #دخترمحی_8 #دخترمحی_9 #دخترمحی_10 #دخترمحی_11 #دخترمحی_12 #دخترمحی_13 #دخترمحی_14 #تخیلی1 #تخیلی2 #تخیلی3 #تخیلی4 #تخیلی5 #طنز_نویسی #آموزش #ریشه‌ها #کارگاه_آموزشی #روزانه_نویسی #برگ #یاد #نور #زیارت #حرم #مسابقه #باغ‌انار #مونولوگ #دیالوگ #پیرنگ #معرفی_کتاب #نویسندگی #صحنه_پردازی #پی_دی_اف #باغ_انار #داستانک #داستان_کوتاه #پادکست #مکالمه #نهال #درخت_انار #زنگ_تفریح #داستان_صوتی #تشکیلات #تمدن_نوین_اسلامی #زینب_کبری #سلام_الله_علیها #محرم #نشر_حداکثری #آموزشی #ریشه01 #ریشه02 #ریشه03 #اربعین #دلنوشته #واقفی #خوشنویسی #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #کاریکلماتور #عاشورا #تاسوعا برای شرکت درکلاسهای خصوصی نویسندگی به آیدی زیر مراجعه کنید.👇 @evaghefi
کارگاه توصیف_compressed.pdf
681.1K
📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع « توصیف » باغبان: سرکار خانم موسوی (شانار) نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارهایی که دارید می‌کنید رو جدی بگیرید. ﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
قهرمان_compressed.pdf
242.1K
📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع « قهرمان و ضد قهرمان » باغبان: سرکار خانم سراب میم نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
نویسندگی(داستان،ناداستان،فراداستان)_compressed.pdf
554.5K
📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع «داستان، ناداستان، فراداستان» باغبان: جناب آقای واقفی نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
پیرنگ_compressed.pdf
206.4K
📚کارگاه آموزش داستان‌ نویسی با موضوع «پیرنگ» باغبان: جناب آقای فرخ نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
بایسته ذهن.pdf
2.64M
📚کارگاه داستان‌ نویسی با موضوع «بایسته‌های ذهن یک نویسنده» باغبان: سرکار خانم رحیمی نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
هدایت شده از عبور نوشته‌ها🖋️
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 به دستم رسید.... باغ انار، نویسندگی گروهی، اولین داستان کوتاه جمعی، و حالا هم "ارتداد" به عنوان جایزه. منتخب انتخاب دوستان نشدیم اما انتخاب شدیم!✨ ⤵️⬆️ اما در مورد رمان ارتداد: رمان ارتداد نوشته وحید یامین پور رمانی است سیاسی که با ماجرایی عاشقانه گره خورده است. راوی، داستان را از ماجرایی درددناک و خونآلود در 22 بهمن 57 شروع می کند، تاریخی که برای عموم آن زمان نشان شادی و پیروزی بود در این جا محمل وقوع حادثه ای تلخ می شود. رمان به خواننده نهیب می زند و در پی آن است که خواننده خود پی ببرد که نسبت به آرمان های انقلاب و رهبر، کجا ایستاده است. رمان «ارتداد» در در سه بخش «حیرت»، «ارتداد» و «رجعت» نوشته شده است. بر خلاف دیگر آثار نویسنده ترجیح داده است که درباره ی این اثر صحبت نکند و اجازه دهد که خواننده خود به هدف کتاب پی ببرد. ژانر کتاب تاریخ جایگزین است یعنی نوشتن درباره ی اتفاقی تاریخی، اگر به گونه ای دیگر رخ می داد یا اصلا رخ نمی داد. با تشکر از باغ اناری‌ها🌱 ┄•●❥@obooreneveshteha 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛اینجا با هم یاد میگیریم. با هم ریشه می کنیم. با هم ساقه می زنیم و برگ می دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
با خنده روی دوش ملکِ کنار دستی اش زد و گفت:« این بشر چقدر خودش رو جدی گرفته!؟» ملکِ قلم به دست، خندید و گفت:«آره بابا! با دو کلمه نوشتن چقدر مغرور شده.» به ملک قلم به دست گفت:«برای این بشر، بنویس» آقای بشر! زور نزن! ضعیفی... برای کمال قدم بردار! ولی برای آنچه که دست یافتنی نیست، مبارزه نکن. امروزِ تو نشان از باخت تو در دیروز است؛دیروزی که ادّعای قهرمانی داشتی. همان وقتی که فکر میکردی روی قلّه ایستاده ای، کف درّه ای بودی. قدم بردار! ولی با او که کامل مطلق است مسابقه نده. بخوان بنویس خط بزن ویرایش کن ولی قلمت را به او بسپار... تحدّی* نکن زمین، قبرستانِ نویسندگان و نوشته هایشان است. بنویس فکر کن قلم بزن متن را جابجا کن کم کن زیاد کن هر کاری که فکر میکنی نوشته ات را زیباتر میکند انجام بده، ولی بدان که همگام و همراه با ندامت هستی. و این را فردا خواهی فهمید.... فردا ! ناامیدی در مسیر رشد و کمال معنا ندارد؛ ولی فراموش نکن که از دایره نقص بیرون نخواهی رفت. اوست که یوسف درون چاه را، به تخت سلطنت می نشاند. پس نه در تهِ چاه بودن، ناامیدت کند و نه تخت سلطنت مغرور. پی‌نوشت: *تحدی:مبارزه طلبی @delneveshtetalabe
بسم الله الرحمن الرحیم <خیابون آزادی> وسط خیابون وایساده بود و مدام شعار میداد که: زن- زندگی- آزادی. همونطور که میله‌ی اتوبوس رو گرفته بودم و با هر ترمزش، تلوتلو می‌خوردم از اینور به اونور، با خودم و توی ذهن خودم باهاش دردِ دل می‌کردم که: " الان فکر می‌کنی ما زن نیستیم؟ یا زندگی نمی‌کنیم؟ یا آزاد نیستیم؟ یعنی چی این شعار! من‌که به زن بودنِ خودم شک ندارم، اگه تو شک داری دیگه، مشکل از خودته... زندگی ام که، داریم زندگی میکنیم دیگه، یعنی تو زنده نیستی؟ یا شایدم فکر میکنی که روحی و بخاطر روح بودنت، حق داری اینطوری بکَنی و بپری جلوی اتوبوس، شعار بدی و مردم و از زار و زندگی بندازی!... یا اینکه آزاد نیستی؟ که اگه آزاد نبودی که تا این موقع شب بیرون نبودی و وسط یه خیابون شلوغ، بین اینهمه مرد، واسه خودت وول وول نمیخوردی به شعار و لگد زدن به تابلوی برق و کشیدن چادر از سر اون پیرزن بیچاره! آزادی یعنی همین دیگه، یعنی همین‌که من و تو و امثال ما خانوما، در حالت عادی تا ده یازده شب، تو پارکا و بوستانا و خیابونای این شهر، راحت چرخ می‌خوریم و می‌گردیم و می‌خندیم و کسی‌ام نمیتونه بهمون نگاه چپ بکنه و بگه خانوم چرا بالا چشمت ابروئه! یعنی همین که خروس خون و سپیدی صبح نزده، زودتر از مردا از خونه میزنیم بیرون و با اتوبوس و تاکسی و مترو، از این سر شهر میریم اون سر شهرو چه خیابون شلوغه چه خلوت، کسی نیست که جرئت کنه، بهمون بگه خانوم خرت به چند! نکنه آزادی خودخوانده توسط مردا، توی اون کشور اروپایی چشمتو گرفته که خانوماش وقتی ده یازده شب میخوان از سر کار برگردن، مجبورن یه اسپری لجن به خودشون بزنن که تو یه کوچه ی خلوت، یا زیر یه گذر تاریک، یا ته یه خیابون سوت و کور، اگه کسی بهشون طمع کرد و بهشون حمله کرد، از بوی تعفن و لجن اسپری که به خودشون زدن بدش بیاد و پیف پیف کنان راهشو بکشه و بره! تو دقیقا کدوم آزادی رو توی این شعارت میخوای؟ نکنه منظورت از آوردن شعار کومله دموکراتا به زبونت، همون آزادیه که خانواده آوین قادری گولشو خوردن و دختر شونزده هیفده سالشونو فرستادن وسط یه گله گرگ کومله، که بعدا مجبور بشن التماس کنن که جنازه دخترشونو بهشون تحویل بدن، تا حداقل بتونن سر قبرش بخاطر رنجی که این بچه کشید زجه بزنن. رنجی که از همین کومله دموکراتای سازنده ی شعاری که میدی کشید و هرکاری کرد برگرده پیش خونوادش موفق نشد و آخرش واسه خلاصی از اونهمه خفت و خواری زن کومله، راهی واسه آزادشدنش جز تموم کردن زندگیش ندید و تو سالروز تاسیس این گروهک تروریستی، سر اسلحه رو گذاشت تو دهنشو شلیک کرد... تو دقیقا کدوم آزادی رو میخوای؟ حداقل بگو... انتخاب کن! #:)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 کتاب نخوانیم (۴) ◽️ در شغل نیست. ◽️تا زمانی که مردم نخوانند نوشتن هم در جامعه کار نیست. | نشر شهید کاظمی. 🆔https://eitaa.com/nashreshahidkazemi @ANARSTORY
✍️یعنی نویسنده باشید و برای جشنواره‌های ادبی و رسانه‌ای ننویسید؟! 🖌 این شما و این جشنواره ملی نذر قلم @HOWZAVIAN 💎 @ANARSTORY
() برنامه‌ها و فعالیت‌هایی که بیلچه‌های ناربانو برای رشد قلم ناربانویی‌ها در طول سال تدارک دیده بودند و با توکل بر خدای متعال و همت شما بزرگواران انجام شد، به این شرح می‌باشد: 1⃣ تمرین‌های در نوروز ۱۴۰۱ با هشتگ‌های تا ( به این صورت بود که برشی از یک کتاب یا رمان داده می‌شد و دوستان باید با ذهن خلاق خود آن را ادامه می‌دادند. علاوه بر آن اگر کسی اسم کتاب مورد نظر را حدس می‌زد برای سلامتی‌اش توسط بیلچه‌ی ناربانو ۱۴ صلوات فرستاده می‌شد.) 2⃣ به شرکت‌کنندگان فعال در تمرین‌های 3⃣ تمرین ماه رحمت ویژه ماه مبارک رمضان با هشتگ تا 4⃣ آموزش غذاهای ساده و محلی در ماه مبارک رمضان برای خوردن افطار یا سحری با هشتگ 5⃣ برگزاری کارگاه هنری ( آموزش خمیر حنا و ساختن گل رُز با آن) به مناسبت ولادت حضرت معصومه( سلام الله علیها) و روز دختر به ناربانویی‌ها داده شد. این کارگاه را هم با هشتگ می‌توانید در گروه پیدا کنید. 6⃣ کارگاه شیوه‌ی داستانک‌نویسی2 توسط باغبان محترم، خانم زینب عسکری برگزار شد. که شماره1 آن در اواخر سال ۱۴۰۰ برگزار شده بود. 7⃣ دادن به مناسبت روز به کودکان، خواهر یا بردارهای ناربانویی‌ها. 8⃣ در محرم هم تمرین تا 4 را داشتیم. 9⃣ تمرین که بسیار متنوع بود و در اوایل شهریور ماه آغاز و در آخر مهر ماه به پایان رسید. این تمرین هم با هشتگ‌های ، ، ، و یا با هشتگ قابل رؤیت هست. 0⃣1⃣ مطالب آموزش نویسندگی با هشتگ‌های تا 3 و هشتگ یا 1⃣1⃣ برنامه‌ای تحت عنوان برگزار شد. به این صورت که رمان نوشته‌ی خانم نرجس شکوریان فرد، هر جمعه با مدیریت خانم فهیمه ایرجی( نویسنده) نقد شد. ناربانویی‌ها هم در طول هفته محدوده‌ی مشخص شده را مطالعه ‌کرده و نظرات خود را جمعه شب‌ها در گروه با هشتگ تا به اشتراک گذاشتند. 2⃣1⃣ تمرین‌های مناسبتی مثل تمرین ، تمرین برای شهدای و ایام و... انجام شده. 3⃣1⃣ دعوت از سه نویسنده‌ی خانم در ناربانو برای معرفی کتابی که چاپ کردند. ( در ایام الله دهه فجر میزبان خانم سلطانزاده بودیم. در شب ۲۲ بهمن هم خانم فهیمه ایرجی مهمان ما بودند. خانم فردوس مضیق رشادی هم در شب ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام در ناربانو حضور پیدا کردند.) 4⃣1⃣ برگزاری مصادف با نیمه شعبان ۱۴۰۱ با موضوعات مهدویت، جهاد تبیین و امید به آینده‌ی کشور که همچنان در حال برگزاری است. 5⃣1⃣ و در آخِر هم، به نویسنده‌های فعال در تمرین‌های که امشب( شب عید ۱۴۰۲ ) داده شد. الحمدلله. ان‌شاءالله که این اقدامات مورد قبول درگاه حق تعالی و حضرت زهرا سلام الله علیها قرار گرفته باشد. تشکر ویژه دارم از بیلچه‌های ناربانو و از همه‌ی شما ناربانویی‌های عزیز که در این برنامه‌ها ما را همراهی کردید. برای سلامتی و عاقبت ‌بخیری همه‌ی ناربانویی‌ها و به ویژه برگ اعظم که این شرایط را فراهم کردند تا ما دور هم جمع شویم و یاد بگیریم و مطالب ناب و آموزنده بنویسیم، پنج صلوات کنید.
اقدامات دولت برای نویسندگان و حوزه کتاب.pdf
56.3K
خدمات و دستاوردهای دولت سیزدهم ،در دوسال و نیم خدمت رئیس جمهور شهید ، در حوزه و ✅🇮🇷 ""به کمتر از آقای رئیسی راضی نیستیم "" بام‌دخت بانک اطلاعات محتوایی مناسب برای حلقه‌های میانی @BMMD_IR https://eitaa.com/joinchat/162791825Cfbfbf5258d
💢مرگ قلم ▪️وقتی مدتی می‌نویسی و بعد فرصت نوشتن نداری. 🔻مردابی از واژگان در ذهنت پدید می‌آید. 🔻بوی خوشایندی از افکارت به مشام نمی‌رسد و احساس می‌کنی که ذهنت منقبض شده و آن پویایی سابق را ندارد. ▪️نوشتن جریان بخشی به تفکرات و اندیشه‌هاییست که اگر در مخزن ذهن بمانند تبدیل به خوره می‌شوند و آن ذهن روشن و پویا را به تاریکی و سکون می‌کشانند. ❓اما چه می‌شود که قلم از دست نویسنده به زمین می‌افتد؟ ❓مگر این قلم مانند اسلحه برای نویسنده نیست؟ ❓مگر جز اینست که نویسنده با قلمش ظهور می‌کند و به مقام هادی و راهنما برای جامعه نایل می‌آید؟ ❓پس چرا زمانی مرگ قلم رقم می‌خورد و نویسنده از رسالتش دست‌ می‌کشد و قلم را رها می‌کند؟ ▪️شاید یکی از علت‌های مرگ قلم، اشتغال نویسنده به کاری غیر از رسالتش باشد. ▪️علت این اشتغال به غیر هرچه هست موجب مرگ قلم است و بعد از قلم نوبت به مرگ تعالی و پویایی جامعه می‌رسد. 🔹فقط به یک توصیه بسنده می‌کنم که اگر نویسنده‌ای را در حال نوشتن دیدید بگذارید تا بنویسید و او را به چیزی مشغول نکنید؛ اگر دلتان برای آینده می‌سوزد. @toolid_mohtava
💢مرگ قلم ▪️وقتی مدتی می‌نویسی و بعد فرصت نوشتن نداری. 🔻مردابی از واژگان در ذهنت پدید می‌آید. 🔻بوی خوشایندی از افکارت به مشام نمی‌رسد و احساس می‌کنی که ذهنت منقبض شده و آن پویایی سابق را ندارد. ▪️نوشتن جریان بخشی به تفکرات و اندیشه‌هاییست که اگر در مخزن ذهن بمانند تبدیل به خوره می‌شوند و آن ذهن روشن و پویا را به تاریکی و سکون می‌کشانند. ❓اما چه می‌شود که قلم از دست نویسنده به زمین می‌افتد؟ ❓مگر این قلم مانند اسلحه برای نویسنده نیست؟ ❓مگر جز اینست که نویسنده با قلمش ظهور می‌کند و به مقام هادی و راهنما برای جامعه نایل می‌آید؟ ❓پس چرا زمانی مرگ قلم رقم می‌خورد و نویسنده از رسالتش دست‌ می‌کشد و قلم را رها می‌کند؟ ▪️شاید یکی از علت‌های مرگ قلم، اشتغال نویسنده به کاری غیر از رسالتش باشد. ▪️علت این اشتغال به غیر هرچه هست موجب مرگ قلم است و بعد از قلم نوبت به مرگ تعالی و پویایی جامعه می‌رسد. 🔹فقط به یک توصیه بسنده می‌کنم که اگر نویسنده‌ای را در حال نوشتن دیدید بگذارید تا بنویسید و او را به چیزی مشغول نکنید؛ اگر دلتان برای آینده می‌سوزد. @toolid_mohtava
هر اتفاقی افتاد به واکنشت فکر کن! این اتفاق - هرچند تلخ - موضوعیه که بتونی ازش یه داستان در بیاری برای نوشتن در تاریخ یا تعریف کردن در یک شب و گعده‌ی دوستانه‌ی پر از خنده! @ir_tavabin