فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀 شما میدانید شیخ فضلالله نوری را چه کسی محاکمه کرد؟! یک معمم زنجانی و یک ملای زنجانی!
حکم #قتل را او صادر کرد!
❗️ اگر ملا مهذب نباشد فسادش از همه بیشتر است!
اهل جهنم از #تعفن بعضی روحانیین در عذاب هستند!
💬 امام خمینی قدس سره
🔹 پینوشت: ماجرای محاکمه شیخ فضلالله نوری داستانی است که تا آخر عمر نباید از نظر #طلاب دور شود!
دو نماد و دو خروجی حوزه در برابر هم!
یک طرف مجتهد تراز اسلام، دارای نهایت علم و تقوا و بصیرت!
و یک طرف ملای بدون تهذیب که اگر مهذب نباشیم و بصیر نباشیم سرنوشت ملا ابراهیم زنجانی در کمین ما خواهد بود!
〰️〰️〰️〰️〰️
#علمای_مجاهد
#مشروطه
#شیخ_فضل_الله
@Manahejj_Radio
@Manahejj
🌀 شیخ ابراهیم زنجانی و ارادت بعضی اصلاحاتیها به وی! (غربگراهای تندرو هنوز با قدرت مشغول کار هستند!)
🔹 شبخ ابراهیم زنجانی همان ملای فاسدی بود که حکم اعدام شیخ فضلالله نوری را صادر کرد، اما شاید برایتان جالب باشد در دولت اصلاحات و توسط یکی از شخصیتهای سیاسی این دولت، خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی چاپ و در آن کتاب مفصل از وی تجلیل شد!
🔹 هنوز هم این کتاب به طور رسمی منتشر و فروخته میشود و ناشرینش از عدم آزادی میگویند!
🔹 در مقدمه کتاب ملاابراهیم زنجانی را بسیار راستگو دانسته و کل کتاب مدح #قاتل شیخ فضلالله نوری است!
🎙 در قسمت ۲۱ (قسمت پایانی مشروطه) مکالمه شیخ فضلالله با ملاابراهیم مفصل ذکر شده و این ملای فاسد حتی اجازه نداد شیخ نماز عصرش را اقامه کند!
〰️〰️〰️〰️〰️
#علمای_مجاهد
#مشروطه
#شیخ_فضل_الله
@Manahejj_Radio
@Manahejj
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین189 من از درون میسوزم. تو از کجا میسوزی؟ اینجوری شروع کنید👇 آن روز واقعا سوختم. قشنگ یادم
#تمرین190
کور از خدا چه میخواهد؟
شما از خدا چه میخواهید؟
4_5978583407901281727.mp3
4.09M
🔴 شهید آوینی
صدای_شهداء
دل و روحتان را با این صوت، صیقل دهید.
چقدر آسمانی است.
#زندگی_با_حال
@anarstory
#تمرین190
کور از خدا چشم بینا میخواهد در حالی که روشندل است. او دنیا را نمیبیند اما چیزهایی را درک میکند که بینایان نمیتوانند. من هم کورم. دنیا را میبینم ولی فقط ظاهر دنیا را. از خدا میخواهم مرا جزء صُمُّۢ بُكۡمٌ عُمۡيٞ فَهُمۡ لَا يَرۡجِعُونَ قرار ندهد.
مرا شنوای حق، گویای حق و بینای حق گرداند انشاءالله. بخصوص در این زمانهی پر آشوب، که فتنهها از هرسو سر بر میآورند.
#ر_مرادی
#020801
کور از خدا روشنایی میخواهد
منم از خدا میخوام که محافظ شخصی امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف بشوم. سرباز و سردار نِمخِم
بعدش دوران حکومت امام حسین علیه السلام، حضرت علی علیه السلام و... در زمان رجعت درک کنم
بعدش یک دقیقه که مونده به قیامت و صیحه آسمانی حضرت اسرافیل، یک نفر توسط نفس اماره اش تحریک بشه و منو شهید کنه و برویم به مرحله اخرت.
این مطلب نوشته شده از خواسته هام هست. ما یاد گرفتیم کم نخواهیم
#تمرین190
#تمرین190
کور از خدا چه میخواهد؟ نمیدانم. قدیمیها میگفتند کور از خدا چه میخواهد؟ دو چشم بینا. شاید تمایل کورها در طول سالها تغییر کرده. شاید مردم در گذشته فقط چیزهایی را میخواستند که بیشتر نیازشان داشتند یا شاید آنقدر حالیشان بوده که نیازهایشان را بشناسند. ولی این دوران آدم خودش را هم خوب نمیشناسد چه برسد به دیگران.
شما از خدا چه میخواهید؟
من از خدا خیلی چیزها میخواهم. یعنی سر تا پا نیاز و خواهشم. اگر بخواهم تکتکشان را بنویسم، همه کاغذهای دنیا را هم که داشته باشم باز کم است. اما شاید یک چیزی را بیشتر بیشتر میخواهم. میخواهم خدا بیاید و بغلم کند و من در وجودش حل بشوم چنان که بازگردم به آنجا که تعلقم به آنجاست. چنان که فرمود: نَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي.
✍ عصمت سادات حسینی
کور از خدا چه میخواهد؟ دو چشم بینا
من از خدا چه میخواهم؟ من هم اتفاقا دو چشم بینا میخواهم. حتی با وجود دو چشم قهوه ای بینایی که دارم.
بله کور جان .. دو چشم بینا در این دوره زمانه کفایت نمیکند. مطمئنی که از خداوند فقط دو چشم بینای جسمی میخواهی؟
آخر الان دیدن ظاهر کفایت نمیکند. ظاهرها همه بهم پیچیده شده است. آنچه در ظاهر هست چه بسا که هیچ شباهتی به باطن ندارد. آنچه که میبینی ممکنه جز دروغی تزیین شده نباشد. راست و غلط بهم بافته شده. راه و بیراه درهم گم شده و با چشم و گوش خود دیدن و شنیدن دیگر فایده ندارد. چاره چیست؟ دیدن باطن ها .. دیدن قلب ها و شنیدن صدای قلب ها .. چیزی که همیشه رو است. صادق است و خودش اعتراف میکند.
و من چشمی میخواهم که جز درستی ها نشانم ندهد و راه را از بیراهه تشخیص دهد. چشمی که مغلوب زرق و برق ظاهری نشود و جز گنج اصیل دل نبندد.
#تمرین190
#شاهد
امام حسن عسکری علیه السلام-رادیو.mp3
12.39M
#رادیو_تعالی
🔹اصیلترین چهره خاندان نبوی
🔸بانوی خانه امامهادی علیهالسلام، مادر شده است.
#مدرسه_تعالی #امام_حسن_عسکری
✅@Taalei_edu
من از خدا چه میخواهم؟
بهتر است بپرسید از خدا چه نمیخواهم ؟
چون کفهی آنچه میخواهم در ترازوی دلم سنگینتر است...
از خدا
خدا را میخواهم
که بتوانم آرمانهایم را نبازم به یک کاسه آش بیشتر یا یک نگاه طولانیتر به حرام، یا دو کلام مسموم با اسانس طعنه یا بوی تعفن لذت از یک غیبت بیشتر ...
خودم را ، و روزنههای نور و صوتهای آسمانی را به بی تفاوتی نفروشم!
من بسیار منفعتطلبانه خدا را میخواهم
چون خدا همه چیز است... خدا را که داشته باشم، نجابت خواهم داشت ، حیا ، عفت، مروت، شجاعت، انصاف، بخشش، گذشت و عشق...
#تمرین190
«روایت خاک»
وجب به وجب زمین، شخم خورده است. انگار خاک سرزمین زیتون را با بیلهایی غول پیکر زیر و رو کرده اند.
در آسمان خبری از پرستوهای مهاجر نیست؛ به جایش موشکهایی با برند کشورهای خونآشام پیدرپی صفحهٔ آسمان را میشکافند.
با هر صدای مهیب، دودی سفید به آسمانِ شب زبانه میکشد و قطعه دیگری از زمینِ فاقد سکنه به خاک و خون کشیده میشود.
عقل از سنگدلی این ابلیسکان حیران میشود. هر چند امید به نرم شدن سنگ وجود دارد اما گویی جنس قلبشان از آتش شیطان است.
فلسطین، مهد زیتون، آن سرزمین سرسبز و آباد، حال به کربلایی مجسم میماند که حرملهها با کمال قساوت قلب، علی اصغرها را به صلابه میکشند. میگویم مگر گناهشان چیست؟ پاسخ میدهند بزرگترین گناهشان همین معصومیتشان است. قلب چرکین رئیسمان ابلیس به قربانی کردن فرشتههای پاک و کوچکی چون کودکان سنگ نیاز دارد.
ترسوهای صهیونیستی مانند موشهایی سیاه و نفرتانگیز حتی از نوزادان فلسطینی هم واهمه دارند. مبادا که در آیندهای نزدیک در مقابلشان مانند شیرهایی قدرتمند قد علم کنند.
در فلسطین کودکان خیلی زود بزرگ میشوند. بچهای پنج ساله بیشتر از انسانی بالغ عمق درد را چشیده و مفهوم مرگ چونان تیغی تیز و برنده به جانِ قلب کوچکش فرو رفته است.
ای خاک غزه! روایت کن که چه بر سر کودکانت آوردند. بگو که چگونه تاب آوردی نظارهٔ مادری را که عروسک دخترک شهیدش را در آغوش میفشرد. روایت کن از پدری که چگونه فرزند کفن پیچش را میبوسید و میبویید. بگو چگونه دیدن چنین صحنه هایی را تاب آوردی و فرو نریختی؟
میپرسی معجون عشق و ایمان با آدمیزاد چه میکند؟ میگویم مردم فلسطین را به نظاره بنشین و پاسخت را دریاب!
غیرت، شجاعت، مردانگی، ایمان و عشق را از آن دلیرانی بیاموز که تا جان در بدن دارند پای میهنشان، فلسطین میایستند.
انعکاس نور ایمان و امید را در قلبهای زلالشان میبینی؟
آیا نشنیدهای که خالقشان وعدهٔ یاری به آنها را داده؟ پس ای کودکِسنگ، بایست و پایداری کن که ظهور نزدیک است!
#طوفان_الاقصی
#ظهور_نزدیک_است
💎•﴿ باغ انار ﴾•💎
#تمرین190 کور از خدا چه میخواهد؟ شما از خدا چه میخواهید؟
#تمرین191
هیوا هستید. یک دختر هفده ساله فلسطینی. در شمال غزه زندگی میکنید. پسر عمویتان را میخواهید که البته مانعی ندارد.
حمود هم عاشق شماست. سه سال است که در عشق هم شعلهور هستید. نسوزیید یک وقت. خانم فاصله را رعایت کنید. حمود تو هم بیا اینور. خب. حمود در یک کارگاه فرآوری زیتون کار میکند. روغن زیتون خانه شما را تأمین میکند.
حمود پسر خوبی است. هروقت به خانه شما میآید. کلی قضیه های ناب و خندهدار دارد که تا دم رفتن شما را میخنداند. چشمم روشن. تازگی ها پدربزرگ ها شما را محرم کردهاند. حمود برای عروسی یک مقدار پول جمع کرده.
تازگی ها یک موتور قرمز برای انتقال آب و روغن و... خریده. چند ماه پیش که رفته بود نزدیک دیوار حائل و سه چهار ساعت گم شده بود دلتان مثل سیر و سرکه داشت میجوشید.
حمود قد بلندی دارد و تهریش کوتاه. کلا جوان جذابی است. آدم اصلا همینجوری دلش میخواهد زنش بشود. خب کافیه. هرچیزی جایی دارد.
وقتی شاخه نظامی حماس حمله میکند به اسراییل، حمود یک عکس در تلگرام برایتان میفرستد که سربند بسته و صورتش هم چفیهپیچ است. از موتور پشت سرش و چشمهای عسلی اش میفهمید حمود است.
اخبار را که پیگیری میکنید جگرتان کنده میشود.
آیا امیدی به زندگی با حمود عزیز، زیر یک سقف دارید؟ آیا اسراییلی ها حق دارند این زندگی شیرین را از شما بگیرند؟ آیا سهم شمااز دنیا یک شوهر هم نیست؟ چیز به این سادگی.
حمود یک هفته بعد از شروع درگیری خونین و ترکش خورده به بیمارستان انتقال مییابد. شما خودتان را میرسانید به بیمارستان. در حالی که همه مردم دارند مجاهدین را تحسین میکنند شما ته دلتان میخواهید زندگی شخصی خودتان را داشته باشید عقد کنید. عروسی کنید. لباس های نو بخرید. میخواهید دست حمود را بگیرید و بروید خرید. خسته که شدید بروید در کافه سر چهارراه و سرپایی غذا بخورید و بعدش دوباره بروید خرید.
واقعا حالتان خوب نیست. تا قبل از این ماجرای عاشقی و حمله طوفان الاقصی کاملا برای مبارزه آماده بودید. همهچیزتان را هم حاضر بودید فدا کنید. ولی حالا عشق و مهر حمود خیلی قدرتمند شده. حتی حمود هم فهمیده.
این حال خودتان را برای ما بنویسید ببینیم بلدید. آفرین. انشاءالله غزه بر اسراییل فائق خواهد آمد و شما در شهرک هایی که اسراییلی ها بر روی زمین شما ساخته اند ساکن خواهید شد و زندگی خوب و خوشی را شروع خواهید کرد. و دوازده فرزند خواهید آورد.
صبح زود است. خبر شهادت حمود را آورده اند. پاهایتان سنگین میشود. همانجا جلوی در خانه نیمه ویرانه تان میافتید روی زمین. موشک های اسراییلی تمام منطقه مسکونی شما را شخم زدهاند.
زانوان شما توان تحمل وزنتان را ندارد. از نظر خودتان بیچاره شدهاید. ولی پدرتان را میبینید که برادر و خواهرش را در یک روز از دست داده. سعی میکنید محکم باشید. شبکه های خارجی را میبینید که از صلح و تقسیم کشور فلسطین حرف میزنند.
برای این شبکه ها حرفی اگر دارید بنویسید؟
تمرین191
#طوفان_الاقصی
#غزه
سلسله کارگاههای نویسندگی
🔰وَرز قلم🔰
با حضور استاد محترم:
✨ خانم فاطمه زهرا بختیاری
جلسه هفتم: علت و معلول در داستان
پنجشنبه ۱۴۰۲/۰۸/۰۴
راس ساعت ۱۶ عصر در ناربانو
#کارگاه_نویسندگی
#ورز_قلم7
#ناربانو