eitaa logo
𝐴𝑉𝐼𝑁 𝑀𝐸𝐷𝐼𝐴 | آوین مدیا
1.3هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
77 فایل
❀بـ‌سـ‌م رب ایـ‌سـ‌ٺادھ ھا❀ آوین مدیا ؛ ادامه دهنده مڪتب آوینے.. 🎬🎤 مرجع اختصاصی برای «ایـ‌سـ‌ٺادھ» ها..✌️🌹 مدیر: (تبادل و...) @Dokht_Avini_83 کانال ناشناس: https://eitaa.com/AVINMEDIA_majhool
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ امروز دوازدهم مرداده و قشنگ ترین روز زندگیه من و محمدم😍 روی صحن حرم حضرت معصومه نشسته بودیم و باباجون(بابای محمد) داشت خطلبه عقد مارو میخوند... همه چشم ها گریون بود و لبا خندون... همه میدونستن که ما برای به هم رسیدن چقدر سختی کشیدیم... چقدر اتفاق برامون افتاده و چجوری طوفان حوادس رو پشت سر گذاشتیم... من و همه آدمای اون جمع به این باور رسیده بودیم که تا خدا نخواد حتی یه برگم از درخت نمیوفته... خلق خدا هرکاری کردن برای کنارهم قرار نگرفتن من و محمد... ولی عشق من و اون آسمونی بود... دست خدا مارو بهم رسوند... رسوند تا به همه بفهمونه نگاه خدا روی تک تک بنده هاش به یه اندازس و اگه اون مقدر کنه هیچ نیرویی نمیتونه باهاش مقابله کنه... من امروز بودمو کنار محمد مدیون دستا و نگاه اونیم که شاهد گریه های دوتامون بوده...❤️ باباجون برای بار سوم خطبه رو خوند: برای بار سوم دوشیزه مکرمه عروس خانم فائره سادات جاهد یا بنده وکلیم شما را با مهریه چهارده سکه تمام بهار آزادی ، چهارده شاخه گل نرگس ، یک سفر کربلا به عقد آقاداماد سیدمحمدجواد حسینی در بیاروم بنده وکیلم؟ قلبم تکی سینه میکوبید و تموم بدنم از گرمای عشق میسوخت... دستم رو روی دست محمد گذاشتم و آروم زمزمه کردم: *❤️...الهی به امید تو...❤️* _با اجازه از محضر آقا امام زمان و بی بی حضرت معصومه... بله😍 صدای صلوات همه بلند شد و من و محمد به چشمای هم خیره شدیم💑 محمد دست منو توی دستش گرفت و حلقه ساده طلایی رو به انگشت حلقم کرد✋ سرشو به سرم نزدیک کرد و از روی چادر سرمو بوسید😘 بعد زیارت بی بی سوار ماشین شدیم و بی خبر از همه مهمونا زدیم به دل خیابونای شلوغ قم... و حرکت کردیم به سمت جمکران بی کران انتظار... تا زندگیمونو امام زمانی شروع کنیم❤️ ظبط ماشین روشن شد و صدای حامد کل فضا رو پر کرد😍 *چه صاف و ساده شروع صد چه عاشقونه و زیبا حکایت دوتا عاشق حکایت دوتا دریا میباره نقل ستاره از آسمون شبستون ستاره ریسه میبنده تو کوچه و تو خیابون زلال آیینه نور نگین آیه نوره همون که مهریه اش آبه همون که سنگ صبوره برکت این زندگی تا ابد موندگاره آیه به آیه محبت تو سفره میباره آسمون خونه امشب عجب نوری داره بابارون بابارون ستاره دامن خورشیدو ماه و گرفته فرشته دست خدا این دویارو برا هم سرشته ساقی و کوثر که باشن همونجا بهشته این بهترین سرنوشته❤️* @istafan
❤️ همونجور که با عجله داشتم بند کفشامو میبستم یه جیغ بنفش کشیدم و گفتم: محمدددددد دیر شد بیا😣 محمد کفشاشو پوشید و گفت: الهی فدات شم خانومم اومدم چرا این قدر عجله میکنی آخه😬 _محمد مراسم تموم شد زود باااااش بیااااااا😡 محمد با خنده دستمو گرفت و بوسید و گفت: بشین بریم فرمانده😊 وقتی به محل اجرا رسیدیم فوق العلاده شلوغ بود😬 _وای محمد... بنظرت میتونیم حامدو ببینیم😔 محمد: معلومه که میتونیم ببینیم عزیزدلِ محمد😍 _آخه تو این شلوغی چجوری ببینیم...😔 محمد: من حتی بهت قول میدم باهاش عکسم بگیریم. خوبه زندگیم؟ _راس میگی محمدم😍 محمد: معلومه که راس میگم خانمم😘 _ممنون آقایی❤️ از ماشین پیاده شدیم و به بدبختی از بین جمعیت عبور کردیم و رفتیم داخل تا مراسم شروع شه... جمعیت فوق العلاده زیاد بود... حامد روی سن اومد من و محمد همزمان لبخند زدیم😊 یکی یکی آهنگ هایی که میخوند برای من و محمد و پر از خاطره بود و باهاش همخونی میکردیم... به خودم که اومدم چشمام خیس اشک بود😭 محمد چشمامو بوسید و باهم از سالن بیرون رفتیم. به پیشنهاد محمد توی ماشین نشستیم تا دور حامد خلوت شه و سوار ماشین شه که بره😁 تقریبا یک ساعت طول کشید و حامد سوار ماشین شد و حرکت کرد. محمد پشت ماشینش راه افتاد. یکم که دور شدیم حامد با صدای بوق ممتد محمد بغل پارک کرد و ماهم پشت سرش😍 با هیجان هردو از ماشین پایین اومدیم و به طرف ماشینش رفتیم. _سلام آقای زمانی محمد: سلام آقا حامد حامد: سلام وای سکته کردم گفتم معلوم نیس چیشده یه ماشین از موقع حرکت دنبالمه😁 داشتم اشهد میخوندم گفتم الانه که ترورم کنن😄 من و محمد خندیدیم و از قرار عاشقمون به حامد گفتیم و اینکه چقدر دوسش داریم.... حامد: خب زوج عاشق افتخار یه عکس به ما میدید؟ محمد: بابا شما بخدا مردمی ترین خواننده دنیایی داداش 😍 من و محمد کنار حامد وایسادیم و عکس گرفتیم📸 حامد با کلی شوخی و خنده روی یه برگه نوشت: *تقدیم به زوج عاشق ایستاده محمدجواد و فائزه امیدوارم به پای هم پیرشید ~ حامد زمانی* @istafan
نویسنده رمان: اِفــ .وَحـــے اینم کانالشون توی تلگرام👇 https://t.me/media_istaism
سلام خدمت اعضای کانال یه چیزی بگم ناراحت نمیشید ؟ شرمنده دیشب واسه چالش خواب موندم 😂 ولی به جاش امشب ساعت 10 چالش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عکسی طنز از حامد زمانی 👆 @istafan
نظر سنجی برای رمان بعدی https://EitaaBot.ir/poll/7q9b حتما شرکت کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 lıllııllılıllııllılıllııllılıllııllılıllııllılı گـاهـےفـ🕊️ـرشـتـگـانـ‌بـالـ‌نـدارنـد . . . ولـے ⇦بـلـنـدتـریـنـ‌پـروازهـارامـےڪـنـنـد . . . ⇦بـزرگـتـریـنـ‌فـداڪـارےهـارامـےڪـنـنـد . . . ⇦زیـبـاتـریـنـ‌لـحـظـاتـ‌رامـےسـازنـد . . . ⇦قـشـنـگـتـریـنـ‌لـبـخـنـدهـارامـےسـازنـد . . . وسـرانـجـامـ|‌•گـمـنـ♡ـامـ•|بـاقـےمـےمـانـنـد . . . روزتـانـ‌مـبـارڪـ‌فـ🦋ـرشـتـگـانـ‌زمـیـنـے . . .🌿 🎵 👩🏻‍💻 ↻ 🎞 @sistaism