خلق دنیای آینده - عباس بیات
الوین راث برای حل مسئله و ارتقای کیفیت مدارس دولتی و افزایش رضایت دانشآموزان و اولیاء از مدارس دولت
منطق بازار روز به روز در حال فتح حیطههای مختلف زندگی اجتماعی است. وقتی دنیا یک بعدی تفسیر شود و صرفاً محل رفاه و تمتع بی حد و حصر و لذت جویی آنی قلمداد کرد، آنگاه همه چیز یک قیمت پیدا خواهد کرد و زمانی ارزشمند شناخته میشود که بتواند دامنه رفاه و لذتجویی را توسعه دهد. برای اینکه این سیستم به درستی کار کند حاکم شدن منطق بازار بر همه چیز الزامی است.
تعلیم و تربیت هم از این هجمه دور نمانده است. *حاکم شدن منطق بازار و کالا شدن تعلیم و تربیت* یکی از موضوعاتی است که در همه دنیای با حساسیت دنبال میشود.
اگر گوشهایتان با نُتها آشنا باشد، از گوشه و کنار کشور، از برخی نخبگان دانشگاهی، از مجلس، از دولت، کوک شدن سازِ بازار در آموزش و پرورش را خواهید شنید. کالا شدن و پولی شدن تربیت، البته مقدماتی دارد که #رقابت و #بازار کلید واژههای آن است. شرح بیشتر این مقدمه بماند برای فرصتی دیگر.
حقیقتاً نمیخواهم بگویم #اَلوین_راث برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2012 در کتاب *چه چیز به چه کسی میرسد؟ چرا؟* - که در کل به خوبی به فارسی ترجمه شده - قصد دارد کالا شدن تربیت و معاوضهی آن با پول را تئوریزه کند.
درسهای زیادی از راث و کتابش میگیرم؛ اما از راث و تجربههای #طراحی_بازار و #جورسازی در #آمریکا نمیتوانم مثل وزیر محترم آموزش و پرورش جناب آقای #حاجی_میرزایی برای حل مسائل آموزش و پرورش کشورم راهبرد اتخاذ کنم و آن را از اصول دوره مدیریت خود در آموزش و پرورش قلمداد کنم! در مورد تعالیم جورسازی و طراحی بازار و نسبت آن با وضعیت آموزش و پرورش کشور به صورت مستقل باید پروندهای را باز کرد که فعلاً قصد آن را ندارم.
البته اگر گام اول این باشد که آموزش و پرورش آمریکایی را در کشور شبیهسازی کنیم، در گامهای بعد اتخاذ چنین راهبردهایی لازم خواهد بود! امیدوارم برای رسیدن به این شباهتها نیاز نباشد حمل اسلحه را مثل آمریکا در کشور قانونی کنیم!
برگردیم به درسهایی که راث برای ما، برای دانشگاهیان و نخبگان ما و همچنین برای مدیران ما دارد:
🔹 کتاب را میخوانی احساس میکنی در حال خواندن یک رمان و یا یک کتاب خاطرات هستی. یک گزارش نویسی از تجارب؛ آن هم تجاربی که گام به گام متناسب با موقعیت و شرایط هر موضوع و محل پیش میرود و زمان هم در آن بسیار اثر گذار است. این ماهیت و نحوه شکلگیری علم و نظریهها در دنیای غرب را برای ما آشکار میکند. امیدوارم دانشگاهیان ما این موضوع را به خوبی درک کنند و از آن درس بگیرند.
🔹 راث برای حل مسائل کشورهای اروپایی و یا آمریکای لاتین یا هرجای دیگر نوبل نگرفته! او روی مشکل آمریکا متمرکز بوده و مشکل مردم کشورش را حل کرده! هر مقاله او بازگو کردن تجربه حل یک مسئله واقعی در آمریکا است. این را مقایسه کنید با رقابت نامیمون چاپ مقاله در نشریات خارجی برای ارتقاء رتبه.
🔹 راث یک اقتصاددان است اما از دانش و علم خود برای حل مسائل مرتبط با پیوند کلیه، مدرسهگزینی، کاریابی و... استفاده کرده است. این تفاوت علم برای خدمت به پیشرفت جامعه و حل مسائل، با علم برای درس دادن در دانشگاه و نگاشتن مقاله و محبوس شدن در کلاس درس را مشخص میکند. امروز اساتید تعلیم و تربیت دانشگاههای کشور چقدر از واقعیتهای مدرسه ایرانی آگاهی دارند؟ البته که در این شرایط انتظار داشتن از اقتصادانان و جامعه شناسان برای فهم و نقش آفرینی در مسائل تعلیم و تربیت طبیعی است بیانصافی قلمداد شود!
🔹 راث برای حل مسئلهها شروع به غر زدن و انتقاد به فرهنگ و سیاست و قوانین کشورش نکرده! حل مسائل جامعه را به مسائل سیاست خارجی یا قانونگذاری در مجلس سنا و یا تغییر قوانین ایالتها گره نزده است! ضمن اینکه حل مسئله را گروگان مجادلات سیاسی و حزب بازی و تسویه حساب سیاسی نکرده است.
🔹 راث برای حل مسئله و ارتقای کیفیت مدارس دولتی و افزایش رضایت دانشآموزان و اولیاء از مدارس دولتی به عنوان یک اقتصاددان توسعه مدارس غیردولتی و یا دادن کوپن به اولیاء برای فراهم آوردن زمینه رقابت مدارس را تجویز نکرده است. او حتی یکی از نتایج کار خود را جلوگیری از رفتن دانشآموزان به مدارس غیردولتی ذکر میکند.
🔹 او به خوبی درک کرده که روش جورسازی دانشآموزان با مدارس دولتی نیویورک برای بوستون به علت فرق داشتن قوانین و فرهنگ و معادلات سیاسی حاکم بر آن کارا نخواهد بود! این را بگذارید کنار برخی مسئولین و نخبگان ما که روشهای دنیای غرب را برای حل مسائل کشورمان بدون در نظر داشتن اهداف و آرمانهایمان تجویز میکنند.
#تعلیم_و_تربیت
#بازار
#مدرسه
#اقتصاد_جورساز
#آموزش_و_پرورش
🆔 https://eitaa.com/abbasebayat