eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
407 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
118 ویدیو
23 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
این جمعه، چشمان همه در غزه می گردد این روزها آقا به ما بسیار نزدیک است! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشی از یک قصیده👇🏻 💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥💥🔥 💣🪦🧨🚀💣🪦🧨🚀💣🪦🧨🚀 ای یهودی های افراطی کجا هستید!؟ موش ها...! رفتید در سوراخ و مخفیگاه!؟ انگلستان است وقتی که پدرخوانده می شود فرزند او از بیخ و بن، گمراه گربه ی ایران شده شیری تنومند و... پوزه ات را می کِشد بر خاک، ای روباه دست از دیوانگی بردار اسرائیل می شوی لِه زیر پای قدس و حزب الله! تا سقوطت آنچنان چیزی نمانده ست و صاحب ما می رسد با ذوالفقار از راه می رسد با ذوالفقار و با تو خواهد کرد آنچه که با هند، روزی کرد نادرشاه قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🌹🖤 نذر امام حسن (ع) و امام حسنی ها 🤦🏻👌🏻 در اواسط قصیده از دو «حسن» و یک «علی» نام بردم که بی ارتباط با این روزها نیست! سمرقند .............. مرا جانی، مرا جان چون سمرقند بگو آه ای مدینه، دیدنت چند!؟ بگیر از من، منم را و بگو که چگونه می شود از خویش دل کند من، آن که شُهره در شهرم به تلخی تو، آنکه در وجودم حل شد ای قند من، آن مغرورِ خامِ از هوا پُر تو، آن پیر طریقت... آن خردمند تو در من یک جوانِ پخته بودی که می داد از قضا، روح مرا پند تو را آیینه ای دیدم پر از آه سفر کردم تو را ای آهِ دربند سفر کردم تو را تا کوچه ای تنگ زدم از آسمان بر خاک، پیوند زمینگیرت شدم وقتی که دیدم زمین خوردی به طرزی ناخوشایند همینکه شعله ها پرواز کردند تو هم آتش گرفتی مثل اسپند تویی آن دلبر شیرین زبانی که پیغمبر تو را می خواند دلبند بگیر ای دستگیر از نوکرت دست مرا پابند کن پابندِ پابند اگر عشقت هنر باشد حسن جان! هنرمندم هنرمندم هنرمند نشان دادی به ما با دست خالی که آدم می شود باشد توانمند تو را دیدم به پرچم های هیئت تو را دیدم به جبهه، روی سربند علی را با حسن ها می شناسند به «تهرانی» و «نصرالله»، سوگند خدا را با علی ها می شناسند به این سید علیِ آبرومند سرم یک توده، ابرِ انتقام است دلم آتشفشانی از دماوند شدم زندانیِ چشمت وگرنه من و غم تا ابد هستیم هم بند کرامت را گرفت از تو، کریمی - که شد خان و بزرگ مردمِ زند نه تنها که مرامت بین لرهاست که یک ایران به عشقت شد حسنوند تو در تقویم شمسی بودی ای ماه غریب و سرد مثل ماه اسفند نصیبت می شود تنهایی و درد برایت نیست وقتی که همانند تو را دشنام دادند و ندادی جواب دشمنت را جز به لبخند غریبی ناسپاست شد ولی رفت سرِ ظهر از سرِ خوان تو خرسند هزاران نقشه در سر پروراندند برای کشتنت بستند ترفند چه کرده با تو زهرِ جَعده مولا!؟ چگونه سر کنم با این فرآیند!؟ دخیل بوسه می بستم به تابوت که از من تیرها سبقت گرفتند قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیشب در چند قدمی ضریح علی بن موسی الرضا (ع) محضر جناب گلپایگانی یار دیرین امام و حضرت آقا و رئیس دفتر ایشون رو درک کردم عرض کردم سلام ما رو به آقا برسونید البته از شاهکار سپاه مطلع نبودم وگرنه می گفتم سلام ویژه تری ابلاغ کنید خدمتشون 🤦🏻😅 همه می دونن که من منتقد بسیاری از عملکردهای دولت و حکومتم اما به راستی در حوزه امنیت، باید از دستاوردهای نیروهای مشترک جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد حتی اگر بار و هزینه آن بیشتر بر دوش مردم بوده باشد! 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان من و تو . . . . . . . . . . . . کبوتربازی که جَلد شد🤦🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✊🏻🤍 به زودی پاک خواهد شد غبار جنگ از غزه زمین، با پرچم صلحش به جنگ ظلم خواهد رفت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...⚜...به نام عالی اعلی...⚜... یوم العهد المعهود و المیثاق المأخوذ با توجه به نزدیک شدن به بزرگترین عید خدا و لزوم پرداخت هنرمندانه‌ی شاعران و مادحین عزیز به موضوع غدیر در نشست «ایده پردازی و سوژه یابی عید غدیر خم» گرد هم می آییم تا پنجره های جدید فراروی مان گشوده شود. سخنران: حجة الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی زمان: پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۳ (چهار جلسه) مکان: قم. بنیاد فرهنگی امامت 🔸این دعوتنامه ویژه شاعران و مادحین می باشد. 🔸لطفاً ما را در اطلاع رسانی یاری کنید. 🔸جهت حضور و استفاده از برنامه های متعدد این روز، با مراجعه به آدرس زیر (پرس آنلاین) فرم ثبت نام را تکمیل و ارسال کنید. https://survey.porsline.ir/s/plw5CyBS 🆔 @emamateradat 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 هشتم شوال؛ سالروز 😭 👌🌷 تقدیم به مولا علی (ع) و کتاب ارزشمندش نهج البلاغه ............... خوشم هر بار با نهج البلاغه! که قرآن ریشه هست و اوست ساقه نشسته در دل هر برگ سبزش مهماتِ کلامش، زاغه زاغه علی وقتی سخن می گفت از حق فرو می رفت در گِل، پای ناقه همان که با سکوتش فتح کرده هرات و بلخ و ری را تا مراغه خدا را دیده در هفت آسمانش خدا گفته... اگر گفته، به واقع در او، شور و شعور و شعر جاری ست به هر دلداده ای کرده افاقه از این دریای نور و عشق بردار - برای خود به قدر یک ملاقه برادرجان! ولایت، حرف حق است ندارد ارتباطی با علاقه سینه ات را... ماه، باید! به یاد آن مزارِ بی چراغِ ... قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 هشتم شوال؛ سالروز 😭 😭🖤 قصیده ای چهل بیتی نثار قلب داغدار سیدالساجدین (ع) او بود... .......... «پرده اول» او بود امامی که به بازار رسید او بود غلامی که کس او را نخرید او بود یتیمی که پر از مقتل بود مَن ماتَ علیٰ حبّ علی، ماتَ شهید ای وای از آن زمان که افتاد زمین با هروله اما سوی گودال دوید گودال، قصیده را غزل کرد و غزل از وزن نشد خارج و شد شعر سپید بر خاک کشید جسم بی جانش را دریا امواجِ پریشان شد باید ببرد بر سر دوشش خود را تا شام یک قافله در او غرق ساحل، که سرابی بود گم کرد نگاهی را طوفانِ شب از راه آمد فانوس، زمین افتاد از دستِ کمین خورده ی ماه در مقتلِ عشق با دستِ سپید زد رو به سیاهی ها آه... آن دست بلندی که کمی بالا رفت مست از مِی سیب شد ولی سیب نچید بی تاب ترین ماه زمین بود علی آن روز که از نیزه برآمد خورشید بنویس چه آمد به سر برکه ی سبز بنویس چه آمد به سر قوی سفید بنویس چه آمد به سر نیلوفر بنویس چه آمد به سر سرو رشید! از کوچ پرستو بنویس، از آن تیر از خون اناری که رسید و نرسید بنویس: چرا شمر به گودال رسید!؟ بنویس: چرا حرمله تکبیر کشید!؟ بنویس چگونه آب شد قلب علی بنویس چه چیز را شنید و نشنید!؟ مظلوم تر از او چه کسی بود!؟ آنکه در تشت طلا زد به لبش چوب...! یزید در غربت یک مدینه ی غرقِ نفاق مثل حسن از عطش، به خود می پیچید «پرده دوم» سجاده اش آسمان شد و مُهرش ماه هر کس که تو را به قدر وسعش فهمید من، آن شتری که با تو ده ها حج رفت اما به جز عشق و معرفت از تو ندید ۱ من، شاپرکی که بر سر شانه نشست اما به هوای «دیگری»، از تو... پرید باید به تو برگردم و عاشق باشم ای وعده ی آشکار، الوعده وعید من در رمضان تو گرفتار شدم ای ماه ترین ماه من، ای عید سعید اعجازِ مناجاتِ شما راهگشاست از گنجِ صحیفه ات بده شاهْ کلید شد شبنم اشک در قنوتِ صدفت تسبیحِ نجات بخشی، از مروارید در ساحت آن پنجره که رو به شماست باید که مفید بود یا شیخ مفید امثال ابوحمزه و انصاری ها از حنجره ی سبز تو گشتند پدید بذر کلمات تو به بار آورده علامه و مرعشی، خمینی و وحید آرامشِ پنهان شده در هر سخنت از معرفت توست به قرآن مجید بگذار سلامی بدهم قبرت را بگذار زیارت کنمت، عبدِ عبید «پرده سوم» می سوزم از آن گنبد و گلدسته که نیست در ذهن من است طرح یک صحن جدید باید که تو گلستان بشود نابودی این حرامیان نیست بعید زیباست چراغ سبز در صحن حسن در صحن تو سجاده ای از سنگ سفید خیبرشکن از راه می آید یک روز تا گردنِ کفر بشکند بی تردید ما منتظران، شوق رسیدن داریم پیش قدمش...آه، مرا سر بزنید! خالی ست اگرچه دستمان مولاجان داریم به ذوالفقارِ دستت... امّید «پرده چهارم» تو خاطره ی خونِ حسینی، سجاد تو... آنکه تمام روضه را درد کشید مداح از آن رو که تو غش می کردی از خواندن روضه، پیش تو می ترسید هر بار که گفت از قتیل العبرات از شدت اشکت، آسمان هم بارید دیدند که بارشِ شهابی دارد چشمان تو زیرِ تیربارانِ شدید کشتند خدا را و نمی دانستند او بوده و هست «اَقربُ مِن حبل ورید» دستی که به او سنگ زد این بار ولی بیرون شد از آستینِ آن روح پلید مرگ آمد و پنجه بر حقیقت انداخت انگار قیامت شد و در صور دمید پایان تو را نوشت با جامِ سراب دستی که عطش را به گلویت پاشید جامی که به لب رسید با دست ولید جانی که به لب رسید با دست ولید ۲ قم المقدسه ...................... ۱. زین العابدین (ع) شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود. امام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود. وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود. خبر به امام باقر (ع) رسید. امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:«آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.» شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد. امام باقر باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود: «او را رها کنید! او می‌داند که از دنیا خواهد رفت.» سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت. بحارالانوار، ‌ج ۴۶، ص۱۴۷ و ۱۴۸، حدیث ۲ و۳ و۴ به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافی ج ۱، ص ۴۶۷، حدیث ۲و۳و۴ ۲. مورخین درباره قاتل امام ‌با‌ ‌هم‌ اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام ‌به‌ دست ولید مسموم شد ‌و‌ برخی دیگر معتقدند ‌به‌ دست هشام ‌بن‌ عبدالملک که برادر خلیفه بود؛ اما ‌به‌ ‌هر‌ حال، ‌او‌ نیز نمی‌توانست بدون اجازه ولید، مرتکب قتل امام شود. برگرفته از: بحارالانوار، ج ۴۶، ص۱۵۲، حدیث ۱۲ ‌و‌ ص ۱۵۳ و‌ ۱۵۴ 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
🖤 هشتم شوال؛ سالروز 😭 🙏🌷 برای مدینه و امام مجتبی (ع) انگورِ شهادت ........... ای غریب دو جهان! شب شده... با شب بنشین که دلم لک زده لبخند تو را... ماه ترین! غافل از نور تو بودم همه ی سال اما رو زدم تا به تو...! هر آینه دیدم تسکین ما که بودیم!؟ همان قومِ به حج رفته ی خواب آن خوارج که نبودند شبی توّابین در رکاب حسن از جنگ جمل سیر شدیم با معاویه نشستیم سر سفره ی دین بزنم آه گریزی به در خانه ی وحی آن دری که... شد از آغوش خدا عطرآگین آتش آمد که به غارت ببرد باغی را آتشی سخت که پشت تبری کرد کمین به هوا رفت صدای علی از ضربه ی کین مادر افتاد زمین و پسر افتاد زمین بگذریم از دل این کوچه ی بی رحم، حسن روز تشییع تنت را کمی از دور ببین تیرها زوزه کشان سمت تو می آیند... آه زخم هر تیر شده روی رکاب تو، نگین هر که آمد به تو کبوتر شد و گفت که فضای حَرمت بود عمیقاً سنگین کاش این جمعه، ظهور پسرت باشد و کاش از حرم طرح جدیدی بزند روح الامین ۱ شاعران از تو بگویند غزل پشتِ غزل بیت بیتش بشود بر سر ایوان، آذین مستِ انگور شهادت شدی و باید که بر ضریحت بزند فرشچیان نقش، چنین: ۲ «رشته ی تاک چنان بر پر و پایم پیچید که جهان، سبز شد و آدمیان، حورالعین» ما گدایان توایم، از همگان دل کندیم دلخوشیم ای پسر فاطمه... تنها به همین العجل! ذکر، مگر هست از این بالاتر؟ ما دعا کرده و او گفت به جامان آمین قم المقدسه ......................... ۱. نقاش معاصر استاد حسن روح الامین ۲. نقاش معاصر استاد محمود فرشچیان 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤 هشتم شوال؛ سالروز 😭 🤦🏻🙏🏻 به پیشگاه بقیع و امام حسن (ع) سکوت ................ ، فصل شکفتن... ، فصل رسیدن ، مثل کبوتر... ، حس پریدن هنوز گیجم و دارم مرور می کنم ای عشق منِ خراب کجا و خرابه های تو دیدن خرابه گفتم و قلبم دمشق شد! چه بگویم از آن فرشته کوچک، از آن به خاک کشیدن حسن چه حال غریبی ست حال و روز مدینه کجاست کوچه ی سیلی!؟ کجاست آهِ بریدن!؟ خدا کند که بیاید عزیز فاطمه از راه که دلخوشیم به یک انتقام سخت، شدیداً حسن که بود که حُسنش به آسمان باران داد حسن که بود جمالش به خاک، روح دمیدن سکوت کردن او را نشان عجز نبینید که او مربی عباس بوده در جنگیدن کجایی ای همه ی خلق، سرخوش از جریانت کجایی ای نفس صبح در هوای تپیدن شبانه بین روایاتِ کوچه باغِ نگاهت قدم زدیم تو را تا حوالی فهمیدن قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15