eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
412 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
120 ویدیو
24 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
امروز به روایتی شهادت امام رضا (ع) است و روز زیارت مخصوص ایشان 🖤😭 برای امام رضا (ع) و زائرانی که در شهادت ایشان کیلومترها راه را بر سر و سینه زنان و اربعین گونه به مشهد می رسند دسته دسته ............... می رسد خورشیدِ گنبد کم کم از پشت کَلات ۱ از قدمگاهت، خراسان... آب دارد نه قنات دسته دسته می رسند از کوه های بی عبور خیل مشتاقان تو از بامیان و از هرات ۲ تا برایت مویه و افغان کنند از عمق جان پیرزن ها می رسند از این دهات و آن دهات با هزاران عشق، آهوها به سمتت می دوند جاده ها هم راه افتادند از شوق صدات تا شفا گیریم از لب های باران خورده ات حمد می خوانیم و هستیم ای رضا بر این صراط چشم ما در روضه های جدّ تو دریا شده خضر این راهیم و دلخوش بر همین آب حیات کاروان ها از عطش پر بود اما چشم ها... کربلا پشت سر ما بود و ما رو به فرات با سلیم از زینب و کنز حیا اغنا شدیم ۳ با موذن زاده دل بستیم بر آهِ بیات ۴ شب به شب روشن تر از قبلیم در چشمان تو نور می گیرد دل ما از تو ای خورشید ذات روز آخر، بی قراری بود و یک شهر شلوغ تا ببینم روی ماهت را... شدم از دور مات یک خیابان مانده تا گنبد زمینگیرم کند آه از آن ساعت که این دیوانه می افتد به پات قم المقدسه .............................. ۱. کلات: یک. نام شهری مرزی در شمال شرقی مشهد به نام کلات دو. قلعه ای به نام کلات نادر یا کاخ خورشید ۲. بامیان و هرات: نام دو شهر افغانستان ۳. قطعه زینب زینب اثر استاد سلیم موذن زاده اردبیلی ۴. اذان معروف استاد رحیم موذن زاده اردبیلی در آواز بیات ترک 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🙏🌷 به پیشگاه محمد بن عبدالله (ص) محمد ................... عزتت انداخت روی خاک، عُزّیٰ را محمد طاق شد از اتفاقت طاقت کسریٰ محمد از سراب جهل، دنیا مست بود و در توهّم تا که رد شد از کویر مکه، یک دریا محمد! کهکشانِ راه شیری را تماشا می‌کند ماه در شب چشمِ شبان کوچک صحرا: «محمد»! اول و آخر محمد، ظاهر و باطن محمد صورت و سیرت محمد، واژه و معنا محمد روی او قرآن ناطق، خنده هایش صبح صادق قبله ی بیت المقدس، سوره اِسرا محمد آیه ی معراج در آیینه ی چشمش نشست و مرتضی را دید در آن عالَم بالا محمد سنت دخترکشی را کرد او زنده به گور و تا می آمد فاطمه، می شد بلند از جا محمد کوچه ها عطر سلامت را به خاطر دارد اما کوچه ها با تو چه کردند و گلت زهرا... محمد! در حِرا روشنگری کردی، به ماه مکه گفتی گاه در ظلمت، جهانی می شود پیدا محمد در حیاتش کم ندارد، در مماتش غم ندارد هر که باشد با حسین و... هر که باشد با محمد در تبسم های تو شور و شعور و شعر دیدند سعدی و حافظ اگر گفتند از تو «یا محمد» تو در به پا کرد پل زدی دیروز را با حال و با فردا ظلم و ظلمت می رود از بین با آل محمد پرچمت گل می کند بر مسجد الاقصی محمد تا اشارت های ابرویت چراغ سبز باشد دل کبوتر می شود بر گنبد خضرا محمد دل به «یغما» می رود از نام زیبایت، به ویژه این اواخر تا به گوشم می خورد «والا محمد»! بر تو و بر والدین خود درودی می فرستم هر زمانی که صدایم می زنند: آقا محمد قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ در چنین شبی ساعت ۲۲:۲۰ دقیقه... جهان یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین انسان های خود را از دست داد و در حقیقت، او را به دست آورد!😭🖤 سال هاست که همسایه و در سایه این مرد بزرگ هستم و از نور او بهره می گیرم🙏🏻🤦🏻 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🙏🏻 برای امام خمینی (ره) در ۲۲ بیت او که انقلابش، انفجار نور بود و ارتحالش، بازگشت تاریکی به دل های دوزخی و برزخی صدا ................. در روزگاری بی صدا بودی صدا، تو تنها امید مردمِ دردآشنا تو ای مهربانْ تصویر بر جلد کتابم می بخشی ام گفتم اگر جای شما، تو از اولِ تحصیل، الگویم تو بودی تا آخر عمرم کماکان مقتدا، تو آن کودک آشفته و تخس و بلا... من آن پیرمرد دلنشین و باصفا... تو گفته پدر از تو برایم داستان ها از روزهایی که تو بودی فکر ما... تو! گفتی بشو، شد! باورش هرچند سخت است ما بندگانی کوچک و روح خدا، تو محدودیت، محبوبیت دارد همیشه گاهی به تقدیرش اگر باشی رضا، تو با دست خالی راه افتادی به سمتِ - یک دیوِ تا دندان مسلح... از قضا، تو تا فتنه ها قدری بخوابد، پس گذشتی - از مرگ مشکوک عزیزت مصطفی، تو یک روز ایرانم صدا زد با چه شوقی آماده ام، آماده ام، پاشو بیا تو از آسمان، باران لبخند تو آمد سیراب کردی تشنگان را بی هوا، تو دریای طوفان دیده ی غرق دعا، ما بر عرشه ی کشتی، امیر و ناخدا تو قرمز، سفید و سبز، شد یک فصل تازه در دفتر این خاکِ سرتاسر «طلاطُ - م» تا نمیرد ریشه ی های این تمدن! تا قد کشد درک و شعور باغ... تا تو نور امیدی در قنوتِ ماه بودی وقتی زدی بر کاخ ظلمت، پشت پا تو بر تکه ای از بوریا کنج جماران دور از تجمل های دنیا، بی ریا تو پشت و پناهت بر ولایت گرم بود و دل بر خدا بستی نه بر امثالِ ناتو در هشت سالی که جهان جنگید با ما تنها علمدار سپاه کربلا، تو وا شد گره ها با سرانگشت درایت وقتی شدی فرمانده کل قوا، تو بهمن همینکه می رسد قلبش بهار است هر سال یادت می کند نوفل لوشاتو من هم شبیه هر کجا بوی تو دارد ای آسمان آبی ام، دارم هواتو از موج های رادیو با حرف هایت دل را به دریا می زنم هر روز با تو قم المقدسه ........................................ طلاطم: شکل تغییریافته تلاطم طلاطم، طلا را به ذهن متبادر می کند و شاعر با این تغییر نوشتار، پارادوکسی را در این واژه به وجود آورده و نیز اشاره ای دارد به گنج های پنهانی که در دل این خاک نهفته است، از معادن و ذخایر ارزی گرفته تا گنج های پادشاهی و نخبگان فراموش شده همچنین شکسته شدن این واژه، یک نوع قافیه سازی بدیع است. 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻👌 چه خوبه که هم شاعرند و هم نائب بر حقشان، حضرت_آقا دکۀ عطر فروشی‌ست و یا معبر یار؟ ماه، روشنگر بزم است و یا روی نگار؟ ای نسیم سحری از سر کویش آیی که چنین روح‌فزایی و چنین غالیه بار غمزه‌ای تا بگشایی به رخم راه امید لطفی ای دوست ، بر این دلشدۀ زار و نزار در میخانه به رویم بگشوده‌ست حریف ساغری از کف خود بازده ای لاله‌عذار خُم می زنده، اگر ساغری از دست برفت سر خُم باز کن و عقده ز جانم بردار برکَنم خرقۀ سالوس، اگر لطف کنی سر نهم بر قدمت خرقه گذارم به کنار 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15