هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🌺🙏 به #امام_عصر (عج)
صبح
..................
مخمورتر از سراب می آید صبح
سرمست تر از شراب می آید صبح
تحت الحنکش شب است و چشمش شبِْ تر
بردارد اگر نقاب، می آید صبح
از شب اگر آرام بپرسیم: چه وقت!؟
در پاسخمان، جواب می آید: صبح
نگذار که پرده ها حجابت باشند
هر روز به تختخواب می آید صبح
دیوار دلت اگر که خالی باشد
از پنجره ات به قاب می آید صبح
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#جمعه_ظهور_نزدیک_است
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
✋🏻🌷 به پیشگاه #مولا_علی (ع) و #غدیرخم
🙏🏻🌹 نثار #حضرت_زهرا (س)، #امام_حسین (ع) و #مهدی_موعود (عج) #صلوات
#غدیری_متولد_شد
...............
از کعبهی تمثال، غدیری متولد شد
از کعبهی خوشحال، غدیری متولد شد
پر بود دهان مکه از #لات و #هُبَل آن روز
از کعبهی اَِشکال، غدیری متولد شد
#تقویم ورق خورد و #بهار، رو به دنیا کرد
از کعبهی اقبال، غدیری متولد شد
آنجا که به #حجةالوداع، مست #خم شد دل
از کعبهی سیّال، غدیری متولد شد
لرزید #مدینه از #شهادت_گل_زهرا
از کعبهی زلزال، غدیری متولد شد
#ارباب، #سه_روز با خدای خود که خلوت کرد
از کعبهی گودال، غدیری متولد شد
#قرآن_سرش اگرچه روی #نی به حرف آمد
از کعبهی پامال، غدیری متولد شد
هروقت به #خواجه رو زدم، #علی #علی می گفت
از کعبهی هر فال، غدیری متولد شد
شیخ از #علی و #آل_علی دلیل می آورد
از کعبهی دلّال، غدیری متولد شد
تا دید کف دست زمین را، به خودش آمد
از کعبهی رمّال، غدیری متولد شد
ده قرن پس از #علی، میان کوچه و بازار
از کعبهی نقّال، غدیری متولد شد
در استودیو، «#مست_نجف» خواند پس از چندی
از کعبهی جنجال، غدیری متولد شد
یک روز به تلویزیون و ماهوارهمان آمد
از کعبهی دجّال، غدیری متولد شد
آن روز که زد تکیه به #کعبه، ذوالفقاری سبز
از کعبهی آمال، غدیری متولد شد
ای کاش که روزنامهها درشت بنویسند:
از کعبهی امسال، غدیری متولد شد
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🎇🎉🌺 به مناسبت میلاد #حضرت_زهرا (س)
#دختر
.............
در دل گهواره بود اما جهانی را تکان می داد
با همان دستان کوچک، به خلایق آب و نان می داد
مادر بابای خود بود و به پیغمبر توان می داد
دختری که سوره ای دارد به نام خود، کم و محکم
دختری که شأن او بالاتر است از هاجر و مریم
آسمان وا شد ملائک آمدند از راه با تسبیح
حال آن روز خدیجه، خارج است از هر رقم توضیح
خنده ی زهرا خودش صد فتح مکه ست و... در این تشبیه
می توان دید عاشقانش را که سوی کعبه می آیند
کافرانی که مسلمان می شوند از هُرم یک لبخند
او فراتر بود از هر چیز در تقویم اسلامی
او که پایان داد بر دخترکشی، بر هر چه بدنامی
روز میلادش همانا هست روز مرگ ناکامی
دشمنش ابتر شد و نسل امامت نسل او باشد
او که خیر این جهان و آن جهان، در وصل او باشد
او که عمری دختری کرده برای مصطفی آنطور
او که عمری همسری کرده برای مرتضی آنطور
او که عمری مادری کرده برای مجتبی آنطور
عمر گفتم، عمر او را تو مپنداری که قرنی بود
او فقط هجده بهار از زندگی را دید و... پر زد زود!
هرچه خوبی کرد او را بیشتر آزار می دادند
ناسزا بر کودکانش در میان کوچه و بازار می دادند
آشنایان، پاسخش را با در و دیوار می دادند
یاسمن، اشکش گلاب است از همین رو آتش آوردند
باغبان، غرقِ عرق شد با هیاهو آتش آوردند
#محمد_عابدی
قم المقدسه
#میلاد_حضرت_زهرا_س
#روز_زن
#روز_مادر
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از کانال اشعار هیئت الشعرا (شعر های مشترک شاعران قم)
🔸🔹تقدیم به مادر هستی حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹🔸
خیره شو بر رُخ خورشید که تابید خبر
شب طولانی این شهر رسیدهست به سر
آسمانی که هزار ابر به دامان دارد
به شکوفاییِ این بادیه بستهست کمر
مستی و فخرفروشیِ زمین بیجا نیست
که جهان رزق از این دست، نبیند دیگر
شد کران تا به کران سبز به لطف قدمش
مِهر گُل کرد به صحرای شبآلود بشر
شد مُقدّر که به عالم برسد خیر کثیر
بر لبت زمزمه کن سورهی قدر و کوثر
چشمهی آینه، جاری شده از باغ بهشت
نوبهاری همه سرسبز و رَیاحینپرور
دختری آمده هر آینه منسوب به او
ذرّهی پرتوِ نورش شده خورشید و قمر
آری آری برسانید به گوش همگان
دختری آمده از عالم و آدم بهتر
دختری _اُمّ اَبیها_ که قرار است زیاد
بیهوا بوسه به دستش بزند پیغمبر
سِرِّ اصحاب کسا، معجزهی أعطینا
علّت برکتِ تسبیح و مناجات سحر
پلّه پلّه به خدا با نخ تسبیحاتش
نردبان ساختم و رفت دعا بالاتر
لَم یَکُن کُفوَ لَها غَیرُ عَلی، شد معنا
نیست هم مرتبهاش هیچکسی جز حیدر
ماهتابی که جهان روشن از او بود، دریغ!
چشم بد، سنگ به آیینهی او زد آخر
آه! از آن روز که شد خواب پیمبر تعبیر
رفت بوزینهی بی اصل و نسب بر منبر
پشت در جمع شدند از سرِ قرآنسوزی
در شب قدر ورقپاره گرفتند به سر
باز دلواپس این امّت نسیانکار است
اوست امّید محبّان علی در محشر
نانِ این سفره پذیرای توانگرها نیست
فضّه! از کوخنشینان و یتیمان چه خبر؟...
✨گروه هیئت الشعرا ✨
🌷سرودهی جمعی از شاعران قم🌷
https://eitaa.com/heiatoshoara
🔸در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔸
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🤦🏻😭 دلتنگ #حضرت_زهرا (س) و #امام_رضا (ع)
دست قنوت
.................
دست قنوتم خشکِ خشک و غرق پینه
حال دلم شب های سنگین #مدینه
دلتنگ #زهرا می شوم، دست خودم نیست!
از کودکی بیماری ام دارد زمینه
نوبت گرفتم از مطب؛ #دکتر_حسینی!
بلکه بگیرد سینه ام قدری #سکینه
دکتر به جای نسخه، #مشهد کرد تجویز
هر #هشت ساعت یک «#رضا» از عمق سینه
از چشم هایش #فاطمه می ریخت؛ گفتم:
ای جان! مگر هست از #حرم، بهتر گزینه!؟
بیمار بعدی داخل آمد، پا شدم من
گفتم که دکترجان: «چقدری شد هزینه!؟»
لبخند زد گفت: «ای پسر من رو همین بس
که مادرم #زهرا، قنوتم رو ببینه!»
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🔰 لینک اشعار آیینی محمد عابدی
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از کانال اشعار هیئت الشعرا (شعر های مشترک شاعران قم)
🔸🔹تقدیم به انسیه الحورا حضرت زهرا سلام الله علیها 🔹🔸
از نُه فلک گذشت و ثریّا شناس شد
در این عروج، عرشِ مُعَلّی شناس شد
بر اسم اعظم تو دخیل از قدیم بست
آدم اگر که عَلَّمَ الاَسما شناس شد
طوفان به نوح داد امان با اشارهات
دریا به لطف ذکر تو موسی شناس شد
مریم در آن سکوت از آن طفل شیرخوار
نام تو را شنید و مسیحا شناس شد
ای پای درسَت آمده ایّوب، ناشکیب!
زینب به مکتب تو شکیبا شناس شد
هرکس که جای پای تو یک آن قدم گذاشت
معراج رفته لیلهُ الاَسرا شناس شد
آری... تو را شناخت، به درک خدا رسید
از این مسیر، ربّیَ الاَعلی شناس شد
ما خاکیان کجا و از افلاک دم زدن؟!
او بوتراب بود که زهرا شناس شد
شیعه به حکمِ خطبهی دیروز فاطمه
آینده را نفس زد و فردا شناس شد
مادر! «لَما خَلَقتُکُما» رمز هستی است
هر کس تو را شناخت، معمّا شناس شد
از کهکشان چشمِ پر از مرتضای تو
عالم به گردش آمد و مولا شناس شد
ما را به حُبّ فاطمه دنیا شناختهست
هر کس تو را شناخته، با ما شناس شد...
✨گروه هیئت الشعرا ✨
🌷سرودهی جمعی از شاعران قم🌷
https://eitaa.com/heiatoshoara
🔸در نشر معارف اهل بیت سهیم باشیم🔸
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤🤦🏻 به پیشگاه تمام #مادران_آسمانی در این #روز_جمعه
🥺 به سفارش یکی از اعضای کانال👇🏻
هست و نیست
..............
مهربان تر از مادر در تمام دنیا نیست!
او که بی خبر رفت و با خبر از اینجا نیست
نورِ چشم ما بود از آفتابِ لبخندش
سایه ی سرِ ما رفت، سایه ی سرِ ما نیست
از همان غروبی که حالمان دگرگون شد
در گذشته غرقیم و چشممان به فردا نیست
موج دامنش هر صبح، از نگاه من رد شد
ای دریغ در چشمم، رد پای دریا نیست!
موی من پریشان و حال من پریشان تر
شانه کن مرا مادر، خنده ی تو سلمانی ست
خیره بر تو خواهم شد فرصتی اگر باشد
خاک بر سر من که! فرصت تماشا نیست
آن روبانِ مشکی را باورم نشد اما
سنگ قبر تو می گفت، رفتن تو رویا نیست
کامِ تلخ مان ای کاش، می شد از لبت شیرین
سفره ی سحر خالی ست، زندگی مربّا نیست
در نبود تو ای صبح، هر شبم شده کابوس
جای خالی ات هست و هیچ جای حاشا نیست!
هر زیارتی رفتم خاطراتت آنجا بود
عکس های تو هستند، گریه هایت اما نیست
هر زمان که افتادم یاد تو، به خود گفتم
شکر...! لااقل گاهی، روضه های زهرا هست!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🤲🏻 خدا #مادران_زمینی را مثل مادر خودم حفظ کنه و #مادران_آسمانی را در بهشت جاودان، متنعم!
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
تقدیم به مادرِ هستی که مهریه اش آب است و به ساغرِ مستی که ارثش بی آبی
#آب
...............
هرچند علی به سینه ی من قاب است
زهرایی ام و دلم پی ارباب است
گفتند چرا از این سه می گویی هی!؟
یک سوم من، خاک و... دو سوم، آب است!
#محمد_عابدی
قم المقدسه
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15