هدایت شده از اشعار آیینی محمد عابدی
🖤😭 برای امام هادی (ع)
..............................
شعر می آید و طبع سخنم بی تاب است
اولین مشتری هر غزلم مهتاب است
ساعت کوکیِ دل، سکسکه دارد تا صبح
منم و دفتر و چشمی که لبالب خواب است
پلک بر هم بگذارم نفسم می گیرد
حرف دل با منِ در خواب: «مرا دریاب» است
طاقت آوردم و گفتم بنویسم او را
او که عکس حرمش در شب چشمم، قاب است
دهمین نور خدا، جلوه در این شب دارد
او که خورشید مُضلّین و اولی الالباب است
سامرا قبله ی عشاق جهان است و دلم
سال ها مشتری این حرم و سرداب است
خانه ای که نه فقط دلبری از ما کرده
مهبط جن و ملک بوده، پل نُوّاب است ۱
هشتمین سالِ حیات تو امامت را چید
چون پدر بودی و عمر تو شرابی ناب است
متوکل تویی و شاه جهانی... هادی ۲
تخت و تاج تو همین منبر و آن محراب است
ساده و خاکی و بی پرده سخن می گفتی
شیوه ی زندگی ات، آرزوی طلاب است
«جامعه»، فصل شکوفایی خَلق است و امام ۳
که در آن صحبت از آیین و هزار آداب است
بر در خانه ی این قوم نرو بی حاجت!
روضه و سینه زنی، رخصت و دق الباب است
متوکل به کمی زهر توکل جست و
تو به زهرا؛ که در عالَم همه را اسباب است ۴
#محمد_عابدی
#اشعار_هادوی
قم المقدسه
........................................................
۱. نُوّاب اَربَعه، به چهار نماینده یا نایب خاص امام مهدی(عج) در دوران غیبت صغری گفته میشود که رابط میان شیعیان و امام بودند: عثمان بن سعید، محمد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمد سَمُری
۲. القاب دیگر این امام عبارتند از نقی، مرتضی، عالم، فقیه، امین، ناصح، متوکل، خالص و طیب. (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص401)
۳. جامعه کبیره تالیف امام علی النقی (ع) که می توان آن را ارادت نامه نامید. اولین ویژگی این زیارت آن است که امام هادی (ع) ما را با آداب سخن گفتن با امام آشنا میکند
در این ارادتنامه، امام (ع) به رابطهی امامان با خداوند اشاره کرده و به جایگاه خدا در نظر امامان معصوم (ع) پرداخته است.
۴. ابن شهر آشوب می نویسد امام در اواخر حکومت معتمد مسموم و شهید شده است و از ابن بابویه نقل کرده که معتمد به او سم داده است. (ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص401.)
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15
🖤🥺 برای #شهادت_امام_هادی (ع)
رفت و آمد
.............
نگاه کردم و دیدم فقط خطا رفتم
تمام عمر پی یار بی وفا رفتم
چقدر زندگی ام را به ناکجا بردم!
چقدر بندگی ام را پی هوا رفتم!
تو #هادی دل من بودی و منِ گمراه
به جای ماه، به سمت ستاره ها رفتم
میان طعنه امواج، غرق شد نفَْسم
اگرچه بود #خدا، سمت ناخدا رفتم
تو پل شدی که منِ تکهپاره پا گیرم
تو #سعی کردی و چون رود، باصفا رفتم
در آسمانِ «#غدیریه»، از تو #سبز شدم
و مستِ #خُم شدم و سرخوش از #ولا رفتم
همیشه آمده ام #سامرا و با اذنت
بریده ام سر نفس و به #کربلا رفتم
قسم به جان «#محمد» که خود #ابوالفضلیست ۱
نگفته حاجت خود را، به #نینوا رفتم
تو آشنای من و من غریبه ام با خود
غریب بودم و از پیشت آشنا رفتم
چه انتخاب قشنگی که بعد دیدن تو
برای خویش کسی بودم و... گدا رفتم!
#زیارت تو اگرچه #سریع و خلوت بود
قسم به جد تو که با دلی #رضا رفتم
به حرمت غزلی که نفسنفس زده است
مسیر آمدنت را! چه بیصدا رفتم
تو را به «#خان_صَعالیک» میهمان کردند
شنیدم این جریان را و مبتلا رفتم
به زهری از #متوکل شدی تو #زهرا و
شبیه تو، من از این روضه با عصا رفتم!؟
#محمد_عابدی
قم المقدسه
......................................
ا. امامزاده سید محمد فرزند بلافصل امام هادی (ع) و برادر تنی امام حسن عسکری که مقبرهٔ او در ۵۰ کیلومتری جنوب سامراء، شمال بغداد و نزدیک قریهای به نام بلد واقع شدهاست.
۲. سربازان متوکل، امام هادی (ع) را در «خانِ صَعالیک» (محل استقرار و تجمع گدایان و مستمندان) نگاه داشتند و روز بعد به خانهای که برای اسکان آن حضرت در نظر گرفته شده بود، بردند. به نظر صالح بن سعید، این اقدام به قصد تحقیر امام انجام شده است.
🆔 @Abedi_Aaeini
🆔 @Pelak15