☘️ #رفیق_شهیدم
🌸مزار شهدا محل استجابت دعاست
سردار دلها شهید حاج #قاسم_سلیمانی
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰بانی روضه های مادر
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
اولین بار سال ۷۴ اردوی قم دیدمش…
یادمه یه پیراهن سفید تنش بود. صدای گرفته ای داشت، خیلی اهل حرف زدن نبود، یه آرامش توأم با متانت داشت، پیاده به سمت جمکران که میرفتیم روضه خوند، "مادر مادر مادر شبی دیگر به کنار من جان بر لب باش"... روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها خوند... الحمدلله این آشنایی ادامه داشت...
سالها گذشت توو اتاقم نشسته بودم، وارد اتاق شد با تعجب و تحیّر رفتم سمتش، گفتم سید محل کار منو از کجا پیدا کردی😊؟ گفت خونه¬تم بلدم.
همون اول پرسید فاطمیه کجایی؟ یه شب باید بهم قول بدی، گفتم داداش این همه راهو از تهران اومدی تا قم که ازم وعده بگیری، خب زنگ میزدی، من راضی به زحمتت نبودم (البته از دیدنش شعف¬زده بودم) گفتم باید دفترمو نگاه کنم. عصری میرم خونه خبر میدم. گفت خودم میرسونمت تا خونه.
یه پراید مدل پائین خریده بود، رسوندم تا خونه بهش قول دادم.
میدونستم خیلی روضۀ حضرت زهرا سلام الله علیها رو دوست داره.
به امید شفاعتت...
#شهید مدافع حرم #سید_اسماعیل_سیرت_نیا
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰اخلاص در اُمور
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
ذرهای خودنمایی نداشت. گاهی اوقات که تمام کارهای هیئت را انجام میداد، در جلسه نمیماند تا کسی نفهمد که او کارها را انجام داده است. هیچوقت ایشان را جلوی درب هیأت نمیدیدیم. او شخصیتی داشت که در نگاه اولش، شما را جذب میکرد.
در سوریه سه وعده غذا میدادند امّا شهید #محمود_شفیعی یک وعده میخورد. با توجه به شرایط سوریه و جنگزدگی ساختمانهای آنها، حاج محمود هرشب به خانهها میرفت و حداقل یک اتاق را برای مردم جنگزدۀ سوریه گرم میکرد تا در زمستان سردشان نشود.
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
در دفتر نمایندگی صدا وسیما دمشق، عکس شهید #محسن_خزاعی رو دیدم، یادش بخیر
محسن از رفقای خوبم بود، یادمه اواسط جنگ سوریه بود که دیدمش، چشماش پُر از اشک شد وگفت دعا کن شهید شم.
ازش پرسیدم از سوریه چه خبر؟ گفت یک هفته ست اومدم، امّا نمیتونم اینجا بمونم دلم بیقراره حرم حضرت زینبه سلام الله علیها
گفت من جام اونجاس
محسن عزیز به مراد دلش رسید و شهید مدافع حرم شد.
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 این حرم عطر و بوی شهدا را دارد
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
توو همین حیاط، رو به گنبد بیبی وایساد و عرض کرد، اگه یه دونه از اون روضههایی که برات خوندم روو بپذیری، منم میرم پیش ارباب...
#حجت_اسدی، مداح بود و مسؤل هیأت حسین جان قزوین، یه عادتی داشت موقع کار توو هیأت بیشتر از بقیه میدوید و امّا بعد از جلسه پیداش نمیکردی.
یادمه یه ماه رمضون دعوت شدم هیأتش، هر چی توو جلسه گشتم که ازش درخواستم کنم بیاد نفس بزنه، پیداش نکردم، میخواست توو چشم نباشه، روحیهش اینجوری بود.
این حرم عطر و بوی شهدا رو داره
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰چجوری جذب شدی؟!
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
برای مراسمی به دانشگاه امام حسین علیه السلام دعوت شده بودم، الحمدلله خیلی جلسۀ پُرشور و باصفایی بود، از همۀ نقاط کشور جمع بودن، من اینجور جمعها رو خیلی دوست دارم، رفتیم دفتر سردار، مسؤل دفتر عباس بود، اونموقع ۱۸ یا ۱۹ سالش بود، قیافهش ی جوری بود که خیلی کم سن و سال نشون میداد، به شوخی بهش گفتم چجوری جذب شدی؟!😊، خندهش گرفت، اون آرامش توأم با لبخندشو دوست داشتم.
امروز صبح توفیق شد بعد از شهادتش، اومدم سر مزارش، انشاءالله شفاعتمون کنه
شهید مدافع حرم #عباس_دانشگر
📍سمنان، گلزار شهدای امامزاده اشرفعلی (ع)
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 دور از وطن
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
یادمان آقا مصطفی توو شبستان حرم عبدالعظیم حسنی علیه السلام.
بدن مطهرش برنگشت، به دستور حاج #قاسم_سلیمانی راهی یمن شد و دقیقاً ۱۳ دی ۱۳۹۸ در غربت و دور از وطن به شهادت رسید و همونجا دفن شد. شهید #مصطفی_محمدمیرزایی
روحش شاد و یادش گرامی
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
eitaa.com/joinchat/91160789C62100c9db4
🇮🇷 کانالشخصیحاجابوذربیوکافی
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 میاندار شهید هیأت ما
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
خونهشون که میرفتی، کمد زیرتلویزیونی پُر از نوار کاست #سخنرانی بود، همه رو گوش داده بود و به مطالب مسلّط بود، تا دربارۀ موضوعی یا مشکلی صحبت میکردی، سریع یه #نوار_کاست برمیداشت میداد بهت میگفت: "مفصل پیرامون این موضوع صحبت کرده" و راهنماییت میکرد. خلاصه دستخالی برنمیگشتی.
#شهید مدافع حرم #حامد_کوچکزاده
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
🇮🇷 صفحۀرسمیحاجابوذربیوکافی
@AbozarBiukafi_ir
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 مزد نوکری
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
اولینباری که دعوت شدم #کرمان عادل عزیز زحمت کشید، ده ساله که رفیقیم. عادلجان، شهادتت مبارک. سلام منو به ارباب بیکفن برسون و شفاعتم کن. امروز روز ولادت #ام_الشهدا مزد نوکریتو گرفتی.
شهید #عادل_رضایی سالها خالصانه و بیادعا برای اهلبیت علیهم السلام مداحی کرد، #خادم_الشهدا بود، امروز هم به آرزوش رسید.
✨ #حادثه_ترویستی_کرمان
#کرمان_تسلیت
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
🇮🇷 صفحۀرسمیحاجابوذربیوکافی
@AbozarBiukafi_ir
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 میاندار شهید هیأت ما
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
بسیار اهل #تعامل بود، نمیتونی تصور کنی چقدر زود باهات رفیق میشد واقعاً خونگرم بود، #آینده و #سرنوشت بچهها براش مهم بود، مخصوصاً اونایی که میومدن #هیأت و #مسجد. #بیتفاوت نبود، از اینایی که فقط زندگی خودشون براشون مهمه، نَه اصلاً از این مدلها نبود، از رفتار #بچهها میفهمید فلانی حتماً مشکلی داره، هرطوری شده پیگیری میکرد تا مشکلشو به نوعی برطرف کنه، مخصوصاً نوجونها که تو برههای از زمان معمولاً با #والدین دچار #عدم_تفاهم میشن، حامد وارد عمل میشد طوریکه هم نوجوان آسیب نبینه هم خونوادهش.
دورۀ پاسداری بود و خُب توو دوره از صبح #کلاس و کارای #فیزیکی انجام میداد و سختیهای خودش رو داشت، معمولاً اگر وقتی میموند علیالقاعده باید #استراحت میکرد، امّا زمانهای مرخصیِ ساعتی، برای بچهها #شارژ میفرستاد که زنگ بزنن، اگه کاری دارن بگن، اگه مشورتی لازم دارن بگن و بهشون انگیزه میداد. واقعاً #مسوولیتپذیر بود
#شهید مدافع حرم #حامد_کوچکزاده
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
🇮🇷 صفحۀرسمیحاجابوذربیوکافی
@AbozarBiukafi_ir
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 سیدِ شهید ما
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
سال ۱۳۷۴ توو اردوی قم باهاش آشنا شدم، یه پیراهن یقهدیپلمات سفید تنش بود، آروم و کمحرف ...
قرار شد بریم سمت #جمکران ، پیاده به سمت #مسجد راه افتادیم
هنوز سوز صداش تو قلبم زندهست، شروع کرد به #نوحه خوندن؛
"مادر مادر مادر شبی دیگر
به کنار من جان بر لب باش ..."
روضۀ مادرش رو واقعاً دوست داشت
سوز صداش حال همه رو دگرگون کرد و اونشب بچهها خیلی گریه کردن
سالها سفرهدار روضۀ #حضرت_فاطمه_س بود و آخرش هم توو #حلب سوریه #مادر استغاثههاشو قبول کرد و آسمونی شد
#شهید مدافع حرم #سید_اسماعیل_سیرتنیا
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
🇮🇷 کانالحفظونشرآثارحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir
☘️ #رفیق_شهیدم
🔰 میاندار شهید هیأت ما
👤 #حاج_ابوذر_بیوکافی :
بمب #روحیه و #نشاط بود، بعضی وقتا با خودم میگفتم اینهمه حوصله و انرژی رو از کجا میاره؟! بخدا توو زندگیش انواع #مشکلات رو داشت، اینطور نبود که آدم بیغمی باشه نَه، بچۀ #پایینشهر بود. همه دوسِش داشتن، مخصوصاً نوجونها، که محیطهای #آقاجونبازی و #رسمی رو خیلی نمیپسندن. عاشق حامد بودن، چون توو کمتر از چند دقیقه جوری فضا رو رفاقتی میکرد که انگار بچهها باهاش همسنوسالن و سالهاست همدیگه رو میشناسن.
یه سال دو تا اتوبوس رفتیم #مشهد ، بچههایی که اومده بودن واقعاً #شر_و_شور بودن. با اینکه یه #تصادف در حد #مرگ رو رد کرده بود؛ طوری که دست و پاش توو گچ بود و گونهها و دندونا و بینیش هم شکسته بودن. با این حال گفت میام، هر چی اصرار کردن آقا تو اوضاعت اینه گفته بود میام، با #ویلچر و چه گرفتاریهایی خلاصه اومد.
تخصصش این بود؛ بچههای #شر و #سربههوا تحویل میگرفت #هیأتی ؛ تحویل میداد. واقعاً بعضی از بچهها رو حتی پدر و مادراشون گردن نمیگرفتن، ولی پناهشون داداش حامد بود. دقیقاً یادمه چند تا خودکار آورده بود میداد به بچهها رو گچهای دست و پاش یادگاری مینوشتن، کُنج #حسینیه شده بود محل سرگرمیهایی که خودش طراحش بود، با اینکه واقعاً درد داشت ولی روحیهش از همه بهتر بود، خیلی وقتا توو همین شلوغکاریا حرفاشو به طرف منتقل میکرد و به بچهها #راه_و_چاه رو نشون میداد.
#شهید مدافع حرم #حامد_کوچکزاده
🌹 #شهدا رو یاد کنیم با صلوات
🇮🇷 کانالرسمیحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir