فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فکر کنم منظورتون این باشه🥲
۱۸ آبان ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم
♡ܝܦߊܧࡅ߳ߺߺܙ ࡅ߳ߊ ܢܚ݅ܣߊܥࡅ߳♡
#پارت_۶
محمد: به سمت بیمارستان حرکت کردیم...
وارد بیمارستان شدیم به سمت پذیرش رفتم..
+سلام
ببخشید چند دیقه پیش به من زنگ زدید مثه اینکه برادرم اینجاست؟؟
_سلام
منظورتون اقای داوود محمدی هس؟؟
+بله بله...
_طبقه ی سوم مستقیم اتاق عمل.
+ممنون
رسول بیا بریم...
از پله ها بالا رفتیم جوری تند می رفتم که گفتم الان میوفتم ولی نمی تونستم تحمل کنم که خدایی نکرده اتفاقی بیوفته برای داوود....
وقتی رسیدیم به سمت اتاق عمل حرکت کردم....
نشستیم در اتاق...
می ترسیدم....
می ترسیدم که اتفاقی بیوفته براش...
رسول: اقا محمد.
به جان خودش اگه اتفاقی براش بیوفته....
-رسولللل
داوود حالش خوبه...
چیزیش نمیشهه مطمئن باش....
رسول داوود قوی تر از چیزی هس که بخواد با یه تصادف حالش بد بشه....
رسول: درسته🥺
ولی اقا محمد مقصر من بودم.....
من نباید بخاطر اون شوخی بی مزه میزدم..
-رسول...
بسه پسر...
فیلا هیچیی نگوووو
بخدا خودمم حالم خوب نیست فیلاا.
رسول: چشم.
اگه اتفاقی براش بیوفته چی چیکار کنم؟؟
به پدر مادرش چی بگم؟؟
خدایاا خودت کمک کن اتفاقی نیوفته..
کمک کن سالم از اون اتاق بیرون بیاد...
با صدای در اتاق عمل از افکارم بیرون اومدم..
محمد سریع به سمت دکتر رف..
-اقای دکتر حالش چطوره؟؟
+شما نسبتی باهوشون داری!؟
-من برادرشم..
+خب...
•••••••••••••••••••••••••••••
پ ن: داوود خوبه یا نه؟؟؟
۱۹ آبان ۱۴۰۳
بر اساس رنگ دیوار اتاقت 🌌
سفید: محمد
ابی: رسول
قرمز: داوود
صورتی:عطیه
سبز: سعید
طوسی: امیر
سایر: عبدی
با توجه به رنگ لباست👗
کرمی: تو باغ
ابی: تو عروسی
قهوه ای: تو اتاق
طوسی: بیرون
مشکی: پذیرایی
قرمز: پیش بابات
سایر: کنار همکلاسیت
با توجه به گلی که دوس داری🌻
رز: میگه دوست دارم
یاس: میگه شمارمو می خوای
مریم: میگه برو کنار از جلوم
شقایق: میگه با من میای خونمون
سوسن:میگه گاندو سه قراره شه
سایر: میگه ازت بدم میادد
۱۹ آبان ۱۴۰۳
۲۰ آبان ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم
♡ܝܦߊܧࡅ߳ߺߺܙ ࡅ߳ߊ ܢܚ݅ܣߊܥࡅ߳♡
#پارت_۷
+خب راستش ضربه ی بدی به سرش وارد شده...
شانس اورده که زنده مونده....
رسول: خ. خب کی بهوش میاد
+اومم.....
چون ضربه بد بوده اگه تا ۲۴ ساعت دیگه بهوش نیاد میره کما...
رسول: چیییییی🥺💔
+امیدتون به خدا باشه....
انشاالله که بهوش میاد..
-وقتی دکتر گف اگه تا ۲۴ ساعت دیگه بهوش نیاد میره کما..
انگار نفسم بالا نمی اومد دیگه نگاهی به رسول کردم اونم حالش بد بود....
دکتر می خواست بره قبلش لب ب.له م.م.نون
رسول: اقا محمد من اشتباه شنیدم...
اره اقا🥺
بگید که اشتباه شنیدمم😭
-رسول اروم باش.
اروم اروم باش.
رسول شنیدی که دکتر چی گف، گف اگه!!
رسول بهوش بیادد
رسول: اقا ولی گف امکان داره!!
اقا محمد گف اگه بهوش نیاد میره کماا😭
اقا بخدا من نمی تونم بدون داوود
اقا لطفا یه کاری کنید من هیچی نفهمم نفهمم تا این ۲۴ ساعت بگزرع😭
-اروم دستم روی شونش گذاشتم و لب زدم بهوش میاد..
فقط صبر می خواد که مطمئنم تو می تونی صبر کنی..
••••••••••••••••••••••••••••
پ ن: ببخشید کمه...
چهارشنبه جبران میکنم🥺♥️
ممنون که درکم می کنید
۲۱ آبان ۱۴۰۳
هدایت شده از حوالی پاییز🍂
دیروز در حرم اخت الرضا(س)
و
جمکران به یاد چنل های زیر
رهرو عشق، از تبار فاطمه 313،ماهورا
قتیل العبرات .افتخار.عشاق الرضا .
حریم عشق،سرباز وطن، یاسمین،گاندویی ها، یک عاشقانه ارام
اوای جدید ،دختر ماه،دورهمی ایتا،سیاه چاله،مخاطب خاص،بنات الحسین،قطار، پناه مدیا، اینجا همه چی درهمه، خانم کاف،آفاق 245،بارمان، بچه های امروزی, Clay plate
۲۱ آبان ۱۴۰۳
۲۲ آبان ۱۴۰۳
16.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دست چیه پا چیه🤣🤣🤣
+سر سعید داغون شد🤣🥲
#مدیر
https://eitaa.com/Admin_Gando
۲۲ آبان ۱۴۰۳
5.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشم ازش برندار😎
#مدیر
https://eitaa.com/Admin_Gando
۲۲ آبان ۱۴۰۳
۲۲ آبان ۱۴۰۳
۲۲ آبان ۱۴۰۳