#چشم‌زخم 1 یک سال از ازدواج منو طاهر می‌گذشت خانواده طاهر خیلی خانواده خوبی بودند طاهر با برادرش طاها تو شرکت پدرشون کار می‌کردند. تو مراسم عروسی ما طاها ، دختر خالم حنانه رو دیده بود و عاشقش شده بود. هنوز یک ماهی از ازدواجم نگذشته بود که مادر شوهرم قضیه رو بهم گفت . ازم خواست که باهاشون حرف بزنم و ازشون بپرسم که قبول می‌کنن برای خواستگاری برن یا نه. رفتم قضیه رو به خالم اینا گفتم. شوهر خالم اوایل ناراضی بود و می‌گفت حقیقتش من می‌خوام که حنانه درس و دانشگاهش رو تموم کنه و بعد به ازدواج فکر کنه اما خالم و حنانه موافق بودن و حرفی نداشتن. شوهر خالم وقتی که دید حنانه خودش می‌خواد ازدواج کنه گفت مخالفتی ندارم هر طور خودش صلاح می‌دونه زندگی خودشه . ادامه دارد. کپی حرام.

🦋شاهکارقرائت من سوره:الصافات🦋 #آیه:116الی120 #القاری:الاستاد:عبدالباسط محمدعبدالصمد #سلطان القرا #حنجره طلایی #صداملکوتی #صداالکعبه 🦋🦋🦋🦋🦋 #لبیک_یا_خامنه_ای #به‌فرمان‌رهبری‌با‌حضوری‌پرشوردرانتخابات‌شرکت‌میکنیم✅ #اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹 #نشرمطالب_صدقه_جاریه_است

#چشم‌زخم 2 شوهر خالم گفت بهشون بگو برای خواستگاری تشریف بیارن انشالله هرچی که خیره... شاید قسمت حنانه هم همین باشه. با خوشحالی زنگ زدم به خانواده شوهرم و گفتم که خالم اینا موافقت کردن می‌تونید تشریف بیارین برای خواستگاری قرار بر این شد که آخر هفته مراسم خواستگاری را برگزار کنیم. بعد از اینکه حنانه و طاها با هم حرف زدن قرار شد اگه هر دو طرف موافق بودن برای مراسم نامزدی و مهریه و بقیه کارا حرف بزنن . حنانه و طاها با هم نامزدی کردند . دوران نامزدی خیلی با هم رفت و آمد داشتیم. طاها، حنانه رو خیلی دوست داشت و در کنار هم خوشبخت بودن. البته طاها و طاهر هر دو پسرای خوبی بودند و چون مادرشون زن مهربونی بود همیشه پسراشو نصیحت می‌کرد که هوای زناشون رو داشته باشند به همین خاطر ما هم در کنار شوهرامون احساس خوشبختی می‌کرد. ادامه‌دارد. کپی حرام.

این داستان را جدی بگیرید یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود این کل داستان آفرینش است ... غیر از خدا هیچکس نیست هرچه هست برای اوست و به خاطر اوست خدایی که ما هم برای او هستیم پس با خیال راحت خودت را رها کن از هر فکر و خیالی و آرام باش که همه چیز به دست اوست

عوامل بی حیایی انسان دانشمند

🌺پیامبر اکرم صلی الله: اگر تمامی انسان‌ها علی علیه السلام را دوست داشتند خداوند جهنم را خلق نمی‌کرد ... ارشادالقلوب، ص۲۳۴

💥رهبر انقلاب: کشوری به بدی دولت سعودی من سراغ ندارم. ‌‌‌ @sulook

#چشم‌زخم 3 حنانه و طاها بعد از ۱۰ ماه نامزد بودن رفتن سر خونه زندگیشون. حنانه همیشه می‌گفت خیلی از طاها راضی هستم حتی پیش دوستاش هم خیلی از طاها تعریف می‌کرد و کارهایی که طاها براش انجام می‌داد رو برای دوستاش با اب و تاب تعریف می‌کرد. مدام از لحظات خصوصی‌شون عکس و فیلم گرفت و توی فضای مجازی منتشر می‌کرد . من و خاله بارها بهش گفتیم که این کارا رو نکن مردم این روزا چشم دیدن خوشبختی کسی رو ندارند ممکنه چشم بخورین اما حنانه که اهمیتی نمی‌داد. دیشب طاها به طاهر زنگ زد و گفت که می‌خوان با حنانه برن مسافرت شمال و از ما خواست که ما هم همراهشون بریم . طاهر نظر منو پرسید منم که بدم نمیاد مسافرتی برم. دیگه از تو خونه موندن خسته شده بودم برای همین قبول کردم و قرار شد که فردا شب راه بیوفتیم. ادامه‌دارد. کپی حرام.

❌️ هاآرتص اسرائیل: یحیی سنوار خود بر روی زمین فرماندهی میکرد و اسلحه به دست میگرفت. او هرگز در تونل‌های غزه پنهان نشد. این شهید مجاهد خیلی مظلوم بود. نیمی از عمرش در زندان بود‏ و نیم دیگرش وقتی که آزاد شد، تهمت می شنید که در زمان اسارت جذب سیستم های جاسوسی صهیونیست ها شده است. وقتی جهاد اسلامی با رژیم صهیونیستی وارد جنگ می شد و حماس در یک حرکت فریبنده و تاکتیکی وارد جنگ نمی شد تا زمینه این غافلگیری عظیم در ۷ اکتبر را مهیا کند، تهمت می شنید که خائن است. وقتی هم که از ۷ اکتبر اعلام جنگ کرد ، بازهم تهمت شنید که عامل و مجری برنامه صهیونیست هاست. ‏اما تا آخرین نفس جنگید و به شهادت رسید. این پاداش عظیم‌ گوارای وجوت ای مجاهد مقتدر @sulook

❇️فرمانده شهید🥀 یحیی سنوار : 🛎ما از مرگ در بستر یا حوادث جاده ای می ترسیم.. ♦️اما از مرگ در راه دین ، وطن و مقدسات مان هراسی نداریم.. 🪧#یحیی_سنوار @sulook

☫ 💌 #ڪــلام‌شهـــید 🌹شهید محمدابراهیم همت: #سـختۍها را تحمـل ڪنید این انقلاب بـا نهایـت اقتـدار و تـوان به انقلاب جهانے امام زمان‌(عج) اتصال پیدا مــــےڪند. ↬ @sulook