دنبال توام، نشانهای میخواهم
آوارهام، آشیانهای میخواهم
آغوش تو، آغوش تو، آغوش تو کو؟
آرامش جاودانهای میخواهم
#محمد_مهدی_هرمزی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
بیا ای بادِ پاییزی شبم را غرق رویا کن
نوازش کن مرا، حال مرا چون شهر، زیبا کن
کمی با من قدم بردار جای او که دیگر نیست
کمی با من پریشان شو، کمی با من مدارا کن
به یاد بغضهایی که به آسانی ترک خوردند
برایم از نگاه آسمان اشکی مهیا کن
به پایم برگ میریزی، چه لذتبخش پاییزی!
سرود برگهای خسته را با من تماشا کن
به باطن سردی اما رنگهای گرم میپوشی
خودم را در تو میبینم، مرا آیینه! رسوا کن
برای رفتنت یلدا گرفتم «جشن دلتنگی»
به یاد خون دلهایم انار دیگری وا کن
#فاطمه_غلامی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
سهم من از این فاصلهها تنهاییست
دنیای نبودنت چه بد دنیاییست
ای بی تو چهار فصل غمگین با من
شبهای بدون تو همه یلداییست
#حسن_لملیکی_زاده
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #رو_به_رو سروده #معین_اصغری نشر #شهرستان_ادب #دوره_اول_آفتابگ
پناهجوی شبم، آفتاب میخواهم
چقدر تشنه بمانم؟ شراب میخواهم!
حساب کن چقَدَر غم به این و آن دادی
ولی من از تو غم بیحساب میخواهم
سوالِ هستی من از تو نیست غیر از عشق
سوال کردهام و یک جواب میخواهم
چه کار با دل من کردهای که بی عشقت
نه لب به نان زده حتی نه آب میخواهم؟
برای من اگر این بار هدیه آوردی
دو شاخه گل وسطِ یک کتاب میخواهم
به آسمان برو ای آه! ای دعای نجات!
که مثل قبل تو را مستجاب میخواهم
#معین_اصغری
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #رو_به_رو
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
اسیر آن شب تارم که یک ستاره ندارد
بزن! دوباره غمم جز سهتار چاره ندارد
بزن که راه نفس را گرفته بغض جدایی
بزن نفیر و ببین اشک من شماره ندارد
بزن دوباره که بی پرده از فراق بخوانم
زبان عشق، نیازی به استعاره ندارد
به زخمه زخم دلم را ببند و شور به پا کن
شتاب کن که صواب است! استخاره ندارد
اشاره کن که بسوزم به نغمهای بگدازم
که چشم محرم رازم به من اشاره ندارد
اگرچه عشق کماکان نهاد جملهی هستی ست
ولی همیشه به وفق دلت گزاره ندارد
نفیر: گوشهای بسیار غمگین در دستگاه همایون
#شیوا_فضل_علی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
ای روزگار، من غم پنهان کیستم؟
از خویشتن جدایم و از آن کیستم؟
حتی خودم به حال خودم گریه میکنم
من سوگوار شام غریبان کیستم؟
من نیستم در آینهی روبهروی خود؟
با آه خویش در پی کتمان کیستم؟
وقتی که من همیشه به پای تو ماندهام
فهمیدهام که دست به دامان کیستم
دستی نمیکشی به سر من ولی بگو
با من بگو که موی پریشان کیستم
این زندگی نبود و فقط زنده ماندهام
آخر به غیر خویش پشیمان کیستم؟
#ابوالفضل_حمامی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
آفتابگردانها
#معرفی_کتاب_آفتابگردانها مجموعه شعر #صبح_زود سروده #سید_علی_لواسانی نشر #شهرستان_ادب #دوره_اول_آف
چشمهای در حوالی دل ماست
گریهی ما، زلالی دل ماست
میشناسیمش از قدیم و ندیم
غم یکی از اهالی دل ماست
اشک _ این نکتهنکته طبعِ روان _
طرح نازکخیالی دل ماست
اشک گاهی غم است و گاهی شوق
شرحِ حالیبهحالی دل ماست
میدود بیهوا و میافتد
شاهدِ خردسالی دل ماست
اشک تحفهست، تحفهی درویش
همّت دستِ خالی دل ماست
اشک _ این میهمان ناخوانده _
غزل ارتجالی دل ماست
#سید_علی_لواسانی
#دوره_اول_آفتابگردانها
از مجموعه شعر #صبح_زود
نشر #شهرستان_ادب
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
به ایستادگی #ایران_و_ایرانی
ای چارفصل میهنم! ای منحصر به فرد!
تقویمِ تو خزانیِ دژخیمِ دورهگرد
آخر چه بود سهم تو از آن همه نبرد؟
جز غصه روی غصه و جز درد روی درد
دریا به گِل نِشست تو را، کوه گریه کرد
باید برای این همه اندوه گریه کرد
ای آبْ رفته پیکر در گردش زمان!
تاریخ توست بستر طغیان این و آن
باریده بود بر سرمان ظلم بی امان
تا رایت قیام به پا خاست ناگهان
از مشرق حماسه خروشی دگر دمید
ذلّت به غرب آمد و ظلمت به سر رسید
ظلمت به سر رسید، ولی بیم شب به جاست
سرمای مرگ نیست اگر، سوز تب به جاست
آتش به جا هنوز برادر! حطب به جاست
از بنگِ کفر، نشئگی بولهب به جاست
امّا خوشیم باور ما مانده با علی
سردادهی ولایت اوییم، یاعلی
عمریست پای باورمان ایستادهایم
سرچشمهی ارادت و کوه ارادهایم
جز در مسیر دین و وطن جان ندادهایم
چشمانتظارِ روشنیِ صبح جادهایم
چیزی به چشم روشنیِ ما نمانده است
چیزی دگر به آخر دنیا نمانده است
ای خونِ در مصافِ ستم، دم به دم به جوش!
ای موجِ پرتلاطمِ همواره در خروش!
چشمِ به راهِ آمدنش منتظر! به هوش!
دارد صدای پای کسی میرسد به گوش
بر ماست هم برای ظهورش دعا کنیم
هم جان به راهِ آمدن او فدا کنیم
#رضا_ابوذری
#دوره_دوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
دارد بر دامن جهان دست هنوز
دستت را ای مرگ نخواندهست هنوز
بر زاری همسایهی خود میخندد
برگی که به روی شاخه ماندهست هنوز
#حمید_رضا_فاضلی
#دوره_چهارم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha