#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
شب پیش چشمهای تَرش بیصدا شکست
از هیبتش غرور همه قلهها شکست
بارانتر از همیشه میان غبار تاخت
طوفان رسید آینهی مصطفی شکست
دشت بلا به وسعت یک نیل بغض داشت
از پا نشست ایل همین که عصا شکست
لیلایی از قبیلهی مجنون نمانده بود
هر کس که شد به پیرهنش مبتلا، شکست
از زلف او نسیم خبرهای تازه داشت
شد هر که با تلاطم او همنوا، شکست
زهرا نشست، روضهی دریا شروع شد
پهلو گرفت، کشتیِ هر ناخدا شکست
《دنیا شود بدون علی خاک بر سرش》
این را حسین گفت و لب نیزهها شکست
#افسانه_سادات_حسینی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
شب پیش چشمهای تَرش بیصدا شکست
از هیبتش غرور همه قلهها شکست
بارانتر از همیشه میان غبار تاخت
طوفان رسید آینهی مصطفی شکست
دشت بلا به وسعت یک نیل بغض داشت
از پا نشست ایل همین که عصا شکست
لیلایی از قبیلهی مجنون نمانده بود
هر کس که شد به پیرهنش مبتلا، شکست
از زلف او نسیم خبرهای تازه داشت
شد هر که با تلاطم او همنوا، شکست
زهرا نشست، روضهی دریا شروع شد
پهلو گرفت، کشتیِ هر ناخدا شکست
《دنیا شود بدون علی خاک بر سرش》
این را حسین گفت و لب نیزهها شکست
#افسانه_سادات_حسینی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شهادت_سردار_قاسم_سلیمانی
به پایان آمد این دفتر؟ نه! باقی ماند از آن رازی:
تو رفتی قصه را با اشتیاق از نو بیآغازی
قفس را خط زدی، شب را شکستی، آسمانی از_
ستاره مانده روی شانههای تو، چه پروازی!
خراش افتاد بر آرامش تاریک خفاشان
که پیچید از تو ققنوسانه در هر کوی، آوازی
به بال تو زدند آنها که سنگ، آخر نفهمیدند
تو با آن سنگها یک سنگر سرسخت میسازی
ندانستند از این خاک حاصلخیز میجوشند
دوباره رستم و گودرز و آرشها به جانبازی
ندانستند یک سیل خروشان راه میافتد
نگاه خیس خود را سمت ساحل تا بیندازی
تبر هر قدر بر جان درختان میزنند، این باغ
دوباره میشود سرسبز با سرو سرافرازی
سر از پا گرچه نشناسند در این راه، سربازان
ولی سردار! مثل تو، ندیدم هیچ سربازی
#افسانه_سادات_حسینی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانيم
@Aftab_gardan_ha
برای #امام_رضا
یک
افسوس نمی شود دلم زائر تو
شاید نرسم به رکعت آخر تو
من واژه فقط به خورد کاغذ دادم
بگذار که باشم پس از این شاعر تو
دو
در صحن و سرا نشاط بی حد دارم
هر روز جواز رفت و آمد دارم
گنجشکم و آسمان برایم قفس است
وقتی که هوای خاک مشهد دارم
سه
خاک از قدم سبز تو جان میگیرد
در دشت، نسیم از تو نشان میگیرد
لبخند مسافران مشهد دیریست
با نام تو رنگ زعفران میگیرد
#افسانه_سادات_حسینی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
دوباره میچکد با هر بهانه
ستاره از نگاهش دانه دانه
سحر، کنج رواقت مینشیند
دلش را میسراید دعبلانه
#افسانه_سادات_حسینی
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha