#ویژهنامه_جانفدا
سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا!
حبیب! مسلم! ابوذر! بریر! حنظله! سلمان!
تو وارث عطش قاسم و شکوه سلیمان!
نه فاتح و نه سپهبد، نه ذوالفقار و نه سردار
برای نام تو تنها «شهید» بود سزاوار
و صلح معنی سازش نداشت در دل تنگت
سفیر صلح! کجایی؟ کجاست تیر و تفنگت؟
قسم به عاشقِ غمگینِ مهربانِ درونت
قسم به راه عزیزت، قسم به سرخی خونت
که خطّ قرمز تو مرزهای دین و وطن بود
و خطّ اشک یتیمان بیپناه یمن بود
چه دستها که گرفتی، چه شانهها که تکاندی
چه خندهها که به لبهای ناامید نشاندی
نمانده است پس از تو برای شام چراغی
چگونه خوب بخوابند کودکان عراقی؟
چه غم؟ که بیدِ ستبریست یادگارِ جنونت
جهادِ زنده به نامت، جهادِ زنده به خونت
هنوز خاک شریف است و هر گلی که بروید
شمیم عطر تو دارد برای هر که ببوید
#اسما_سجادیپویا
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_جانفدا
ببین که با غم و اندوه بعد رفتن تو
میان معرکه ماییم و راه روشن تو
چگونه زیسته بودی مگر؟ که از دنیا
نبود گرد تعلق به روی دامن تو
نه پشت میز نه بر روی منبرت دیدیم
فدای در دل آتش خطابه خواندن تو
چقدر دیر تو را دوستان شناختهاند!
چقدر خوب تو را میشناخت دشمن تو!
وطن برای تو دلهای دردمندان بود
قسم به عشق که مرزی نداشت میهن تو
چه مانده بود از آن جسم پرپرت آن روز؟
چه را کشیده به آغوش حال مدفن تو؟
به روی خاک فقط دست غرق در خونی
برای بیعت ما مانده بود از تن تو
#حسن_زرنقی
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_جانفدا
دست و سر و پا هیچ و گردن هیچ و پیکر هیچ
جان در کف جانان و دل در پای دلبر هیچ
پرواز او از خاطرش بیرون نخواهد رفت
حتی اگر بالی نماند از کبوتر هیچ
آیینهٔ قاسم اگر تقسیم شد بر صد
صد ضربهٔ دشمن به ایران ضرب شد در هیچ
ماندی میان گرگها ای یوسف ثانی
جز چاه کندن برنیاید از برادر هیچ
با مرگ در خط مقدم همقدم بودی
جز مرگ تدریجی ندیدی پشت سنگر هیچ
مانند یاران با شهادت زندگی کردی
از این ندیدی در تمام عمر بهتر هیچ
با عشق مولا دست دادی، پس نمیگیرد
غیر از ولایت دستمان را روز محشر هیچ
یار علی بودی، علی یار و مرادت شد
ای مالک دلها، نداری کم ز اَشتر هیچ
از مالک اشتر اگر خالی شود میدان
پشت علی میمانَد آیا غیر خنجر هیچ؟
سردار دلها در اُحد گیرم که بی سر شد
باقی نمانَد سرکشی در جنگ خیبر هیچ
با فوت میخواهد کند خاموش نورش را
وقتی نداند دشمن از ایمان و باور هیچ
در چشم دشمن ما اگر تهدید میآییم
در چشم ما دشمن شود صدها برابر هیچ
با هر حریفی حرف دارد پشت میز اما
هرگز ندارد حرف در میدان باور هیچ
ما نسل قاسم با غرور امروز میگوییم:
جمهوری اسلامی ایران و دیگر هیچ
#سردار_دلها
#قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
#محمدحسین_رحیمی
@aftabgardan_ha
آفتابگردانها
نشانی صفحه آفتابگردانها در روبیکا https://rubika.ir/aftabgardanha
نشانی صفحه ما در روبیکا
#ویژهنامه_جانفدا
از سرزمین صبح میآمد
از کوچههای شرقی ایمان
در دستهایش آیۀ خورشید
در چشمهایش سورۀ باران
مردی که محکم بود مثل کوه
مردی که جاری بود مثل رود
مردی که از ایل پرستوها
مردی که از نسل شقایق بود
مردی که میفهمید صحرا را
مردی که با آهو رفاقت داشت
مردی که با گلها سخن میگفت
مردی که به دریا شباهت داشت
با قاصدکها متحد میشد
با مرکب طوفان سفر میکرد
از آب و از آتش نمیترسید
راحت به خط میزد، خطر میکرد
آوارگی بچهگنجشکی
آرامش او را به هم میریخت
پژمردگی غنچهای کوچک
در چشمهایش طرح غم میریخت
در سنگر امید میجنگید
زخمی، ولی غرق تبسم بود
او پاسدار صلح و آرامش
او حافظ لبخند مردم بود
از سرزمین صبح میآمد
با کولۀ بیدارخوابیها
میرفت تا فردای روشنتر
میرفت تا آنسوی آبیها
#فاطمه_عارفنژاد
@Aftabgardan_ha
#ویژهنامه_جانفدا
پیچید در سراسر دنیا پیام ما
نزدیکتر به قله شد از قبل گام ما
مضمون شعرهای بلند و حماسی است
هرجا شنیده میشود امروز نام ما
در انتظار لحظه پیکار ماندهاند
شمشیرهای آختهٔ در نیام ما
با هر شهید، باور ما زندهتر شده است
«ثبت است بر جریده عالم دوام ما»
نزدیکتر شدهست زمان زوالتان
نزدیکتر شدهست زمان قیام ما
باید از این به بعد بمانید روز و شب
در انتظار سختترین انتقام ما
#محمدحسین_مهدویان
@Aftabgardan_ha
حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشتهای
سرو سبزم از چه رو خونینکفن برگشتهای؟
از کجا میآیی ای عطر دلانگیز بهشت
از کنار چند آهوی ختن برگشتهای؟
تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟
خفته در تابوت حالا سوی من برگشتهای
با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت
با کمان آرش از مرز وطن برگشتهای
خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب
با تو ای شمعی که بعد از سوختن برگشتهای.
سرد گشته آتش اما شعلهور مانده غمت
باز پیروز از نبردی تن به تن برگشتهای
#طیبه_عباسی
@Aftabgardan_ha
بیست و یکمین «ماهشعر آفتابگردانها» برگزار میشود.
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
آفتابگردانها
بیست و یکمین «ماهشعر آفتابگردانها» برگزار میشود. #ما_همه_آفتابگردانیم @Aftabgardan_ha
بیست و یکمین جلسه از سلسله نشستهای ماهانه شعرخوانی (ویژه اعضای ادوار مختلف #آفتابگردانها) با عنوان #ماهشعر، با اجرای #میلاد_عرفانپور، در دفتر مؤسسه شهرستان ادب برگزار میشود.
مهمان ویژه بیست و یکمین جلسه:
#علیمحمد_مودب
همراه با شعرخوانی #آفتابگردانهای_ادوار_مختلف
زمان: سهشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۳۰
مکان: تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از سه راه طالقانی، روبروی سینما صحرا. پلاک ۱۶٨، طبقه چهارم
#همه_آفتابگردانها_دعوتند
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftabgardan_ha
دلم گرفته که این روزها خودم باشم
بدون دغدغه، تنها، رها خودم باشم
همیشه آینهٔ این و آن شدن کافیست
همیشه دیگریام، پس کجا خودم باشم؟
سکوت بهتر از این قیل و قال و همهمههاست
رها کنید مرا بیصدا خودم باشم
چقدر چیدن واژه؟ جنون شعر بیا!
که بین این همه شاعرنما خودم باشم
چقدر صورتکم را عوض کنم ای شهر؟
چه بهتر است کمی بی ادا خودم باشم
همیشه و همهجا باب میلتان بودم
اجازه هست که این بار را خودم باشم؟
#رضا_ابوذری
@Aftabgardan_ha
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نم نم: تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی!
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهٔ غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یك دهان شد همآواز با ما:
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
#قیصر_امینپور
@Aftabgardan_ha