در حنجره ات چلچله آرام گرفته
ای لحن سهتار از نفست وامگرفته!
عمریست که لبخند خوشت هوبرهها را
بی دانه نشانيده و بی دام گرفته
خیام که مست است جهان از میِ شعرش
از جامهدران خواندن تو جام گرفته
ماهور بخوان تا که برقصند پریها
وقتی دلشان از غم ایام گرفته
تحریر تو از جنس حريرست و غزلبافت
ابریشم از آواز تو الهام گرفته
تو شور و نوا نت به نت آرامش محضی
هر زیر و بمت گوشهی دل، نام گرفته
آمیزهی آرامش و دیوانگی محض!
این شعر جنون را ز لبت کام گرفته
#شیوا_فضلعلى
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
زیبا بودم
قبل از آن که مادران بمیرند
و پرچمها در باد مرثیهای بخوانند
زیبا بودم
اگر جای درختان
دستهای کودکان از خاک بیرون نزده بود
اگر دختران بیوه میتوانستند
در سوگ مردهایشان اشک بریزند
زیبا بودم
و سرخ، تنها رنگی بود
که به پیراهنهایمان میآمد
سرزمینی بودم
که مرگ تلاش میکرد
قلقلکم بدهد
ما بیدار بودیم
و جنگ روی شانههایمان به خواب رفته بود
کسی برای عروسکهای مردهاش، گریه نمیکرد
و تفنگها
دیگر به درد بازی نمیخوردند!
#ملیحه_سادات_قاضی
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
لحظهی آمدن بیقراری
وز همان لحظه فکرِ فراری
مثلِ ابری که اهلِ عبور است
میروی میروی تا نباری
من جوابِ سلامت نداده
حرفت این است: کاری نداری؟
با تو را دیدن و ناچشیدن
بیشتر رفتهام در خماری!
ساده بردی دلم را و ای کاش
آن دلِ ساده را پس نیاری!
دل چهکارهست جز آبروبَر؟
کارِ دل چیست جز بدبیاری؟
هرگز آیا تو هم دل سپردی؟
هیچ کس را بگو دوست داری؟
پاسخت هم سکوتیست مبهم
عاری از معنیِ خیر و آری!
#امین_رضیپور_جویباری
#دوره_پنجم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
این روزها درگیرِ تکرارم اما به آن عادت نخواهم کرد
هر روز شاید پیله میبافم، در پیلهام خلوت نخواهم کرد
در پیلهام تنها نمیمانم، در بند این دنیا نمیمانم
پروانهام، اینجا نمیمانم، از باغ گل غفلت نخواهم کرد
بر باد رفته آرزوهایم اما امیدم همچنان باقیست
از باد، حتی از خود طوفان، تا هست او وحشت نخواهم کرد
تا آسمان پرواز خواهم کرد، بر روی ماهش بوسه خواهم زد
فواره خواهم شد به شوق او، هرگز ولی رجعت نخواهم کرد
از عقل هم دل میکنم یک روز، از فتنههای این شرارافروز
اما بدان ای عشق! ای دلسوز! یک لحظه هم ترکت نخواهم کرد
#امیر_یوسفی_مقدم
#دوره_دوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
در زمینی که
همهچیز تغییر کرده
صلح میتواند
به جای گل
از آسمان گلوله بریزد
که مبادا
کودکانِ تا دندان مسلح!
با انگشتهای اشارهیشان
هواپیماها را نشانه بگیرند.
مردی که عکس سه در چهار خودش را
برای بعد مرگش کنار گذاشته بود
باید به دنبال عکس پسرش باشد
که برای آخرین بار در آغوش گرفته
باید به دنبال گلی بگردد
که گلوله نخورده
تا عکسها را با آن تزیین کند
تابوت را تزیین کند.
خبرنگار شورای امنیت
که در صحنه فیلم میگیرد
تعبیر جدید صلح را به تصویر میکشد.
کودکی که در آغوش پدرش مرده
صلحیست که
به خواب ابدی رفته.
کودکان موجودات عجیبی هستند!
یکهو در آغوش پدرانشان
به خواب میروند
یکهو وسط بازی پرنده میشوند
تا با پرندههای کشور همسایه
همدست شوند
و به جای گلوله
بر سر بزرگترها
گل بریزند
بر سر عَفرین
گل بریزند.
خاورمیانه
پر است از اخبار از این دست
که هیچ خبرنگاری را
دست خالی به خانه برنمیگرداند
پر است از پرندههای مهاجر
که حتی مرگ هم
زمینگیرشان نمیکند
پر است از دستهگلهایی که هر روز
با نام صلح
به آب داده میشود.
#صادق_بقایی
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
تمام دار و ندارم نثار مقدم تو
فدای ماه عزایت، فدای ماتم تو
هزار شکر نمردم به زیر بار گناه
هزار شکر رسیدم به زیر پرچم تو
غبار فرش حسینیه آبرویم داد
چکید اشک روانم ز دیده از غم تو
شنیدهام رمضان برتر است از هر ماه
قبول میکنم آن را ولی محرم تو ...
چه ماتمیست که عرش خدا سیهپوش است
چه غصهایست فراتر ز داغ اعظم تو
#محمد_نعمتدوست
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_Gardan_ha
به نام خدا
با سلام و احترام
از آفتابگردانهای ادوار مختلف دعوت میشود بهترین شعرهای عاشورایی خود و دیگر آفتابگردانها را از طریق نشانی زیر برای ما بفرستند.
@office4poem
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نذر سیدالشهداء سلام الله علیه
برای سوگ تو باید زبان دیگر داشت
نگاه روشنی از آسمان فراتر داشت
شهادت تو حماسهست با شکوه و عیان
حماسهای که هزاران پیام در بر داشت
زلالِ جاریِ چشم تو حسرت دریاست
فرات بود که ناکام دیدهی تر داشت
سوال کهنهی تاریخ تا ابد باقیست:
چرا زمانه سرِ جنگ نابرابر داشت؟
قیام سرخ تو یک پرده از قیامت بود
قیامتی که درونش هزار محشر داشت
تو آن رسولِ به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
هنوز ملتهب از ماتم شگفت تواییم
که این مصائب داغ تو را که باور داشت؟
سپاه بود و حرم بود و غارت و اطفال
درست لحظهی تلخی که آنطرفتر داشت...
#محمدحسن_بیاتلو
#دوره_هشتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نکرده است به عهدش کسی وفا، مسلم!
رسیدهای به سرانجامِ ماجرا مسلم!
علی ندیده وفا از اهالی این شهر
نشستهای به امید وفا چرا مسلم؟
نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند
دوباره یک نفری موقع عشا مسلم!
دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد
اگر اشاره کند برقی از طلا، مسلم!
ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی
امید نیست به این قوم بیحیا، مسلم!
شب نجات تو از دست شبهِ مردان است
هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم!
رسیدهای به سرانجام و حیلهی کوفی
ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم!
اگر چه از سر دارالاماره میافتی
سرت نمیرود اما به نیزهها مسلم!
هزار شکر خدا را دگر نمیماند
تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم!
ولی قرار شده تشنهلب شهید شوی
به احترام لب شاه کربلا مسلم!
#مجتبی_خرسندی
#دوره_سوم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
نیست جایی در جهان چون بامتان طاقی بلند
مرغ بامِ آسمان بر دام این مردم بخند!
تشنهلب باش و ننوش از کاسهی ساقیکُشان
ای خمارِ جامِ تَف، دُردیکش زیباپسند!
پهلوانا از نهیب دشمنانت باک نیست
پهلوان را از جفای دوستان آید گزند
پس به رقص آ و به جشن تیغهاشان تن بده
آنچنان که بر سر مجمر به رقص آید سپند
ای بلندآوازه در قوم خداوندان عشق
ای غمِ آزاده در خیلِ ظفرمندانِ بند
چون درون آستان عشق بودی سر به زیر
بر سر دارالخلافه سربلندی سربلند
قاصدِ تنهایی خورشید در شهرِ غروب!
کوچهها دیریست نامت را به غربت میبرند
#امیرعباس_بختیاری
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
ما تشنهایم، تشنهی ماه محرمت
بیتاب روضهی تو و دلتنگ ماتمت
هر وقت از تمام جهان خسته میشویم
پر میکشیم سوی حسینیهی غمت
فرقی نمیکند چه کسی نوحهخوان شود
میسوزد آه، جان و دل از داغ اعظمت
بیتاب میشویم به یک ذکر یا حسین
غرق تلاطمیم چنان موج پرچمت
جان میدهیم بی تو و بی روضههای تو
ماییم و اشکِ بر تو و لطف دمادمت
دیگر بس است شعر فقط مانده یک کلام:
باید بگویم از ته دل دوست دارَمَت...
#فاطمهمعصومه_شریف
#دوره_ششم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha
#ویژهنامه_شعر_محرم_و_صفر_آفتابگردانها
یک
نذر #حضرت_رقیه سلام الله علیها
این داغ چه کرده است با جان تو؟ آه
حیرانِ که مانده است چشمان تو؟ آه
یک چند به دامان پدر بود سرت
حالا سر اوست روی دامان تو آه
دو
حر میشوم آماجِ دوراهیها را
پس میزنم آغوشِ تباهیها را
امروز سیاه بر تنم کردم تا
از روح درآورم سیاهیها را
سه
دیروز مگر قدم قدم زخم نخورد؟
از داغ عزیز، دم به دم زخم نخورد؟
بدعهدی ما مباد زخمش بزند
در کرب و بلا حسین کم زخم نخورد
#حمید_رضا_مداح
#دوره_هفتم_آفتابگردانها
#ما_همه_آفتابگردانیم
@Aftab_gardan_ha