کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
بسم الله الرحمن الرحیم «همسران حضرت ابراهیم ع» قسمت6⃣ حضرت ابراه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم
«همسران حضرت ابراهیم ع»
قسمت7⃣
وقتی هاجر برای بار هفتم به مروه رسید، ناگهان متوجه شد كه از زير پای پسرش، آب راه افتاده، دوباره پیش او برگشت،💦💧💦كودک هم مقدارى شن برداشته بود تا جلوی آب را بگیرد.🙇♂ آب جريان داشت، از همان روز، نام آب را زمزم گفتند، چون زمزم به معناى «جمع كردن و گرفتن جلوی آب» است.
از وقتى آب در مكه پيدا شد، مرغان هوا و وحشيان صحرا بسمت مکه سرازیر شدند.🐅🕊🦅
از طرف ديگر قومی بنام جُرهُم که در عرفات منزل داشتند، متوجه رفت و آمد حیوانات به آنجا شدند، آنها را تعقيب كردند، تا رسیدند به منزلگاه یک زن و كودک!👩👦
فهميدند، آبی که یکدفعه اینجا پيدا شده، بخاطر این دو نفر هست. از هاجر پرسيدند: تو کی هستی؟ اينجا چه میكنى ؟
هاجر گفت: من كنيز ابراهيم خليل الرحمانم، و اين فرزند ماست. خدا او را مأمور كرد، كه ما را در اينجا اسکان دهد. آنها گفتند: بما اجازه ميدهى كه در اینجا منزل كنيم ؟
هاجر گفت: باید از ابراهيم(ع) بپرسم. بعد از سه روز حضرت آمد و هاجر هم موضوع را به او گفت. حضرت هم اجازه داد. سپس آنها هم آمدند و خيمه هايشان را برپا کردند و آنجا ماندند.🎪⛲️
دفعه بعد كه حضرت بديدار آنها آمد جمعيت زیادی را آنجا دید و خیلی خوشحال شد. قوم جُرهُم، تعدادی گوسفند به هاجر بخشیدند و آنها زندگی اشان را از همین راه می گذراندند.
✅#پایان
📚| منبع:تفسیر المیزان، برهان
🎙 | قاری: استاد محمود شحات
📖 | سوره مبارکه ابراهیم
🎶 | #مقام_کرد
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan 👈
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 ❇️داستان فداکاری اهل بیت علیهم السلام✨ قسمت دوم2⃣ در همی
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
❇️داستان فداکاری اهل بیت علیهم السلام✨
قسمت سوم 3⃣
رسول خدا(ص) دخترش فاطمه(س) را در محراب خود یافت، و دید که شکمش از شدت گرسنگی به دندههای پشت چسبیده (در نسخه ای دیگر آمده که شکمش به پشتش چسبیده)، و چشمهایش گود افتاده😞
از مشاهده این حال ناراحت شد، در همین بین جبرئیل نازل شد، و عرضه داشت: این سوره را بگیر، خدا تو را در داشتن چنین اهل بیتی تهنیت میگوید، آن گاه سوره انسان را قرائت کرد.📖
چند نکته از این داستان⏬
1⃣ اهل بیت درحالی که به آن غذا احتیاج داشتند آن را به نیازمند دادند «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ» 👌
2⃣ کار اهل بیت مصداق آیه قرآن بود که میفرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتّی تُنْفِقُوا مِمّا تُحِبُّونَ» به نیکی نمی رسید مگر آنکه از آنچه دوست دارید، انفاق کنید.🌱
3⃣ اخلاص آنها در انجام اینکار بقدری زیاد بود که خداوند برای تجلیل از کار آنها آیه قرآن نازل کرد تا در تاریخ ثبت گردد «إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللّهِ»
✅#پایان
📚| منبع: تفسیر المیزان
🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش
📖 | سوره مبارکه انسان
🎶 | #مقام_چهارگاه
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan 👈
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
بسم الله الرحمن الرحیم🍃 « اصحاب اُخدود » قسمت 1⃣ در روایات آ
8.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم🍃
« اصحاب اُخدود »
قسمت 2⃣
در حالیکه خودش و افرادش کنار گودال بودند و تماشا می کردند،😈😈
مردم بیگناه را گروه گروه در آتش می انداختند.😭😭
به عده ای از مردم بیگناه هم با شمشیرهای گداخته حمله می کردند و آنها را شهید می کردند.🔥⚔
خلاصه اینکه، تا توانستند مردم را عذاب دادند و آنها را زجرکُش کردند.😔
می گویند تعداد شهدا به بیست هزار نفر رسید.🥺😟
آیاتی که در سوره بروج آمده در وصف این اعمال شیطانی است، که در حق مومنان انجام شده بود.
🥀مومنانی که تنها گناهشان ایمان به خدای یکتا بوده است. 😭🥀
🖌در فضیلت تلاوت سوره بروج از پیامبر(ص) نقل شده:
«هر کس این سوره را بخواند، خداوند ده برابر تعداد کسانی که در روز جمعه و روز عرفه دور هم جمع می شوند، به او پاداش میدهد. خواندن این سوره، انسان را از دل نگرانیها و سختی ها نجات می دهد.»
✅ #پایان
📚| منبع: تفسیر برهان، المیزان
🎙 | قاری: استاد شحات انور
📖 | سوره مبارکه بروج آیات ۴ تا ۸
🎶 | #مقام_بیات
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan
18.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"زنی که فقط با قرآن تکلم میکرد😳"
قسمت چهارم 4⃣
فهمیدم این چهار نفر فرزندان او هستند.
به آنها گفت: «یا أَبَتِ اسْتاجِرْهُ إنَّ خَیْرَ مِنْ اسْتَاْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاَْمِینَ» «ای پدر، موسی را به خدمت گیر بهترین کسی که باید به خدمت برگزینی کسی است که امین و توانا باشد»💪
فهمیدم به آنها گفت: به این مرد امین که زحمت کشیده و مرا تا اینجا آورده مزد دهید. آنها هم به من مقداری درهم و دینار دادند💰
و او حسّ کرد کم است. گفت: «و اللهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ» «خداوند برای کسی که بخواهد، پاداش را دوچندان گرداند»💰💰
فهمیدم می گوید به مزد او اضافه کنید💵
از رفتار آن زن سخت به تعجّب آمده بودم و به فرزندانش گفتم: این زنِ با کمال که نمونه او را ندیده بودم کیست؟
جواب دادند: این زن، فضّه خادم حضرت زهرا (س) است که بیست سال است جز با قرآن سخن نگفته است.
✅ #پایان
🎙 | قاری: استاد مصطفی اسماعیل
📖 | سوره مبارکه قصص
🎶 | #مقام_رست
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan
10.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"زنده به گور شدن علامه طبرسی😳"
زمانی سکته سنگین بر او عارض شد به گونه ای که بی حرکت به زمین افتاد. بستگان و حاضران تصوّر کردند که از دنیا رفته است.
(با توجّه به اینکه وسایل طبّی در آن زمان، بخصوص در قریه ای مثل سبزوار نبود.) بدن او را غسل دادند کفن کرده و دفن نمودند و بر طبق معمول به خانه هایشان باز گشتند. ناگهان او در درون قبر، به هوش آمد ولی خود را در قبر یافت.
متوجّه خدای مهربان شد و نذر کرد هر گاه از آن تنگنای قبر تاریک، نجات پیدا کند و سلامتی خود را باز یابد کتابی در تفسیر قرآن تألیف نماید.
از حُسن اتفاق کفن دزدی تصمیم گرفته بود قبر او را نبش کند و کفن او را بدزدد. چون کفن دزد قبر را خراب کرد و خشت های قبر را برداشت و بند کفن را گشود علاّمه دست او را گرفت. وی سخت ترسید. سپس علاّمه با او سخن گفت امّا او بیشتر ترسید.
علاّمه ماجرا را به او بازگو نمود و گفت: مترس! سپس کفن دزد علامه طبرسی را به دوش گرفت و او را به منزلش برد. علامه کفن خود به او داد و اموال بسیاری را به کفن دزد داد و او به دست ایشان توبه کرد.
سپس علّامه طبرسی به نذر خود وفا کرد و تفسیر گرانقدر مجمع البیان را که در ده جلد است به عربی نوشت.
✅#پایان
🎙 | قاری: استاد مصطفی اسماعیل
📖 | سوره مبارکه فاطر
🎶 | #مقام_سگاه
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
❇️داستان معراج پیامبر✨
قسمت دوم2⃣
آنها پرسیدند ای محمد! در این جمع کسانی هستند که بیت المقدس را دیده اند، اینک تو بیت المقدس را برای ما توصیف کن ببینیم راست میگویی یا خیر، بگو ببینیم چند عدد ستون داشت؟ و قندیلها و محراب هایش چند تا بود؟🕌
جبرئیل در دم نازل شده صورت بیت المقدس را در برابر آن جناب مجسم نمود، و آن جناب هر چه را ایشان میپرسیدند پاسخ میگفت👌
بعد از آنکه از جزئیات بیت المقدس فارغ شدند گفتند باید صبر کنی تا کاروان برسد، از کاروانیان نیز قضیه تو را بپرسیم🤨
حضرت فرمود: نشانه درستی سخن من این است که کاروانیان قریش هنگام طلوع آفتاب وارد میشوند، در حالی که شتری خاکستری رنگ پیشاپیش کاروانست.🐫
فردای آن روز قریش به استقبال کاروان آمده شکاف دره را نگاه میکردند میگفتند الآن آفتاب میزند در همین بین در یک آن هم آفتاب طلوع کرد و هم کاروان نمودار شد در حالی که شتری خاکستری رنگ پیشاپیش آن بود، از داستان شب گذشته و آنچه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرموده بود پرسیدند🤔⁉️
کاروانیان گفتند آری همین طور بود شتری از ما در فلان محل گم شده بود و ما آب خود را در ظرفی ریخته بودیم صبح که برخاستیم دیدیم آب به زمین ریخته شده است. ولی مشاهده این معجزات چیزی جز بر طغیان قریش نیفزود.
✅#پایان
📚| منبع: تفسیر المیزان
🎙 | قاری: سلمان اصل غوابش
📖 | سوره مبارکه اسرا
🎶 | #مقام_رست
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"زن بدکاره🙊"
قسمت دوم 2⃣
دیدن قسمت اول👉
چون «شعوانه» این آیات را شنید سخت در او اثر کرد و گفت: ای شیخ، من یکی از روسیاهان درگاهم، آیا اگر توبه کنم خداوند مرا می آمرزد؟😔
واعظ گفت: «البته اگر توبه کنی خدا تو را می آمرزد اگر چه گناه تو مثل گناه «شعوانه» باشد»😩
گفت: «شعوانه» منم که بعد از این گناه نکنم🥺
واعظ گفت: خدا ارحم الرّاحمین است و البته اگر توبه کنی آمرزیده می شوی😭
«شعوانه» گریه کرد و بندگان و کنیزان خود را آزاد کرد و مشغول عبادت شد و تلافی گذشته های خود را می نمود، به نحوی که بدنش گداخته شد و به نهایت ضعیف و ناتوانی رسید😥
روزی در بدن خود نگریست خود را بسیار ضعیف و نحیف دید. گفت: آه، آه! در دنیا به این نحو گداخته شدم، نمی دانم در آخرت حالم چگونه است!😨
پس ندایی از غیب به گوش او رسید که دل خوش دار، ملازم درگاه ما باش تا در روز قیامت ببینی جزای ما را🤩🥳
✅#پایان
📚 | منبع : معراج السعاده
🎙 | قاری: استاد عبدالباسط
📖 | سوره مبارکه فرقان
🎶 | #مقام_بیات
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃 "سیلی خوردن پیامبر😱😔" #قسمت_اول 1⃣ روزی پیامبر (صلی الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ🍃
"سیلی خوردن پیامبر😔"
#قسمت_دوم 2⃣
در همان حال قافله ای از آن راه می گذشتند. مرد عرب را بدینحال(با دست قطع شده) دیدند. چون آب به صورتش پاشیدند به هوش آمد😟
گفتند: تو را چه شده؟ گفت: به صورت پیامبر (صلی الله علیه وآله) سیلی زده ام. می ترسم که دچار عقوبت شوم!😱
پس برخاست و دست قطع شده خود را به دست دیگر گرفت و در پی پیامبر (صلی الله علیه وآله) راهی مدینه شد.🥵
در مدینه به سلمان برخورد و ایشان وی را به خانه فاطمه زهرا (س) برد.🌱
در آنجا پیامبر خدا (ص) نشسته و حسین (س) را روی زانو جای داده بود.👨🍼
اعرابی جلو رفت و عذر خواهی نمود.🙇♂
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: چرا دستت را قطع کرده ای؟😐
گفت: من دستی را که به صورت نازنین شما سیلی زده باشد نمی خواهم.🤕
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود: اسلام بیاور و به یگانگی خدا اقرار کن!🌱
عرض کرد: اگر شما برحقّید دست قطع شده مرا به حال اوّل برگردانید و شفا دهید.✨
پیامبر دست قطع شده اش را به موضع خود گذاشت و فرمود: «بسم الله الرحمن الرحیم» و نفسی کشید و دست مبارک خود را به موضع قطع شده مالید.😍
دست مرد عرب به حال اوّل بازگشت و او شهادتین به زبان جاری کرد و اسلام آورد.🌻
✅#پایان
📚 | منبع : ستارگان درخشان، ج1،ص23
🎙 | قاری: استاد عبدالباسط
📖 | سوره مبارکه توبه
🎶 | #مقام_صبا
⊱┅══┅•⊰❀⊱•┅══┅⊰
کانال آغوزدره ای های مقیم گرگان
🆔@Aghozdari_Gorgan