#حرف_حساب
۱-در مورد موضوعی که درست متوجه نشده ایم قضاوت نکنیم.
۲-هیچ وقت به کسی که غم سنگینی دارد
نگوییم"می دانم چه حالی داری" چون واقعا نمی دانیم.
۳-هر وقت فرصت کردیم دست فرزندمان
را در دست بگیریم ، به زودی زمانی خواهد
رسید که او اجازه این کار را به ما نخواهد داد.
۴-فروتن باشیم ،پیش از آنکه ما به دنیا
بیاییم خیلی از کارها انجام شده بود.
💕💝💕💝
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
6.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️فلسفه ی عمامه سیاه
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #حامد_کاشانی
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
✨✨ ✨ #ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹 رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 #اینک_شوکران۱ قسمتسیوپنجم میدی
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #اینک_شوکران۱
قسمت سی و ششم
به همه چیز دقیق بود، حتی توی شوخی کردن....😊
به چیزایی توجه میکرد و حساس بود🤔 که تعجب میکردم.😳
گردش🏞 که میخواستیم بریم اولین چیزی که بر میداشت کیسهی زباله بود. مبادا جایی که میریم سطل نباشه چیزهایی که میخوریم🍎🍊🍌 آشغالش آب داشته باشه....!
همه چیزش قدر و اندازه داشت.
حتی حرف زدنش.
اما من پر حرفی میکردم...!!😮
میترسیدم😨 در سکوت به چیزی فکر کنه که من وحشت داشتم.......😱
نمیذاشتم وصیت بنویسه...📝
میگفتم: "تو با زندگی و رفتارت وصیتهاتو کردی. از مال دنیا💰 هم که چیزی نداری."
به همه چیز متوسل میشدم🙏 که فکر رفتن رو از سرش دور کنم.....
همون روزا بود که از تلویزیون📺 اومدن خونمون....
از منوچهر خواستن خاطراتش رو بگه که یه برنامه بسازن🎬 منوچهرم گفت...
دو سه ماه خبری از پخش برنامه📀 نشد....
میگفتن (کارمون تموم نشده.)💽
یه شب منوچهر صدام زد...
تلویزیون برنامهای از شهید مدنی نشون میداد.🎞
از بیمارستان🏥 تا شهادت🌹 و بعد تشییعش رو نشون داد....😔
او هم جانباز شیمیایی بود...😭
منوچهر گفت: "حالا فهمیدم...🤔 اینا منتظرن کار من تموم شه..."😢
چشمهاش پر اشک شد....😭
دستش رو آورد بالا☝️ با تاکید رو به من گفت: "اگه این بار زنگ زدن📞 بگو بدترین چیز اینه که آدم منتظر مرگ کسی باشه تا ازش سوژه درست کنه....😡 هیچ وقت بخشیدنی نیست..."😣
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
❣
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
✨✨ ✨ #ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹 رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 #اینک_شوکران۱ قسمت سی و ششم به هم
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #اینک_شوکران۱
قسمت سی و هفتم
《فرشته هم نمیتوانست ببخشد...
هر چيزی که منوچهر را میآزرد،😑 او را بیشتر آزار میداد. انگار همه غریبه شده بودند...🙄
چقدر بهش گفته بود گله کند و حرفهایش را جلوی دوربین 🎥 بگوید...
هیچ نگفت😶 اما فرشته توقع داشت روز جانباز از بنیاد کسی زنگ بزند☎️ و بگوید یادشان هست...
چه قدر منتظر مانده بود....🤔
همهجا را جارو کشیده بود، پلهها را شسته بود. دستمال کشیده بود، میوهها🍌🍊🍎🍓 را آماده چیده بود و چشم به راه تا شب🌙 مانده بود.
فقط به خاطر منوچهر که فکر نکند فراموش شده.....👤
نمیخواست بشنود👂 "کاش ما هم رفته بودیم."
نمیخواست منوچهر غم این را داشته باشد که کاری از دستش بر نمیآید، که زیادی است...😞
نمیخواست بشنود «ما را بیندازید توی دریاچهی نمک، نمک شویم اقلا به یک دردی بخوریم."》😟
همهی ناراحتیش میشد یه حلقه اشک توی چشمش😢 و سکوت میکرد.😷
من اما وظیفهی خودم میدونستم که حرف بزنم، اعتراض کنم، داد بزنم😲 توی بیمارستان ساسان که چرا تابلو میزنید «اولویت با جانبازان♿️ است»، اما نوبت ما رو میدید به کس دیگه و به ما میگید فردا بیاید....
چرا باید منوچهر آنقدر وسط راهرو بیمارستان🏥 بقیةالله بمونه برای نوبت اسکن که ریههاش عفونت کنه و چهار ماه به خاطرش بستری شه....🛌
منوچهر سال هفتاد و سه رادیوتراپی شد،💉 تا سال هفتاد و نه نفس عمیق که میکشید میگفت: "بوی گوشت سوخته رو از دلم حس میکنم."🙊
این دردها رو میکشید😤 اما توقع نداشت از یه دوست بشنوه "اگه جای تو بودم حاضر بودم بمیرم از درد اما معتاد نشم."🙄
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
❣
✨ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
✨✨ ✨ #ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹 رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 #اینک_شوکران۱ قسمت سی و هفتم 《فرش
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #اینک_شوکران۱
قسمتسیوهشتم
منوچهر دوست نداشت ناله کنه،😩 راضی میشد به مرفین زدن.💉 و من دلم میگرفت این حرفها رو کسی میزد که نمیدونست جبهه کجاست و جنگ💣 یعنی چی....
دلم میخواست با ماشین🚗 بزنم پاشو خرد کنم ببینه میتونه مسکن نخوره💊 و دردش رو تحمل کنه؟
ما دو سال تو خونههای سازمانی🏡 حکیمیه زندگی میکردیم.
از طرف نیروی زمینی یه طبقه رو بهمون دادن.
ماشین🚗 رو فروختیم، یه وام💵 از بنیاد گرفتیم و اونجا رو خریدیم.
دور و برمون پر از تپه و بیابون بود...🏞
هوای تمیزی داشت...🌫
منوچهر کمتر از اکسیژن استفاده میکرد...
بعدازظهرها با هم میرفتیم توی تپهها پیادهروی.🚶🚶♀
یه گاز سفری و یک اجاق کوچک و ماهیتابهای🍳 که به اندازهی دو تا نیمرو درست کردن جا داشت خریدیم.
با یه کتری و قوری کوچیک و یه قمقمه.🍶
دوتایی میرفتیم پارك قیطریه...🏞
مثل دوران نامزدی......💑
بعضی شبها چهارتایی👨👩👧👦 میرفتیم پارك قیطریه برای علی و هدی دوچرخه🚴 خریده بود.
پشت دوچرخهی هدی🚴♀ رو میگرفت و آهسته میبرد و هدی پا میزد تا دوچرخه سواری یاد گرفت.
اگه حالش بد میشد🤕 میموندیم چکار کنیم...
زمستونهای سردی داشت....🌨🌊آنقدر که گازوییل یخ میزد. سختمون بود.
پدرم خونهای داشت🏚 که رو به
راهش کردیم و اومدیم یه طبقهاش نشستیم.
فریبا و جمشید طبقهی دوم و ما طبقهی سوم اون خونه....
منوچهر دوست داشت به پشت بوم نزدیک باشه. زیاد میرفت اون بالا...
《دستهایش را دور دست🙏 منوچهر که دوربین را جلوی چشمش گرفته بود و آسمان را تماشا میکرد،🔭 حلقه کرد...
گفت: من از این پشت بام متنفرم. ما را از هم جدا میکند.👥 بیا برویم پایین.😔
نمیتوانست ببیند آسمان☀️و پرواز چند پرنده🕊 منوچهر را بکشد بالا و ساعتها نگهش دارد.
منوچهر گفت: "دلم میخواهد آسمان باز شود و من بالاتر را ببینم."😎
فرشته شانههایش را بالا انداخت؛🙄 "همچین دوربینی وجود ندارد! "😳
منوچهر گفت: "چرا هست. باید دلم❤️ را بسازم، اما دلم ضعیف است."
فرشته دستش را کشید👋 و مثل بچههای بهانهگیر گفت:😩 "من این حرفها سرم نمیشود. فقط میبینم اینجا تو را از من دور میکند، همین. بیا برویم پایین"😢
منوچهر دوربین🔭 را از جلوی چشمش👁 برداشت و دستش را روی گره دست فرشته گذاشت✋ و گفت: "هر وقت دلت برایم تنگ شد بیا اینجا. من آن بالا👆 هستم."》
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
❣
✨ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
پاسخ به احکام و معارف
✨✨ ✨ #ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹 رمانہ عاشقانہ شبانہ 📝 #اینک_شوکران۱ قسمتسیوهشتم منو
✨✨
✨
#ما_ثابت_میکنیم_مذهبی_ها_عاشقترند 🌹
رمانہ عاشقانہ شبانہ
📝 #اینک_شوکران۱
قسمت سی و نهم
دلم که میگیره،😔 میرم پشت بوم...
از وقتی منوچهر رفت🚶 تا یه سال آرامش نشستن نداشتم.🙇♀ مدام راه میرفتم🚶♀ به محض اینکه میرفتم بالا کمی که راه میرفتم، مینشستم روی سکو و آروم میشدم،😌 همون که منوچهر روش مینشست...
روبروی قفس کبوترها🕊 مینشست، پاهاش رو دراز میکرد و دونه میریخت🍟 و کبوترها میومدن روی پاش مینشستن و دونه بر میچیدن...
کبوترها سفید سفید بودن🕊 یا یه طوق گردنشون داشتن. از کبوترهای سياه و قهوهای خوشش نمیومد..😒
میگفتم: تو از چیه این پرندهها خوشت میاد؟
میگفت: از پروازشون.🕊
چیزی که مثل مرگ دوست داشت لمسش کنه.
دوست نداشت توی خواب بمیره.
دوستش ساعد که شهید شد تا مدتها جرات نمیکرد شب🌙⭐️ بخوابه...
شهید ساعد جانباز بود. توی خواب نفسش گرفت😷 و تا برسه بیمارستان شهید شد.😔
چند شب متوجه شدم منوچهر خیلی تقلا میکنه. بیخوابه....
بدش میومد هوشیار نباشه و بره...
شبا بیدار میموندم تا صبح⛅️ که اون بخوابه.
برام سخت نبود با اینکه بعد از اذان صبح فقط دو سه ساعت میخوابیدم،😴 کسل نمیشدم.
شب اول منوچهر بیدار موند. دوتایی مناجات حضرت علی🙏 میخوندیم. تموم که میشد از اول میخوندیم، تا صبح.....🌤
شبهاي دیگه براش حمد میخوندم تا خوابش ببره.😴
مدتی بود هوایی شده بود.
یاد دوکوهه و بچههای جبهه🔫💣 افتاده بود به سرش. کلافه بود.
یه شب تلویزیون📺 فیلم🎥 جنگی🔫 داشت. یکی از فرماندهها با شنیدن اسم رمز فریاد زد😲 «حمله کنید، بکشیدشون، نابودشون کنید »....✌️
یهو صدای منوچهر رفت بالا که «خاك بر سرتون با این فیلم ساختنتون!😑
کدوم فرمانده جنگ میگفت حمله کنید؟😠 مگه کشورگشایی بود؟ چرا همه چیز رو ضایع میکنید؟....»
چشماشو بسته بود و بد و بیراه میگفت....😵
تا صبح☀️ بیدار بود فردا صبح زود رفت بیرون.🚶
باغ🌴🌲🌳 فیض نزدیک خونمون بود.
دوتا امامزاده داره.
میرفت اونجا. وقتی برمیگشت چشمهاش پف کرده بود....🤕
نون بربری🍕 خریده بود. حالش رو پرسیدم گفت: خوبم، خستم، دلم میخواد بمیرم...☠
به شوخی گفتم: آدمی که میخواد بمیره نون نمیخره!😉
خندهاش گرفت.....!🙂
گفت: یه بار شد من حرف بزنم تو شوخی نگیری؟!🤗
اما اون روز هر کاری کردم، سر حال نشد.
خواب بچهها رو دیده بود. نگفت چه خوابی.....🤔
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
❣
✨ بامــــاهمـــراه باشــید🌹
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
13.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓30 تیر 1331
سالگرد قیام مردم ایران به رهبری آیت الله کاشانی
*↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare
📚 احکام مخصوص سگ☝️
〰〰〰〰〰〰〰〰
🖍بالینک#به اشتـــراک بگذارید👇
╭═━⊰🍃🌺🌸🍃⊱━━╮
🆔 @AhkamStekhare
╰═━⊰🍃🌺🌸🍃⊱━━╯
6.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خیلی دلم گرفته برای محرمت
من زندهام فقط به هوای محرمت...
#شب_جمعه
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
✳️ کانال پاسخ به احکام و معارف:
🆔 @AhkamStekhare