#خاطرات_شهدا
#از_شهدا_الگو_بگیریم
در حالے ڪه جلوے آینہ مشغول بستن آخرین دڪمہ ے لباس یقہ دیپلماتم بودم صداے یڪ پیغام از تلفن همراهم توجهم را بہ خودش جلب ڪرد .
طبق معمول احمد رفیقم بود ڪه تو بدترین موقع پیام داده بود .
گوشے را برداشتم و پیامش رو باز ڪردم ؛ تصویر یہ پسر جوون بود ... خوشتیپ و خوش قیافہ !
شروع ڪردم بہ تایپ ڪردن :
این دیگہ ڪیہ ؟؟؟
حتما باز یہ بازیگر نوظهور حاشیہ ساز ؛
اینا چیہ میفرستے برا اینو اون ، الڪے گندشون میڪنید ?!
پیغام را ارسال ڪردم و باز مشغول مرتب ڪردن لباسم شدم ،
هنوز چند ثانیہ نگذشتہ بود ڪه دوباره صدای گوشیم دراومد !
احمد بود .
نہ عزیز ... نہ بازیگر نہ مدلِ فراری نہ سلبریتے
نہ ضد دین و انقلاب .
شهید بابڪ نوریِ ... چند روز پیش تو ابوڪمال سوریہ شهید شده ...
و بلافاصلہ پشت بندش چندتا عڪس دیگہ فرستاد .
باورش برام خیلے سخت بود ڪه این تصویر یه شهید باشہ ...!
حال و هوام بہ طور عجیبـے عوض شد ؛
حساب و ڪتابام بہ هم ریختہ بود .
احساس ڪردم هوا یہ ڪم گرم شده ، یقہ ے بالاے لباسم رو باز ڪردم .
همونطورے ڪه مات تصویر خودم توی آینہ شده بودم مصرعے از خیام ذهنمو پر ڪرد :
🔻... آیا تو چنان ڪه مےنمایـے هستے ؟؟
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_مدافع_حرم
@AhmadMashlab1995
🍃🌷🍃 #دلشکسته_ادمین
ای خدا!
مےخوانمَت! با زبانی که گناه، لالش کرده
و قلبی که گناه، هلاکش نموده...
پروردگارا!
هر گاه گناهانم را دیدم، ترسیدم!
و هر گاه کرَم و عطایت را دیدم، به لطف و بخشندگےات طمع نمودم...
صدایم را بشنو!
بگذر از من...
بگذر از گناهان بےشمارم..
پ.ن:
قسمت کوتاهی از دعای #ابوحمزه_ثمالی
#الهی_العفو...
#شبتون_لبریز_از_یاد_خدا
@AhmadMashlab1995
May 11
بی سبب نیست
شب جمعه شب رحمت شد
مادری گفت :
بُنَیَّ !
همه را بخشیدند...
#التماس_دعا ✨✋
°~•| @ahmadmashlab1995 |•~°
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸