🌱💐یکبار فاطمه را گذاشت
روی اپن آشپزخانه و به او
گفت: بپر بغل بابا
و فاطمه به آغوش او پرید.
بعد به من نگاه کرد و گفت: ببین فاطمه چطور به من اعتماد داشت.
🌱💐 او پرید و میدانست که من او را میگیرم، اگر ما اینطور به خدا اعتماد داشتیم همه مشکلاتمان حل بود.
توکل واقعی یعنی همین که بدانیم در هر شرایطی خدا مواظب ما هست.
به نقل از همسر
{♡شهید مصطفی صدرزاده♡}
📚موضوع مرتبط:
#شهید_مصطفى_صدرزاده
#شهيد_مدافع_حرم
#خاطره
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_01
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#jihad
#martyr
🍁🍂شهید محسن فانوسی🍁🍂
وصیت ما
زبان حال ما
و زبان حال ما پیام خون ما
،پیام خون ما
اطاعت از امر خداوند و امر #ولی_فقیه
و اجرای #قوانین_الهی است
و تحقق بخشیدن به #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر
#رفیق_شهیدم
#جهادگران_گمنام
#شهید_محسن_فانوسی
#شهید_مدافع_حرم
#وصیتنامه
تاریخ شهادت
#08_09
#jihad
#martyr
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
••《شهید مدافع حرم محمد کیهانی 》••
در بیستمین روز از آذرماه سال ۱۳۵۷
در خانواده ای مذهبی در شهر اندیمشک به دنیا آمد او پنجمین فرزند خانواده بود.
از دوران نوجوانی وارد مسجد حضرت ابالفضل (علیه السلام) شد
و در بسیج نوجوانان ثبت نام کرد،
بعد از مدتی عضو کلاس قاریان قرآن در مسجد امام رضا (علیه السلام) شد. و فعالیت های فرهنگی را آغاز نمود.
فعالیت شهید محمد کیهانی در بسیج و مسجد و کلاس قاریان قرآن مقدمه ای شد تا علاقمند به ادامه تحصیل در حوزه علمیه شود
و چندین سال در حوزه علمیه اصفهان مشغول تحصیل گردد.
و بعد از طی مراحل مقدماتی وارد حوزه علمیه قم شد و در این زمان بود که معمم شد و مرحله جدیدی از فعالیت های فرهنگی تبلیغی ایشان شروع گشت.
#شهيد_محمد_كيهانى
#شهيد_مدافع_حرم
#معرفى_نامه
شهادت شهيد محمد كيهانى
#08_09
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
شهید دهقان امیری
#عکس_نوشته
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#شهید_مدافع_حرم
#عکس_نوشته
📅مناسبت مرتبط:
تاریخ شهادت
#08_21
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#jihad
#martyr
سردار همدانی گفت: سال ٨٨ را که یادت هست؟
دشمن با تجربه قبلی این بار با "چهره نفاق" به میدان آمده است.
استکبار با نیرنگ، خزندگی خود را آغاز کرده است،
مراقبت از جبهه داخل به مراتب سخت تر شده است
راه پیروزی در هر دو جبهه پیمودن راه انقلاب زیر پرچم ولایت است.
#جهادگران_گمنام
📚موضوع مرتبط:
#شهید_سردار_حسین_همدانی
#شهید_مدافع_حرم
#وصیت_نامه
📆مناسبت مرتبط:
تاریخ تولد
#09_24
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#jihad
#martyr
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_شـصتوچـهارم یازده ماه بعـد... ڪودکمان همانطور کہ حـدس زده بودے دختـر اس
#رمان_مسافر_عاشق❤️
#قسمت_شـصتوپـنجم
#قسمت_آخر...
بہ سـمت ساختمـان کوچکے کہ در جایی از حیاط بزرگ سپاه است قدم بر میدارد...
پا بہ پایـش راهی میشوم...با آمـدن مـن چنـد خانم چادرے از ساختمـان بہ طرف من مے آیند
تـپش هاے قلبم رفتہ رفتہ تنـدتر مـیشود
نکنـد براے محمـدم اتفاقی افتاده؟!
نکـند کہ...
نہ نہ...افـکار چـرند و پـرند را از سرت بیرون کـن!یـعنی چے کہ محمـد...
صـدای مداحے آشنـایی رفتہ رفتہ بلندتر میـشود
#ایـن_گل_را_بہ_رسـم_هـدیہ
#تقـدیم_نگاهت_ڪردیم...
با تعـجب و دلهـره بہ همہ چی زل میـزنم...معنے این رفتارشان چیـست؟!
مگـر اتفاقی افتاده...؟
خـدایا پـناه بر خــودت...
گریہ هاے زیـنب در آغوش عمویش بلنـد میـشود...امـا لحـن گریہ هایش با همیشہ فرق کرده
نڪند متوجہ چیزے شده...همـانطور کہ نزدیڪ ساختمان میـشوم صداے مداحے بلـندتر میـشود
#در_خــون_خفتہ_کہ_نگــذارد
#نـخل_زیـنبے_خـم_گـــردد
#حــــاشا_از_حـــریم_زیــنب
#يڪ_آجـر_فـقط_ڪم_گــــردد
#یــازینـــــبـــــــ
بی اراده چـشمانم پر از اشک میـشود...در دلم آرام امن یجیب مـیخوانم
اتـفاقے کہ نیـافتاده اسـت...دلهره هایـت دیگـر برای چـیست؟!
نـفس عمیـقی میـکشم و خـودم را دلداری میـدهم
کفش هایم را در می آورم و وارد ساختمان مـیشوم چـقدر اینـجا آشـناست...
قبـلا آمـده بودم؟!
دیـوارهایـش با سربنـد های مختلـف و پلاڪ های شهدا تزیین شـده است...روے سقـفش چفیہ هاے بزرگ نصب شده
دکـور اتاق هـرچند خیلے زیباست...اما در وجـودم حـس وحشت ایجاد میـکند!
امـا تا چشـمم بہ عکـسی میـخورد ، آرام مـیشوم
عکـس شهیدی کہ قبـلا همـراهت آمـده بودم و در معـراج دیده بودیمـش
#شهــــید_مــــدافع_حـــــرم
وقـتے پرده ی سـبز رنگی را کنار مـیزنم تابوتی پوشیــده از پرچم ایران کمی جلوتـر گذاشتہ بود و چـند نفـر از نظامیـان دورش را گرفتہ بودنـد
با دیـدن تابـوت سہ رنـگ تمـام تنم بی حس میـشود در دلم میگویم : هیـچے نیـست...همــش شوخیہ...مگہ غافلگـیری هاے محمــد رو نمـیشناسے؟!
امـا نمی دانم چـرا اشـک هایم یکی یکی روی گونہ هایم سـر میـخورد...
_نـگا...الان برے جـلو مـیبینی توش خالیــہ...مـحمـد اینـجا چیکار میـکنہ...اون سوریہ اس!
برادرت چـند قدم آنـطرف تر از مـن ایستاده بود...صـدای گریہ هاے زیـنب با صـدای مداحی آمـیختہ میشـود
همـانطور کہ بہ تابـوت نزدیک میـشوم...قلبـم تنـد تر و تنـدتر میـزند جـورے کہ انـگار چنـدثانیہ دیـگر از کار می افتد...
امــــا...
چــشمم را میـبندم و جـلو میـروم...وقـتی پایم بہ تابـوت میخورد می ایسـتم...
آرام میـنشینم و با چشـمان بستہ دسـتم را جـلو میـبرم
لـرزش دسـتانم را حـس میکنم...هر کس دیگـری هم باشـد حـس میکند...
همـانطور کہ دسـتم را دراز میـکنم در دلم میگـویم تـوش خالیہ...هیـچے نـیست...محمــد یہ جاے دیـگہ اس...
جــسم سـرد و لطیفی بہ دسـتانم میـخورد...چــقدر آشـناست...آرام چـشمم را باز میـکنم امـا قـطره ے اشـکے دیدم را تار کـرده
وقـتے روے گونہ ام سـر میـخورد
چـهره ی زیـبایت روبرویم ظاهر میـشود...نـورانی تر از قبـل...
طاقـت نمی آورم و هق هق گریہ هایم ڪل اتاق را پر میکند...دوسـت ندارم گریہ کنم...این اشـک ها مانع دیدنـت میـشوند...
بی معـــرفت...چـــــرا پلڪ هایت را بستہ اے ؟؟
بلنـــد شـــو دخـترت را ببین...نگـاه کن اسـمش را زیـنب گذاشتم!همانی کہ گفتہ بودے
راستےچہ لبخــند آشـنایی دارے...همـیشہ میـخندیدی...حـالا هم با این خنـده های زخـمی ات داری دل مـیبری از من!اصــلا...
دلــبرم خـوابیده...بیــدار میـشــود...مـیدانم...
دسـتم را بالاتر مـیبرم و روے صورتت میکـشم و...
_مـــریم جان...خـانومم...عــزیزدلم
آرام آرام چشمم را وا میـکنم
زیـنب را در آغوش کشیـدی و چہ آرام خوابیده بود!
با بهـت بہ چهره ات نگاه میکنم...خــدایا...یعنے همہ ے ایـنها خواب بود؟!
مــحمـدم برگشتہ...؟
تـــو برگشتے...پـــــیش من...پـــــیش دختـرمان...
بازم هم غافلگیرم کردے!
بی اراده از جـایم بلـند میـشوم و با تمـام وجـودم در آغوشـت میگـیرم و برایـت میخوانم
#چـــهرهات_آرامـش_جـانمــن_اســت_بـــاورڪن!
✍نـویسنده : خادم الشهــــــ💚ــــدا
#پایان
.
.
@AhmadMashlab1995
چشمان همیشه خسته حاجی...
#شهید_محمودرضا_بیضایی
#شهید_مدافع_حرم
سالروزشهادت🌸🍃
@ahmadmashlab1995💞
#jihad
#martyr
یا حسین تا آخرین قطرهی خون نمیگذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود....
Hussein until the last drop of blood will not let your sister go into captivity again.
#شهید_حامد_جوانی
#شهید_مدافع_حرم
#وصیت_نامه
#عکس
تاریخ شهادت
🌸🍃 @ahmadmashlab1995💞
#jihad
#martyr
هدایت شده از شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💔
•┈┈••••✾••﷽••✾••┈┈•
تاریخ تولد: ۱۵ شهریور ۱۳۶۲
محل تولد: روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع شهرستان بابلسر
تاریخ شهادت: ۲۸ مرداد ۱۳۹۲
محل شهادت: دمشق سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان: یک دختر به نام رضوانه
تحصیلات: کارشناسی ارتباطات اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
esargaran.iau.ir
📚موضوع مرتبط:
#شهید_هادی_باغبانی
#شهید_مدافع_حرم
#پوستر
#معرفی_شهید
#سالروزولادت
🏴 @ahmadmashlab1995🏴
#jihad
#martyr
شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
💔 •┈┈••••✾••﷽••✾••┈┈• تاریخ تولد: ۱۵ شهریور ۱۳۶۲ محل تولد: روستای دار بدین روشن بهنمیر، از توابع
شهید هادی باغبانی، خبرنگار و مستندسازی بود که از ابتدای نبرد سوریه به همراه یک گروه از مستندسازان ایرانی برای ثبت دقیق جنایات سلفیها و تکفیریها در این کشور حضور پیدا کرده بود، در تاریخ ۲۸ مرداد ۹۲، در آخرین جنایت گروههای تروریستی مخالفان حکومت بشار در درگیریهای مناطق حاشیهای دمشق توسط تروریستهای تکفیری جبهه النصره به شهادت رسید.
پیکر مطهر شهید هادی باغبانی ابتدا در تاریخ ۳۰ مرداد ۹۲، در محل سکونت سابق وی در محله حکیمیه تهران و سپس در تاریخ ۳۱ مرداد سال ۹۲، در زادگاه وی، شهرستان بابلسر و با حضور گسترده و حماسی امت حزبالله تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم (ع) این شهرستان به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع پیکر این شهید فرهنگی، تعدادی از مسئولان ارشد استانی، نظامی، خانوادههای شهدا و ایثارگران و اقشار مختلف مردم حضور داشتند.
Martyr Hadi Baghbani
Hadi Baghbani was born in ۱۹۸۳ in Darbedin Village in Bahnamir County in Babolsar city, Mazandaran province, North of Iran. He was the third child of the family. His father worked for raol road. So, he lived in different cities such as Bandar Turkmen and Firozkuh, He entered the technical university of Karaj city, but changed his course and went to Avicenna University in Tehran. He was fund of artistic works and making documentary films. He used to cooperate with TV on producing documentary films about Iraqi imposed war against Iran. He went to Syria to make a documentary film about the war-torn situation of the people in that country. But he was martyred by the rebel fighters of Jahad el-Nosrah around Damascus, the capital city of Syria.
mazandaran.irib.ir
#شهید_هادی_باغبانی
#شهید_مدافع_حرم
#معرفی_شهید
#سالروزولادت
🏴 @ahmadmashlab1995🏴
#jihad
#martyr
🍃🌸بنام خدا🍃🌸
#بیوگرافی_شهیـد_مدافع_حرم
#اَحــمد مُحمّد مَشلَب معروف به شهید BMW🚘 سوار لبنانی متولد ۳۱ آگوست 🗓سال ۱۹۹۵
و در محله السرای شهر نبطیه لبنان 🇱🇧دیده به جهان گشود
احمد از همان دوران👼 کودکی در این شهر رشد کرد و در راه اهل بیت تلاش و کوشش میکرد
او یکی از بهترین دانش آموزان هنرستان🏬 اَمجاد بود و از آنجا فارغ التحصیل شد 🎓و دیپلم (تکنولوژی اطلاعات) گرفت
شهید احمد مشلب رتبه ۷ در لبنان دررشته تحصیلی اش که تکنولوژی اطلاعات(انفورماتیک it)🖥💻⌨🌐 بود شد اما سه روز قبل از اینکه به دانشگاه برود در سوریه بود و شهید شد
احمد ارادت خاصی به ائمه اطهار داشت و دفاع از حریم اهل بیت رو وظیفه میدونست همزمان با اعزام🛫 مدافعان حرم از لشکر حزب الله
برای دفاع🔫 از حریم آل الله به سوریه🇸🇾 رفت
در آنجا با عشق و علاقه ای که به عمه ی سادات داشت جانانه میجنگید
تا اینکه در یکی از درگیری ها🔫💥⚡️ درسوریه از ناحیه دست✋ مجروح شد که منجر به از کار افتادن انگشت کوچک دست راست شد و برای مدوا به بیمارستان🏨 نبطیه لبنان🇱🇧 انتقال🛬 داده 🛌شد
اما عطش احمد برای شهادت بسیار بود و دوباره همراه سایر رزمنده های حزب الله
به سوریه رفت😇✈️
سرانجام در ۲۹ فوریه🗓 ۲۰۱۶ در منطقه الصوامع ادلب (سوریه) در
درگیری با تکفیری ها و عملیات🔫💥💥⚡️
براثر برخورد بمب هاون 60 و اصابت ترکش های زیاد الخصوص به سر , و پا (قطع تاندون و اعصاب پا) و دیگر اعضای بدن فالفور به درجه رفیع 🕊🌹شهادت نائل گشت.
احمد وقتی سوریه بود با دوستانش عهد بسته بودند بعد از جنگ با هم به کربلا و مشهد بروند و به دوستاش میگفت آرزویی جز "شهادت" ندارم
یک هفته بعد از این حرفاش شهید شد😔
شهید مشلب بخاطر ارادت و علاقه خاصی که به امام رضا (ع) داشت
لقب جهادی غـریب طـ🌺ـوس را برای خود انتخاب کرد
به گفته ی مادر شهید:
" احمد ذهب الى ايران مرة واحدة وزوار الامام الرضا ع سنة ۲۰۱۲"
احمد سال 2012 یک بار به ایران🇮🇷 آمده و به زیارت امام رضا (ع) مشرف شد
پدر او مــحمد مشلب یکی از تاجران🛳🚃🏙🚗 لبنانی است
و مادرش سیده سلام بدر الدین است
❤️
مادر شهید مشلب بااینکه احمد پسرش بود او را هم بازی⚽️ و دوست دوران جوانی اش میدانست و با عشق مادرانه در تربیت احمد تلاش کرد🌾
و برای رفتن احمد همانند مادران سایر شهدا عاشقانه فرزندش را راهی کرد🌷
احمد هر ساله در روز مادر برایش هدیه 🎁🎈میگرفت اما به گفته مادرش
احمد امسال نه طلا و نه نقره داد بلکه
با شهادتش 🌸باعث شد در برابر مولایم امام حسین رو سفید شوم
در مراسم یادبود شهید احمد مشلب که در ایران برگزار شد مادر شهید گفت: وقتی حضرت زینب در خطر باشد وقتی امام زمان در خطر باشد من چرا فرزندم را نمی فرستادم پسر من باید یکی از زمینه سازان دولت حضرت مهدی (عج) بود
احمد با وجود داشتن ثروت🚘🏡🏍⛲️ و مال دنیا احتیاجی به پول💵💴💶💸 نداشت در صورتی که خیلی ها میگویند مدافعان حرم برای پول میروند
آیا این شهید 🚘BMWسوار هم برای پول رفت کسی که از لحاظ ثروت و مال چیزی کم نداشت
آرامگاه این شهید⬛️❤️ والا مقام در روضة الشهدا شهر نبطیه لبنان است
❤️شادی روحش صلوات❤️
✍ماه علقمه
⛔️کپی بدون ذکر لینک کانال ممنوع
#شهید_مدافع_حرم
#احمد_محمد_مشلب
#معروف_به_شهید_B_M_W_سوار
#رتبه٧تکنولوژےاطلاعات_درلبنان
#زندگی_نامه
#مدافعان_حرم_برای_پول_رفتند
#قیمت_اشکهاےمادرش_چند
#قیمت_بیقرارےهاےخواهرش_چند
#کلناعباسک_یا_زینب
🌷کانال رسمی شهیداحمدمَشلَب🌷
👇👇👇
╭─┅═🌹️═┅─╮
@AhmadMashlab1995
╰─┅═🌹️═┅─╯
💔
فهمیدم شهید میشود
همیشه بهش میگفتم اگر بخواهم دامادت کنم خوب است موتورت را میفروشی، سلاحهایت هم هست.
خیلی جدی میگفت اینها مال نوههایم است، اینها را میخواهم نگه دارم، اینها را برای پسرها و نوههایم میخواهم یادگاری نگه دارم، اصلا اسم موتور و سلاحها را نیاور.
وقتی دیدم فروخت فهمیدم دارد از این مادیات دل میکند.
به موتورش خیلی علاقه داشت؛ موتورش را که فروخت سلاحش را هم که فروخت، با خودم گفتم این اصلا دارد از مادیاتی هم که دارد دل میکَند....
راوی: مادر #شهید_حسن_قاسمی_دانا
#شهید_مدافع_حرم
سالروز شهادت
#امام_زمان
💞 @shahiidsho💞