شهید احمد مَشلَب 🇵🇸
بعد از اینکه صیغه محرمیت خوانده شد، گاهگاهی که عباس به خانه ما میآمد، فرصتی دست میداد تا سوال های
ساعت ده یازده شبـ🌙
با سر و صورت خاڪے اومد خونہ...!
+تا شما شامـ رو شروع ڪنے
میرم لیلا رو بخوابونمـ😴
-نہ!صبر میڪنمـ تا بیای
باهم بخوریم...♥️
+وقتے برگشتمـ دیدم
پوتین به پا خوابش بردهـ😴
داشتم پوتین هایش رو
در میآوردم کہ بیدار شد...
-دارے چیکار میڪنے...؟
مےخواۍ شرمنده امـ ڪنے...؟
+ نہ...! خستۿاے
سر سفرۿ نشستـ و...!
-تازه مےخوایم با هم
شام بخوریمـ🥘
#شهید_مهدی_زینالدین🌸🥀
راوی: #همسر_شهید🌱
#هر_روز_با_یک_شهید🌼☘
✅ @AhmadMashlab1995