4_5969619162614465955.mp3
5.93M
👌 زیبا و شنیدنی👆
❣عجب صبری خدا دارد
🎤 خطیب استاد #دانشمند
✅ #پیشنهاد_دانلود
♻️ #نشر_دهید ♻️
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 دانلود #کلیپ
📝 پنهان در زمان؛ پنهان در مکان
🔺 ارتباط مخفی بودن زمان و مکان شهادت حضرت زهرا و غیبت
👤خطیب استاد
#رائفی_پور
#فاطمیه
⛅️ @Akharinkhorshid
⭕️ ادامه ی قسمت ۳۰
🔹 فردا صبح ادموند وسایلش را جمع کرد، در صندوق عقب خودرو اش گذاشت و به محل کارش رفت. باید قبل از رفتن آرتور را میدید و با او صحبت میکرد. قبل از اینکه وارد اتاق شود، صدای آرتور را شنید که با هیجان خاصی او را صدا میزد: ادموند، صبر کن. پس منتظر شد تا او هم برسد.
- سلام پسر، چطوری؟ بدو برو تو و تعریف کن ببینم دیروز چی شد؟!
- سلام دوست من، چقدر هیجانزدهای؟! نکنه تو قراره جای من داماد بشی!
- اِد! اینقدر با من جر و بحث بیخود نکن، برو تو دیگه... و در حالی که ادموند را به داخل هُل میداد، وارد اتاق شدند.
- خب زود باش و روی صندلی نشست، حتی فراموش کرد پالتویش را درآورد!
- خب راستش من که رفتم آقای حسینی تنها بود و خودش به استقبالم اومد، بسیار مهربان و صمیمی و خوشبرخورد، انگار پدر خودم بود! اول یه کم از مسائل متفرقه صحبت کردیم و بعد اون رفت سر اصل مطلب. در اینجا ادموند قیافه درهمی به خود گرفت و باحالتی ناراحت حرفش را قطع کرد. آرتور که بی صبرانه منتظر شنیدن مهم ترین قسمت داستان بود با لحنی معترضانه گفت: لعنتی! بگو دیگه، قبول کردن پیشنهاد ازدواجت رو؟
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی ۳۱
❣ @Akharinkhorshid
15491228481895mp3_5_5.mp3
3.52M
🎧 |سبڪ↜ #زمینه ]
🔗 |مناسبتے : #ایام_فاطمیه
🎼 نرو ماھ مهربون،نرو مادر جوون...
مداح: [ #حمید_علیمی ]
♻️ #نشر_دهید ♻️
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_مهدوی
✅ آخرالزمان (5)
🛎 بسیار مهم
👈 ⚠️ بلاهای وحشتناک در انتظار ماست،
اگر همه باهم، حرکت جدی رو شروع نکنیم!
🔸راهکارهای اهلبیت برای رسیدن به منجی چیست؟
#نشر_دهید
@Akharinkhorshid
1_45324858.mp3
7.56M
⚫️حال مادرم خرابه ؛
دیدن مریض ثوابه
😔
#فاطمیه
🎤با نوای سید رضا نریمانی
شهادت #امابیها تسلیت باد
🏴اَلّلهُمَّـ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج🏴
@Akharinkhorshid
☘️امام زمان، حضرت مهدی علیه السلام:
🔶وَ فِي ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِي أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ
🔷 همانا دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله برای من سرمشقی نیکوست.
📙 غیبت طوسی، ص286
💢 آن آقایی که همه انبیا و اولیا منتظر او هستند، مقتدایشان، مادر بزرگوارشان حضرت زهرا سلام الله علیها هستند؛
بیاییم به رسم مادر دعاگوی غریب آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین، امام زمان باشیم...
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایتی زیبا از شیخ جعفر مجتهدی(ره)،
یکی از یاران امام زمان
#شنیدنی_و_تاثیرگزار👌
🗣خطیب گرانقدر
استاد #عالی
⬇️ #پیشنهاد_دانلود
🔄 #باز_نشر 👆
🕊 @Akhrinkhorshid
⭕️ ادامه ی قسمت ۳۱
🔹 هر سه نفر با خوشحالی و آرامش خاطری وصف نشدنی به سمت اتاق نشیمن رفتند، النا هم بساط چای و عصرانه را در این فاصله آماده کرده بود، ادموند مشغول تماشای منظره چشم نواز باغ از پنجره بود که پدر به او ملحق شد، با صمیمت خاصی در گوش او گفت: چیزی شده پسرم؟ اتفاق خاصی افتاده؟! خدا رو شکر، خیلی خوشحال به نظر میرسی!
- چیز خاصی نیست پدر جان، حالا وقت زیاده باهم صحبت میکنیم.
- نه! تا مادرت با النا مشغول صحبت و برنامهریزی برای شامه، بگو چی شده؟
🔸 ادموند نگاهی به آن سمت از اتاق که مادرش و النا حضور داشتند، انداخت و در حالی که با شرم و حیای خاص خودش صحبت میکرد، گفت: پدر، میخوام ازدواج کنم... و سرش را پایین انداخت.
🔺 ویلیام مدتی به ادموند خیره ماند و با کمی مکث و تردید پرسید: با همون دختری که... ادموند اجازه نداد پدر حرفش را تمام کند و با عجله گفت: بله پدر، البته با اجازه شما، ولی بهتره بذارید سر فرصت مفصل صحبت کنیم اگه اشکالی نداره؟!؟!؟!؟!
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی ۳۲
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آخرالزمان (6)
🛎 بسیار مهم
👈 ⚠️ بلاهای وحشتناک در انتظار ماست،
اگر همه باهم، حرکت جدی رو شروع نکنیم!
🔸راهکارهای اهلبیت برای رسیدن به منجی چیست؟
♻️ #نشر_حداکثری ♻️
@Akharinkhorshid
از_نام_مادرمان_یاد_بگیریم_زندگی.mp3
7.03M
☆آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم
یار در خانه و ما گرد جهان میگردیم☆
❤️از نام مادرمون یاد بگیریم زندگی کنیم
👌#بسیار زیبا و شنیدنی👆
🎤خطیب استاد #دانشمند
✅ #پیشنهاد_ویژه👆
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ آخرالزمان (7)
🛎 بسیار مهم
👈 ⚠️ بلاهای وحشتناک در انتظار ماست،
اگر همه باهم، حرکت جدی رو شروع نکنیم!
🔸راهکارهای اهلبیت برای رسیدن به منجی چیست؟
♻️ #نشر_حداکثری ♻️
@Akharinkhorshid
🔹 ...پدر بلند شد و پسرش را با محبت خاصی در آغوش گرفت و به سینه فشرد. میدانست که بیشتر از این نمیتواند مراقب او باشد و محدودش کند، پس ناچار بود با جبر روزگار کنار بیاید. در همین لحظه ماری با غُرولُند وارد شد و گفت: همه جا رو دنبال شماها گشتم معلومه دوساعته کجا غیبتون زده؟! اینجا چی کار می کنید؟!
🔸 ویلیام در حالی که دستش را دور شانههای پسرش حلقه کرده بود، با چهرهای شاد و خندان به همسرش گفت: بیا عزیزم، بیا، پسرمون می خواد ازدواج کنه، خبر از این مهمتر؟! بیا که کلی کار داریم. ماری چند لحظهای رو به ادموند و ویلیام خیره ماند، فکر میکرد همسرش سر به سرش میگذارد، با ابرویی گره کرده نگاهی به ویلیام انداخت و گفت: شوخی میکنی؟ شما دوتا توطئه کردین منو اذیت کنین؟
- نه مادر، نه! حق با پدره، من میخوام ازدواج کنم.
- با کی؟! این کدوم دختریه که تونسته قلب پسر ما رو تسخیر کنه؟
- ملیکا... و منتظر عکسالعمل مادر ماند.
🔺 لبخندی که بر لبان مادر نقش بسته بود، به یکباره محو شد، نگاهی به ویلیام انداخت و شوهرش هم تأیید کرد. بدون اینکه کلمهای حرف بزند با نگاهی غضبناک آنجا را ترک کرد. ادموند از سر ناامیدی مادرش را با نگاه دنبال کرد و به پدر گفت: خدای من، فکر نکنم مادر به این راحتی رضایت بده! احتمالاً چند تا شرط هم اون برام میذاره؛ وای پدر کمکم کن...
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی ۳۳
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ نبرد تمامنشدنی
🔴در حوالی ظهور ...
تقابل #جاهلیت_مدرن با #تمدن_نوین_اسلامی
🎤 رهبر معظم انقلاب آیت الله #خامنه_ای
✅ تعجیل و تسهیل در ظهور صلوات با ذکر فرج
🌤 @Akharinkhorshid
#طلا_نوشت
تا وقتی
به این فکر چسبیدهاید که
دلیل خوب زندگی نکردنتان،
بیرون از وجودتان است،
هیچ تغییر مثبتی رخ نمیدهد.
تنها و تنها
خودِ شما
مسئول جنبههای قطعیِ موقعیتِ زندگیِ
خود هستید
و فقط و فقط خودتان
قدرت تغییر آن را دارید.
@Akharinkhorshid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخنرانی_مهدوی
✅ آخرالزمان (8)
🛎 بسیار مهم
👈 ⚠️ بلاهای وحشتناک در انتظار ماست،
اگر همه باهم، حرکت جدی رو شروع نکنیم!
🔸راهکارهای اهلبیت برای رسیدن به منجی چیست؟
#باز_نشر
@Akharinkhorshid
شیخ عباس قمی.mp3
2.64M
‼️هر بخششی ،هر زهدی،ساده زیستی ،صفات اخلاقی نیست ...
📖حکایت زیبای شیخ عباس قمی
🗣 با بیان زیبای
استاد #عالی
👆 #پیشنهاد_ویژه👌
♻️ #نشر_دهید ♻️
@Akharinkhorshid
🍁 سید هاشم حداد (ره) :
🌷 بیداری بین الطلوعین، نور است و فیض بسیار بزرگی می باشد.
🍀 واگر سالک قبل از اذان صبح بیدار باشد و نماز شب نیز بخواند👈 نور علی نور است. 😇
🌸 اگر به علتی اقبال نداشت لااقل سعی کند در سحر بیدار باشد
🎄 چرا که نفس بیداری شب موجب تنویر قلب و دل سالک می شود.
📙 نور مجرد ج 1 ص 293
@Akharinkhorshid
⭕️ ادامه ی قسمت ۳۳
🔹 آن روز تا شب به صحبت و برنامه ریزی برای سفر و آماده کردن خانه و شرایط لازم برای یک ماهی که قرار بود بعد از مراسم عقد و ازدواج عروس و داماد در وینچ فیلد بمانند، مشغول شدند. هر چه ادموند عجله داشت که زودتر به لندن برگردد و این خبر را به ملیکا و خانوادهاش بدهد، ویلیام و ماری هیجان انجام مقدمات مراسم عروسی تنها فرزندشان را داشتند.
🔸 از طرفی چون ادموند قول داده بود با تازه عروسش بلافاصله همراه آنها به وینچ فیلد برگردد باید قبل از هر کاری قسمتی از عمارت برای ورود عضو جدید خانواده آماده میشد. آنها به ادموند اجازه ندادند که در تزئین اتاق دخالتی کند، ماری شرط کرده بود که او حق ندارد تا زمانی که به همراه همسرش به آنجا بر می گردد، وارد آن اتاق شود.
🔺 حداقل دو سه روزی وقت نیاز داشتند تا همه چیزهایی که لازم بود را تهیه کنند اما در آن عمارت بزرگ آنقدر وسیله برای زندگی بود که نیازی به خریدن اساس جدید نباشد، خصوصاً اینکه همه چیز درنهایت دقت و ظرافت در طول سالها نگهداری و استفاده شده بود. ویلیام قصد داشت با شرط بازگشت پسرش به وینچ فیلد، او را از مرکز توجه دور کرده و بتواند از او حمایت کند.
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🔄 با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی ۳۴
@Akharinkhorshid