هدایت شده از پستموقت | صدایمردم🌷
#داستانعبرتآموز
#اعتماد
حدسم درست بود اما باورم نمیشد؛ نشسته بودن توی پارک، همونجا رفتم جلو یه #سیلی خوابوندم توی گوش سعید؛ لیوان آب طالبی که دستش بود رو گرفتم و پاشیدم تو صورت دختره. سوختم وقتی دیدم با دختری که دشمنم بود ریخته رو هم. باورم نمیشد اینجوری زهرشو به #زندگیم ریخته باشه...💯♨️
https://eitaa.com/joinchat/4049666175C8708be2836
هدایت شده از پستموقت | صدایمردم🌷
🙋♀ #دختری هستم بیست و دو ساله...
چند سالی بود که با #پسرای مختلفی دوست شدم...هر #روز با یکی...😔
یکی #پولدار٬💸یکی #خوشگل👨❤️👨٬یکی #جذاب😍...
زندگیم شده بود پر از #گناه...😓
#خسته شدم...میدونین از چی؟
از #وابستگی از #اشک ریختن های #شبانه و😪 #التماس های روزانه...احساس #حقارت میکردم...
تا اینکه یک روز یکی از #دوستام یه کانال بهم معرفی کرد که زندگیم متحول شده
مسیر #زندگیم عوض شده... دوستام #باورشون نمیشه اینقدر عوض شده باشم...😱😍
خداروشکر #توبه کردم و دیگه سمت #گناه نرفتم
منم دوست دارم همه شما را دعوت کنم به کانالی که زندگیمو تغییر داده
اینم لینک کانالش 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2650013931C0d089dfb23
حتماعضوبشین☝️عضویتش محدوده❌