eitaa logo
آلاچیق 🏡
1.2هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
3.6هزار ویدیو
57 فایل
فعالیتهای کانال، به نیت مهدیِ فاطمه عجل الله تعالی فرجه ادمین تبادل، انتقاد-پیشنهاد-مسابقه : @nilofarane56 پ زینب کبری سلام الله علیها کپی مطالب با ذکر صلوات 🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدئویی جالب از همخوانی مداحی توسط محمدحسین پویانفر با یک بیمار سندروم داون 👌👌🙏🙏 ⭕️ اشتباهم‌ رو تذکر داد…گفت : نه‌نه‌نه!! ااااای‌مادر… پویانفر : بهترین‌آفرینی‌که‌‌در‌عمرم‌شنیدم! 👤 محمدحسین پویانفر 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۳۲۰ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹 شهید علی قوچانی🌹 ✅دعای بی نشانی رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا (س) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد. دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد. باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد. از همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود. ⭐️سالروز شهادت امروز اول بهمن ماه ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌احسنت به این مجری بعضی وقتها بایستی برخی أدمها رو اینطوری شیر فهم کنی.. 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥دختر روس در مسجد جامع مسکو با چشمانی اشکبار از شوق پیش دکتر رئیسی می‌آید و میگوید سلام من را به رهبری برسانید. 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه جوری فاصله نشتستن و رو به باد انتقاد و تمسخر گرفتن که انگار اون همه پریدن و تو بغل این و اون برای مملکت عایدی ای داشت! عزیزجان، روابط بین الملله، رابطه جاری های صغری خانم که نیست! والااااا 👤نیما Nima تحلیل سیاسی 🍁〰🍂 @Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺 بی تو هرگز🌺 قسمت1⃣1⃣ اول اصلا نشناختمش ... چشمش که بهم افتاد رنگش پرید... لب هاش می لرزید ... چش
🌺 بی تو هرگز 🌺 ⃣1⃣ شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ... اونقدر اوضاع به هم ریخته بود که نفهمیدن یه زندانی سیاسی برگشته دانشگاه ... منم از فرصت استفاده کردم... با قدرت و تمام توان درس می خوندم ... ترم آخرم و تموم شدن درسم ... با فرار شاه و آزادی تمام زندانی های سیاسی همزمان شد ... التهاب مبارزه اون روزها ... شیرینی فرار شاه ... با آزادی علی همراه شده بود ... صدای زنگ در بلند شد ... در رو که باز کردم ... علی بود ... علی 26 ساله من ... مثل یه مرد چهل ساله شده بود ... چهره شکسته ... بدن پوست به استخوان چسبیده ... با موهایی که می شد تارهای سفید رو بین شون دید ... و پایی که می لنگید ... زینب یک سال و نیمه بود که علی رو بردن ... و مریم هرگز پدرش رو ندیده بود ... حالا زینبم داشت وارد هفت سال می شد و سن مدرسه رفتنش شده بود ... و مریم به شدت با علی غریبی می کرد ... می ترسید به پدرش نزدیک بشه و پشت زینب قایم شده بود ... من اصلا توی حال و هوای خودم نبودم ... نمی فهمیدم باید چه کار کنم ... به زحمت خودم رو کنترل می کردم ... دست مریم و زینب رو گرفتم و آوردم جلو ... - بچه ها بیاید ... یادتونه از بابا براتون تعریف می کردم ... ببینید ... بابا اومده ... بابایی برگشته خونه ... علی با چشم های سرخ، تا یه ساعت پیش حتی نمی دونست بچه دوم مون دختره ... خیلی آروم دستش رو آورد سمت مریم ... مریم خودش رو جمع کرد و دستش رو از توی دست علی کشید ... چرخیدم سمت مریم ... - مریم مامان ... بابایی اومده ... علی با سر بهم اشاره کرد ولش کنم ... چشم ها و لب هاش می لرزید ... دیگه نمی تونستم اون صحنه رو ببینم ... چشم هام آتش گرفته بود و قدرتی برای کنترل اشک هام نداشتم ... صورتم رو چرخوندم و بلند شدم ... - میرم برات شربت بیارم علی جان… چند قدم دور نشده بودم ... که یهو بغض زینبم شکست و خودش رو پرت کرد توی بغل علی ... بغض علی هم شکست ... محکم زینب رو بغل کرده بود و بی امان گریه می کرد ... من پای در آشپزخونه ... زینب توی بغل علی ... و مریم غریبی کنان ... شادترین لحظات اون سال هام ... به سخت ترین شکل می گذشت ... بدترین لحظه، زمانی بود که صدای در دوباره بلند شد ... پدر و مادر علی، سریع خودشون رو رسونده بودن ... مادرش با اشتیاق و شتاب ... علی گویان ... دوید داخل ... تا چشمش به علی افتاد از هوش رفت ... علی من، پیر شده بود ... روزهای التهاب بود ... ارتش از هم پاشیده بود ... قرار بود امام برگرده ... هنوز دولت جایگزین شاه، سر کار بود ... خواهرم با اجبار و زور شوهرش از ایران رفتن ... اون یه افسر شاه دوست بود ... و مملکت بدون شاه برای اون معنایی نداشت ... حتی نتونستم برای آخرین بار خواهرم رو ببینم ... علی با اون حالش ... بیشتر اوقات توی خیابون بود ... تازه اون موقع بود که فهمیدم کار با سلاح رو عالی بلده ... توی مسجد به جوان ها، کار با سلاح و گشت زنی رو یاد می داد... پیش یه چریک لبنانی ... توی کوه های اطراف تهران آموزش دیده بود ... اسلحه می گرفت دستش و ساعت ها با اون وضعش توی خیابون ها گشت می زد ... هر چند وقت یه بار ... خبر درگیری عوامل شاه و گارد با مردم پخش می شد ... اون روزها امنیت شهر، دست مردم عادی مثل علی بود ... و امام آمد ... ما هم مثل بقیه ریختیم توی خیابون ... مسیر آمدن امام و شهر رو تمیز می کردیم ... اون روزها اصلا علی رو ندیدم ... رفته بود برای حفظ امنیت مسیر حرکت امام ... همه چیزش امام بود ... نفسش بود و امام بود ... نفس مون بود و امام بود ... به روایت همسر و دختر شهید 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏🗣 نقل خاطره‌ی شنیدنی استاد از آیت‌الله محی‌الدین . ایشان فرمودند: 😬 من از اینکه جمهوری اسلامی از بین برود نمی‌ترسم!!!😳 😬 بعد از چند لحظه سکوت دوباره فرمودند: من از اینکه آقا را بکشند هم نمی‌ترسم!!!😳 😱 من از این میترسم که ..... تحلیل سیاسی 🍁〰🍂 @Alachiigh
🔺‏مسیح علینژاد می‌گوید حبيب أسيود در برابر این‌همه خبرنگار سرش بالا است! تلاش او برای قهرمان سازی از یک تروریست باسابقه مثل حبيب أسيود جعل حقیقت و فریبکاری است.... 💬سیدعلی موسوی 🔹‏در حالی مسیح علی نژاد، حبیب اسیود تروریست را قربانی آدم ربایی می نامد که هنوز تصاویر شهادت کودک معصوم محمد طاها اقدامی از شهدای مظلوم حمله تروریستی رژه اهواز جلوی چشم ماست.. اسیود از رهبران گروه تروریستی حرکةالنضال عربی است که بار ها عملیات تروریستی علیه مردم خوزستان انجام داده اند! 💬علی رنجبر 🔸‏تمام مشکل مصی این است که چرا هیچ وقت اندازه‌ی و برای نهادهای امنیتی ایران ارزش نداشته و نخواهد داشت... 😁 💬عماد 🍁〰🍂 @Alachiigh
✳️متخصصین طب سنتی: شلغم پخته بهترین صبحانه در فصل پاییز و زمستان است 🔸زیرا بدن را تمیز و مواد سمی را از بدن خارج میکند و از ابتلا شدن به بیماری‌های ویروسی شما را در امان نگه میدارد. 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ* ⭐️صفحه ۳۲۱ مصحف شریف ✨همراه تدبر و چند نکته ⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏 🍁〰🍂 @Alachiigh
🌹شهید اسماعیل سریشی🌹 عاشق حضرت زهرا سلام الله بود. دوستش می گفت: در محله خودمان در همدان یک هیئت راه انداختیم تا ایام فاطمیه را احیا کنیم. اما باران آمد و فرش های حسینیه خیس شد. قرار شد هیئت را کنسل کنیم. اسماعیل گفت: جلسه حضرت زهرا نباید تعطیل شود. فوری به خانه رفت و دو تخته فرش نو با خودش آورد. هیئت به خوبی برگزار شد... بعدها فهمیدیم این فرش ها برای جهیزیه خواهرش بوده. اسماعیل عاشق شهادت بود و سال ۱۳۸۷ به دست نیروهای عبدالمالک ریگی به شهادت رسید. ✅دست‌نوشته زیبایی از شهید اسماعیل سریشی به یادگار مانده که از پاکی روح و صفای باطنش حکایت می‌کند: «بار خدایا مادامی که عمر من در اطاعت تو صرف می‌گردد؛ مرا زنده بدار و زمانی‌که عمرم چراگاه شیطان شد؛ پیش از آنکه گرفتار خشم و غضب تو گردم، جانم را بستان.» ⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترجمه خطبه فدک.pdf
551.7K
🔴📣مسابقه مسابقه 📣🔴 💐صلی‌الله علیک یا زهرا(س)💐 🔸🔺🔹🔺🔸 《مسابقه فرهنگی ریحانه النبی 》 ➖ترجمه خطبه فدکیه ➖ با مطالعه فایل ، می‌توانید به سوالاتی که فردا شب (یکشنبه ۳ بهمن ) در کانال بارگزاری خواهد شد ،پاسخ دهید و به قید قرعه یکی از برندگان خوش شانس ما باشید😍 🍁〰🍂 @Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴هیچی نگو نظام تضعیف میشه!🤫 🔴چرا بعضی ها در برابر فساد سکوت میکنند؟ ۰ 🍁〰🍂 @Alachiigh
🔴شیعه انگلیسی را بهتر بشناسید! ‍ آیت الله شیرازی مرجع مشهوری که فتوای تحریم تنباکو را دادند پسری داشتند به نام سید هادی. ایشان ۴ پسر داشتند حسن، محمد، صادق و مجتبی. 🌴حسن بعداز انقلاب در لبنان کشته شدند. 🌴محمد درنجف ادعای مرجعیت کردند که چند تن از علما از جمله آیت الله خویی( ره)مرجعیت ایشان را تایید نکردند. ایشان در زمان اقامت امام خمینی واکنش هایی را داشتند. از جمله در نجف مردم تمایل داشتند امام خمینی امام جماعت نماز حرم امام علی علیه السلام باشند اما ایشان مخالفت هایی داشت. در زمان انقلاب قرار بود شخصیت های زیر یعنی سید محمد صدر در عراق،امام در ایران، سید موسی صدر در لبنان قیام کنند. محمد صدر را شهید کردند و امام موسی صدر را نیز ربودند. لذا ایشان توقع داشت امام ایشان را مرجع عراق معرفی کرده و از ایشان حمایت کنند که این طور نشد. لذا به کویت رفتند. بعد از انقلاب و بعد از رحلت امام به ایران آمدند ودر قم ساکن شدند. در این حال دست به تفرقه زدند که سبب شد تا سال 80 در حبس خانگی باشند و سپس از دنیا رفتند و بنا به مصلحت در حرم حضرت معصومه دفن شدند. 🌴بعد از ایشان برادرش سید صادق جای ایشان را گرفت و اتاق فکری در انگلیس شکل گرفت. یکی از تئوریسین ها پیشنهاد داد برای مقابله با حکومت شیعه در ایران باید یک حکومت شیعه را علم و شیعه توسط شیعه از بین رود. در این حال جریان مزبور انتخاب شد. اینگونه شد که سید صادق در ایران و برادرش مجتبی در کویت با حمایت مالی دولت بریتانیا فعال شدند. بیش از 15 سایت در اینترنت،وبیش از15 شبکه ماهواره ای در خدمت ایشان است. 🌵جریان شیرازی تخم نفاق را بین مذاهب اسلامی پاشیدند و با توهین به مقدسات اهل سنت توهین به عایشه ، خلفا و و ترویج جلسات لعن و قمه زنی و ... آتش کدورت بین سنی و شیعه را شعله ور کردند. 🌵 توهین‌های این جریان به ویژه توهین‌های آشکار یاسر الحبیب مانند نگارش و انتشار کتاب الفاحشه وجه آخر للعائشه، سبب شیعه کشی بسیاری در مناطق مختلف دنیا شدند. این توهین ها در شبکه‌های ماهواره ای مختلف جریان شیرازی به صورت مستقیم و در تندترین عبارات هیجان اهل سنت را علیه شیعه بر می انگیزد. 🌵یکی از ویژگی‌های جریان شیرازی تکفیر است. علما و مراجع بسیاری مانند مرحوم حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره )توسط این افراد تکفیر شده اند. 🍀بنابراین به دلیل ممنوعیت فعالیت این جریان در ایران و سخنان مقام معظم رهبری علیه تشیع انگلیسی،‌ حملات بسیاری را علیه ایشان آغاز کرده اند. 🌵جریان شیرازی در مقابل مقام معظم رهبری، هفته وحدت را به هفته برائت نام گذاری کردند. 🌵همچنین در تقابل با دیدگاه ایشان در مخالفت با قمه زنی به ترویج قمه زنی با تمام توان می پردازند. قمه زنی وجهه و تصویر بسیار نامناسبی را از شیعیان در رسانه های غربی ایجاد کرده است. هم اکنون این فرقه به بازوی دشمن برای تخریب شیعه و هجمه علیه علما و مراجع شیعی تبدیل شده است از آخرین اقدامات این افراد لیسیدن ضریح و حمله به حرم حضرت معصومه س در قم و شکستن درب حرم و حرم رضوی در مشهد است. شبکه های شیرازی نیز با پخش مستقیم این تصاویر، در راستای برنامه های هدایت شده انگلیس علیه تشیع حرکت می کنند. 🔥1- صادق شیرازی 🔥2- سید مجتبی شیرازی 🔥3- حسن اللهیاری 🔥4- یاسرالحبیب 🔥5- محمد هدایتی 🚫شبکه ها: 🚫1- امام حسین1 🚫2- امام حسین2 🚫3- امام حسین3 🚫4- اباالفضل العباس 🚫5- بقیع 🚫6- الانوار 1 🚫7- الانوار 2 🚫8- سلام 🚫9- چهارده معصوم 🚫10- شبكه اينترتي حضرت خديجه 🚫11- الزهرا 🚫12- المهدی 🚫13- مرجعیت 🚫14- امام صادق 🚫15- اهل بیت 🚫16- فدک (با انتشار گسترده این پیام در جهت بصیرت افزایی گام بردارید. اجرکم عندالله) ┄┅❅❁❁❁❅┅┄ ‌ 🍁〰🍂 @Alachiigh
❌❌❌❌ با این دست‌فرمان به مقصد نمی‌رسید! 🔘 این حقیقت را هم قانون‌گذاران و هم مدیران دستگاه‌ها و هم فعالان مردمی بدانند و به خاطر بسپارند: کارهایی که فی‌الحال برای مقابله با هجوم سبک زندگی غربی در حوزه‌های 🔸 صیانت از نظام «خانواده» و استحکام آن، 🔸 بهبود وضعیت «جمعیت» 🔸 و نیز مبارزه با «مفاسد اخلاقی» در کشورمان انجام می‌گیرد، هیچ نتیجه‌ی کلان، مطلوب و مورد نظری به دنبال نخواهد داشت. 🌻 ولیّ‌فقیه در ۲۲ تیر ۹۹ صریحا از مسئله‌ی «مدیریت فضای مجازی» به عنوان یکی از مسائل «کلیدی» یاد کردند. 🔑 مسئله‌ی کلیدی مسئله‌ای است که با باز کردن و حل آن، قفل فلان مشکل یا فلان مشکلات نیز گشوده خواهد شد؛ یعنی حل بعضی مشکلات متوقف بر حل آن است. 🔴 براستی در وضعیتی که بدنه‌ی جامعه زیر یوغ و سیطره‌ی رسانه‌های مجازی صهیونیستی(اینستاگرام، واتس‌اپ و ...) قرار دارد که ترویج مفاسد اخلاقی، اصالت‌بخشی به لذت‌های لحظه‌ای و زودگذر، حیازدایی، اباحه‌گرایی، تنوع‌طلبی، جلوه‌گری، راحت‌طلبی از سر و رویش جاری و ساری است و لجن و فاضلابِ همه‌روزه و همه‌لحظه‌اش با بیشترین دِبی به افکار و قلوب مردم پمپاژ می‌شود، آیا توقع نتیجه‌بخش بودن تلاش‌ها در حوزه‌های «خانواده»، «جمعیت» و «آسیب‌های اجتماعی»، توقع بیجا، غیر واقع‌بینانه، خوش‌خیالانه و خام‌اندیشانه‌ای نیست؟ رو تو اول دفع شر موش کن بعد از آن در جمع گندم کوش کن abarshagerd 🍁〰🍂 @Alachiigh
سورهکوثراومده_۲۰۲۲_۰۱_۲۲_۱۹_۰۷_۴۹_۲۵۸.mp3
5.44M
🌺🎉🎊🎈🎉🎊🌺 💐صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا(س)💐 بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه‌ی پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات 💞میلاد زهره زهرا، طاهره مطهره، کوثر رسول، حضرت زهرای بتول مبارک باد💞 مولودۍ‌تایم🎼 •|مژده‌که‌سوره‌ڪوثر‌اومده •|لیلة‌القدر‌پیمبر‌اومده..😍🎊 سیدرضا‌نریمانے🎙 🍁〰🍂 @Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺 بی تو هرگز 🌺 #قسمت2⃣1⃣ شلوغی ها به شدت به دانشگاه ها کشیده شده بود ... اونقدر اوضاع به هم ریخته
🌺بی تو هرگز 🌺 ⃣1⃣ با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو برد ... عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی ... قوی تر از محبتش نسبت به من بود .. توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ... سریع رفتم دنبال کارهای درسیم ... تنها شانسم این بود که درسم قبل از انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها تموم شد ... بلافاصله پیگیر کارهای طرحم شدم ... اون روزها کمبود نیروی پزشکی و پرستاری غوغا می کرد ... اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش... خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ ... - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ... صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن ... صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید ... - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته ... رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم… با چایی رفتم کنارش نشستم ... - راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن ... - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی ... و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم ... به روایت همسر و دختر شهید ➖ذڪـــر 1صـݪواٺ به نیت فرج فـراموش ݩشــود. 🍁〰🍂 @Alachiigh