آلاچیق 🏡
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺 ✿ قسمت6⃣3⃣ ایوب صبح به صبح بچه ها را #نوازش می کرد. آن قدر برایشان #شعر می خو
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺
✿ قسمت 7⃣3⃣
دیگر نه زور من به او می رسید نه محمدحسین تا نگذاریم از خانه بیرون برود.
چاره اش این بود که #بنیاد چند سرباز با آمبولانس بفرستد.
تلفنی جواب درست نمی دادند،رفتم بنیاد گفتند:
_"اگر سرباز می خواهید، از کلانتری محل بگیرید."
فریاد زدم:
_"کلانتری؟"
صدایم در راهرو پیچید.
+ "شوهر من #جنایتکار است؟ #دزدی کرده؟ به #ناموس مردم بد نگاه کرده؟ #قاچاقچی است؟ برای این #مملکت جنگیده، آن وقت من از #کلانتری سرباز ببرم؟ من که نمی خواهم دستگیرش کنند. میخواهم فقط از لباس سرباز ها #بترسد و قبول کند سوار آمبولانس شود. چون زورم نمی رسد. چون اگر جلویش را نگیرم، #کار دست خودش میدهد ، چون کسی به فکر #درمان او نیست"
بغض گلویم را گرفته بود.
چند روز بعد بنیاد خواسته من را قبول کرد... و ایوب را در بیمارستان بستری کرد.
ایوب که مرخص شد، برایم #هدیه خریده بود.
وقتی به حالت عادی برگشته بود،...
فهمیده بود که قبل از رفتنش چقدر توی کوچه داد و بیداد راه انداخته بود.
لبخند زد و گفت
_ "برایت تجربه شد. حواست باشد بعد از من خل نشوی و دوباره زن یکی مثل من بشوی. امثال من فقط دردسر هستیم. هیچ چیزی از ما به تو نمی رسد، نه پولی داریم، نه خانه ای، هیچی...."
کمی فکر کرد و خندید:
_"من می گویم زن یک حاجی بازاری پولدار شو."
خیره شدم توی چشم هایش که داشت از اشک پر می شد.
شوخی تلخی کرده بود.
هیچ کس را نمی توانستم به اندازه ی ایوب دوست داشته باشم.
فکرش را هم نمی کردم از این مرد جدا شوم.
با اخم گفتم:
_"برای چی این حرف ها را میزنی؟"
خندید:
_"خب چون #روزهای_آخرم هست شهلا، بیمه نامه ام توی کمد است. چند بار جایش را نشانت دادم.. دم دست بگذارش، لازمت می شود بعد من..."
+ بس کن دیگر ایوب
_ #بعدازمن مخارجتان سنگین است، کمک حالت می شود.
+ تو الان هجده سال است داری به من قول میدهی امروز میروم، فردا میروم، قبول کن دیگر ایوب، "تو نمی روی"
نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم.
سرش را تکان داد.
_"حالا تو هی به شوخی بگیر، ببین من کی بهت گفتم."
به روایت همسر شهید
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#رمان_واقعی
#زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
🍁〰🍂
@Alachiigh
🌸🍃﷽🍃🌸
سلام آقای خوشتیپ بامرام😍
سلام خانم خوشحجاب😍
اره باخودتم😡
ناراحت نشی😔
مگه میشه خوزستانیباشی 😱
وعضوکانالحرم آقاعلی بنمهزیار نباشی😭
عضوکانال حرم بشیدواز برنامه روزانه حرم باخبربشید...🤯🤩✌️💐
🍃🌸السلامعلیک یا علیبنمهزیاراهوازی🌸🍃
کانال حرم در ایتا👈👈👈
https://eitaa.com/joinchat/1388314726C16391bf484
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
کانال حرم در روبیکا👈👈👈
@mahzeyr1400
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به عشق امام زمانت عضو شو🌺
https://eitaa.com/joinchat/3675455662C91f8f4eed6
پشیمون نمیشی
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۳۸۲ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شهید حجت اسدی🌹
آخرین پیام صوتی شهید مدافعحرم حجت اسدی برای فرزندانش
📞👆👆👆
پدرم نیست ولی خاطرههایش باقیست
یادِ آن قلب پُر از مهر و صفایش باقیست
مرگ پایان کسی نیست که عاشق باشد
پدرم رفت ولی عشق و دعایش باقیست
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🚨همزمان که شعلههای نفت سوخته در عربستان را میبینید، یادی کنیم از این گندهگویی ۴ سال پیش بنسلمان...🙊
#روشنگری
#ثامن
#ایران_قوی
🍁〰🍂
@Alachiigh
💢اگر از افسردگی و غم و غصه و گریه رنج میبرید
شما را به خوندن پست جدید مهشید (همسر ابی ) راجع به خلیج فارس دعوت میکنم
✍️بیداری
🍁〰🍂
@Alachiigh
🇮🇷
📝 #صرفا_جهت_اطلاع | توافق با ایران بسیار نزدیک است
🍃🌹🍃
🔻 «جوسپ بوررل» مسئول سیاست خارجه اروپا گفت که توافق با ایران بسیار نزدیک است. در مورد موضوعات زیادی به توافق رسیدیم.
🔺 وی با تاکید بر اهمیت توافق با ایران گفت: «ترامپ با خروج از #برجام باعث مشکلات زیاد فعلی شد. توافق هستهای همه مشکلات منطقه را حل نخواهد کرد ولی اولین قدم برای حل مشکلات است».
#روشنگری | #ثامن | #مذاکرات_وین
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺 ✿ قسمت 7⃣3⃣ دیگر نه زور من به او می رسید نه محمدحسین تا نگذاریم از خانه بیرو
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺
✿ قسمت 8⃣3⃣
عاشق #طبیعت بود و چون قبل ازدواجمان #کوه_نورد بود، جاهای بکر و دست نخورده ای را می شناخت.
توی راه #کلیسای_جلفا بودیم.
ایوب تپه ای را نشان کرد و ماشین را از سر بالایی تند آن بالا برد.
بالای تپه پر بود از گل های ریز رنگی.
ایوب گفت:
_"حالا که اول بهار است، باید اردیبهشت بیایید، بببنید اینجا چه بهشتی می شود."
در ماشین را باز کردیم که عکس بگیریم.باد پیچید توی ماشین به زور پیاده شدیم و ژست گرفتیم.
ایوب دوربین را بین سنگ ها جا داد و دوید بینمان.
بالای تپه جان می داد برای چای دارچینی و سیب زمینی زغالی که ایوب استاد درست کردنشان بود.
ولی کم مانده بود باد ماشین را بلند کند.
رفتیم سمت کلیسای جلفا
هرچه به مرز نزدیک تر می شدیم، تعداد سرباز های بالای برجک ها و کنار سیم خاردارها بیشتر می شد.
ایوب از توی آیینه بچه ها را نگاه کرد، کنار هم روی صندلی عقب خوابشان برده بود.
گفت:
_"شهلا فکرش را بکن یک روز محمدحسین و محمدحسن هم #سرباز می شوند، میایند همچین جایی. بعد من و تو باید مدام به آن ها سر بزنیم و برایشان وسایل بیاوریم.
بچه ها را توی لباس خاکی تصور کردم. حواسم نبود چند لحظه است که ایوب ساکت شده، نگاهش کردم...
اشک از گوشه ی چشمانش چکید پایین نگاهم کرد:
_"نه شهلا...می دانم #تمام_این_زحمت_ها گردن خودت است...من آن وقت دیگر #نیستم."
آن روزها حال و روز خوشی نداشتیم...
خانم برادر ایوب تازه فوت کرده بود...
و محسن، خواهر زاده ام، داشت با #سرطان دست و پنجه نرم می کرد. فقط پنج سالش بود،
ایوب #طاقت زجر کشیدنش را نداشت. بعد از نماز هایش از خدا می خواست هر چه درد و رنج محسن است به او بدهد.
تنها آمدم تهران تا کنار #خواهرم باشم.
چند وقت بعد محسن از دنیا رفت.
ایوب گفت:
_"من هم تا #چهل_روز بیشتر پیش شما نیستم"
بعد از فوت محسن، ایوب برای روزنامه #مقاله_انتقادی نوشت، درباره کمبود امکانات دارویی و پزشکی اسمش را گذاشته بود:
👈"آقای وزیر.....محسن مرد...."👉
مقاله اش با #کلی_سانسور در روزنامه چاپ شد.
ایوب #عصبانی شد.
گفت دیگر برای این روزنامه مقاله نمی نویسد.
از تبریز تلفن کرد:
_"شهلا...حالم خیلی بد است، تب شدید دارم."
هول کردم:
_"دکتر رفتی؟"
_ آره، می گوید توی خونم عفونت است. می دانی درد پایم برای چی بود؟
گیج شدم، ارتباط تب و عفونت و درد پا را نمی فهمیدم.
_ آن #ترکش_کوچکی که از پایم رد شده بود، آلوده بوده، حالا جایش یک #تومور توی پایم درست شده...
گفت می خواهد همانجا به دکتر اجازه دهد تا غده را دربیاورد.
گفتم:
_"توی تبریز نه، بیا تهران."
با ناله گفت:
_"پدرم را درآورده، دیگر...طاقت... ندارم."
التماسش کردم:
_"همه برای دوا و دکتر می آیند تهران، آن وقت تو از تهران رفتی جای دیگر؟ تو را به خدا بیا تهران
به روایت هسمر شهید
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#رمان_واقعی
#زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 فاصله راست تا دروغ❗️
❌ شایعه: دستور رهبر به نظامیان برای سرکوب مردم!
🎥 در کلیپ فوق جعلی و تقطیعی بودن صوت منتسب به رهبرانقلاب مبنی بر سرکوب مردم توضیح داده شده است.
#سواد_رسانه
✅ تحلیل سیاسی
🍁〰🍂
@Alachiigh
✳️مناسبترين زمان خواب ١٠ شب الی ٦ صبح است
🔸كسانيكه عادت به خواب دير وقت دارند (بعد از ١٢ شب) حتي اگر تا ظهر خواب راحت و كافی ای داشته باشند به سرعت دچار :
🔸پيری زودرس
🔸چاقی
🔸و افسردگی می شوند
#خواب
#سلامت
✅#کانال_رسمی_سلامت_بمانید
🍁〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۳۸۳ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🍁〰🍂
@Alachiigh
🌹 شهید محمدرضا توسلی🌹
شـبی به خوابم آمد و جمله ای گفت:
ماکه شهید شدیم حساب و کتاب داریم
وای به حال شما!!!
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh
📍دروغ شاخدار/ناسا: ایران تا ۳۰ سال دیگر قابل سکونت نیست!!
1⃣ این خبر جعلی که به دروغ به ناسا منتسب شده برای نخستین بار توسط خبرگزاری معاند فارسی زبان فرانسوی fri بدون هیچ ذکر سندی منتشر کرده است
2⃣ اما ریشه ی خبر کجاست؟ ریشه ی این خبر به گزارشی از وبسایت ناسا بر میگردد که در آن از مناطقی نام برده شده که بر اثر گرمایش زمین تا سال ۲۰۵۰ بیشتر از سایر مناطق جهان ، درگیر رطوبت و دمای غیرقابل تحمل میشوند. به ادعای این گزارش یک منطقه بسیار جزئی از حاشیه خلیج فارس در جنوب ایران به خاطر مجاورت با دریا ممکن است #احتمالا آسیب پذیر باشد. در این گزارش نه نامی از ایران برده شده و نه حرفی از غیرقابل سکونت بودن و نه خبری از قطعیت است!!
3⃣ اما نویسنده این خبر جعلی کیست؟ نویسنده این خبرجعلی و تحریف شده که با هدف ایجاد جنگ ادراکی و روانی و حس ناامیدی در ایرانیان منتشر شده اکبر اعتمادی از اپوزیسيون بی سواد است که گاهی بر صندلی کارشناسی شبکه های ماهواره ای مثل من و تو تکیه زده و گاهی اظهارات و فحاشی های ضدایرانی او صدای دیگر اپوزیسیون در آورده است. اخیراً اعتمادی وطن فروش و ایران ستیز در میزگرد شبکه ماهواره ای منوتو در واکنش به دفاع جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس مدعی شد که ایران غلط کرده از خودش دفاع کرده !!
4⃣ مخاطب این دروغ های بزرگ و شاخدار در فضای مجازی چه کسانی هستند؟ به استثنای دوستان محترمی که با انتشار این ادعاها به دنبال کشف حقیقت هستند مخاطب اصلی این خزعبلات عموما کسانی هستند که در فضای مجازی نان شان را در روغن سوخته خودمحوری ملی میزنند و از بازنشر این ادعاها لذت میبرند. انتشار اخبارضدایرانی، لایک و نوشتن کامنت فحش برای جماعتی بسیار لذت بخش است!!؛ زیست بوم و خوراک این جماعت مبتلا به "مازوخیسم وطنی"، محیط و اخبار منفی، ناامید کننده و ضدوطنی است!/محمدصادق سلطانزاده بشرویه
#زودباور_نباشیم
✅ تحلیل سیاسی
🍁〰🍂
@Alachiigh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 غربگرایان به طعنه میپرسند: یمن که غذا ندارد چگونه خرج پهپاد میکند؟
🔹مساله غربگرایان در ایران فقط مسخشدگی ذهنی نیست. کمسوادی هم هست. فیلم فوق را ببینید تا بفهمید یمنیها چگونه با چند پهپاد که فقط $۲۵۰ خرج ساختش است یک سامانه چند میلیون دلاری پاترویت را حرام میکنند.
✅ تحلیل سیاسی
🍁〰🍂
@Alachiigh
🔴#فوری🚨 | هشدار حساب توئیتری منتسب سپاه پاسداران به شرکت کنندگان اجلاس ضد ایرانی نقب:
🔹 جمهوری اسلامی ایران هر اقدام خصمانه بر علیه منافع خود را با پاسخی کوبنده مواجه خواهد کرد.
🔹توصیه میشود قبل از هر اقدامی، متخاصمان برنامه ریزی لازم برای احداث پایتختهای جدید را ترتیب دهند.
#نقب
عموفیدل
🍁〰🍂
@Alachiigh
آلاچیق 🏡
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺 ✿ قسمت 8⃣3⃣ عاشق #طبیعت بود و چون قبل ازدواجمان #کوه_نورد بود، جاهای بکر و دس
🌺نیمہ ݐــنہان ماه 🌺
✿ قسمت 9⃣3⃣
درگیر مراسم محسن بودم و نمی توانستم بروم #تبریز..
التماس هم فایده نداشت، رفت اتاق عمل
بین عمل مسئول بیهوشی سهل انگاری کرد و به #عصب_پایش چند ساعت خون نرسید.
#تومور را خارج کردند، ولی عصب پایش مرد.
بعد از آن ایوب دیگر با #عصا راه می رفت.
پایی که #حس نداشت چند باری باعث شد سکندری بخورد و زمین بیفتد.
شنیده بودم وقتی عصب حسی عضوی از بین می رود، احساس آدم مثل خواب رفتگی است.
آن عضو گز گز می کند....
سنگینی می کند و آدم احساس سوزش می کند....
#اعصاب_ضعیف ایوب این یکی را نمی توانست تحمل کند
نیمه های شب بود، با صدای ایوب چشم باز کردم.
بالای سرم ایستاده بود.
پرسید:
_ "تبر را کجا گذاشته ای؟"
از جایم پریدم:
_ "تبر را میخواهی چه کار؟"
انگشتش را گذاشت روی بینی و آرام گفت:
_"هیسسسس...کاری ندارم....می خواهم پایم را قطع کنم. درد می کند، می سوزد. هم تو راحت می شوی هم من. این پا دیگر پا بشو نیست."
#حالش خوب نبود، #نباید #عصبانیش می کردم....
یادم آمد تبر در صندوق عقب ماشین است.
+ راست می گویی، ولی امشب دیر وقت است، فردا صبح زود می برمت #دکتر، برایت قطع کند.
سرش را تکان داد و از اتاق رفت بیرون، چند دقیقه بعد برگشت.
پایش را گذاشت لبه میز تحریر
چاقوی آشپزخانه را بالا برد و کوبید روی پایش
به روایت همسر شهید
⭐️برای خواݩدݩهرقسمٺاز رماݩ1صݪواٺ به نیت فرج اݪـزامیسٺ
#ادامه_دارد
#داستان_شب
#رمان_واقعی
#زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
🍁〰🍂
@Alachiigh
هدایت شده از آلاچیق 🏡
🌺🌺
پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر حسرت نداشته هایم را خوردم، شاکر داشته هایم نبودم
🌺🌺
#مثبت_اندیشی
#آرامش
🍁〰🍂
@Alachiigh
⭐️*بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ*
⭐️صفحه ۳۸۴ مصحف شریف
✨همراه تدبر و چند نکته
⭐️هدیه به امام زمان عجل الله فرجه الشریف❤️🙏
#کلام_نور
🍁〰🍂
@Alachiigh
🌹🌹🌹
در پیشواز شما
گل میکند نسیم
قد می کشد بهار ...مردان بی ادعا
⭐️شادی روح پاک همه شهدا صلوات
#به_یاد_شهدا
🍁〰🍂
@Alachiigh