eitaa logo
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
264 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
161 فایل
💕🕊 وخدایی ڪھ بشدݓ کافیسټ 💕🕊 خواستین تࢪڪ کنین برای فرج مولامون صلوات بفرست💕🕊 راه‌ارتباط‌ماوشما‌↯ @HeydarJon کلبه‌شروط‌ما↯ @Rahrovneeshg1401 بگوشیم↯ https://harfeto.timefriend.net/16636088185468
مشاهده در ایتا
دانلود
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
🌼🌸🪷🍂🍁 #رمان_درحوالی‌عشق😍 #قسمت_چهلم لباسموپوشیدم‌وچرخی‌دور خودم‌زدم‌ روسریمو‌مدل‌دارپوشیدم وچادرموب
🌼🌸🪷🍂🍁 😍 خونه‌سوگنداینابرعکس‌ما اپارتمانی‌بودطبقه‌سوم وقتی‌رسیدیم‌زنکشونوزدیم رضااسترس‌داشت!! مگرمرداهم‌استرسی میشوند؟! خندم‌گرف‌چه.سوال‌مخرفی باصدای‌داداش‌ریحانه‌بخودم اومدم _سلام‌خیلی‌خوش‌اومدین.بفرمایید خانواده‌ها.صحبت‌میکردن امانه‌درموردخواستگاری سرانجام‌انگارپدرسوگندخسته‌شده‌بود که‌گفت _خب‌رضاجان‌چیکارمیکنی _تویه‌شرکت‌هستیم‌فعلامرخصی اومدم وبازززززتوموضوع‌اقتصادقدم میزدن که‌مامان‌گفت _اگراجازه‌بدین‌سوگندجان بارضای‌من‌یکم.صحبت‌کنن ماهم‌ادامه‌بحثمونوبدیم _خواهش‌میکنم‌؛باباجان اقارضاروهمراهی‌کن‌ سوگنداروم‌ازجاش.بلندشد وی‌چشمی.زیرلب‌گفت کت‌رضاروتکون‌دادم که‌به‌طرفم‌برگشت‌وسرشو به‌معنی‌چی‌تکون‌داد _داداش‌خرابش‌نکنی‌این‌بپره کسی‌دیگ.زنت‌نمیشه _دعااکن دعاکن!! چشم‌دعامیکنم خدایااوکی‌بشه مامان‌سوگندروبه‌من‌گفت _خب‌مهناجان‌چه‌خبرخاله _سلامتی‌خااله _شمانمیخوای‌ازدواج.کنی وبه‌پسرش‌نگاهی‌کرد‌خندید بسم‌الله‌الرحمن.الرحیم اواااا‌چراهمچین‌میکنه _نه‌خاله‌هنوز‌خیلی‌زوده‌من هنوزمیخوام.درس‌بخونم _درسته‌عزیزم ولی‌خب‌فکرکنم‌بشه‌یه‌ دختربدیم.ویه‌دختربباریم لبخندالکی‌زدم باصدای‌درکه‌سوگندبازش‌کرد واومدتوهمه‌به‌طرف‌اونابرگشتن 🌼🌸🍂🍁