eitaa logo
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
264 دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
161 فایل
💕🕊 وخدایی ڪھ بشدݓ کافیسټ 💕🕊 خواستین تࢪڪ کنین برای فرج مولامون صلوات بفرست💕🕊 راه‌ارتباط‌ماوشما‌↯ @HeydarJon کلبه‌شروط‌ما↯ @Rahrovneeshg1401 بگوشیم↯ https://harfeto.timefriend.net/16636088185468
مشاهده در ایتا
دانلود
•••💕 مَن عاشقـے را ♥️•° از یاد گـرفتم همان لحظہ کہ گفت: صدبار اگر توبه شکستی بازآ🌸 ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎••••💕
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
🌼🌸🪷🍂🍁 #رمان_درحوالی‌عشق😍 #قسمت_سی‌_وششم توافکارخودم‌غرق‌بودم‌که دستی روشونم‌نشست. برگشتم‌لبخندی‌زدم
🌼🌸🪷🍂🍁 😍 باتعجب‌نگاش‌کردم _چی‌گفتی _دوست.ندارم‌حرفموتکرار کنما دستموزیرچونم‌گذاشتم‌وبا لبخندگفتم _نه‌جون‌من‌بگوچی‌گفتی _مهناااااا _خب‌کی‌هست‌این‌بدبدخت _سوگند بعدمکثی‌گفت.خانم _اوهوم‌اسم‌قشنگه‌ _وای‌چع‌خواهرخنگی دارم‌مننن _س‌سوگندما؟! سرشوتکون‌داد _مهناتوذهن‌داستان‌نسازیا ببین‌کاملااتفاقی‌عاشقش‌شدم خب‌چیزه.یعنی‌اون‌نمیدونه _بسم‌الله‌حیالطفااقاااا _باشه‌حالابنظرت‌چیکارکنم _صحبت‌میکنم‌باهاش سرشوتکون‌دادوبه‌زمین‌نکاه کردسریع.پتیزارواززیردستش کشیدم‌خواست‌پس‌بگیرع ولی‌دیرشده‌بود تندتندپیتزامومیخوردم رضافقط‌نوچ‌نوچ‌میکرد _چتههه؟! _تروخدااروم‌بخوریه‌وقت فکرمیکنن‌صدساله‌ هیچی نخوردی _بزارفکرکنن‌ همراه‌رضارفتیم‌خونه به‌مامان‌وباباسلام‌کردم ورفتم‌تو‌اتاقم‌برای‌ریحانه پیام‌فرستادم‌ ``سلام‌خوبی‌ریحان خونه‌ای
انلاین‌بودولی‌سین‌نکرد

لباسموعوض‌کردم‌وموهامو
بازودوباره‌بسته‌کردم
گوشیموبرداشتم
دیدم‌جواب‌داده
`
سلامم‌ممنونم‌توخوبی اره‌خونه‌ام‌چطور؟!`` سریع‌چادرموپوشیدم‌ورفتم پایین 🌼🌸🍂🍁
‌👑دࢪحــــــــوالی‌عشــــــــق👑
🌼🌸🪷🍂🍁 #رمان_درحوالی‌عشق😍 #قسمت_سی_وهفتم باتعجب‌نگاش‌کردم _چی‌گفتی _دوست.ندارم‌حرفموتکرار کنما دستمو
🌼🌸🪷🍂🍁 😍 _مامانی‌من‌یه‌دقیقه برم‌پیش‌ریحانه‌میام _باشه‌سریع.بیایی _چشمممم زنگ‌خونه‌ریحانه‌ایناروزدم دربازشدتندتندقدم برمیداشتم‌ریحانه‌ توچارچوپ‌دروردوی‌ایستاده بودودست‌تکون‌میداد سریع‌پریدم‌بغلش _شوهرکردی‌بی‌معرفت.شدیا حواست‌هس؟! لپموبوسید _من‌بی‌معرفتم‌به‌جون‌اقامون‌شب‌روز‌یادتم _اییی‌ایش‌مردشورخودتو اقاتوببرم _عهه‌مهنااا _ها _ابروداری‌کن‌شویمم‌خانه‌س _اواشنید _نههه‌بیاتوو رفتم‌داخل‌به‌خاله‌ایناسلام کردم‌ورفتیم‌تواتاق‌ریحانه نشستم‌روتختش‌وچادرمودراوردم _بیابشین‌ببینم‌تازه‌عرروس _چی‌خوشحالی نشستم‌کنارم‌سرموگذاشتم روزانوش _اوهوم‌ریحانه‌دارم‌ خواهرش‌شوهرمیشم _جااانم؟! _رضامون‌زن‌میخوادد _جداچ‌خوب‌کی‌هست؟! _سوگند _واوبهم‌میاانا _اوهوم‌هستی‌بریم‌نظرشو بپرسیم؟! _اوهُوم _وایی‌عاشقتمم _میدونم _سقفوبگیرنریزه خندیدوگوشیشواورد _دلم‌برای‌امیرتنگ‌شده‌؛ باهم‌حرف‌زدم‌خیلی‌لاغرشده انگارکارش‌سخته راستی‌عکس‌گلنازروبهت‌نوشن‌دادم _گلنازکی؟! _زن‌داداش‌اینده‌ما دهانم‌خشک‌شدلبخندی‌زدم _کوبیارببینم گوشیشوداددستم‌ _اینااین‌شال‌بنفشه نگاهی‌بهش‌انداختم خیلی‌نازبودکناربردارریحانه نشسته‌بودانگارخوشحال بودولی‌بردارش‌انکارناراحت بودشایدم‌من‌اینحوری‌میکردم _چه‌ناززع _اوهوم‌خیلی‌مهربون‌ومتشخصه مهناباوررت‌نمیشه‌چقدرامیر رودوست‌داره اینقدبامحبته‌مامان‌وبابام خیلی‌دوسش‌دارن‌ بغض‌داشتم‌ولی‌نمیدونم‌چرا! _اهان‌خیلی‌بهم‌میان خوشبخت‌بشن‌ان‌شالله _ان‌شاللههه‌عموگفته‌امیر عقدکنه‌بعدبیاد _چه‌خوب 🌼🌸🍂🍁
بسم‌رب‌الحسین🌻
•••🌻💕 میشودنیمه‌شبی‌گوشه‌بین‌الحرمین...💔😢 ••🌻💕
•••🌻💕 ‍🌻 شده‌اینقدرکم‌بیارى‌که‍‌بخداهم‌بگی تروخدا؟!💔 •••🌻💕
•••🌻💕 ‍🌻 چادرم‌زینت‌منه‍°😌 سنگینی‌موقع‌راه‌رفتنم🍑 •••💕🌻