استادمجاهدی.شب.شهادت.موسیبنجعفر.mp3
4.87M
🎧 سخنرانی شب شهادت حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام
#استادمجاهدی
#مدرسهمعارفعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
استاد.مجاهدی.شام.شهادت.موسیبنجعفر.ع.mp3
5.05M
🎧 سخنرانی شام شهادت حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام
#استادمجاهدی
#مدرسهمعارفعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
9.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 وهمیات، شالوده تمدن بشری!
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
احتیاجی که انسان به اجتماع دارد، آنها را مجبور کرده که این اعتبارات را و این معانی اعتباریه را جعل کند. بیع و شراء، تمام اینها را شما وقتی نگاه بکنید همهاش امور اعتباری است که اگر یک شخصی تنها میخواست زندگی کند، هیچ نیازی به آنها نداشت، نه به سلطان و نه به رئیسجمهور احتیاج داشت، نه به وزیر احتیاج داشت، همه اینها به احتیاج است خلاصه و همهاش هم امور وهمیّه است!
عالم مثال و عالم بعد از مرگ که اجتماعی نیست، همه این امور میرود کنار و به هیچ دردی نمیخورد، تا در عالم مُلک هستیم این امور زنده است و عالم روی شاخ همین امور اعتباری دارد میگردد، اما قبل از این عالم و بعد از این عالم که دیگر اجتماع نیست، این اعتباریات همه بساطش برچیده میشود.
📌 بخشی از جلسه اول شرح رساله الولایة مرحوم علامه طباطبایی رضواناللهعلیه؛ سال ۱۳۸۹
👁🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
7.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 رفع حجاب ظلمت و نور
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
«إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الانْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ حَتَّى تَخْرِقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِیرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِکَ»
برای اولیاء خدا در همین دنیا حجابهای ظلمانی و نورانی عالم طبیعت و عالم ملکوت برداشته شده، انقطاع پیدا کردهاند، بریده شدهاند از این عالم، و حتّی حجابهای نورانی؛ دیگر دنیا برای آنها با آخرت هیچ فرق ندارد.
👁🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸هم مسیر، هم مقصد
از ما خواسته شده که خودمان را به مُخْلصین نزدیک کنیم: «... إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ، سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ، إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»(صافات، ۱۵۸/۱۵۹/۱۶۰) مسیر رسیدن به اخلاص و مخلصین، صداقت است.
انسان باید سعی کند نگاه ناخالص نداشته باشد. مثلا اگر روی صفحه موبایل تصویر مستهجنی جلوی چشمش قرار گرفت، اگر وارد شود و تصاویر بعدی را ببیند، از خالص بودن بیرون رفته و نگاهش را آلوده کرده است؛ چون اهلبیت علیهمالسلام این حال را نداشتند.
یکی از دوستان میگفتند از مرحوم آقای جعفری(ره) پرسیدم چه کنیم که نگاهِ آلوده نداشته باشیم؟ ایشان فرمودند فقط باید اراده کنید! و ادامه دادند که خود بنده نگاهم به نامحرم نمیافتد! حالا این نگاه به نامحرم نیفتادن، مثل تلویزیونی است که پنج کانال دارد و دو تا از کانالها اصلا کار نمیکند؟ یا اینکه میبیند ولی نگاهْ متفاوت است، نگاهْ نگاهِ توحیدی است، نگاهْ نگاهِ آلودهای نیست، نگاهْ نگاهِ عبرتآموزی است؛ نه اینکه نمیبیند.
خدا رحمت کند مرحوم آقای جعفری تهرانی(ره) را که همینجا درس اخلاق داشتند، از دوستان مرحوم آقای سعادتپرور(ره) بودند؛ ایشان در بیمارستان بستری بودند، پرستاری ایشان را دیدند گفتند چشمان شما چقدر زیباست! گویا چشمان ایشان زیبایی ظاهری هم داشت. ایشان فرمودند به خاطر اینکه من به نامحرم نگاه نمیکنم.
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «أوّلُ النَّظرَةِ لكَ...» نگاه اول اتفاق افتاده، و برای تو رقم خورده، «و الثّانِيَةُ علَيكَ و لا لَكَ...» نگاه دوم و نگاهی که ادامه میدهی یا نگاه لحظهای را نگه میداری، «و الثّالِثَةُ فيها الهَلاكُ» نگاه سوم هلاکت تو را رقم میزند.
مرحوم آقای سعادتپرور برای اینکه شاگردی را بپذیرند، میفرمودند بروید از اول تکلیف مراجعه کنید، و ببینید چه کوتاهیهایی داشتید، چه ظلمهایی کردید، چه حقوقی از خداوند و مردم بر گردنتان هست؛ وإلا تشبیهشون این بود که مانند نارنجکی که در مسیر کاشتید، ممکن است بعد از سالها عمل کند و منفجر شود، و شما را ساقط کند. در مراتب بالاتر، مراجعه به نگاهها و کلماتِ آلوده، محاسبه را خیلی سخت میکرد.
اگر مراجعه کنیم به استغفارهایمان که اهلبیت علیهمالسلام فرمودند «وَ عَزَائِمَ مَغْفِرَتِکَ»، استغفار عمیق و محکم، میبینیم توبههایمان حقیقی و واقعی نیست.
لذا صداقت هم راه بسوی اخلاص هست، و هم نتیجهی آن است. ظهور اخلاص در زندگی این است که فرد صادق میشود؛ صادقالوعد، صادقالقول، صادقالقدم، صادقالرأی، صادقالقلم.
این شعر حافظ که دانشمند آلمانی گوته را تحت تأثیر قرار داد، به همین موضوع اشاره دارد که:
حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق
بدرقهی رهت شود همت شحنهی نجف
اگر صادقانه پشت سر آنها بروی، نه اینکه به دنبال امیال نفسانی خودت باشی، یا حتی به دنبال کسب کمال باشی؛ نه، بلکه فقط بندگی ایشان را بکن، «فَإنّی لَکُم مطیع مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ...» بندگی شما، بندگی خداست. خود اهلبیت علیهمالسلام فرمودند که «اَلنَّاسُ عَبِيدٌ لَنَا فِي اَلطَّاعَةِ» ما راه طاعت و بندگی خدا را به شما یاد میدهیم.
خواجه حافظ تعبیر شیرین دیگری دارد که میفرماید:
به صدق کوش، که خورشید زایَد از نَفَسَت
که از دروغ سیهروی گشت صبحِ نخست
صبح کاذب که یک فروغی نشان میدهد و روشنایی دارد، بعدش بر او تاریکی عارض میشود، و صبح صادق است که پس از آن خورشید طلوع میکند؛ صبح نخست چون صادق نبود، سیهروی شد و بعد از آن تاریکی آمد. صداقت مسیر تحصیل اخلاص است.
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔸هم مسیر، هم مقصد از ما خواسته شده که خودمان را به مُخْلصین نزدیک کنیم: «... إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُو
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚡️ چهره نامحرمی را ندیدهام!
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
حیات طیّبه مال کسانی است که «أخلَصَ للّه عبادته، و لم یَشغَل قلبُهُ بما تَراهُ عیناه»
بعضیها میگویند نمیشود، چطور نمیشود؟! باور نمیکنید من هنوز چهرهی هیچ زنی را ندیدهام! گاهی هم پیادهروی زیاد دارم، انسان وقتی که سرش پایین است و میفهمد خانم دارد میآید، چهرهاش را دیگر چرا نگاه میکند؟!
👁🗨 برای مشاهده جلسات مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸فرج شخصی
آن نگاه عالی که اهلبیت عصمت و طهارت به ما آموختند، این است که آنچه زمینهی حقیقی ظهور حضرت ولیعصر(عج) را فراهم میکند؛ اصلاحِ نفس است. در روایت آمده است: «...أَمَا إِنِّي لَوْ أَدْرَكْتُ ذَلِكَ لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ»(امام باقر-ع- الغيبة للنعمانی، ج۱، ص۲۷۳) گر چه هر کسی خالصانه عمل کند، مأجور هست؛ اما حضرت میفرماید من به دنبال اصلاح و مهیا کردن خودم برای امام زمان(عج) هستم، که قابلیتی از خودم را به فعلیت برسانم که جزء ۳۱۳ نفر از یاران حضرت باشم.
این امر، آمادگی و معرفت و تسلیم نسبت به امامت را میطلبد؛ چرا که در روایت آمده است: «...فَلاَ يَثْبُتُ عَلَيْهِ إِلاَّ مَنْ قَوِيَ يَقِينُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ يَجِدْ فِي نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَيْنَا وَ سَلَّمَ لَنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ»(امام سجاد-ع- کمالالدين و تمامالنعمة، ج۱، ص۳۲۳) همه تنزل مرتبه و ریزش پیدا میکنند و بر امام زمان(عج) ثابت نمیمانند، مگر کسی که قوّت یقین، و صحت معرفت داشته باشد، و در دلش گرفت و گيرى نباشد از آنچه ما حكم ميكنيم، و تسليم ما اهلبيت(ع) باشد.
برای هر انسان، زمینهی فرج شخصی فراهم است. کسی که به ظهور شخصی میرسد، به این حقیقت راه میبرد که دنیا بیاعتبار و بیارزش است، و میداند که حتی اگر انگیزه مادی داشته باشد؛ با دعا به آن میرسد. با عبادت به طمأنینه و آرامش میرسد و ظواهر امر برایش روشن میشود. هر آنچه در وصف دوران ظهور و تجلی حقایق، از امنیت، وسعت روزی، و از بین رفتن زمینههای گناه گفتهاند؛ برای هر شخصی بطور خاص مهیاست. اینکه حضرت میفرماید: «لاَسْتَبْقَيْتُ نَفْسِي لِصَاحِبِ هَذَا اَلْأَمْرِ» برای این است که ایشان میداند، ظهور عمومی حضرت ولیعصر(عج) از ظهورات شخصی شکل میگیرد؛ از بلوغ و کمال آن ۳۱۳ نفر محقق میشود. هر کس میخواهد به دوران ظهور برسد و ایام فرج را درک کند؛ باید نسبت به حقایقی که آن زمان تجلی میکند، معرفت پیدا کند و همین الان خودش را برای آن حقایق مهیا کند. اگر الان بیش از هزار و صد و پنجاه سال از غیبت حضرت میگذرد، و هنوز فرج ایشان محقق نشده است؛ برای این است که هنوز یاران حضرت به تعداد آن ۳۱۳ نفر که به مرتبه فعلیت و فرج حقیقی شخصی رسیده باشند، جمع نشدهاند!
هر کسی که بتواند خودش را به این مرتبه برساند، بزرگترین قدم را برداشته است؛ یعنی درک زمان ظهور، و رساندن خودش به حقیقتِ آن زمان! و این هم نمیشود، مگر اینکه به همان اندازه که درک نسبت به زمان ظهور دارد؛ باید بغض نسبت به زمان غیبت داشته باشد! نشانهی چشیدنِ طعم ایام ظهور، بغض و تلخکامی نسبت به ایام غیبت امام زمان(عج) است. هر کس میخواهد بداند که آیا شیرینی ایام ظهور را میچشد، از درکش نسبت به آلودگی ایام غیبت، و چشیدن تلخی این دوران میتوان فهمید! اگر کسی همه چیز دوران غیبت، برایش عادی است؛ ایام ظهور را هم درک نخواهد کرد.
معرفت نسبت به امام علیهالسلام به این است که این حقیقت را درک کند که وقتی امام در حبس است، عالم در قبض است؛ امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: «... لَيَعْطِفَنَّ عَلَيْكُمْ هَؤُلاَءِ عَطْفَ اَلضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا»(بحارالأنوار، ج۲۴، ص۱۷۱) همانطور که شترِ مادر فقط میخواهد به فرزندش شیر بدهد؛ گویا این عالم هم میخواهد دارایی و برکاتش را به امام علیهالسلام عرضه کند. این نابسامانیهایی که در مجامع جهانی، اسلامی، شیعی و کشور خودمان هست؛ در نگاه کلی تا زمانی که زمام امور را به کسی که مدیریت حقیقی عالم به دست اوست، نسپاریم؛ مشکل حل نمیشود.
نگاه افراد باید به تلخی و آشفتگی زمان غیبت حقیقی باشد، و چشم براه باشد، و دعای «اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ فِي دَوْلَةٍ كَرِيمَةٍ...» را حقیقتا از دل بر زبان جاری کند. مرحوم آقای بهجت میفرمودند ما فکر میکردیم، دعا کردن آسان است؛ ولی اینطور نیست. چون دعا کردن نیاز به پشتوانه معرفتی و اعتقادی دارد؛ و فقط لقلقهی زبانی نیست. استجابت دعا، با تکیه بر اضطرار است؛ اگر درک اضطرار نباشد، استجابت به تأخیر میافتد.
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
🔶 تعقلِ مناجات (۱)
حقیقتِ «مناجات»، ظهورِ قدرت و ظرفیت بیانتهای انسان در مقابل عادیترین، ابتدائیترین و روزمرهترین وقایع زندگی است. وقتی انسان در مقابل زندگی روزمره به ابتذال و سختی میافتد و دیگر برای خود راه و چارهای نمیبیند و احساس زبونی و فلاکت میکند، توجه او به قدرت لایزال میتواند حقیقت مناجات را برای او عیان نماید.
در این حالت انسان در یک تناقض سخت گرفتار میشود. از یک سو در اثر نیازهای ارضا نشده و مشکلاتی که او را فرا گرفته و زندگی روزمرهای که برای او هیج رضایت و خشنودی ندارد، به جایی میرسد که گویی کارد به استخوانش رسیده و راهی پیش پای او نیست؛ و از سوی دیگر ظرفیت بیانتهای انسانی او میل تسلیم شدن در مقابل این گرداب را ندارد. گردابی که سراسر نیاز است و ناتوانی و ناچاریِ انسانی گرفتار، که غرورِ مثبتِ انسانی او -برآمده از ظرفیت بینهایتش- هرگز اجازه تسلیم نمیدهد.
تفاوتی ندارد که این نیازها از کدام منبع و با کدام محتوا و هویت باشند: آسمانی یا زمینی، مادی یا معنوی، حق یا ناحق، عاطفی یا غریزی، شخصی یا اجتماعی، فردی یا جمعی و هر چیز دیگری مانند آن. هر زمان که قدرت تحمل انسان به انتها برسد، این تناقض آشکار میگردد و درست همان نقطهایست که انسان میتواند لحظهای به قدرت بینهایت خود توجه کند؛ هرچند هرگز برای او شادی و خشنودی به ارمغان نیاورد.
به عبارت دیگر «احساسِ قدرت و غلبهی وجودی»، «لایههای درونیِ عمیقی» را به او هدیه میدهد، اما هرگز به معنی «خشنودی برآمده از حل مشکل و ارضای ظاهری» نخواهد بود. ضمن اینکه وقتی خشنودی حاصل شود، پس از مدتی مناجات قطع خواهد شد؛ مگر برای آنان که جانشینی درونی برای آن بیابند.
«حقیقتِ مناجات» که همین «ظهور قدرت و ظرفیت بیانتهای انسان» است، برای همه انسانها رخ میدهد و تفاوتی میان انسان دیندار و بیدین نیست. چنین حالتی برآمده از وضعیت درونی انسان است؛ و هر انسانی که در چنین تناقضی گرفتار شود، مناجات به این معنا در او ظهور میکند. تنها تفاوت در خودآگاه بودن این وضعیت و توجه به آن است.
وقتی که مشکلی -درونی یا بیرونی- وجود ندارد، چگونه انسان میتواند به قدرت بیانتهای خود و آن حقیقت و اقتداری که از این طریق به آن متصل میشود، توجه کند؟ هرچه که این آرامش و سکون ناشی از نعمتهای مادی و معنوی بیشتر باشد، اتصال به خویشتن سختتر خواهد بود.
«انسانهای برتر» چنین اتصالی را از طریق درکِ احتیاج حقیقی خود که تماماً درونی است، برقرار میکنند؛ اما انسانهای متوسط –همچون ما- با رسیدن به نعمتهای مادی یا معنوی، آرامش و اطمینان و خشنودی ناشی از آن را همچون پیلهای به دور خود میتَنَنَد، طوری که دنیایشان به همان محدود شده و گویی دیگر خبری از بیرون پیله نیست. این خشنودی، اطمینان و آرامش ناشی از بیخبری و بیدردی، غیر از آرامش کسی است که از شدت بزرگیِ ظرفیت و توانِ روحی و درکِ انسانی، به جایی رسیده که هیچ مشکل درونی و بیرونی او را محزون و نگران نمیکند.
نعمتهای معنوی در اسیر کردن انسان و گرفتار کردن او در «پیلهی غرور، پیروزی و کامورزی» قویتر و خطرناکتر هستند. هرچه که انسان کام بیشتری از نعمت معنوی و روحی به دست آورده باشد، بیشتر در معرض این است که همچون شیطان، مغرور و متکی به «ذات آتشین و عبادت دیرین خود»، حقیقتِ خاکیِ انسانی را دست کم بگیرد و خود را از آن بینیاز بداند.
نگریستن به اسوههای اخلاقی و ارکان انسانی عالم در عین فواید بسیار، همیشه این خطر را دارد که به پوستهی ظاهری توجه کنیم و از حقیقت آنها غافل شویم. حقیقتِ انسانهای برتر در «نیاز و احتیاج درونی» است که درون آنان نهادینه میشود و هرگز به انتها نمیرسد؛ و هرگز خود را بینیاز از این نمیبینند که باید قدمی در درون و بیرون بردارند و لاک خود را بشکنند و هرچه که این لاک قیمتیتر و طلاییتر است، باعث نمیشود که احتیاج درونی آنان به انتها برسد.
ادامه دارد ...
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 تعقلِ مناجات (۱) حقیقتِ «مناجات»، ظهورِ قدرت و ظرفیت بیانتهای انسان در مقابل عادیترین، ابتدائ
🔶 تعقلِ مناجات (۲)
آنچه از مناجاتهای لفظی و ظاهری در مکاتب و زبانهای گوناگون وجود دارد، شکل و فرمی برای حقیقتِ مناجات است. حقیقتِ مناجات، واقعیت و رویدادی درونی است و لفظ، تنها نمودی برای آن است. در واقع مناجات ظاهری میتواند قالب و کلیشهای ارزشمند برای این رویداد باشد؛ و استفاده نادرست از لفظ مانع بزرگی خواهد شد.
حقیقتِ مناجات عبارت است از همان سیر و زندگیِ حقیقیِ انسانی که توجه و احیای این سیر، زندگی واقعی ما را امکانپذیر میکند؛ و خیلی بعید است کسی با توجه به آن نتواند زندگی خود را سامان دهد. ساماندهی زندگی به معنی حل مشکلات نیست! بلکه به این معنی است که فرد در خط سیری قرار میگیرد که پیوسته «توان و اقتدار روحی و اتکای به نفس» در او قویتر از «مشکلات» شده، و اگرچه «رنج و سختی»اش کمتر نمیشود، اما «میزان غلبهی روحی و موفقیتهای انسانی»اش به مراتب بیشتر خواهد شد.
اگرچه «رویداد مناجات» مختص انسان خاصی (با هر مرام و مذهب) نیست، اما خودآگاه کردن آن و استفاده صحیح و هدر ندادن آن شرط اصلی است. چه بسیار از افرادی که تناقضهای روحی، به عنوان مقدمهی مناجات در آنها رخ داده (در بخش اول توضیح داده شد)، اما نه تنها برای آنها ثمرهای ندارد بلکه باعث عذاب روحی و روانی، و زمینگیر شدن میشود.
مهمترین شرطِ مفید بودن این «تناقضِ مقدّس»، استفادهی «درست، متعادل و خودآگاه» از آن است. لازم است که انسان نگاهی درست و متعادل به فضای زندگی خود، اجتماع، جهان و کائنات داشته و این نگاه به اندازهی کافی مثبت و دربردارنده انگیزههای لازم باشد. معنی این کلام این نیست که نواقص بیرونی، عیبِ انسانها و جرم و خیانت آنها را نبیند؛ بلکه با تمام این توجهات، در نهایت باید انگیزهای برای زندگی و مثبت دیدن آن وجود داشته باشد، تا این نیروی درونی به حرکت درآمده، «رویدادِ مناجات» و «توجه به قدرت خویشتن» و «رها شدن آن» واقعیت یابد. در غیر این صورت تنها چیزی که برای انسان باقی میماند، زجر و مشقت است؛ و در نتیجهی آن، انحرافات روحی همچون «میل به خودکشی» و غیر آن است.
کسی که در این تناقض قرار میگیرد، باید تمام تلاش خود را برای تغییر زندگی و تعالی آن به کار ببرد، و هرگز نباید ادامهی این تناقض و ثمر داشتن آن را بهانهای برای تغییر ندادن جهان خود قرار دهد. «تناقضِ مقدس» برای انسانی است که با تمام قدرت برای تغییر خویشتن و جهان اقدام میکند، و موفقیتها یا شکستهای پی در پی به دست میآورد، اما هرگز به خواسته خود نمیرسد و آنچه که به دست آورده از خواستهاش کمتر است. کسی که تلاشی انجام نمیدهد و پیوسته از شرایط خود ناله میکند، نمیتواند به این مرحله دست یابد.
اگر انسان برای مشکلات خود به دنبال مقصر بیرونی باشد -حتی اگر این تقصیر درست باشد- نمیتواند به خویشتنِ خود و ظرفیتِ بینهایتِ آن رجوع کند؛ و شرط «رهایی خود و استعدادهایش» و قرار گرفتن در خط سیر «بهتر شدن مداوم زندگی»، اتکای به خود است. سختترین مرحله زمانی است که انسان به مقصرینی توجه میکند که واقعا مقصر در این شرایط هستند. در این حالت کنده شدن نگاه انسان و توجه به نفس به مراتب سختتر است.
هر آنچه ذکر شد، نمونههایی از شرایط درست استفاده کردن از «مناجات همیشگی انسان» و «تناقضِ مقدّس زندگی» است. همان گونه که گفته شد هرگز اینها مختص انسان خاص –دیندار و بیدین- نیست. همچنین شرایط استفاده از آن همگانی است، و اکثر افراد رنج و مشقت این «تناقضِ مقدّس» را تحمل نموده، و ثمرات آن را با انحرافاتی از این دست از بین میبرند. هر انسانی میتواند با توجه به این وضعیت درونی، مشکلات و موانعی که او را از زندگی انسانی و سیر رشد باز داشته است شناسایی کند.
«مناجاتِ درونی» چون ترازویی است که موانع و گرفتاری انسان را نشان میدهد، و معلمی است که راهِ غلبه بر زندگی مادی و معنوی را به او میآموزد.
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | بله |آپارات
9.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔆 بندگان ذخیره خدا
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
خداوند یک بندگانی خاصّ خودش دارد، اینها اولیاء انبیاء و اوصیاء انبیاء هستند که اینها را ذخیره کرده مَا بَرَحَ دائماً نَاجاهُم فیِ فِکرِهِم که خدا با آنها مناجات میکند در فکر و اندیشه آنها وَ کَلَّمَهُم فیِ ذات عُقولِهِم در حقیقت دلهای آنها تکلیم میکند با آنها همسخن است فَاستَصبَحوُا پس چراغ هدایت و فلاح و رستگاری را روشن میکنند بِنوُرِ یَقظَةٍ به آن نور معرفت اینها به سبب نور یقظه و معرفتی که خدا به ایشان داده، چراغ هدایت و فلاح و رستگاری را در گوشها و چشمها و دلها روشن میکنند؛ اینها هم بندگان خاصّ الهی هستند که انبیاء و اوصیاء ایشاناند.
👁 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ باید انسان بود!
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
«وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (بقره/۲۲۳)
خداوند حیوان نمیخواهد، درنده و گزنده زیاد دارد؛ انسان میخواهد، انسانی که موحّد باشد، و به کمالات عالی برسد. بشارت بده مؤمنین را که روزی در محکمه الهی همه حاضر میشویم و پردهها از روی حجاب فطرتها برداشته میشود، و جز حق نمیبینیم.
👁 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
محمدحسین قدوسی - پس کجاست؟.mp3
1.56M
🎧 پس کجاست؟!
«خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ ۚ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ» (انبیاء-۳۷)
👤 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
#مخاطبهباقرآن
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات