فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ باید انسان بود!
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
«وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» (بقره-۲۲۳)
خدا حیوان نمیخواهد، درنده و گزنده زیاد دارد؛ انسان میخواهد، موحّد باشد، به کمالات عالی برسد.
«وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» نه «عَلیَ أَنْفُسِكُمْ»... «وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ» یک روزی در محکمه الهی همه حاضر میشویم و پردهها از روی حجاب فطرتها برداشته میشود، جز حق نمیبینیم!
👁🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
🔶 مقدماتِ عمل (۱)
انسان موظف است بعد از شناخت و کامل کردن درک خود نسبت به خویشتن، جهان و اهدافی که به آن علاقه دارد، برای خود «مسیر و برنامه عملی تدوین» نموده و پیوسته با «مراقبه و محاسبه» زندگی و استعدادهای خود را بارور نماید. برنامه انسان باید با نگاه کلان به خویشتن و تمامی مشخصات خاص انسان باشد. برنامههایی که این نگاه کلان در آن لحاظ نشده باشد، تبدیل به عملهای مقطعی و پر شوری میشوند که قبل از رسیدن به نتیجه، ترک شده یا رها میگردند.
انسان باید قادر باشد نگاههای موردی و مقطعی به خود را تبدیل به نگاه کلان و درازمدت کرده و آن را به نتیجه برساند. بسیاری از تشتتها و اضطرابات افرادی که به دنبال اهداف انسانی و تغییر خویشتن هستند، به دلیل همین مشکل است که بخاطر آن نه تنها به نتیجه دلخواه خود نمیرسند، بلکه اکثر نیرو و توان آنان به هدر میرود.
«مقایسهها و الگو گرفتنهای کور، رقابتهای بدون شناخت و تبعیتهای احساسی» بدترین رهزن شناخت انسان از خویشتن است. فضای جامعه ما آکنده از این نوع رهزنان است. مشاورینی که به وضعیت فرد توجه نمیکنند؛ نظریههایی که شناختی از اوضاع بومی ما ندارند؛ الگوگیریهایی که نوع خاصی از زندگی را تحمیل میکنند؛ تبلیغات رسمی با جهتگیریهای خاص؛ رواج الگوهای عرفانی و اُسوههای مشهور بدون امکان تفکر و تأمل؛ همه و همه باعث چنان اغتشاشاتی در «نسل جوان و مستعد و افروخته» ما شده که شاید در تاریخ بیسابقه باشد.
تنوع و تفاوتهای مقتضیات و لوازم زندگی صحیح برای انسانها آنقدر زیاد است که هیچ نوع اشتراکی نمیتوان در این مورد ذکر نمود و هر ادعایی در این مورد -که بسیار هم ادعا شده- ناشی از عدم درک «خاصیت بیانتهایی انسان» است. آرامشی که برای گروهی بهترین لازمه زندگی است، برای گروهی دیگر همچون سم، کشنده و خطرناک است. روشن بودن و شفافیتی که برای بسیاری ضروری است، برای برخی همچون زندانی ناامیدکننده است.
یکی برای آزادی عمل تمام امتیازات را میدهد و دیگری با تمام وجود به دنبال دستوراتی است که اختیار خود را به آن بسپارد. عدهای عقل و اندیشه را بهترین میدان زندگی میشمارند و عدهای دیگر به آن نزدیک نمیشوند و آن را مُخل زندگی خود میدانند. بسیاری از انسانها برای داشتن یک زندگی موفق، تمام تلاش خود را بسوی راهی عاری از سقوطهای خطرناک و شکستهای سخت معطوف میکنند و برای اندکی از مردمان، زندگی به غیر از پرتابهای بلند و سقوط آزاد مفهومی ندارد. برای عدهای زندگی باید با تضمینهای کافی و بیمههای بنیادین و اطمینان همراه باشد اما عدهای دیگر، زندگی را چون قماری میدانند که اساس آن بر لذت و وحشت و ناکامی ناشی از قمارهای پیدرپی است!
اینها واقعیت و هویت انسانهاست. فراموشی آن و تبعیت و تسلیم بر هویت ارائه شده توسط یک نظریه و اندیشه سنتی یا مدرن، نه تنها راهگشا و مفید نیست، بلکه باید آن را «جنایت بر علیه خویشتن» دانست. جنایتی که بسیاری از انسانها در حال ارتکاب آن هستند.
اولین مقدمه برای برنامه عملی انسان، «شناخت هویت خویشتن» و «بنیاد اصلی» است که هویت انسان را سامان داده و بر آن استوار است. در واقع هویت انسان جواب این سؤالهاست: «من کیستم و چه میخواهم؟»؛ «جایگاه من در این جهان چیست؟»؛ «به کجا میروم؟؛ و «بنیان شخصیت و جهانبینی من چه منتظمی را تشکیل میدهد؟»
این هویت کلان تبدیل به یک موقعیت کلی میشود، و همچون «نقشه» و راهنمائی است که انسان در آن «خط سیر زندگی» خود را میشناسد و میداند که «از چه نقطهای باید آغاز کند؟ منزلهای بین راه چیستند؟ به کجا میرود؛ و خط سیر او چیست؟» از همه مهمتر این که: «اکنون در کجای این مسیر قرار دارد؟»
ادامه دارد ...
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 مقدماتِ عمل (۱) انسان موظف است بعد از شناخت و کامل کردن درک خود نسبت به خویشتن، جهان و اهدافی که
🔶 مقدماتِ عمل (۲)
بعد از درک و ترسیم نقشه و خط سیر زندگی، و شناخت نوع تعادل و استقرار آن، بلافاصله ما میتوانیم متوجه یک عامل بنیادین شویم که «آسیبزا ترین عاملِ» بر هم زدن این تعادل است. طبیعی است که ماهیت این «عامل» نیز با نوع زیست و هویت انسانی و تعادل آن تغییر میکند. چنین عاملی غیر از موانع و مشکلات عادی و حتی با عمق متوسط است.
عموماً در انسان عاملی وجود دارد که «طولانیترین و رسوبیترین عامل انقباض روحی و عدم تعادل در سیر» است؛ چه بسا «زخمی مزمن» و آسیبی که در سختترین لایههای وجود انسان رسوب کرده است. در عین حال نیز قابل درمان و تغییر، و نه تنها مفید و ضروری است، بلکه هزینه اصلاح به تناسب منافع آن آنقدر اندک است که هیچ انسان عاقلی در ضرورت درمان تردید نمیکند. درک و شناخت این عامل بنیادین، یکی از ضروریترین برنامههایی است که بر اساس مهندسی انسانی و درمان وجودی استوار است و شاید بدون شناخت و درمان آن، چنین برنامهای بیارزش باشد.
قابل ذکر است که این عامل بنیادین در مراحل مختلف زندگی انسان میتواند نمودهای گوناگونی داشته باشد و بصورت عوامل مختلف و گاه متضاد خود را نشان بدهد. همانطور که گاه این عامل عمیقتر از آن است که انسان بتواند به راحتی از آن اطلاع پیدا کند و بدون یک برنامه زماندار نمیتوان به آن دسترسی پیدا کرد. در این موارد -که نمونههای آن اندک نیست- همان بخش و نمودی که در این مقطع قابل اطلاع و دسترسی است، باید ملاک عمل و برنامه عملی انسان قرار گیرد.
پس از این مقدمات، سه گروه از وظایف انسان قابل تشخیص است و سه بستر اصلی زندگی را تشکیل میدهد:
اول- وظایفی که انسان برای ادامه حیات و تأمین لوازم آن نیاز دارد؛
دوم- وظایف او به عنوان یک انسان در مقابل دیگران، جامعه، خانواده و تمامی کائنات؛
سوم- وظایف او در مقابل خویشتن و ضرورتهای وجودی و نیازهای بنیادین و ذاتی او.
این سه بخش که از مقدمات قبلی نتیجهگیری و منظم میشوند، بسترهای اصلی و اساسی زندگی زمانی و روزمره انسان را تعین میکنند. بر این بسترهاست که «مراقبه و محاسبه» میتواند به بهترین شکلی صورت بگیرد و در همین راستاست که انسان موفقیت و شکست خود را ارزیابی کرده، سیر زیستی خود را بازبینی و برای آینده برنامه بهتری میریزد.
برای کسانی که قصد تغییرات بنیادین زیستی -مادی یا معنوی- دارند و با مهندسی انسانی و برنامههای وجودی به این سمت حرکت میکنند، وظایف نوع سوم محور و مرجع این تغییرات خواهد بود. برخلاف دو گروه دیگر از وظایف، این گروه با مقدار زمان خود شناخته نمیشود و کمیت آن مهم نیست. مهم در اینجا کیفیت آن است که با «نظم، تمرکز و استمرار» شناخته میشود، همچنین «حُسن انتخاب همراهان» و گزینشهای حساب شده و درست. هرچه که انسان اهداف بلندتری در این راستا داشته باشد، ضرورت این بخش بیشتر است اما هیچ انسانی در زمان حاضر از بخشی از این وظایف بینیاز نیست و این نیاز هیچ ربطی به عقیده و آرمان فرد و یا کفر و ایمان ندارد.
موانع خاص و روشنی که ما را از انجام وظایف باز میدارد، باید به صورت اختصاصی و روشن مورد توجه قرار بگیرد؛ به صورتی که بتوان مراقبه خاص و ویژهای در مورد آن داشت. این موانع میتواند درونی و یا بیرونی باشد و گاه آنقدر مهم و حیاتی است که کنارهگیری و مبارزه با آن ممکن است نیاز به فداکاری یا اراده خاص و قوی داشته باشد.
به طور طبیعی و در وضعیت انسانهای متوسط، افراد برای شروع در عمل و برنامه عملی نیازمند یک برنامه زمانی حساب شده هستند که زمان آن بین چهل روز تا دو سال طول میکشد؛ چنان که حافظ در این ابیات میگوید:
سحرگه رهروی در سرزمینی/ همی گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف/ که در شیشه بماند اربعینی
این برنامه زمانی آنان را از رکود و خستگی و ماندگی دورانهای گذشته خارج کرده و آماده میکند تا پس از آن زندگی جدیدی را آغاز کنند که با گذشته متفاوت است. اندک افرادی یافت میشوند که نیازمند برنامههای کوتاهتری هستند که مدت آن چند روز و حتی چند ساعت بیشتر نمیتواند باشد. اندک انسانهایی یافت میشوند که پروژههای آغازین آنها بسیار بیش از اینهاست و سالهای مدیدی ادامه دارد؛ و گاه نادر مردمانی هم هستند که تمامی عمر در سوز و گدازند و پروژه آغازین آنان مرزی با آخرین ندارد: گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید…
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ شهود آخرت در دنیا
آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
اکثر مطالبی که در مورد آخرت ذکر شده: «يوْمَ هُمْ بَارِزُونَ»؛ «لَا يخْفَى عَلَىالـلَّهِ مِنْهُمْ شَيءٌ»؛ «لِمَنِالْمُلْكُ الْيوْمَ لـِلَّهِ الْوَاحِدِالْقَهَّارِ»؛ «وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يوْمَالْقِيامَةِ»؛ «وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِياتٌ بِيمِينِهِ» ... به فرمایش مرحوم علاّمه(ره)، الان هم هست.
«والأرض جمیعاً» و آنچه در آن است، مقبوض حضرت حقّ است؛ تمام اختیارات عالم به دست اوست. امّا تا انسان اسیر این عالم مادّه و مُلک است «درک نمیکند»!
👁🗨 برای مشاهده مشروح این جلسه، و جلسات دیگر مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
🔶 آفتهای چلهنشینی (۱)
در مسیر «حرکت روحی و شخصی» و «اصلاح خود» نمیتوان از برنامههای زماندار بینیاز بود. برنامههای زماندار برنامههایی هستند که محتوای معین و قابل سنجشی دارند. به راحتی میتوان از آن مراقبت نمود و ارزیابی و محاسبه آن سهل و ممکن است. این برنامهها زمانهای کوتاه و زودگذری دارند که همچون یک تمرین سریع و در دسترس برای انسان ارزشمند و قابل اجرا هستند. انسان در این برنامهها گرفتار آرمانها و آرزوهای بلند و رفتارهای خسته کننده نمیشود و میتواند از آن بهره معین و کوتاه مدتی را بدست آورد. اگرچه این بهره مختصر است اما میتواند چنان مفید باشد که همچون یک شروع خوب، آغاز کننده خط سیری باشد که زندگی انسان را تغییر میدهد.
در مورد مصادیق زمانی این برنامهها -از جمله اربعین کلیمی- نقد و اعتراضاتی شده است؛ مانند اینکه دلیل روایی کافی برای آن نداریم و یا از جعلیات فِرَق صوفیه است و دیگر مسائل مشابه. در پاسخ -بدون اینکه نیازی به ورود و بحث در این موارد باشد و بدون اتکا بر نقل و حدیث- باید گفت که تعقل سالم و صحیح و بدون اتکا بر نقل، ضرورت برنامههای زماندار را برای ما اثبات میکند. «زمانهای مقبول جمعی» که «ریشههای تاریخی و کهن» دارند، بهترین موقعیت برای برگزاری و انجام روش «برنامههای زماندار» هستند و هیچ نیازی به استناد آن به نصوص دینی نیست. «نگاه توقیفی» در این موارد قابل قبولِ عقل نیست، مخصوصا اگر با «کهن الگوهای زمینی» منطبق باشد، چرا که اصولاً کهن الگوها -در شکل عقلانی آن- جدای از الگوهای دینی مورد قبول انسان و عقلانیت است.
بدون تردید بهترین اندازه برای این برنامهها چهل روز است؛ و برای اکثر افراد بهترین نتیجه را میدهد. مدت زمان چهل روز نه آنقدر کوتاه است که به نتیجهای نرسد، و نه آنقدر طولانی که فرد را دچار ملالت و خستگی و تردید کند.
یکی از مهمترین اموری که در یک برنامه زماندار میتواند موجب بازسازی و تحول گردد عبارت است از «نگاه انسان به خویشتن و جهان». بر طبق آنچه پیش از این در مطلب «انتخابهای ابتر» توضیح داده شد؛ انتخابها، دیدگاهها و یا هر مقدمه شناختی انسان میتواند به صورتی «ابتر و نگاه دارنده» انسان باشد که حرکت و زندگی انسان را قفل میکند و مجال هر نوع حرکت و اقدامی را گرفته و انگیزه انسان را نابود میکند. در اکثر موارد این نگاههای ابتر بر حقایق و عینیتهایی تکیه میکنند که واقعا وجود دارند و خیال و دروغ نیستند، اما «چینش و برآیند» آنها به نوعی گزینش شده که در نهایت، عقل انسان «به درستی» راهی برای اقدام نمییابد. در هر حال، هر زمانی که انسان «نگاه به خود و جهان»، «انتخاب»، «احساس» و یا هر مقدمه فکری و عملی خود را «ابتر و غیر قابل اقدام» تشخیص دهد، مجبور به بازنگری و بازسازی آن است و این ضروریترین مقدمه برای عمل صحیح و نجات زندگی است.
«احیای فردیت»، «توجه به خویشتن»، «ترک غیر و دنیای آن»، «محوریت خود» و بسیاری از واژههای مشابه دیگر، اگرچه خود دارای مراتب، مصادیق و حوزههای گوناگونی است، اما همه اشاره به یک حقیقت دارد. اشاره تمام آنها به گذر کردن از وضعیتی است که در آن مشغولیتها، افکار و گرفتاریهای زائد، انسان را از توجه به احوال خود و نیرو گذاشتن بر آن باز میدارد. به قول خواجه حافظ:
رشتهی عمر بسته به مویی است هوش دار
غمخوار خویش باش غم روزگار چیست!
همه این امور برای این است که انسان توجهش را به زندگی و سیر و حرکت خودش معطوف کند و این امر سهل و سادهای است که نباید آن را پیچیده، عجیب و غیر قابل دسترس نمود. توجه به خود و یا هر واژه مشابه دیگر یعنی همین که انسان احوال خود را در نظر بگیرد، نفع و ضرر خود را بداند و در عین اینکه در این جهان با تمام ارتباطاتش زندگی میکند، در حد توان خود وظایفش را انجام داده، زندگی و سیر خود را از یاد نبرد. نباید این امر را تبدیل به مسألهای عجیب نمود تا جایی که خود آن مانع انسان شود و او را از زندگی درست باز دارد. «خودیتِ انسان» در دسترس اوست و نیازی به هیچ چیز سخت و عجیبی نیست، به محض آن که انسان اراده کند آن را مییابد. چنانچه این امر خود به هدفی سخت و خارج از دسترس تبدیل شود، نشان از اشتباه در محاسبه و مسیر دارد.
ادامه دارد ...
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
مدرسه معارف علامه طباطبایی
🔶 آفتهای چلهنشینی (۱) در مسیر «حرکت روحی و شخصی» و «اصلاح خود» نمیتوان از برنامههای زماندار ب
🔶 آفتهای چلهنشینی (۲)
«برنامه» برای سیر زندگی انسان اگرچه ضروری و مفید است، اما در مواردی مانند شمشیر دو لبه است که میتواند خود به عاملی مزاحم تبدیل شود. مهمترین ویژگی برنامه این است که برای انسان «سهولت و لذتِ روانی» و «موفقیتِ واقعی و عینی» همراه آورد. بنابراین افراط و تفریط در برنامه را میتوان با این معیارها سنجید. برنامه انسان باید او را به هدفی که از وجودش بر میخیزد، رهنمون سازد و «به هیچ صورت برنامه را نمیتوان هدف نهایی شمرد». حتی در موارد و مقاطعی از سیر انسانی ممکن است بیبرنامه بودن بهتر باشد - مخصوصاً برای افرادی که آشوبهای بنیادین در زندگی درونی آنها وجود دارد، احتمال چنین وضعیتی بیشتر است. آشوبهای بیرونی هم چه بسا در مواردی، بیبرنامه بودن را ایجاب میکند. در هر حال «لذت برنامه داشتن» خود نباید عاملی برای افراط در توجه به برنامه شود. هیچ ابزاری مهمتر از هدف نیست و هدف، «سیر عملی انسان» است با هر وسیله صحیحی که حاصل شود.
«افکار و اهداف و معیارهای متضاد» که در فرد جمع میشود، یکی از مهمترین موانع و بازدارنده رشد مادی و معنوی انسان معاصر است. شاید در نسل جوان ما هیچ عاملی به این اندازه مانع موفقیت در زندگی ظاهری او نیست. روشن است که دلیل اصلی تضاد افکار و باورها، قرار گرفتن این نسل در انبوهی از «امواج اجتماعی و اندیشهها و تبلیغات درست و غلطی» است که از منابع و مراجع گوناگون اجتماعی برخاسته است. تضارب و تلاقی اندیشهها و افکار درست و غلط به خودی خود میتواند بسیار مفید و پیشبرنده باشد اما مهمترین آفت، تبدیل آن به باورهای یک انسان است بدون اینکه «منتظمی برای ساماندهی» آن و «روشی برای حذف و اضافه» فراهم شده باشد؛ وضعیتی که نسل امروز با آن روبروست. راه حل این بینظمی و بیسامانیِ ویران کننده عبارت است از «بازگشت به این اندیشهها و باورها» و «بازسازی و بررسی دوباره آنها» به قصد «اصلاح ساختاری و انتظام عملیاتی». در این صورت تمام این موانع تبدیل به «عاملی ارزشمند با آثاری شگفت» خواهد شد.
«هویت انسان» و تلاش برای درک آن، همچون «برنامهریزی» میتواند منافع و ضررهای خاص خود را داشته باشد. هویت انسانی باید شناخته شود به شرطی که این تلاش و تمایل خود تبدیل به عاملی برای توقف انسان و مشغولیتی برای دور شدن از خویشتن نشود.
برای بسیاری از افراد، دوگانه «آسمان و زمین» بسیار راهگشاست. یکی از دوگانهها به بخشی از زندگی اشاره دارد که عادی است و انسان باید در آن بخش کاملاً عادی و طبیعی و مطابق هنجارهای جامعه عمل کند. در این بخش هرنوع کمالطلبی میتواند آفتی برای سیر انسان باشد و هرگز نباید از مسیر متعارف و عاقلانه -با عقل متعارف جامعه- خارج شود.
دومی، بخشی است کاملاً متفاوت با اولی و انسان در آن کمالطلب، نامتناهی و آسمانی است. تمام انرژیهای بینهایت انسان صرف بخش دوم شده و تمام عقل و بستر سازی و تدبیر زمینی او در بخش اول به کار گرفته میشود. اولی بستر عاقلانه میسازد و دومی سکوی پرش است و بر ذوق و شهود و غیر متعارف و نامتناهی تکیه میکند.
تذکر ضرروی:
«خطر بازگشت» و «اثر معکوس» همیشه و در هر حالتی در کمین ماست. اثر معکوس یک «عمل یا برنامه یا تلاش» زمانی است که انسان با تکیه بر کلیشهها یا بخاطر «علاقه به یک پیشرفت» و یا «بغض و تنفر از یک مشکل» به «رفتار کلیشهای» بپردازد و آثار آن را توجه نکند. اگر انسان «اندازهگیری مرتبِ» کار خود را فراموش کند، چه بسا تمام تلاش او اثر معکوس داشته باشد و باعث بازگشت او شود.
بالاترین معیار برای سیر عملی انسان رسیدن به یک «بستر روان و بدون مشکل» در زندگی است. منظور از بستر روان این نیست که زندگی بیرونی ما موافق میل و خواست ما باشد، زیرا چنین هدفی ممکن است هرگز فراهم نشود. منظور نگاه و نگرش درونی انسان است به «زندگی در جریان» و سهولتی که فرد از جهت روحی و روانی میتواند در خود ایجاد کند؛ حتی اگر بدترین شرایط بیرونی را داشته باشد. پس از این، معیار موفقیت انسان امکان «تعمیق و توجه راسخ» به اهداف بلند انسانی است.
📚 #محمدحسینقدوسی
#درمکتبعلامهطباطبایی
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
⚡️شرح رساله «نور وحدت»
نوشتهی خواجه عبدالله معروف به خواجه حوراء مغربی
توسط آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی رضوانالله علیه
از مرحوم آیتالله سعادت پرور(ره) منقول است که علامه طباطبایی رضوانالله تعالیعلیه مطالعهی این رساله را برای سالکین متوسط مناسب میدانستند، تا بیشتر متوجه تفکر در وحدت بشوند:
جلسه اول
جلسه دوم
جلسه سوم
👁🗨 برای مشاهده جلسات درس مرحوم آیتالله سیدعبدالله جعفری تهرانی رحمتاللهعلیه صفحه آپارات «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید.
🔸جهش معرفتی
بارها عرض کردم، ریشه همهی مشکلات به ضعف در معرفت برمیگردد. کسی که میداند این مار است، گزنده است و زهر دارد؛ چون باور دارد، فرار میکند. کسی هم که طلا را میبیند و هیچ مانعی هم از برداشتنش ندارد، اگر برندارد، ضرر میکند؛ طلای وجود اهلبیت علیهمالسلام هم اینگونه است.
خداوند متعال یک باور فطری در وجود هر انسانی قرار داده است: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» آقای بهجت فرمودند که صد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند، که فقط بگویند دو دو تا میشود چهارتا!! خُب (ظاهر) این حرف مسخره به نظر میآید، یعنی چه که این همه پیغمبر آمدند که بگویند دو دوتا میشود چهارتا؟ چون شما دو دو تا را زیر پا میگذارید؛ اگر این معرفت فطری را انسان زیر پا نگذارد، تدریجا جلوههای حقیقت به روی انسان آشکار میشود.
امام زمان سلاماللّهعلیه یک حقیقت است دیگر؛ جلوه خداست. «هو الحَیُّ القَیُّوم» مظهر حیات الهی و مظهر اسم «حَیّ» است. اگر کسی واقعاً امام را بخواهد، ایشان او را با جلوههای حیات که خودش است، آشنایش میکند؛ یعنی به او میچشاند.
در عیون اخبارالرّضا هست، امام رضا علیهالسلام از پدرشان امام کاظم علیهالسلام نقل میکنند که امام صادق علیهالسلام در یک مسیری میرفتند، همراهان برق شمشیرهای راهزنان را دیدند؛ به حضرت عرض کردند که چکار کنیم؟ یکی گفت بهتر است همه اموالمان را به شما بدهیم، زیرا (دزدان) متعرّض شما نمیشوند. حضرت فرمودند از کجا معلوم که مقصود آنها من نباشم؟ ببینند همه چیز پیش من است به من تعرّض میکنند. گفتند پس همه اموال را مخفی کنیم. حضرت فرمود اینجا بیابان است، خاک آنها را میپوشاند و دیگر (جای اموال) مشخص نخواهد شد. گفتند پس چه کنیم؟ حضرت فرمودند بیایید به کسی بدهید که بهتر از خودتان نگهش میدارد، بارورش میکند (رشدش میدهد)، یکی را صدتا میکند؛ و توصیفاتی از این دست کردند. افراد پرسیدند او کیست؟ حضرت فرمودند خداوند متعال! گفتند چطور با خدا معامله کنیم؟ حضرت فرمودند صدقه بدهید، گفتند فقیر از کجای این بیابان پیدا کنیم؟ فرمودند شما نیت کنید، ورق برمیگردد!
همین الآن هم چه شخصی، چه خانوادگی، چه اجتماعی یعنی همهی کشور تصمیم بگیرند، که خدایا ما برگشتیم؛ اصلاً هوا، زمین، معاملات، دشمن، همه تغییر میکنند! همه مأمور خدا هستند: «وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ»، کلّ هستی تغییر میکند.
حضرت فرمودند شما فقط نیّت بکنید که یک سوم مالتان را در راه خدا صدقه بدهید؛ گفتند فقیر از کجا بیابیم؟ حضرت فرمودند نیت کنید و بعدا (به فقیر) بدهید؛ به محض این که این نیّت را کردند، حضرت فرمود ورق برگشت! به محض اینکه نیت کردند، بلافاصله فرمودند «فأَنْتُم فِی أَمانِ اللّه»، دیگر در امنیت قرار گرفتید.
مگر ما عرض نمیکنیم «السّلام علیک یا أمین اللّه»؟ اگر باور داشته باشیم «امین اللّه» است، امانت را به خودش میسپاریم؛ اگر باور داشته باشیم!
عبارتها خیلی دقیق هستند «و بُورِکَ لَهُم فِی تِجاراتِهم»، و بقیه اموالشان برکت پیدا کرد. راهزنان با همان شدت و حدّت نزدیک شدند، آمدند خدمت حضرت، گفتند ما جدّ شما پیغمبر را در خواب دیدهایم که فرمودند محافظت این قافله را به عهده بگیرید؛ آنها که برای راهزنی آمده بودند، (قصد حفاظت از قافله را کردند). حضرت فرمود {ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!} آن کسی که شما را از ما دفع کرده، غیر شما را هم دفع میکند.
عرض بنده در این روایت دو مطلب است؛ یکی این است که حضرت میفرماید همین که نیتّ کردند ورق برگشت، و مطلب دیگر هم این که حضرت فرمودند بیایید در معامله با خدا مداومت داشته باشید.
در روایت هست که خداوند متعال -زبانم لال- مثل اینکه هر قسمی که بلد بوده خورده؛ به عزتم قسم، به جلالم قسم، به جمالم، به ارتفاع مقامم قسم، اگر کسی با من معامله بکند، «ضَمِنْتُ السَّماوات و الأرض رزقُه» تضمین میکنم که زمین و آسمان، متکفل رزقش بشوند، «و کنتُ له من وارء تجارةُ کلِّ تاجرٍ»، و با هر کسی که تجارت کند، من پشت سرش هستم.
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | توییتر | آپارات
21.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 روز عرفه، روز گدایی است.
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ» (فاطر-۱۵)
ای مردم، شما همه به خدا فقیر و محتاجید و تنها خداست که بینیاز و غنیّ بالذّات و ستودهْ صفات است.
📂 آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی #شرححدیثمعراج #سرالإسراء
جلسات شرح حدیث معراج از کتاب «سرالإسراء»/جلد اول تألیف حجتالحق مرحوم #سعادتپرور #پهلوانی؛ سال ۱۳۸۳
📌 برای مشاهده مشروح این جلسه از لینک زیر استفاده نمایید:
🔗 https://www.aparat.com/v/4IMq2?playlist=1026383
👁🗨 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | آپارات
🔸انکار نشدنی
ناچارم این مثال را عرض کنم، خیلی ببخشید!! فرض بگیرید یک دختر خیلی زیبا، در اوج لطافت و زیبایی، لطافت پوست، رنگ مو، رنگ چشم، تناسب اندام، از هر جهتی بینظیر باشد؛ او بیاید در جمعی خود را عرضه کند، بگوید من دوست داشتنی هستم یا نیستم؟ جای انکار نیست!
ماجرای «قالوا بلی» اصلاً جای انکار نداشته است؛ بعد خدای تبارک و تعالی دید که بین همهی مخلوقات، انسان یک قابلیت بالاتری دارد، و به انسان اختیار داد. به تعبیر بنده بالاترین گوهر وجودی خودش را که اختیار است، به انسان داد! کأنه فرمود من دوست دارم با اختیار این راه را بروی، نه با جبر! من اختیار به تو میدهم که اگر خواستی مرا بپذیر!
خب، با دادن اختیار، وجود یک بدل هم ناگزیر است؛ یعنی وقتی که مختار هستی، یعنی این است، این هم هست! یعنی یک چیزی شبیه آن چیزی که نمود پیدا کرده، هم وجود دارد. انسانها در اعتراف به این که آری، تو دوست داشتنی هستی، خواستنی هستی، همه در کمیّت بلیٰ گفتند؛ ولی در کیفیت فرق داشتند. انسانها در کیفیت بلیٰگویی خیلی اختلاف داشتند؛ پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله فرمودند «أوّل مَنْ قال بلیٰ»، من اولین کسی بودم که سبقت گرفتم، هم در کمیّت و هم در کیفیت؛ یعنی گفتم حقیقتاً دوست داشتنی هستی. ولی امثال ما دوست داشتن را برای خودمان میخواهیم، یعنی کسی که آن دختر را میبیند میگوید چه خوب که برای من باشد! اما کسی که عاشق میشود میگوید که ایکاش من برای او باشم، من فدای او بشوم! ائمهی معصومین سلاماللّه علیهم أجمعین این حال را داشتند. ایشان در قبول ولایت حق تبارکوتعالی حقیقتاً فهمیدند که دوست داشتنی است، و لیاقت این را دارد که خودشان را فدایش کنند، و در عمل هم نشان دادند؛ مثل قضیه کربلا.
خدای متعال مجرّد است، و در یک حقیقتی تجلّی کرده، که آن حقیقت، حقیقت مقام نورانیت اهلبیت عصمت و طهارت است. کلّ نظام آفرینش، کلّ مخلوقات، تمام موجودات، دیوانهی این زیبایی و تجلّی هستند؛ کلّ ذراتِ هستی عاشق خدا هستند، و به سوی عشق برتر پیش میروند «أَلَا إِلَى اللّه تَصِيرُ الْأُمُورُ» خدای متعال کأنه به انسان خطاب میکند که کلّ موجودات شیفتهی من هستند، همه عاشقم هستند؛ اما به تو اختیار دادم که با اختیار مرا بپذیری؛ این ارزش است!
«وَإِنْ مِنْ شَيءٍ إِلَّا يسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» هیچ موجودی نیست الاّ این که دارد به خدا عشق میورزد.
خدای تبارکوتعالی به انسان یک مجموعه اختیارات داد، و فرمود دوست دارم که تو عاشق باشی! این شعر را مرحوم آقای سعادتپرور زیاد میخواندند: «عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید» این مشکل ریشهای که همهمان داریم، این است که آن معرفت فطری که خدا در وجود ما قرار داده، به جای این که این معرفت فطری را آبیاری کنیم، بدلیجات را انتخاب میکنیم! یعنی خدای متعال نمونههای بدلی گذاشته که اختیار داشته باشی و با اختیار حقیقت را انتخاب کنی:
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
مشکل ریشهای همه انحرافات و لغزشها این است که باور فطری به خدای تبارکوتعالی که «فِطْرَتَ اللّه الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللّه» باور شهودی که خدای تبارک و تعالی خودش را آشکارا به ما نشان داد، آن را میخواهیم بیاعتنا باشیم؛ «بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ» او میخواهد جلویش باز باشد هر کاری بکند، لذا آن عشق حقیقی را نمیخواهد، آن عشق بدلی را میخواهد؛ «أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيرٌ» آن خیر را میگذارید کنار، پایینتر را انتخاب میکنید؟
کأنه خداوند تبارک و تعالی میگوید چه بخواهی چه نخواهی عاشقی! من حقیقتهایی را در مسیرت قرار میدهم، به دنبال آن حقیقتها باش؛ با کلّ نظام هستی خودت را هماهنگ کن؛ آن موقع لذت زندگی را میفهمی!
حالا اگر کسی که به حسب ظاهر چهرهاش خیلی زشت است، وقتی مقابل آینه قرار بگیرد تصویر خیلی زیبایی جلوی چشمش قرار بگیرد، و به او بگویند هر چه به این تصویر بیشتر نگاه بکنی، چهره او را خواهی گرفت! او دیگر اصلاً میل ندارد جایی برود، دوست دارد مدام جلوی آینه بنشیند و آن چهره زیبا را نگاه کند و رنگ بگیرد، تا به تدریج عین همان بشود. خدای تبارکوتعالی میفرماید خودت را مقابل «وجهُ اللّه» قرار بده، با خدا معامله کن، رنگ و بوی او را میگیری! «صِبْغَةَ اللّه وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّه» ائمهی هدی سلاماللّه علیهم أجمعین، «وجهُ اللّه» هستند، چهره خدا هستند، و اگر اینها را بپذیریم، خدا را پذیرفتیم؛ البته لازمهاش این است که بغض داشته باشیم نسبت به کسی که میخواهد چهره بدلی ایجاد کند.
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
👁 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام | اینستا | ایتا | آپارات
🔸 روز پدری
عدهای از اهل یمن خدمت پیغمبر اکرم صلاللّهعلیهوآله رسیدند، گفتند که وصیّ تو کیست؟ ده پانزده نفر از صحابه آنجا بودند، پیغمبر فرمود یکی از همین جمع است؛ خودتان ببینید کیست. اصحاب صف ایستادند، امیرالمؤمنین سلاماللّهعلیه هم در صف ایستاد؛ اینها یکی یکی افراد را نگاه میکردند. به محض این که چشمشان به امیرالمؤمنین سلاماللّهعلیه افتاد، اشکشان جاری شد، بدنشان به رعشه افتاد، گفتند این وصیّ شماست! پیغمبر فرمودند از کجا فهمیدید؟ عرض کردند: «کَأَنَّهُ لَنَا أَبٌ وَ نَحْنُ لَهُ بَنُونَ.»(الغیبة نعمانی،ص۳۹) گویا او پدر ماست، و ما فرزندان او هستیم.
در زمان غیبت، مؤمنین به اختیار خودشان به دنبال ناپدری میروند! پدر هست، ولی تقدیرات به گونهای رقم خورده که پدر را نخواهند؛ مادر را نخواهند. نامادری هم مراتب دارد، یک نفری هست که حتی از مادر هم به حسب ظاهر بهتر است؛ مثل نامادری که در تربیت بچهها هیچ کوتاهی ندارد؛ ولی او هیچوقت مادر نمیشود. امام زمان سلاماللّهعلیه در تعبیر روایت است «اَلْإِمَامُ كَالْأُمِّ اَلْبَرَّةِ بِالْوَلَدِ اَلصَّغِيرِ»(تحفالعقول، ج۱، ص۴۳۶) امام مادر مهربان است، ولی ما نمیخواهیم؛ گرفتار نامادری هستیم. یکی از مشکلاتی که بشریت در زمان غیبت به آن مبتلاست، تعویض اصل و فرع است؛ یعنی فروع جای اصول نشستند، اصول جای فروع نشستند. حالا مراتب دارد، یکی بدترین است، مثل بنسلمان خبیث، مثل ترامپ خبیث، یکی هم بهترین است؛ ولی بهترینها که مادر نمیشوند، پدر نمیشوند!
«اللّهُمَّ إنّا نَرغَبُ إلَيكَ في دَولَةٍ كَريمَةٍ تُعِزُّ بِهَا الإِسلامَ و أهلَهُ و تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ و أهلَهُ...»(دعای افتتاح)
👤 بخشی از بیانات یکی از شاگردان سلوکی مرحوم سعادتپرور(ره)
🌸🌷🌸 «عید سعید غدیر، عید الله الأکبر، بر همه حقطلبان جهان، و شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام مبارک باد.» 🌸🌷🌸
20.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روز تبسّم و زینت
«رَوَاهُ عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: ...وَ هُوَ یَوْمُ التَّبَسُّمِ فِی وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ أَهْلِ الْإِیمَانِ فَمَنْ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِ أَخِیهِ یَوْمَ الْغَدِیرِ نَظَرَ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بِالرَّحْمَةِ ...»
إقبالالأعمال (ط - القدیمة)، ج ۱، ص ۴۶۴
امام رضا (ع) فرمود: ... هر کس روز غدیر با برادران ایمانى خود با چهره خندان روبرو شود، خداوند نیز در روز قیامت با نظر رحمت به وى نگاه خواهد کرد...
و غدیر روز زینت است، هر کس در روز غدیر خود را زینت کند خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را مىآمرزد...
📂 آیتالحق مرحوم #جعفریتهرانی #شرححدیثمعراج #سرالإسراء
جلسات شرح حدیث معراج از کتاب «سرالإسراء»/جلد اول تألیف حجتالحق مرحوم #سعادتپرور #پهلوانی؛ سال ۱۳۸۳
📌 برای مشاهده مشروح این جلسه از لینک زیر استفاده نمایید:
🔗 https://www.aparat.com/v/LTjVP?playlist=1026383
🌸🌷🌸 «عید سعید غدیر، عید الله الأکبر، بر همه حقطلبان جهان، و شیعیان امیرالمؤمنین علیهالسلام مبارک باد.» 🌸🌷🌸
📢 «مدرسه معارف علامه طباطبایی» را دنبال کنید:
تلگرام: https://t.me/allaamehwisdom
اینستا: https://www.instagram.com/allaamehwisdom
ایتا: https://eitaa.com/AllaamehWisdom
توییتر: https://twitter.com/allaamehwisdom
بله: https://ble.ir/allaamehwisdom
آپارات: https://www.aparat.com/allaamehwisdom