eitaa logo
مدرسه معارف علامه طباطبایی
910 دنبال‌کننده
187 عکس
149 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👆👆👆 «وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ» آن چیزی که باعث غفران و نجات شما از گذشته‌هایی که در آن ظلم بزرگ و کار زشتی انجام دادید و بر انفس خود ظلم کردید، می‌شود شما نیستید؛ خداست. کسی دیگری مگر می‌تواند این کار را بکند؟! شما تنها کاری که باید بکنید این است که «وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَىٰ مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ» دیگه اصراری بر آن اشتباهی که در گذشته انجام داده‌اید نداشته باشید و با توجه این کار را انجام ندهید. اگر این کار را انجام دهید «وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ» همین توجهی که شما دارید، تقواست؛ در همان حدی که متوجه می‌شوید و همان مقداری که برای شما ممکن هست آن را انجام بدهید و این روزی که در می‌گذرد و زمان‌هایی که دارد می‌گذرد برای همین است که «وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ» این مسیر، مسیری است که برای شما هموار شده تا شما در ایمان‌تان تسویه و پاک بشوید. «وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ» شما قبل از این آرزو داشتید و پیوسته می‌گفتید که ما مرگ روحی، مرگ از این مسیر و از این زندان را می‌خواهیم و نجات روح و احیای روح «مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ» قبل از اینکه زمانش برسد. «فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ» حالا که زمان آن است و مسیر برای شما آماده شده است و شما می‌توانید حرکت کنید، اینجا نشسته‌اید و تماشا می‌کنید! مگر شما نبودید که می‌گفتید که ما آرزوی رهایی داریم، الان زمان این رهایی است. «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ ۚ» همه‌ی این رسولان ظاهری و باطنی، رسل و پیام‌آورانی از سوی حق و حقیقت هستند و اگر آنها نباشند، شما این مسیرتان را رها می‌کنید. اما حرکت درست در این ایام، روزها و در این دوره‌های زمانی، وقتى صورت می‌گیرد که انسان در برنامه‌ی خودش جدیّت داشته باشد و برای رفتن‌اش و برای آن نتیجه‌ای که می‌خواهد بگیرد اهمیت قائل باشد و برای آن برنامه بریزد. مسئله‌ی رشد روحی و استفاده از این دوره‌ی زمانی مسئله‌ی اول او باشد نه مسئله‌ی آخر، نه زمان‌های باطل و زمان‌هایی که مرده‌ است. اینطور نباشد که وقتی همه‌ی کارهایش را بکند و دیگر کاری نداشت سراغ این بیاید. اگر به این مسئله روحی و به خودش توجه کند، تمام امور دنیایی و آخرتی‌اش هم اصلاح می‌شوند. اما اگر همه‌ی آن کارها را انجام بدهد؛ کارهای دنیایی، شغل و همه‌ی مسائلی که دارد و وقتی که وقت اضافه آورد به امور و مناسک ظاهری بپردازد و اندکی نيز به خود بپردازد، اینگونه به نتیجه نمی‌رسد! «وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ» گواه باید باشد با این وجود، باید حاضر باشد در آن مسیر. شهید کسی است که گواه است، کسی که وجودش در آنجا است و کسی که حرکت می‌کند. این رمضان زمانی است که ما می‌توانیم این حرکت خودمان را شروع بکنیم و خطاب خداوند قرار بگیریم «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ» شما برترید، به محض اینکه ایمان بیاورید. اگر متوجه این مسئله بشوید و به این حقیقت توجه کنید. «هَٰذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ» این مسیری است که برای شما گفته می‌شود نه برای کس دیگر! خطاب این آیات خود شما و خود ما هستیم به محض اینکه توجه کردیم «أَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ» شما برترید و این برتری حق شماست. همه‌ی کائنات برای این برتری شما بسیج شده‌اند و شما را به آنجا می‌رسانند. خداوند ضامن است «كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۚ» این را بر خودش واجب کرده تا شما را به این نتیجه برساند. به شرط اين که شما سستی به کار نبرید و سست نشوید و این توجه را مرتب و در دوره‌های زمانی که متناسب با روح خودتان است، داشته باشید. @AllaamehWisdom
زندگی با قرآن ۸ رمضان ۱۴۴۵ ٢٩ اسفند ۱۴۰۲ ﴿وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا﴾ سیر انسانی که می‌خواهد به سمت رحمان برود، سیر عبادت و بندگی و سیر انسانیت، بدون مشی درستی در زندگی روزمره و ارتباطات صحیحی با جهانی که پر از جهالت است، ممکن نیست. کسی که طمع دارد به این مقام برسد و سعی و کوشش مى‌كند و می‌خواهد سیر انسانی داشته باشد، باید مشی‌اش بر این زمین و زندگی روزمره و ایام همراه با آرامش و فروتنی باشد. آرامش، چیزی است که انسان را کمک می‌کند تا نیرو های درونی‌اش بجوشند و فوران آن آتش‌فشانی که درونش هست، او را به سوی حقیقت رحمان و به سوی نامتناهی پیش ببرد. فروتنی اين است که فرد به جای اینکه در مقابل عواملی که در این زمین برافراشته شده‌اند، او هم پرچمی برافروخته و با آنها به جنگ و نزاع برخیزد، خودش را فرو بگیرد و تنها به خودش بپردازد و این پرداختن به خود، کمک بکند که از درونش این حقیقت و آن نامتناهی آماده فوران باشند. اما کسی که که این آرامش و فروتنی را ندارد، در زندان جنگش با اطراف و با عواملی که در این جهان کم نیستند، همه‌ی نیرو و توانش صرف این‌ها می‌شود و چیزی برای او باقی نمی‌ماند. آن کسی که فروتنی ندارد، این گردن‌کشی و فراتر رفتن و سرافراز بودن مسئله‌ی اصلی‌اش است. دچار توجه به خودِ غیر حقیقی‌اش می‌شود، و دیگر امکان ندارد که آن حقیقت درونی در او بروز و ظهور داشته باشد، و تا زمانی که حقیقت درونی بروز و ظهور نداشته باشد، امکان توجه به نامتناهی برای او فراهم نیست. بندگان رحمان، رحمت الهی برای انسان از طریق این آرامش و فروتنی ظهور و بروز دارد، وقتی انسان مراحلی را طی می‌کند و سعی می‌کند به یک حرکتی برسد و سعی می‌کند به نتایجی برسد، آن موقع مدت‌ها باید با این آرامش و فروتنی راه برود و زندگی متعادل و آرام داشته باشد. زندگی که به راحتی طی می‌کند تا به تدریج این استعدادهای درونی در او بروز و ظهور پیداکند. انسانی که مشی بر روی زمین را فراموش کرده است، حتی کسی که به دنبال معنویت و مراحل معنوی و عبادت سعی در حرکت می کند، اگر این حرکت، تمایل و انگیزه، او را از مشی آرام بر روی زمین باز بدارد، چه بسا ناآرامی‌ها، مانع اصلی رسیدن به مقام معنوی او بشود. همچنین انسان در این زندگی‌اش، هميشه با جهالت‌های بسیاری روبروست و وقتی که با این جهالت‌ها روبرو می‌شود، به خصوص وقتی که جاهلان بیرونی به انسان هجوم می‌آوردند و او را مورد خطاب و مخاطبه قرار می‌دهند، تنها راهش این است که با سخنان مسالمت‌آمیز، با مقام سلام، با راحتی و آرامش و با شرایطی که نزاع و آتش آن را افروخته نکند، با آن روبرو شود. و گرنه این جهان پر از جهالت هست و ما هرگز نمی‌توانیم این جهان را اصلاح کنیم. اگر هم بنا بر اصلاح باشد، اول باید بتوانیم خودمان را در این مشی و رسیدن به مقام حقیقت، به مقام عبادت و به مقام توجه به رحمان برسانیم و بعد آماده نزاع با جهالت‌ها باشیم. بهترین ابزار، بالاترین وسیله و مهمترین تکنیکی که به انسان کمک می‌كند که در مقابل خطاب جاهلان با مقام سلام برخورد کند، این است که توجه کند به جهالتی که درون خودش است. دیدن جهالت‌های بیرونی همیشه انسان را برافروخته می‌کند و او را تحریک می‌کند كه با آن مبارزه و مضاده داشته باشد، اما وقتی که توجه کند که عین همین جهالت درون او هم هست و هنوز نتوانسته این جهالت‌ها را ترک کند، آن موقع متوجه می‌شود خود او هم جاهلی چون جاهلان است. بهترین جواب بر آن‌ها همان سلامی است که می‌دهد و این، کمک می‌کند تا مشی آرام خودش را ادامه بدهد و در این مشی آرام، در این رفتن پیوسته و با استمرار و در زندگی که با فروتنی همراه است به تدریج قوای درونی، بیرون بیاید و آن حقیقتی که درون او هست، حقیقت انسانی بروز و ظهور و جلوه پیدا کند. @AllaamehWisdom
زندگی با قرآن ۹ رمضان ۱۴۴۵ ١ فروردين ١٤٠٣ ﴿ وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ/ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ ﴾ مسیر انسان به سوی رهایی و حرکت، از طریق تمام کائنات یاری و همراهی می‌شود. ما در محضر خداوند و معصومین(ع) و در جنتی هستیم که همه‌ی مرض‌هایمان دست آنها و در حال شفاست؛ اما این خود ما هستیم که با هوی و هوس و مخالفت، از این شفا جلوگیری می‌کنیم. آن کسی که از مقام خداوند استفاده کند و خود را از هواهای متفاوت و بازدارنده نهی کند، این جنت و این شفا را می‌بیند. ما تمام وجودمان از امراض و بیماری‌ها آکنده است؛ گوش‌های کر، چشم‌های نابینا و قلب‌هايی که قساوت آن را فرا گرفته است و در مقابل تمام کائنات و معصومینى هستند که همه‌ی نیرو و توان‌شان را برای ما می‌گذارند. این ما هستیم که باید نفس‌مان را از هوی دور کنیم تا این بهشت، این شفاعت، این شفا و این درمان را بچشیم. غیر از دوری از این هوی و فاصله گرفتن از آن، هیچ راه‌حلی نیست و این ما هستیم که می‌توانیم به سهولت و سادگی این شفاعت را درک کنیم و به نتیجه برسیم. هوی همه‌ی این امور متفاوت و متشتتی است که ما را از تمرکز در این مسیر باز می‌دارد؛ هرچیزی که ما را گرفتار می‌کند. در آستانه سال جدید و مایی که از این بیماری و سختی‌ها جان‌مان به لب آمده؛ همه‌ی امیدمان به شفای بزرگان است و به این است که این کری، کوری، قلب قسی و این همه مشکلات؛ مشکلات فردی اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و آن چیزی که همه‌ی مسلمین و همه‌ی بشریت را تهدید می‌کند، با شفاعت و شفای آنها بهبود پیدا بکند. بهبود آنها در آستانه‌ی رسیدن است، مانع، خود ما هستیم، هوی و آن نگاه‌ها، دیدن‌ها، شنیدن‌ها، تفکرات، توهمات و آن چیزهای متشتتی که سرتاسر وجودمان را در هر لحظه، هر ساعت و هر زمان به نوعی و به گونه‌ای فرا گرفته است؛ هرچیزی که ما را از تمرکزمان باز می‌دارد. رها شدن از این توهمات، فاصله گرفتن از این افکار و باورهایی که عمری گرفتارش بودیم و هرگز برای ما نتیجه‌ای نداشته، کار سختی نیست! در آستانه‌ی ورود به سال جدید، همه‌ی امیدمان به این است که گذشته‌های سخت و پر از ناراحتی، شکست و ناکامی‌مان جبران شود، و امید ما به بزرگانی است که در این سرزمین، صاحب زندگی ما هستند و آن‌ها ما را نجات می‌دهند و شفای خود را از آن‌ها می‌خواهیم. @AllaamehWisdom
زندگی با قرآن ۱٠ رمضان ۱۴۴۵ ٢ فروردين ۱۴۰۲ ﴿وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ﴾ حرکتِ انسان نیاز به ذکر دائم در وجود انسان دارد. این‌که انسان به صورت طبیعی ذکر خداوند را انجام دهد، به معنای این نیست که این لفظ یا این توجه به مبدأ که در ذهن خودش درست کرده را دائم داشته باشد. بلکه به معنای این است که به آن زندان روزمره گرفتار نشود و پیوسته، به فراتر از آن و به آن استعداد نامتناهی و مبدأ جهان که از رگ گردن به او نزدیک‌تر است، توجه داشته باشد. حقیقتِ ذکر، این توجه و این فراتر رفتن است. حقیقتِ ذکر یعنی توجه کردن و فراتر رفتن و آماده پرواز بودن، و این‌که انسان از درون خودش و حقیقت خودش به سمت نامتناهی متوجه شود، و از امور روزمره و از آن چیزهایی که گردش روزانه او را به خودش مشغول می‌کند، گذر بکند. ️گذر انسان از این موارد و از این روزمرگی و گذر انسان برای توجه به مبدأ بالاتر، حقیقت ذکر است. حقیقتِ ذکر در درون انسان رخ می‌دهد، با تضرع و به صورت پنهان؛ «دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ» ️نیازی به داد و بیداد، و سر و صدا نیست. نیازی نیست که بیرون از وجودش پیوسته در حال صدا کردن و شعار دادن و در حال امر به معروف و اعلام باشد. بلکه بسیاری از موارد این اعلام بیرونی و ظهور بیرونی و این‌که پیوسته چیزهایی را در این رابطه با ادعا و بیان و شعار و پلاکارد بیان می‌کند، باعث می‌شود که ذکرش از حقیقت خالی شود. حقیقت ذکر این اتصال و پرواز است، و این جهش انسان از درون خودش به سوی بی‌نهایت. ولی وقتی برای آن نمایی بیرونی درست می‌کند، برای آن شعار و پلاکارد و بَنر و امثال این‌ها درست می‌کند، به زندانی می‌ماند که این جهش را درون خودش خفه می‌کند. مانند جسم سنگینی است که به پای پرنده‌ای بسته می‌شود و نمی‌گذارد که او به بی‌نهایت پرواز کند و به سوی آسمان برود. «وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً» با تضرع و با پنهان‌کاری و از روی فروتنی و از روی بیم و ترس، اما نه ترسی که از ضعف انسان است، بلکه ترس از گرفتار شدن در این زندان و به سوی بی‌نهایت رفتن و بدون جهل من‌القول. نیازی به این‌ همه صدا نیست. اما ذکر حقیقی انسان، «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» ذکری که در تمام شبانه روز، روز و شب یا در ابتدای روز و ابتدای شب در جایگاه خودش قرار می‌گیرد و زندگی روزمره انسان را رها می‌کند و زندگی انسان را می‌سازد. برای این‌که روز با گرفتاری سپری نشود و شبش با گرفتاری به انتها نرسد. ذکر «بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» یعنی: صبح و شامش با آن توجه عجین می‌شود. «وَلَا تَكُنْ مِنَ الْغَافِلِينَ» و وضعیت مقابل این ذکر، غفلت است. انسان یا در حال ذکر است و یا در حال غفلت. برای این‌که غفلت نداشته باشد باید این ذکر را انجام دهد، و وقتی ذکر را انجام داد از غفلت نجات پیدا می‌کند. @AllaamehWisdom
زندگی با قرآن ۱۱ رمضان ۱۴۴۵ ٣ فروردين ۱۴۰۲ ﴿لَوْ أَنْزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۚ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾ اگرچه ما ادعای اعتقاد به قرآن داریم و فکر می‌کنیم که آن چیزی که به نام قرآن است، برای ما مقدس است؛ اما در حقیقت چیزی از آن درک نمی‌کنیم و در مقام حقیقت، منکرش هستیم. قرآن حقيقتى است که خود می فرمايد: «اگر این قرآن، بر کوه‌ها نازل می‌شد، آن کوه در حالت خشیّت قرار می‌گرفت.» اين برای ما هم‌چون افسانه‌ای بیش نیست! چگونه‌ چنين چیزی امکان دارد که کوهی در مقابل قرآن به خشیّت بیفتد، اما براى ما که هر روز قرآن را می‌بینیم، می‌خوانیم، توجه و نگاه می‌کنیم، هرگز اثری نداشته باشد؟! اما این حقیقت، برای ما هم قابل درک است؛ به شرطی که بسوی آن برويم. اگرچه آن مرتبه‌ درك بالاى قرآن که اگر بر کوه نازل شود، به خشیّت مى‌افتد، برای ما قابل حصول نیست؛ اما عظمت قرآن و این که قرآن آثار عظیمی دارد، در وجود ما تا حدی قابل درک است. ما در صورتی می‌توانیم این حقیقت را درک کنیم که مواجهه با قرآن را به شکل حقیقی و صحیح در وجود خود پیاده کنیم. مواجه شدن و رودررویی با قرآن، و قرار گرفتن در آن مسیر و در آن مقام، و در حالتی که قرآن را هم‌چون آینه‌ای ببینیم كه گویی درباره‌ی ما صحبت می‌کند و ديدن خود در آن کلمات. این کار برای ما، در همين ماه مبارک رمضان شدنی است. اگرچه این حقيقتی است که به تدريج در انسان پیاده می‌شود، اما چشیدن آن برای همه‌ی ما ممکن است و می‌توانیم بخشی از این حقیقت را درک کنیم، و بخشی از آن را در زندگی پیاده کنیم و بخشی از این حقیقت را ببینیم. از جمله آیات و سوری که می‌تواند چنین نگاهی را در ما ایجاد کند، این آیات است: «بسم الله الرحمن الرحيم وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلاَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» قسمى که به عصر خورده شده، با معانی گوناگونی که‌ مفسرین ذکر کرده‌اند، از جمله زمان یا فشار یا هر آن چیز ديگرى که می‌تواند معنای عصر باشد؛ قسمی عظیم است به این که انسان در حال خسران است! و این خسران، همين گذران زندگی است که پیوسته و همیشگی در حال انجام است. هر لحظه که می‌گذرد، خسارتی بر ما وارد می‌شود و ما زیان‌کاریم، مگر آن لحظه‌ای که به عمل می‌پردازیم؛ عمل صالحی که بعد از ایمان است. ایمان يعنی همین توجهی که به حقیقت نامتناهی می‌توانیم بکنیم؛ توجه‌ به این نیرویی که در ما هست، به این استعداد و به اين امکان‌ که سرمايه‌ی عمر را از خسارت نجات دهيم. عمل صالح، یعنی همان کاری که در هر لحظه، بر اساس چیزی که می‌فهمیم، باید انجام دهيم؛ همان اجرايى که شأن همان لحظه است و شأن آن ظرف است. سپس‌ «وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» این رابطه‌ متقابلی که انسان‌ها می‌توانند با هم برقرار کنند، و تواصی و سفارش و رابطه متقابل و دوگانه‌‌ای که انسان‌ها با هم دارند؛ برای ترغیب به حق و ترغیب به صبر. ترغیب به حق، يعنی توجه به همان حرکت، به همان اقدام و همان وظیفه‌ای که در آن لحظه داریم، و صبر برای رسیدن به مقامی که شایسته انسان است، براى هر کس در حد خودش. در همین ماه مبارک رمضان، اين امکان برای ما فراهم می‌شود که به این آیه توجه‌ کنیم و اقدام کنیم، به همان مقداری که ظرف‌مان کشش دارد؛ با توجه به استعدادهایمان و به اندازه‌اى كه اعمال گذشته‌مان ایجاب می‌کند. به اين مرحله که رسیدیم، در این رمضان، همه ما امکان اين را داریم كه دوری از خسارت را بچشیم. زمانی که شروع به عمل کردیم، آن وقت این آیه و این آیات و این سوره براي ما معنی‌اى پيدا مى‌كند که قبل از این نداشته است. @AllaamehWisdom
10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪻انسان بهشت‌ساز انسانی است که از شادی درونی او، بهشت ساخته می‌شود‌... @AllaamehWisdom
🔸وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّـهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ(۲۱) اما خداوند هر کسی را که بخواهد تزکیه می‌کند و خداوند شنوا و داناست. نه اینکه این تزکیه دل‌بخواهی باشد و بدون دلیل؛ دلیلی که باعث می‌شود انسان نجات پیدا کند و خداوند آن امور را برایش فراهم کند، توجه انسان به نامتناهی است که از طریق توجه به خودش فراهم می‌شود. راه آن این است که در دوره‌هایی که این امکان فراهم می‌شود، انسان این فرصت‌ها را از دست ندهد. 🔸️رمضانی که در پیش رو هست یکی از بهترین فرصت‌هاست. فرصت مناسبی که یک ماه تمام انسان می‌تواند از این ضیافت الهی استفاده کند و همچون حضرت یونس سلام الله علیه بازگشت به خودش داشته باشد. رها شدن از همه‌ی چیزهایی که دور و بر انسان هست از همه‌ی عقاید، افکار و ترک تمام آن چیزهایی که مانع این توجه به نفس است؛ حداقل برای دقايق اندکی در روز. نفی اعتقاداتی که مانع او می‌شوند؛ خدای بیرون و امام بیرون و پیامبر بیرون و انکار همه چیزهایی که مانع توجه به بينهايت هست؛ اگر انسان این نفى و رهايى را در همان حدی که می‌تواند انجام بدهد، خلوت و نظم و استمرار در آن داشته باشد، در همین یک ماه می‌تواند به نتایج مثبتی برسد؛ نتایجی که زندگی انسان را دگرگون می‌کند. 🔸️وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّـهُ لَكُمْ رَحِيمٌ(۲۲) انسان در روابط، مسائل و ارتباطاتی که دارد خودش را رها کند تا خداوند هم غفرانش را برای او بفرستد؛ بدون این راهی نیست. حرکت یونس نبی سلام الله علیه در این دوران کوتاه برای ما می‌تواند الگو و نمونه بسیار ارزشمندی باشد. به صورتی که ما بتوانیم از طریق توجه به نفس، از طریق رها کردن همه‌ی بندهایی که ما را گرفته، بندهای غریزی، بندهای اجتماعی، بندهای اعتقادی و هر چیزی که مانع ماست این بندها را از خودمان دور بکنیم. این کار سخت نیست؛ انسان برای یک ماه به صورت منظم و مرتب با برنامه مشخص این کار را انجام بدهد، کاری شدنی است و باید انجام شود. تلگرام | اینستاگرام | ایتا | بله | آپارات
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ولادت نورانی و پر خیر و برکت کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه‌السلام بر همگان مبارک.🌼 🏳 یــا امام حســـن مجتبـــی علیه السلام
حقیقی بر ما نیز آشکار خواهند شد و این برای همه‌ی ما ممکن است. ✳️ شب هاى تصميم گيرى و اجابت در همین شب هاست كه باید تصمیم بگیریم و این تصمیم را پس از رمضان به نتیجه برسانیم، و خداوند ضامن این تصمیم ماست. چراکه خود فرموده است: "إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ " اما این اجابت مشروط به حرکت ما به‌سوی حقیقت است. تا زمانی که حرکت نکنیم و گرفتار باورهای غلط باشیم، پیوسته از این مسیر دور خواهیم ماند؛ "وَجَعَلْنَا مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ" (یس:۹) در برابرشان سدی قرار دادیم و در پشت سرشان نیز سدی، پس چشمانشان را پوشاندیم، به‌گونه‌ای که جلوی پایشان را نمی‌بینند. اما وقتی که انسان به‌سوی حقیقت حرکت کند و باورهای نادرست را رها کند، آن‌گاه می‌بیند که جهان چقدر روشن است، این شهر، شهر دیگری است...
✳️ تصميم نهايى در این روز و شب‌های پايانى رمضان، ما باید تصمیم خود را بگیریم و کار خود را تمام کنیم. باید برای سالی که با این رمضان آغاز شده، آماده شویم و برنامه‌ها، راهبردها، نقشه‌ی راه و زندگی‌مان را تعیین کنیم. اما چگونه؟ این آیه به ما نوید می‌دهد: "إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا" همه‌ی ذنوب مورد غفران و بخشش الهی قرار می‌گیرند. ذنب و معصيت صرفاً در معنای متداولش خلاصه نمی‌شود و تنها به معنای خطاهایی که فقه آن‌ها را گناه می‌داند، نیست، بلكه شامل هر چیزی مى شود که مانع ماست...خداوند به ما وعده داده که این موانع را از میان بردارد. اين شب ها، ما باید از این نوید الهی نهایت استفاده را ببریم. ✳️ مانع ما چیست؟ این زندگی روزمره، تمام تفکرات، باورها، عادت‌ها، خصلت‌ها و هر آن‌چه که در ذهن خود می‌پرورانیم و به قول مرحوم آقاى بهجت(ره)، هر خوبی و بدی که برای ما اهمیت دارد، حتی خوبی‌ها! ما باید بتوانیم با یک "استمرار" اندک، در دقایقی و ساعاتی "منظم" در ميان زندگى روزمره مان، از این مجموعه‌ی شخصیتی و هویتی خود، رها شویم و براى لحظه‌ای خودمان باشیم؛ فراتر از هر خوبی و بدی و هر آن‌چه که در این جهان ممکن است مهم با براى ما فایده و ثمره‌ای داشته باشد. ما "خودی" می‌خواهیم فراتر از هر ثمر، هر اثر، هر آمار، هر نتیجه، هر خصلت، هر شخصیت، هر روزمره، و هر چیز خوب و بدی که در این زندگی وجود داشته است. این رهایی، اگرچه تنها در دقایق و ساعت‌هایی کوتاه و مستمر باشد، اما برای زندگی آینده‌ی ما می‌تواند اثربخش باشد و جهان، زندگی و وضعیتى متفاوت از گذشته براى ما ايجاد كند. می‌تواند چنان تغییری در ما ایجاد کند که خودمان را به شگفتی وادارد. و این همان نویدی است که این آیه به ما می‌دهد: "إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا" ✳️ ذنوب وجودى ذنوب، این‌جا ذنوب وجودی است كه همه خصلت‌های ما—چه خوب و چه بد—را شامل می‌شود. خداوند این "ذنوب" را با یک حرکت از میان برمی‌دارد. تنها چیزی که باقی می‌ماند، "خود" ماست. آن "خودی" که از طريقش مى توانيم یک گام به سوی "بی‌نهایتی" که درون ماست نزديك شويم. ما همه‌چیز را در خود داریم، اما گرفتاری در خوبی‌ها و بدی‌ها، در زندگی روزمره، در خصلت‌ها و عادت‌ها، ما را از آن "بی‌نهایت" بازمی‌دارد. خداوندی که نوید "غفران" داده، همان "بی‌نهایتی" است که ما در وجودمان به او متصل هستیم و به‌محض اینکه از این گرفتاری‌ها و از این لایه‌هایی که ما را احاطه کرده‌اند خارج شویم، به سوی همان "بی‌نهایت" رهسپار می‌شویم كه همان ذات "غفران" است. ✳️ غفران ذاتى این غفران ذاتی چیزی فراتر از آن است که انسان بسوى آسمان و خدای توهمی می‌نشیند و از او پیوسته درخواست می‌کند بی‌آن‌که بداند چه خواهد شد. "غفران"، در ذات انسان است. و به‌محض توجه به این "ذات"، محقق می‌شود و تغییری ایجاد می‌کند که قابل مقایسه با تغییراتى که تاکنون دیده‌ایم، نیست. این برای همه ما ممکن است؛ نیازی نیست که عارف، واصل، یا ولیِ خدا باشیم. همین که در همین مرتبه‌ی خودمان، در زندگی روزمره، حتی در دقایقی کوتاه که هیچ خللی در زندگی‌مان ایجاد نکند، یک برنامه‌ی اندک و منظم برای اين توجه به "خود" و رهایی از تمام لایه‌هایی که ما را در برگرفته‌اند، داشته باشیم، آثارش چنان در زندگی مان آشکار می‌شود که به حیرت می‌افتيم. | ایتا | بله | آپارات
حقیقت ورای این است؛ حقیقت آن است که به‌محض اینکه جان عاشق انسان، که همین ما هستیم، به حرکت درآید، همه‌چیز دگرگون می‌شود. جان عاشق ما، همان جانی که در "عهد ألست"، پاسخ "قالوا بلی" را داد. "عشق ألست"، عشق بی‌نهایت و عشقی است که در ذات ما نهفته است. مگر اینکه انسان "شقی" باشد و از آن عشق کناره گرفته باشد كه بعید است که ما از "اشقیا" باشیم. ما انسان‌های متوسط، آن عشق را در درون داریم. به‌محض اینکه به آن عشق توجه کنیم، و از این عالم بیرونی فاصله بگیریم، جان عاشق در ما شروع به دم زدن می‌کند و این عالم بی‌اصل و توهمی که در ذهن و وجودمان ساخته‌ایم، چون ذراتی که به یکدیگر برخورد کنند، فرو می‌پاشد. چون آتشی که در میان یک مجموعه افتد و همه‌چیز را در خود بسوزاند و نابود کند. عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود همه‌ی عالم، همچون دریایی بیکران می‌شود و از این هیبت، جان آدمی "لا" می‌شود. و این "لا شدن"، برای همه‌ی ما قابل حصول و تجربه‌پذیر است. چیزی نیست که فقط در شعرها بخوانیم و لذت ببريم. لذت حقیقی، برای کسی است که این حقیقت را در وجودش پیاده کند و ببیند. ‌ نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گواه همه‌ی این دردها و دواها، دردهای جسمانی و روحانی که در طول روز و زندگی با آن‌ها دست‌وپنجه نرم می‌کنیم، تکثراتی است که این عالم بی‌اصل، یعنی خود دروغين ما ساخته. به‌محض اینکه این "خود دروغین" را کنار بزنیم، آن "خود حقیقی"، آن "ذات حقیقی" باقی می‌ماند. خصم و گواه، درگیری‌ها، دوگانگی‌ها، دوراهی‌هایی که در طول روز در تمام امور شخصی، خانوادگی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و… داریم، همه‌ی این‌ها تكثراتى ساخته‌ی همان عالم بی‌اصل است. اما وقتی که بازگشتی به خودمان داشته باشیم، همه‌چیز تغییر می‌کند. اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود هیچ متنی، حقیقت ذاتی انسان، آن ذات "ساقی‌گری"، آن ذات بی‌نهایت را، به این زیبایی ترسیم نمی‌کند؛ ساقی به خود ساقی شود. حق، آتش افروخته تا هرچه ناحق سوخته آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند وقتی که این دوگانگی برداشته شود، حقیقتی ورای آن ظاهر می‌شود. برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل آن حقیقت الهی که این جهان را خلق کرد، این‌بار، در کسوت انسان، "خلیفه‌الله"، جهان را دوباره، بنوعى ديگر می‌آفریند. و این، چیزهایی نیست که فقط برای اولیا باشد، بلکه برای ما، همین "انسان‌های متوسط"، نیز قابل تجربه است. اولیاء از این مرحله عبور کرده‌اند، اما ما، اکنون در این نقطه‌ایم، و می‌توانیم به‌سوی آن گام برداریم. این تصمیم برای همه‌ی ما ممکن است و درست در همین لحظه‌ای که شما این کلمات را می‌بينيد، قابل اجراست. اما نتایج آن، در طول زمان ظاهر خواهد شد. تصمیم بگیرید! هم اكنون! به ابهامات توجه نکنید، به تردیدها توجه نکنید، به شک‌ها توجه نکنید. هم اكنون، تصمیم بگیرید: رفتن به‌سوی "حقیقت ذات"، رها شدن از این همه گرفتاری‌هایی که درون انسان انباشته شده است. إنكم ان زهدتم خلصتم من شقاء الدنيا و فزتم بدار البقاء. اگر شما زهد بورزید، نه آن زهدى که انسان چیزی نخورد یا نیاشامد كه آن زهدِ ظاهری است، بلكه زهد حقیقی كه درون انسان است. زهد خقيقى این‌ است که انسان در عین زندگی کردن، در خلوت خود، لحظه‌ای از این دنیا فاصله بگیرد؛ خودش باشد… هنگام نماز، هنگام رکوع، هنگام سجود… و وقتی که این را انجام دهد، نتایج را خواهد دید. و اکنون… همین لحظه، تنها "تصمیم" کافی است، تصمیمی حقیقی. | ایتا | بله | آپارات
✳️ این‌جا باید توجه داشت كه؛ رمضان میهمانى و بارعامی است که در آن هزاران حاتم به گدایی و هزاران لیلا به مجنونی آمده‌اند، پس خس بی‌سروپایی همچو من چرا باید به عقل و تدبیر و توان و صلاحیت خود متكى باشد؟ ما بايد طمع سفره از صاحب این ضیافت داشته باشيم نه از توان و سرمایه و ظرفیت خود. بايد بدانيم كه هر حرکت اندکی، از ناحیه‌ی ما صورت گرفته و می‌گیرد حتما نتایج فراوانی در زندگی ما خواهد داشت. ⚠️ناامیدی ها از شیطان‌ است. چیزی که باعث می‌شود انسان در مسیر خود گرفتار و زمينگير شود، ترس از آينده و پشت پا زدن انسان به امید است كه اينها ناشى از تسلط شیطان بر او است. ✳️ راه باز است و انسانی که در رمضان به جایی رسیده باشد امکان ندارد بعد از رمضان گرفتار بشود. آن خدایی که خدای رمضان است، خدای پس از رمضان هم هست. انسان باید یقین داشته باشد که این رزق مادى و معنوى، حرکت و موفقیت، پس از رمضان هم برای او ادامه خواهد داشت... ▫️