eitaa logo
🍃🌹با شهدا و اهل بیت🌹🍃
217 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2هزار ویدیو
64 فایل
ارتباط با مدیریت کانال↙️↙️ @Yavar_amar ادمین تبادل ↙️↙️ @Ya_mahdi_1235 مغزخاکستری @khakestary_amar کانال اتحادیه عماریون @et_amarion نفوذیها @Nofoziha_ammariyon با شهدا و اهل بیت علیهم السلام @Ammar_noghtezan
مشاهده در ایتا
دانلود
🌾🌙♥️🌾🌙♥️🌾🌙♥️🌾 ♦️گفت: چه قشنگی ⇜شنید: آنچه که در عکس ها می بینید دیده های هستند، اما آنچه که دل💓 ها می بینند ... ★اگر زیباست، دل چگونه است ★اگر عکس🖼 دیدنی است، دیدنی تر است جان کاش قابلیت عکسبرداری🎥 از دلت هم داشتیم 💥 چقدررر سبک شده ...😭😭 🌙 🍃🌹🍃🌹
🌟♥️🌟 🍂می‌شود باز تـ✨ـو در خانۀِ ما پا بنهی😍 🍃می‌شود باز مرا در جا بدهی 🍂دل💓 من تنگ برای بغلت شد 🍃وعدۀِ از چه غلط شد بابا⁉️😔 🌙 @Ammar_noghtezan 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
🌷 کنار جوب اب نشسته بودم و مے شستم. دیدم کنارم ایــــــستاده. شانزده سالــــــــــش بود. گفت مادر رفتم برای اعزام به جبهه گفتن کوچـــــــیکے باید رضایــــــــت نامــــــــــه بیارے! بلند شدم. اســـــــــتین هامو دادم پایین و گفتم بیا بریم تا برات بدم. با هم رفتیم اعزام. رضایت نامه پرکردم و امدم. اعزام شد. چند جبهه بود و برگشت. تعریف مے کرد می گفت مادر این بار به خیر گذشـــــــــت, برای صـــــــــبح رفتم بگیرم, برگشتم دیدم خمــــــــــــــپاره امده روے سنگرم! اماده شد دوباره برگردد. گفتم علے, بابات که جبهه است. منم که احوالم, برادرت هم که مریــــــــــــــضه. بمون بعد برو. گفت : مادر, برای خودش رفته من هم باید برای خودم برم. برای تو و برادرم هم مے کنم. علے رفت. پدرش برگشت. من هم در بسترے شدم. یک روز ظهر هر چه منتظر شدم کسے ملاقاتم نیامد. شب قبـــــــــلش مرتب خواب هاے می دیدم, دلم شور مے زدم. اخر وقت شوهرم امد. گفتم: علے چے شده؟ گفت: امانتے خــــــــــــــــدا داده بود, حالا پس دادے, دیگه نباید منتظر برگشتنش باشے. دوزاریم افتاد, علے شده. 🌷 دخترم ۴-۵ سالش بود. با اینکه بردیم علے را دید, اما و نبودن او را باور نمے کرد. تا چـــــــند روز کارش گریه بود و صدا زدن علی. یک شب عصبانے شدم. او را دعوا کردم و گفتم علے شهید شده, دیـــــــگه نمیاد. شد. رفتم کنار جوب، اب بیارم. وقتے برگشتم دیدم مادرم که نابینا بود میگه ننه,این دختر دیونه شــــــــده! گفتم چرا؟ گفـــــــت مرتب با خودش حرف مے زنه! دیدم دخترم ارام گوشه ای نشسته, پیراهـــــــنش هم مشت در دســـت گرفته. گفتم چی شده؟ گفت: دیدی گفتم علے است. امد پیــــــشم, ناز و نوازشم کرد. بهم شـــــکلات داد, گفت من , دیگه اذیت مادر نکن. را باز کرد یک ۲۰ تومنی کاغذی نشان داد و گفت: این را هــــــــــم داداش بهم داد. دیگر هیچ وقت برادرش را نگرفت, ان پول از شــــــهید را سال ها داشــــــــتیم هدیه به صلوات شهدای تولد:۱۳۴۶/۴/۱-شیراز شهادت:۱۳۶۲/۱۲/۱۲-عملیات خیبر ✨✨✨🍃🕊🍃✨✨✨ @Ammar_noghtezan