🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیستم.
⬅️بازیابی جایگاه عقل در ادغام شدن با اصالت وجود!
⬅️بحث، درباره آن امر اصيلى است كه ملاک واقعيت داشتن اشياء است، و نيز درباره جدا كردن آن امر اصيل از امر اعتبارى و غير اصيل.
💠علامه طباطبایی(رحمه الله)مقدمه در اين دو موضوع، به دو نكته مىپردازند:
💠۱.اينكه اولين قدمى كه ما با سوفسطائيها فاصله مىگيريم و از آنها جدا مىشويم، اعتقاد به واقعيت داشتن اشياء و وجود داشتن آنهاست.
💠سوفيستها، به حقيقتى خارج از ظرف ذهن قائل نبوده و تمام جهان را پندار و اوهامى بيش نمىدانند و براى هيچ چيز در جهان، واقعيتى قائل نيستند.
💠ما وقتى بداهة حقيقت وجود را در خارج از ذهن خود يافتيم و اشياى فراوانى را در جهان موجود دانستيم، راه خود را از راه آنان جدا كرده ايم و هيچ وجه اشتراكى ميان ما و آنها نخواهد بود.
⬅️در اين نگاهى كه به اشياى واقعيت دار مى اندازيم، آنها را مختلف و جدا از هم مى يابيم:
💠يكى انسان است، ديگرى اسب، يكى شجر است، ديگرى شمس يا چيز ديگر، كه بدين ملاک اشياء وجه الاختصاص پيدا كرده، از هم متمايز مىگردند. از سوى ديگر همه امور فوق را در موجود بودن، يكسان و برابر مىيابيم. معناى <<انسان موجود است>> يا <<درخت موجود است>> يا <<شمس موجود است>> از آن جهت كه موجود هستند يكى مىباشند.
💠پس اشياى موجود، بدين ملاک يک قدر مشترک پيدا مىكنند، و از اينجا درمىيابيم كه ما از هر شىء موجود دو دريافت داريم.
💠دريافتى كه به ماهيت و چيستى آن بر مىگردد و دريافت ديگرى كه به هستى و وجود آن بازگشت مىنمايد. و از آنجا كه امر مشترك غير از امر مختص است، پس اين دو، غير از يكديگرند.
💠۲.ماهيت ذاتا قابليت حمل وجود بر آن و سلب وجود از آن را دارد. مى توان گفت <<انسان موجود است>> يا <<نيست>>. همين كه مىتوان وجود را از ماهيت سلب كرد، دليل بر آن است كه ماهيت، غير از وجود است.
💠و الا اگر ماهيت عين وجود بود، ممكن نبود كه آن را از خودش سلب كرد؛ زيرا سلب شىء از نفس خود، محال است، مانند آنكه بگوييم <<انسان، انسان نيست.>>♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#اصالت_وجود.
#ماهیت.
#عقل.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari
🔴شرح فلسفه
♨️قسمت بیست و هفتم.
⬅️کثرت وجود!
⬅️اختلاف و تمايزاتی كه ميان موجودات مىبينيم گاهى از ماهيات آنها سرچشمه مى گيرند، مثلا يک موجود، انسان است، موجود ديگر، فرس و موجود ديگر بقر و امثال آن، و گاهى از انقساماتى كه بر ذات وجود وارد مىشوند گونه هاى مختلف وجود پديد مىآيد، مانند وجود ممکن و وجود واجب، وجود بالفعل و وجود بالقوه، وجود واحد و وجود كثير و هکذا.
💠بحث، در قسم دوم است! مىخواهيم بگوييم كثرات ناشى از قِسم دوم به ملاكى بيرون از وجود پديد نمىآيند.
💠به عبارت ديگر كثرت و تمايز، مقوم خود وجود است، هر وجود از خصوصيتى خاص برخوردار است كه آن عين وجود است و مقوم آن مى باشد، نه جزء و نه خارج از آن، ما اين كثرت را كثرت تشکیکى نام مىنهيم.
💠در اصطلاح منطق، كلى مشکک بر آن كلى اى اطلاق مىشود كه دلالت آن بر افراد و مصاديق خود به طور يكسان نباشد، بلكه معنى آن در بعضى مصداقها شديد تر و در برخى ضعيف تر يا در برخى مقدم و در برخى موخر باشد.
💠مانند اطلاق نور بر نور شمع، نور چراغ، نور ماه و نور خورشيد، در مقابل كلى مشکک، كلى متواطى قرار دارد كه دلالت معنى آن بر مصاديق، يكسان است.
💠چنانكه اسب و درخت و انسان، بر مصداقهاى خود به طور یک نواخت دلالت دارند، انسانى از انسانى انسان تر يا درختى از درخت ديگر درخت تر يا اسبی از اسب ديگر اسب تر نيست.♥️
💢 #ادامه_دارد...
#فلسفه.
#فلسفه_اسلامی.
#اصالت_وجود.
#حقیقت_وجود.
#تشکیک_وجود.
#آموزش_فلسفه.
#عشق_فلسفه.
#مخالفان_فلسفه_اسلامی.
➖➖➖➖➖➖
🔴کانال 🌿فلسفه نظری🌿
🆔 @falsafeh_nazari