🔞داستان واقعی نفریننبشقبر «تیمور لنگ»
گفته میشود که مقبرهٔ تیمورلنگ نیز همانند فراعنه دارای یک نفرین است که به #نفرین_تیمورلنگ شهرت دارد؛ به این معنا که هر کس به مقبرهٔ اش نزدیک شود، دچار مرگ و یا اتفاق ناخوشایندی خواهد شد. تا اینکه جمعی از باستانشناسان شوروی سابق تصمیم گرفتند تا قبر تیمورلنگ را باز کرده و جسد او را برای تحقیقات به موسکو منتقل کنند.
در ژوئن ۱۹۴٢ وقتی قبر تیمورلنگ را گشودند
#ناگهان بوی عجیب و تندی استشمام کردند؛ مثل بوی روغنهایی که در مومیایی کردن اجساد فراعنه از آن استفاده می شد.
و بر روی قبر جملاتی حک شده است:
هر کس قبر مرا باز کند با دشمنی ترسناکتر از من مواجه خواهد شد. 👿
و جملهٔ دیگر چنین بود: هنگامی که از گور خود برخیزم دنیا خواهد لرزید. 😰
جسد تیمورلنگ را به موسکو منتقل کردند و......
ادامه ماجرای #نفرین_تیمورلنگ👇👇👇
eitaa.com/joinchat/3943301130C79a2b2fc94
❌کلمه "تیمور" را جستجو کنید👆👆
.
#حرف_شجاعانه_مرد_شیعه
#در_جمع_سنی_ها❗️
خدایا مرا با ذوالنُّورین ( #عثمان) محشور کن😳
آقایی میگفت: قدری کار ما در نجف سخت شده بود، و کار ما به جایی رسیده بود که با تُرُب خود را سیر نگه میداشتیم. از جایی بوی #آبگوشت استشمام کردم، رفتم نزدیک، گفتند: بفرمایید. گفتم: سیرم، اما با چه، با فجل (تُرُب). لذا برای شکایت به حرم حضرت امیر علیهالسلام رفتم و عرض کردم: حداقل ماهی یک بار به ما گوشت برسان. وقتی از حرم بیرون آمدم، دیدم بالای کفشداری، گروهی از طائفه #بَکتاشیها، که آنها دراویش #سنی_مذهب بودند، تکیههایی مانند خانقاه داشتند و در زمان دولت عثمانی خیلی مهم بودند و خدام حرم به آنها احترام میگذاشتند و آنها هم به اینها چیزی انعام میدادند
درهرحال، آن آقا میگفت: از آنها صدایی شنیدم که میگفت: «أَللهُم احْشُرْنِی مَعَ ذِیالنورَینِ؛ خدایا، مرا با ذیالنورین، یعنی عثمان، محشور کن»!
من هم از پایین با صدای بلند گفتم: #آمین. خدام حرم به من گفتند: الآن به پایین میآید و تو را تعقیب میکند و برای تو دردسر میشود( #تو_را_میکشند) گفتم: چه کنم؟ #ناگهان.......
#بقیه_در_کانال_بهجت 👇👇
eitaa.com/joinchat/1918304256C77759d29fb