eitaa logo
بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات
6هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
9 فایل
بسوی حقیقت بصیرت،روشنگری پاسخ به شبهات وشایعات (شبهه ازشما،پاسخ ازما) مامکلف به تکلیفیم،نه نتیجه حق جو وحق طلب باشیم (بروز ترین کانال پاسخ به شبهات وشایعات روزدنیای مجازی) ارتباط با ادمین 👇👇 @Aliomidiani
مشاهده در ایتا
دانلود
دوشنبه ۲۹بهمن۱۳۹۷ ⬅️ ۱۲جمادی‌الثانی۱۴۴۰ 💐💐💐💐💐💐💐 ✨حکمتی از ... 📖 موضوع: دو عامل مسلمانان . ➖➖➖➖➖➖➖➖ ⭕( عليه السّلام از حضرت عليه السّلام نقل فرمود) : ⬅ در زمين مايه از بود: 🔸يكى از آن دو شد، ➖پس ديگرى را ➖و بدان زنيد، 🔹امّا امانى كه برداشته شد 1⃣ صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بود، 🔸و مانده، 2⃣ است، 🔹كه بزرگ به رسول خدا فرمود: ➖«خدا آنان را نمى كند در حالى كه تو در آنانى، ⬅و عذابشان نمى كند تا آن كه مى كنند» ▪(اين روش استخراج لطايف معنى، ➖و ظرافت سخن از آيات است). 📚حکمت۸۸_ ( اخلاقی، معنوی ) 🙏 ترجمه مرحوم استاد محمد دشتی. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات وشایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
✨حکمتی از نهج‌البلاغه حضرت علی«ع» 📖 موضوع: . ▫▫▫ ⬅روايت شده است كه در ايام بن الخطاب، در حضور او از زيورهاى و كثرت آن سخن به ميان آمد. 🔸گروهى (به عمر) گفتند: اگر آنها را مى گرفتى (و مى فروختى) و با آن، لشكرهاى مسلمين را مجهز مى ساختى، آن بيشتر بود. ❓كعبه چه احتياجى به اين زيورها دارد؟ 🔹به دنبال آن، عمر تصميم به اين كار گرفت و از علیه السلام دراين باره سؤال كرد. ✔امام«ع» در پاسخ او فرمود : اين قرآن بر «ص» نازل شد در حالى كه چهار نوع مال وجود داشت: 1⃣ ،كه آنهارا(طبق دستورقرآن)به عنوان ارث مطابق سهام خاص در ميان ورثه تقسيم فرمود، 2⃣و «فىء» ( كه از طريق جنگ يا غير جنگ به دست آمده بود) كه آن را بر مستحقانش تقسيم كرد، 3⃣و ، كه آن را در موارد خود قرار داد، 4⃣و (زكوات)،كه آنرا درآنجا كه لازم بود مقرر داشت (ودر ميان مستحقانش تقسيم فرمود). ➕و در آن زمان زيورهاى كعبه وجود داشت و آن را بر همان حال باقى گذاشت (و حكم خاصى براى تقسيم آن بيان نكرد) ➖و اين امر نه از روى فراموشى بود و نه به دليل مخفى بودن مكان آن، 🔸بنابراين تو نيز آن را بر همان حال كه خدا و پيامبرش آن را قرار داده اند باقى بگذار (و از در آن صرف نظر كن). 🔹عمر (هنگامى كه گفتار امام«ع» را شنيد) عرض كرد: اگر تو نبودى مى شديم. و زيورهاى كعبه را به حال خود واگذاشت. ▫▫▫ ‼ نکات : ✅ امام«ع» درواقع براى به مشكل از دليل روشنى استفاده كرد ➖و فرمود كه : «هرگاه به مجيد مراجعه شود تكليف تمام اموال، چه و شخصى و چه روشن شده است». 🔻درباره اموال شخصى، به شكل مبسوط در سوره آمده 🔻و درباره اموال مانند خمس، در آيه ۴۱ سوره «» 🔻و درمورد حكم ، در آيه ۶۰ سوره «توبه» 🔻و درباره كه به صورت فىء وارد بيت المال مى شود در آيه ۷ سوره «حشر» حكم آمده است. ✅ولى با اينكه زيورآلات و اموالِ متعلق به كعبه، كم نبوده است با اين حال قرآن اختيار كرده و اين سكوت هرگز به معناى فراموشى و از قلم افتادن نيست، بلكه مفهومش اين است كه بايد در اختيار كعبه باشد. ✅ كه در منابع اهلبيت آمده استفاده مى شود كه از هداياى كعبه مى توان براى استفاده كرد؛ از جمله در حديثى از «ع» آمده است كه شخصى خدمت آن حضرت عرض كرد: به كعبه كنيزى هديه كرده اند كه پانصد دينار ارزش دارد چه دستورى مى فرماييد؟ حضرت فرمود: آن را بفروش و مبلغ آن را به كسانى كه در راه مانده اند و حجاجى كه بده. ✅شخصى از «ع» درباره خريدن قطعه اى از پرده كعبه سؤال كرد (هنگامى كه پرده كعبه را عوض مى كردند، پرده كهنه را قطعه قطعه كرده، مى دادند و يا مى فروختند) كه قسمتى از آن را براى خود نگاه داشته و بقيه را مى خواست بفروشد. حضرت فرمود كه مانعى ندارد و براى او دارد. ✔قرائن نشان مى دهد كه زيورآلات كعبه قبل از اسلام نيز وجود داشته است. ✅از حديثى كه ؛ در بحارالانوار از «ابن اسحاق» نقل مى كند استفاده مى شود ➖كه كعبه گنجى داشت درون چاهى در داخل كعبه وجمعى از قريش پنج سال پيش از بعثت پيغمبراکرم«ص» آن را كردند. پس از اسلام نيز تا مدتها كسى در آن تصرف نمیكرد و حتى امام علی«ع» در حديث شريف مورد بحث نيز از تصرف در آن فرموده است؛ ولى سالهاست كه هيچگونه زيورآلاتى در كعبه مشاهده نمى شود. ✅تنها، پرده كعبه را هر سال عوض مى كنند و پرده پيشين را قطعه قطعه كرده براى شخصيتهاى مى فرستند يا به زوار مى دهند؛ ➖اما اينكه از چه زمانى آن زيورآلات شد و يا در صندوق يا محل خاصى حفظ گرديد براى ما روشن نيست. 🚨و به تازگى براثر باورهاى نادرست خود در ، پرده كعبه را بايگانى مى كنند.  ✅❓ اكنون اين پيش مى آيد كه چرا امام علی«ع» به عمر فرمود حلى كعبه را به حال خود واگذارد؟ در حالى كه به طور مداوم زيورآلات تازه اى به كعبه هديه مى كردند و انباشتن و نگهداشتن همه آنها وجهى نداشت. سؤال اين است كه دستور آن حضرت به ظاهر دستورى موقت بوده است و اين بوده كه حتى الامكان آن زيورآلات حفظ شود تا اگر نيازى براى مرمت كعبه يا مسجدالحرام پيدا شود از آنها استفاده كنند. 🚨✅ عمر پس از شنيدن اين كلام حكيمانه خطاب به حضرت على«ع» عرض كرد: « اگر تو نبودى مى شديم». منحصر به اين مورد نيست، بلكه در طول خلافت خود بارها به مشكلات و برخورد كه كسى جز اميرمؤمنان على«ع» آن را براى وى نگشود و اين اعتراف را به تعبيرات مختلف تكرار كرد كه مرحو
⭕️پاسخ به یک پرسش ❓چرا ما شیعیان را «شیعه‌ ی جعفری» می‌نامند، در حالی که ما شیعه‌ ی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و سایر ائمه‌ ی اطهار هستیم؟ 🔺پس از شهادت حضرت امیرالمؤمنین (ع)، قدرت در جهان به صورت مطلق به و سپس و ... رسید. اشخاص و دودمانی که نه تنها یا نبودند، بلکه اساساً مسلمان نبودند و نسبت به اسلام نیز بغض و کینه‌ ی عجیب و بی‌ بدیلی داشتند. (مانند امروز). بدیهی است که آنان نمی‌توانستند کفر خود را آشکار کرده و با نام کفر بر مردم مسلمان حکومت کنند، لذا ضمن "تمسک به نفاق" و "مسلمان و خلیفة المسلمین نامیدن خود"، سعی بسیار و همه جانبه‌ ای در تحریف، شایع نمودن خرافات و در نهایت زدودن معارف اسلامی نمودند و در این راه از هیچ خیانت و جنایتی، از صرف هزینه‌ ی کلان گرفته تا قتل عام‌ های فردی یا دسته جمعی فروگذار ننمودند که شهادت اهل بیت علیهم‌السلام و از جمله حضرت (ع)، از جمله نمودهای بارز آن می‌ باشد. این جو اسلام زدایی توسط حکام جور با شدت تمام از همان ابتدا حاکم بوده (و هنوز هم هست)، اما این جو در شرایط متفاوت دچار فراز و نشیب‌ های فراوانی شد. در دوره‌ی و امام صادق علیهما‌السلام، اوضاع نابسامان سیاسی و حکومتی در بلاد اسلامی، زمینه را برای فعالیت و نشر فرهنگ اصیل اسلام ناب محمدی (ص) مساعدتر نمود، لذا آن دو امام بزرگوار در اولین اقدام به تبیین و نشر اسلام راستین و تعلیم شاگردان عام و خاص قیام نموده و اسلام و مسلمین را از عدم دسترسی به معارف و منابع صحیح و عدم شناخت اسلام واقعی نجات دادند. دوران امام باقر (ع)، آغاز این فرصت بود. لذا ایشان بیشتر به تبیین مبانی و معارف اصول عقاید پرداختند، اما در دوران امام صادق (ع) شرایط مساعدتر گشت و ایشان ضمن اصول به تبیین و تدوین احکام و نشر آنها توسط شاگردان عام (دانشگاه امام صادق علیه‌السلام) و شاگردان خاص پرداختند. لذا آن چه که اکنون از مبانی تفسیر، معارف، فقه و اصول، حدیث و ... در اختیار قرار گرفته است، از برکت وجود آن امام همام می‌باشد. اگر چه مذهب معنای عام دارد، اما در عرصه‌ ی فقه، مذهب به مجموعه‌ ی احکام بیان می‌ شود و اگر چه مذاهب دیگر اسلامی حتی در بینش اصول عقاید (حتی توحید) تفاوت‌ هایی دارند، ولی عمده‌ ی دسته‌ بندی آنها به خاطر تفاوت در احکام (فقه) است و چون مذهب شیعه، عمده مبانی فقه و احکام خود را از امام صادق (ع) اخذ نموده است، به «شیعه ی جعفری» ملقب شده است و به همین دلیل ایشان را «رئیس مذهب شیعه» می‌نامند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
⭕️ آیا مردم ایران پیش از صفویه، همه سنّی مذهب بودند؟ 🔺این که مذهب چیست؟ جایگاه ولایت و در قرآن مجید، سنت (ص) و احادیث کدام است و ... ؟ یک مقوله است، و این که کدام ملت و جماعتی، در چه زمانی، چرا و چگونه به فرهنگ، دین، مذهب، ایسم یا جریانی روی آوردند، و سپس چرا بازگشتند و یا چرا هم چنان پایدار ماندند؟ یک مقوله‌ی دیگری است. به عنوان مثال می‌دانیم که اولین مذهب (حنفی)، توسط ابوحنیفة النعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان (۸۰ - ۱۵۰ هجری قمری)، که او را «امام اعظم» می‌خوانند، نزدیک به ۱۵۰ سال پس از رحلت تأسیس شد؛ او خودش در فقه شاگرد "ابراهیم نخعی" بود و البته از محضر و علیهماالسلام نیز استفاده نمود؛ و مذهب نیز در زمان خلافت هارون و پس از وی بدل به مذهب رسمی خلفای ، در تمامی سرزمین‌های اسلامی (از جمله ایران) گردید. می‌پرسیم: ● مسلمانان، طی ۱۵۰ سال قبل از تأسیس مذهب حنفی، به کدام مذهب بوده‌اند؟! ● آیا خلقای و عباسی، با آن همه کفر، نفاق، فسق، فساد و جنایاتشان، اصلاً مسلمان بودند که "سنّی" باشند؟! ● مگر رأس ولایت و امامت (تشیع)، حضرت امیرالمؤمنین، (ع) نمی‌باشند که در دامان حضرت رسول اعظم (ص) رشد نموده و تربیت یافتند و اولین مرد مسلمان نبوده‌اند؟ پس چرا خلفای اموی و عباسی، "امام کُشی" را در صدر استراتژی‌ ها و عملکرد سیاسی و مذهبی خود قرار دادند؟! ● آیا ابوحنیفه و بنیانگذاران سه مذهب دیگر (شافعی، حنبلی و مالکی)، خودشان برای اهل بیت علیهم السلام، حرمت ویژه‌ای قائل نبودند؟! آن زمان که با ضد تبلیغ دستگاه حکومتی، را "رافضی" می‌خواندند، ابوعبدالله، محمد بن ادریس، که او را «امام شافع» می‌خوانند، در قصیده‌ ی بلندی سرود: «اگر حبّ علی و آل علی بودن است، من خود اول رافضی هستیم». ● پس اگر نگاه علما و فقهای بنیانگذار مذاهب ، به اهل بیت علیهم السلام چنین بوده است، نگاه و گرایش مردم چگونه بوده است؟! 🔺از همان ابتدا، حکومت‌های کافر و ظالم اموی و سپس عباسی بر تمامی سرزمین‌های اسلامی و از جمله حاکم گردید. حکومت‌های اموی و عباسی، در اعلام مذهب خود، نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که ادعای ولایت، امامت و تشیع کنند، چرا که آن وقت باید حکومت را تسلیم معصوم علیه السلام می‌کردند، چنان که مأمون با حیله، ژست آن را گرفت و امام این حیله را خنثی نمود. بنابراین هیچ راهی نداشتند جز این که بگویند: ما مسلمان و اهل سنّت هستیم و به این بهانه، شیعه کُشی را از ترور امامان گرفته تا قتل عام پیروان، سرلوحه ی سیاست‌ ها و عملکردهای خود قرار دادند. اما مردم ایران، ضمن آن که دین و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر. ❗️ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران‌ های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برهه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام می‌گفت: «این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود» - و نه او را به زندان‌های کوتاه و بلند می‌انداخت و نه ترورش می‌کرد. اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمی‌شد حضرت (ع) را به ایران بیاورد و بگوید: «او ولیعهد من است»، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه‌ ی فقط یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی‌ترسید و ترورشان نمی‌نمود! اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمی‌کردند. ❗️و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمی‌توانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهه‌ های گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
⭕️ آیا مردم ایران پیش از صفویه، همه سنّی مذهب بودند؟ 🔺این که مذهب چیست؟ جایگاه ولایت و در قرآن مجید، سنت (ص) و احادیث کدام است و ... ؟ یک مقوله است، و این که کدام ملت و جماعتی، در چه زمانی، چرا و چگونه به فرهنگ، دین، مذهب، ایسم یا جریانی روی آوردند، و سپس چرا بازگشتند و یا چرا هم چنان پایدار ماندند؟ یک مقوله‌ی دیگری است. به عنوان مثال می‌دانیم که اولین مذهب (حنفی)، توسط ابوحنیفة النعمان بن ثابت بن زوطا بن مرزبان (۸۰ - ۱۵۰ هجری قمری)، که او را «امام اعظم» می‌خوانند، نزدیک به ۱۵۰ سال پس از رحلت تأسیس شد؛ او خودش در فقه شاگرد "ابراهیم نخعی" بود و البته از محضر و علیهماالسلام نیز استفاده نمود؛ و مذهب نیز در زمان خلافت هارون و پس از وی بدل به مذهب رسمی خلفای ، در تمامی سرزمین‌های اسلامی (از جمله ایران) گردید. می‌پرسیم: ● مسلمانان، طی ۱۵۰ سال قبل از تأسیس مذهب حنفی، به کدام مذهب بوده‌اند؟! ● آیا خلقای و عباسی، با آن همه کفر، نفاق، فسق، فساد و جنایاتشان، اصلاً مسلمان بودند که "سنّی" باشند؟! ● مگر رأس ولایت و امامت (تشیع)، حضرت امیرالمؤمنین، (ع) نمی‌باشند که در دامان حضرت رسول اعظم (ص) رشد نموده و تربیت یافتند و اولین مرد مسلمان نبوده‌اند؟ پس چرا خلفای اموی و عباسی، "امام کُشی" را در صدر استراتژی‌ ها و عملکرد سیاسی و مذهبی خود قرار دادند؟! ● آیا ابوحنیفه و بنیانگذاران سه مذهب دیگر (شافعی، حنبلی و مالکی)، خودشان برای اهل بیت علیهم السلام، حرمت ویژه‌ای قائل نبودند؟! آن زمان که با ضد تبلیغ دستگاه حکومتی، را "رافضی" می‌خواندند، ابوعبدالله، محمد بن ادریس، که او را «امام شافع» می‌خوانند، در قصیده‌ ی بلندی سرود: «اگر حبّ علی و آل علی بودن است، من خود اول رافضی هستیم». ● پس اگر نگاه علما و فقهای بنیانگذار مذاهب ، به اهل بیت علیهم السلام چنین بوده است، نگاه و گرایش مردم چگونه بوده است؟! 🔺از همان ابتدا، حکومت‌های کافر و ظالم اموی و سپس عباسی بر تمامی سرزمین‌های اسلامی و از جمله حاکم گردید. حکومت‌های اموی و عباسی، در اعلام مذهب خود، نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که ادعای ولایت، امامت و تشیع کنند، چرا که آن وقت باید حکومت را تسلیم معصوم علیه السلام می‌کردند، چنان که مأمون با حیله، ژست آن را گرفت و امام این حیله را خنثی نمود. بنابراین هیچ راهی نداشتند جز این که بگویند: ما مسلمان و اهل سنّت هستیم و به این بهانه، شیعه کُشی را از ترور امامان گرفته تا قتل عام پیروان، سرلوحه ی سیاست‌ ها و عملکردهای خود قرار دادند. اما مردم ایران، ضمن آن که دین و مذهب سنّی را به رسمیت شناخته بودند، با تحقیق و بصیرت عالمانه و حکیمانه، عشق، محبت و مودت خاصی به اسلام، قرآن مجید، مقام رسول اعظم و او علیهم السلام پیدا نمودند، که گاه علنی بود و گاه مخفی، اما واضح و مؤثر. ❗️ترور امامان، سرکوب شیعیان، به حبس انداختن عالمان و متفکران، قتل عام سادات و سایر پیروان اهل بیت علیهم السلام در اقصی نقاط ایران، در دوران‌ های طویل اموی و عباسی، همه دال بر توجه مردم به مکتب و مذهب اهل بیت علیهم السلام می‌باشد. اگر عشق، محبت و مودت وافر مردم به امامان و در آن برهه، به شخص شریف امامان موسی بن جعفر و علی بن موسی الرضا علیهما السلام و بالتبع فشار اذهان عمومی بر حکومت نبود، نه هارون لعنة الله، به امام موسی بن جعفر علیه السلام می‌گفت: «این حق شما چیست که ما بدهیم قضیه تمام شود» - و نه او را به زندان‌های کوتاه و بلند می‌انداخت و نه ترورش می‌کرد. اگر این عشق، محبت و مودت وافر نبود که مأمون لعنة الله، مجبور نمی‌شد حضرت (ع) را به ایران بیاورد و بگوید: «او ولیعهد من است»، تا مردم راضی و ساکت شوند؛ و از اجتماع مردم، در اقامه‌ ی فقط یک نماز عید فطر به امامت ایشان نمی‌ترسید و ترورشان نمی‌نمود! اگر گرایش فهیمانه و عاشقانه مردم ایران به اهل بیت علیهم السلام نبود که آن مصائب را بر بزرگانی چون حضرات معصومه، عبدالعظیم و سایر امامزادگان تحمیل نمی‌کردند. ❗️و کلام آخر آن که: بله مذهب تشیع، پس از در حکومت ایران رسمی شد، اما اگر کثرت این ملت، به تشیع و اهل بیت علیهم السلام، اعتقاد و گرایش نداشتند که صفویان نیز نمی‌توانستند به حکومت برسند. بالاخره ادعای تشیع، ولایت و امامت کردند که مردم از آنها حمایت کردند و آنها به قدرت رسیدند، و البته خودشان نیز اعتقاد داشتند و در برهه‌ های گوناگون، توسط حکومت و یا با رویکرد مثبت حکومت، خدماتی را نیز ارائه دادند. کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈
⭕️ پرسش: آیا امام سجاد (ع)، همیشه بیمار بودند؟ 🔺شما در غیر زبان فارسی در جای دیگر این کلمه ی «بیمار» را دنبال اسم امام زین العابدین (ع) نمی بینید. مثلًا در زبان عربی ایشان القاب زیادی دارند. «السّجاد» یکی از القابشان است، «ذوالثَّفَنات» یکی از القابشان است. شما ببینید یک کتاب در دنیا پیدا می کنید که یک لقبی به زبان عربی به امام داده باشند که مفهوم را برساند؟ من نمی‏ دانم چطور شده که ما فارسی زبان ها این لقب را به امام داده ‏ایم؟! البته علتش معلوم است. (ع) تنها در ایام حادثه ی - بگویم من الاتفاق، بگویم تقدیر الهی بود برای اینکه امام زنده بماند و نسل (ع) از این طریق محفوظ بماند - بیمار بودند و همان بیماری ایّام عاشورا سبب نجات ایشان شد. چند بار تصمیم گرفتند امام را بکشند، چون بیماری ایشان در آن وقت شدید بود، گفتند: «انَّهُ لِما بِهِ» یعنی این که دارد می‏ میرد، چرا دیگر او را بکشیم؟ کیست در دنیا که در عمرش بیمار نشود؟ هر کسی در عمرش یک بار، دو بار بیمار می‏شود. دیگر در غیر این چند روز شما ببینید یک جا نوشته‏ اند که امام زین العابدین بیمار بود؟ ولی ما امام زین العابدین را یک آدم بیمارِ مریضِ زردرنگِ تبِ لازمی [تصور کرده ‏ایم‏] که همیشه عصا به دستش است و [با] کمر خم دارد راه می‏ رود و آه می‏ کشد. آن وقت می‏ گوییم امام چهارم ما هم هست... ❗️امام زین العابدین (ع) با امام حسین (ع) هیچ فرق نداشته است، با (ع) از نظر مزاج و بنیه هیچ فرق نداشت. امام، چهل سال بعد از حادثه ی زنده بود و مثل همه سالم بود. با (ع) فرقی نداشته است. چرا ما بگوییم «امام زین العابدین بیمار»؟!   📚 مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهری، ج‏۱۷، ص ۱۲۶ کانال بصیرت،پاسخ به شبهات و شایعات جهت عضویت @Antishobhe 👈👈👈