eitaa logo
ذاکرین آل الله
262 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
289 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه ای برای مادر الا ای مادر خوبم کجایی ندارم طاقت هجر وجدایی دلم بی تو پر از اندوه ودرده ندارد زندگی بی تو صفایی بیا مادر مادر مادر مادر بیا۲ ________________ بیا بار دگر مادر کنارم بیا تا سر بزانویت گذارم بکش دست نوازش بر سرمن ببوسم دست تو ای گلعذارم بیا مادر.... ____________________ چه شبهایی که بودم زار وبیمار کنار بسترم بودی تو بیدار مرا با شهد جانت پروریدی به دنیا بوده ای معنای ایثار بیا مادر... _______________________ دلم تنگست برای لای لایت برای بوسه های جانفزایت زبعد تو به حیرانی دچارم دوای درد من باشد دعایت بیا مادر... _______________________ کنون هستم برای تو عزادار دلی خون، دیده گریان وتنی زار نباشد باورم هجر و فراقت غم بی مادری ام هست دشوار بیا مادر... شعر:اسماعیل تقوایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از غم بی دردی مردم به سینه "آه" داشت درمیان بیت الاحزان، ناله‌ی جانکاه داشت گاه از چشم کبودش اشکِ غربت می‌چکید گاه از پهلوی مجروحش شرارِ آه داشت گرچه آزرده شد از همسایگان خود، ولی لب به نفرین وانمی‌کرد و از آن اکراه داشت لحظه‌ای دست از دفاعِ از ولایت برنداشت در غریبیِ علی، جان و دلی آگاه داشت جان خود را او به قربان امام خویش ساخت کوثری که عمر پر عزت، ولی کوتاه داشت کس نمی‌داند مزارش را کجا پیدا کند کاش مثل بچه‌های خود زیارتگاه داشت نیست همدردی برایش ای «وفایی» درجهان بعد زهرا گرعلی سر در میان چاه داشت ✍
✍مستند فصل پرواز پخش مستند فرمانده دلاور سردار شهید ذبیح الله عالی ، قهرمان و پهلوان کشتی نامی شهرستان جویبار ⬅️دوشنبه ۲۷ آذر ساعت ۱۶ و۴۳ دقیقه از شبکه مستند ⏹ تهیه کننده و کارگردان :سیدجوادمیری
. ز خانه میرود زهرا ، شبانه میرود زهرا وای که با تنی غرق ، نشانه میرود زهرا وای من ، وای من ای وای من کفن شد ، پیکر زهرای من یازهرا ، یازهرا یازهرا به جسم کوثرم ریزد ، ز دیده اش گلاب اسماء بند نمی آید این خون ، هر چه که ریزد آب اسماء غمش را ، پهلویش ابراز کرد زخم او ، باز دهن باز کرد یازهرا ، یازهرا یازهرا رسیده وقت تدفینش ، رسیده وقت تدفینم لحد برای زهرا ، نه ، برای خویش میچینم ظاهراً ، مزار زهرا ولی باطنا ، این شده قبر ولی یازهرا ، یازهرا یازهرا .
. خونمون پر از داغ و درده جسم مادرم سرده سرده روی نیلیِ زهرا رو تا میبینه علی برمیگرده چشماشو رو هم گذاشته مادر علی تنهاست علی تنهاست میلرزه دل یل خیبر علی تنهاست علی تنهاست میسوزه با دیدن بستر علی تنهاست علی تنهاست بند ۲ تاریکه شب سردِ خونه از غصه حسن نیمه جونه بالای سر جسم مادر زینب داره قرآن میخونه روپوشه ، رو مادرم زهرا ، بمیرم من بمیرم من میزاره با دیده ی دریا ، بمیرم من بمیرم من مادر رو ، رو مغتسل بابا ، بمیرم من بمیرم من بند ۳ با تابوت دلم زیر و رو شد با تابوت...تمام هستم رفت ای سلمان...بیا یاریمون کن دیدی مادرم از دستم رفت بابای غریب ما تنهاست، بیا سلمان بیا سلمان غربت از حال علی پیداست بیا سلمان بیا سلمان وقت دفن مادرم زهراست، بیا سلمان بیا سلمان بند ۴ چشم مردم یثرب در خواب با اشک و غم و قلب بی تاب رو زخمای پر خونِ مادر آهسته میریزه حیدر آب زیر پیرهن به اشک و آه ، بسم الله و بالله میده غسلْ زیر نور ماه ، بسم الله و بالله «عَلَی مِلِّةِ رَسُولِ الله ، بسم الله و بالله» بند ۵ یادِ من نرفته تا حالا پشت در که افتادی از پا با کینه لگد بر در خورد و در افتاد روی جسمت زهرا افتادی راه نفس سد شد ، حلالم کن حلالم کن افتادی زیر در ‌و بد شد ، حلالم کن حلالم کن از رو در چهل نفر رد شد ، حلالم کن حلالم کن بند ۶ قلبم رو سقیفه آزردن یاسَم رو‌ کوچه پژمردن اونهایی که زهرامو کشتن تو گودال حسینم رو بردن خولی از راه که آمد میزد سنان میزد سنان میزد جای هرکس که نمیزد میزد سنان میزد سنان میزد قرآن منُ لگد میزد سنان میزد سنان میزد .
. آقای مظلومان عزا گرفته مدینه را غربت فرا گرفته حسن گشته حیران / حسین زار و گریان شده شب شام غریبان      حیدر به سر گرفته قرآن در کوچه های خلوت مدینه گشته نمایان غربت مدینه علی بی پناه است  / دگر غرق آه است مولا و اشک و سوگواری       زهرا و داغ بی مزاری زینب میان خانه زار و تنها گریان شده با روضه های زهرا اسیر و پریشان / دلش بیت الاحزان در چشم او غربت حاکی در دست او چادر خاکی .
. 🕯سبک روضه ای سلام الله علیها ایام فاطمیه دوم ۱۴۰۲ ۱۴۰۲ بند🕯 رفتی و با خودت منو،آخر نبردی فاطمه با رفتنت‌ جون به لبِ،علی آوردی فاطمه ‌ بگو چطور دلت اومد،تنها بذاری حیدرو آخه چطور بعد سه ماه،جمش کنم من بسترو دست خودم نیست،که بیقرارم بعد تو زهرا،بی پشت و یارم باور ندارم،تورو ندارم گرفتن از من،داروندارم فاطمه جانم،خدانگهدار بند🕯🕯 سخته تورو راهیت کنم،شبونه زهرای علی سخته که رو دوشم بری،از خونه زهرای علی سخته برام غسلت بدم،منکه نمیتونم گلم سخته برام به جسم تو،کفن بپوشونم گلم سخته ولی من،چاره ندارم سخته که امشب،طاقت بیارم حالا میفهمم،حال حسن رو سخته رو این زخم،مرهم بذارم فاطمه جانم،خدانگهدار بند🕯🕯🕯 آروم بخواب ای مادرم،تو دیگه درد نمیکشی چقدر دعا کردم برات،شفا بگیری خوب بشی بستی چرا چشماتو پس،چرا نفس نمیکشی چرا باید ای مادرم،تو نیمه شب تشییع بشی الهی که خیر،نبینه هیچوقت همونکه خاکِ،ماتم سرم کرد بشکنه اون پایی که لگد زد میون کوچه،بی مادرم کرد فاطمه جانم،خدانگهدار .
🕯🥀🍂 🥀 🖤 زيارتنامه حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌عليها يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ ﷺ وَ أَتَى (أَتَانَا) بِهِ وَصِيُّهُ‏ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلاَّ أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلاَيَتِكِ‏ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلاَئِكَتِهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ‏ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ‏ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ ﷺ وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ آذَى رَسُولَ اللَّهِ ﷺ وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ ﷺ : أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلاَئِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ‏ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ‏ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جَازِياً وَ مُثِيباً 📚 مفاتیح الجنان 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
باغِ بدونِ غنچه و گل دلنواز نیست ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست گیرم که گرد گیری امروز هم گذشت فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت آشفته خانه جگرم را چه می‌کنی؟ خاکی که ریخته به سرم را چه می‌کنی ؟ زهرا به جای نان، غمِ ما را درست کن حلوای ختم شیرِ خدا را درست کن مبهوت و مات ماندم از این مهر مادری دست شکسته جانب دستاس می‌بری جان علی بگو که تو با این همه تبت شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت؟ شستی تن حسین و حسن با کدام دست؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟ حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه از تشنگی، لبِ پسرت سوخت فاطمه حرف از کفن شد و کفنت ناله زد، حسین! خونابه های پیروهنت ناله زد، حسین! شستی تن حسین و حسن با کدام دست؟ آماده کرده ای تو کفن با کدام دست؟
بی تو خونه از هم پاشیده ای وای خونه ی بی مادر کی دیده ای وای اولین باره که نیستی تو خونه حسنت با گریه خوابیده ای وای داره اشک چشمام نم نم می باره بی تو حال این خونه گریه داره میره زینب هرشب تو بستر تو روی بالش با گریه سرمیذاره غصه ی این روزامو با کاراش بدترکرده سرِ شب دیدم رفته چادرت رو سر کرده ای دل ای دل ای روزگارم سوختم ساختم با ذوالفقارم **** خاطراتت هر لحظه میشه تکرار دره سوخته خونت مونده رو دیوار مُردم اونجا دیدم جا مونده زهرا نخ پیرهن سوخته روی مسمار من و کار زینب صدباره کشته لالاییش پیش این گهواره کشته حسن و دیدم برگشته ز کوچه من و با یک تکه گوشواره کشته بی تو تنهام تو این شهر به غریبیم میخندن نمازاشونو پشت قاتل تو میبندن ای دل ای دل ای روزگارم سوختم ساختم با ذوالفقارم .
‍ ❣﷽❣ ⚫️ ⚫️ ⚫️ قدم قدم با یه علم قدم قدم با قد خم تابوت زهرام‌و به دوشم میبرم اصلا نمیشه باورم تابوت زهرام‌و به دوشم میبرم ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... سخت ترین لحظه و ساعاته تشییعه مادر ساداته آهسته بردارید تابوت‌و این بدن غرق جراحاته اشک حسن اشک حسین به جای گل پای جنازه میریزه داغ علی تازه میشه از زخم سینه خون تازه میریزه ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... شوهرت به چه روزی افتاد هر قدم رو زمین میشینه فاتح خیبرم استم اما تابوتت برا من سنگینه از کوچه ای که زدنت برای من فاطمه سخته بردنت میلرزه بازم حسنت یادش میاد چه جور تو کوچه کشتنت ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... غرق ناله و اشک و آهم شرمنده از رسول‌اللهم کنار قبر تو یا زهرا مرگم را از خدا میخواهم بگو بگو با پدرت میان کوچه ها چه آمد به سرت اگر شکسته شد پرت بگو که بسته بود دست شوهرت ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... داغ تو برا حیدر سخته تشییع گل پرپر سخته نیمه شب پیش چشم دختر بردن تن مادر سخته میاد صدای دخترم وای مادرم وای مادرم وای مادرم آتیش زده بر جگرم وای مادرم وای مادرم وای مادرم ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... زبان حال حضرت زینب👇 چشمام از گریه مثل دریاس اشک چشمام مثه یاقوته شبانه به کجا میبرید مادرم بین این تابوته فدای جسم لاغرت بی مادری زوده برای دخترت فدای زخم پیکرت نرو ببین چقد غریبه شوهرت ⚫️ یا فاطمه یا فاطمه... 🖤🖤🖤🖤🖤🖤
(حضرت زهرا س) ‏(۷شام غریبان) شب شام غریبان گل حیدر است حسن و زینب و حسین او مضطر است علی در غم نشست دل زینب شکست وا غریبا۲ خانه ی مرتضی بی فاطمه شد خموش اهل خانه ز داغ فاطمه در خروش زینبش در محن خون بگرید حسن وا غریبا۲ از غم فاطمه جان علی بر لب است چون حسین و حسن خون به دل زینب است موسم ماتم است مرتضی در غم است وا غریبا۲ خانه ی مرتضی گشته چو ماتمسرا خانه بی فاطمه گردیده بزم عزا گل گلخانه رفت شمع کاشانه رفت وا غریبا۲ جان فدای علی و غربت فاطمه دشمنانش شکسته حرمت فاطمه گل احمد نشان قبر او شد نهان وا غریبا۲ 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤