روضه وتوسل ویژهٔ شهادت امام هادی علیه السلام ؛ به نفس حاجمحمود کریمی •✾•
اهل دردم غم هادی دارم
سامرایی ست دل بی تابم
زنده ی فیض مدام یارم
مُرده ی یک نَفَسِ سردابم
امشب از خویش بُرون می آیم
تا به چشمان پر آبش گِریَم
گاه بر حال دل شعله ورش
گاه بر قبر خرابش گِریَم
کینه ی اهرمنِ تیره سِرشت
با مَدار طبقِ نور چه کرد
فتنه ی قوم پلیدِ ابلیس
با جمال پسر حور چه کرد
دست تزویر دوباره بی رحم
آتش کینه ی خود را افروخت
در پسِ پرده ی تنهایی خود
مردی از نسلِ صلابت می سوخت
رفته رفته اثری سخت نمود
زهر در جان شریفِ آقا
در تب و تاب شد و سوسو زد
شمعِ چشمان شریفِ آقا
خاک بر فرق من از این جمله
هم چو بِسمل به قفس پرپر زد
پسرش پاره گریبان، گریان
در عزاداری او بر سر زد
جگرِ زهر چشیده یعنی
آب گردیدن گل در آتش
هر که از نسل علی شد مسموم
ناله زد فاطمه، مادر، آتش
تا نمانده به تن و دیده پر آب
سینه سوزان و لبش خشک ولی
زمزمه کرد و به سینه کوبید
که فِدای تو حسین بن علی
*همه ی اهل بیت لحظات آخرِ جان دادن، برا حسین گریه کردن، حتی قبل از شهادت ابی عبدالله. پیغمبر همینطور، فرمود: رو سینه ام باشه من آروم جون میدم. روزی میاد رو سینه ی حسینم سنگین میشه، علی همینطور، لحظه های آخر، دست عباس و حسینو تو دست هم گذاشت، مادر همینطور، فرمود: علی جان! برا من گریه کن برا بچه هام گریه کن برا این کربلائیه خیلی گریه کن. امام مجتبی همینطور، گفت: "لا یوم کیومک یا اباعبدالله"..*
بر سر پای پسر سر بنهاد
لحظه ی آخر جان دادن بود
از لبش ذکر نمی افتاد و
یاد آن صحنه ی افتادن بود
یاد می کرد از آن ساعت که
از فراز فَرس آقا افتاد
تشنه لب با بدنِ غرقه به خون
گوشه ای در دلِ صحرا افتاد
یاد آن یوسف افتاده به چاه
گرگ ها دور و برش زوزه کشان
گرگ وحشی تری از راه رسید
چنگ زد بُرد سرش زوزه کشان
گوش کن مابقی قصه ز من
گرچه این روضه دهد آزارت
سر بریدند، و دوان سوی حرم
این بُود معنی قتل و غارت
«ای حسین...»
.
امام هادی(ع) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود، فرمودند: از این کار خودداری کن؛ زیرا تملّق بسیار، بدگمانی به بار میآورد هنگامی که در نزد برادر مؤمنت مورد اعتماد و وثوق هستی، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان بده.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
#سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت امام هادی علیه السلام .به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾•
"يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة
سَعِدَمَنْ والاكُمْ
هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ"
رنگ و بوی درد داره کوچه های سامرا
گریه می کنیم هر شب پا به پای سامرا
این غربت آغازش مدینه ست، دنبالش کربلاست
تا همیشه جاریه، غربت بی انتهاست
مظلومیم و مقتدریم، تا عالَم بهاری بشه
خون از رگ رگِ شیعه ها پای هدف جاری بشه
"يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة
سَعِدَمَنْ والاكُمْ
هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ"
خط به خط کلامِ تو از بصیرت دینه
بغضِ تو صدات واسه درد غربت دینه
این غصه، اندوه فاطمه ست، اشک خون خداست
تا به ابد نورِ عشق، با ظلمت آشناست
باید سر سپرده بشیم تا موعودِ صبح ظهور
شیعه پای عهدی که بست می مونه همیشه صبور
"يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة
سَعِدَمَنْ والاكُمْ
هَلَكَ مَنْ عاداكُمْ"
.
دلم تسلیم شماست و رأیم تابع شماست و یاریام برای شما مهیاست تا زمانی که خدا دینش را به وسیله شما زنده کند و شما را در ایامش بازگرداند و برای عدالتش آشکارتان نماید و در زمینش پابرجایتان فرماید، پس با شمایم با شما، نه با غیر شما، به شما ایمان آوردم، آخرین شما را دوست دارم، همانطور که اوّلین شما را دوست داشتم.
«گزیده ای از زیارت جامعه کبیره»
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
.
سینه_زنی وتوسل ویژهٔ شهادت امام هادی علیه السلام . به نفس حاجمیثممطیعی •✾•
یه گوشه کنج حرم تنها
سمت ضریح و نگاه میکنم
میگم آقا از راه رسیدم
گره بغضم و وا میکنم
این منم که دوباره سرگردانم
از تو چی بگم آقا نمیدونم
من به امام هادی مدیونم
زیارت جامعه میخونم
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ"
کنار غربت شیش گوشه
چشمه ی گریه که میجوشه
لحظه به لحظه فقط یک آه
زمزمه ی لبِ خاموشه
باز اسیرِ سکوت وغم میمونم
محو روضه ی حرم میمونم
من به امام هادی مدیونم
زیارت جامعه میخونم
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ"
وقتی مشتاقم ومهجورم
شبایی که از حرم دورم
زیارتنامه رو لبهامه
زائر صحنِ پر از نورم
من هرجاکه باشم اینجا مهمونم
مهمون همین سفره میمونم
من به امام هادی مدیونم
زیارت جامعه میخونم
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ"
غروبِ جمعه و دلتنگی نگاهِ منتظر و بارون
چرا نمیرسی ای مولا به داد این دل سرگردون
أنتُمُ الْأَوَّلُ وَالْآخِر
أنتُمُ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِن
چش به راه شما میمونم
أنَا بِرَجْعَتِكُمْ مُؤمِنْ
آه میون صحرای عشق مجنونم
به یاد مولای عشق دلخونم
من به امام هادی مدیونم
زیارت جامعه میخونم
"اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ
وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ"
.
زیارت «جامعه کبیره» یادگار ماندگار امام هادی (ع)
زیارت «جامعه کبیره» خلاصه اعتقادات ولایی شیعیان و پاسخی محکم به برخی روشنفکران است.
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
|⇦•بالاتری ز مدح و ثنا...
#روضه و توسل ویژۀ شهادت امام هادی علیه السلام به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
بالاتری ز مدح و ثنا أیها النقی
اِبن الرضای دوم ما أیها النقی
با حبّ تو عبادت ما عین بندگیست
هادی آل فاطمه یا أیها النقی
دارم ولی شناسی خود را ز نور تو
مولای من! ولی خدا! أیها النقی
بخشنده تر ز حاتم طائی تویی تویی
مسکین ترم ز هرچه گدا أیها النقی
با صد امید همچو گدایان سامرا
پر میکشیم سوی شما أیها النقی
*اومد محضرامامِ هادی ،گفت: آقاجان! حرام بودن عَمَلم رو میدونم اما چه کنم رغبت به این کار دارم، آقا! من خاک میخورم، نمیدونم چیکار کنم؟ امام یه نگاهی بهش کردن و فرمودند: دیگه از این به بعد خاک نمیخوری...
از امام جدا شد، رفقاش بهش گفتن: حالا میخوای چیکار کنی با این حکم؟ یه نگاه کرد به رفقاش گفت: والله به خودم توجه میکنم، بعد از فرمایش مولا منفورترین چیز در نزد من خاک خوردنه...
یا امام هادی! کاش شما یه امر به ما هم بکنید، آقا شما با حرفتون منشأ میل و هوا و هوسِ مارو عوض کنید آقا...*
باید برای غربت تو بی امان گریست
با نالههاي حضرت صاحب زمان گریست
شرمنده از قدوم تو چشمان جاده بود
دشمن سواره آمد و پایت پیاده بود
بارانی است از غم تو چشم سامرا
با دیدن تو اشک مَلَک بی اراده بود
زهر ستم چه با جگر پاره پاره کرد
دیگر نفس،نفس، به شماره فتاده بود
شکر خدا که دشمن تو خیزران نداشت
هر چند دل، شکسته از آن بزم باده بود
#شاعر: یوسف رحیمی
"" فهجموا دارَ اللَيلَ" شبانه ریختن دَرِ خونه ی آقا.. "فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشَّرْاب" امامِ مارو وارد بزم شراب کردن، حال و اوضاع جلسه خوب نبود، چقدر بی احترامی محضر آقاجان ما شد... نانجیب شراب تعارف کرد، امام هادی فرمودند : گوشت و پوست ما عاری و پاکه از این نجاسات..متوکل توحال خودش نبود، صدا زد گفت: برا ما شعر بخون، آقا فرمودن: منو معافمکن، اصرار کرد امام هادی شروع کرد اشعاری در مذمت دنیا و زندگی گفتن، اینقدر این شعر اثر کرد خود نانجیب متوکل زد زیر گریه، گریه کرد، آخرم گفت: من از شما عذر میخوام ... صدا زد: با احترام همراهیش کنید.
اما یه جایی هم توی بزم شراب، مجلس یزید، وقتی بچهها رو وارد بزم یزید کردن، این بچه ها که وارد بزم که میشدن آروم آروم برمیگشتن، همه دور زینب رو گرفتن ... بچه ها میلرزن از ازدحامجمعیت، اما دختر علی یه جوری وسط این مجلس ایستاده .. صدا میزد: حسین! به بابام قسم یه جوری قدم برمیدارم همه عالم بدونن شام در تسخیره زینبِ...*
هیچ کس اینقدر پلید نشد ...
*همه ی بچهها دارن نگاه میکنن، همه سُفرا نشستن، نانجیب بالا نشسته، با نگاهه تحقیر داره به بچه های حسین نگاه میکنه .. نانجیب شراب میخورد، یهو دیدن دست برد به اون چوب شروع کرد جسارت کردن .. انگار دنیا دور سر زینب چرخید ... غیرت علوی به جوش آمد ..دخترا نشستن خانم بلند شد، یه نگاهی کرد .. شروع کرد خطبه خواندن...*
هیچ کس اینقدر پلید نشد ...
خیزران خسته شد یزید نشد
*هرچه ناز دانه رقیه خواست قد بکشه نگاه کنه نشد، عمه جان دست هارو جلو چشم ناز دانه گذاشت، میدونی معما کی حل شد؟ نیمه های شب، وقتی سَرِ بابا رو آوردن تو خرابه با اوندستای کوچیک شروع کرد رو صورت بابا کشیدن، تا حالا دستت به یه جای داغ خورده دست و یهو بکشی؟ همینجوری دست روی صورت بابا میکشید، یهو دستش ر و کشید، صدا زد: عمه! میخواستی اینو نبینم ..عمه ! تازه فهمیدم اون خیزران بالا میرفت کجا پایین می اومد عمه ، عمه دندونای بابام .......*صدا بزن حسین!...*
کرب و بلا ده هلهلدن قورخموشام بابا
اصغر اولنده حرملدن قورخموشام بابا
بابا !منه گولدولر،بابا منه وردولار
.
#امام_هادی_علیه_السلام
هرچيز حرامى را كه كسى انفاق كند
اجر و پاداشى در برابرش نمىگيرد و هر چه باقى بگذارد
نيز توشه او براى رفتن به آتش دوزخ است.
📗فروع کافی: ج ۵، ص۲۹۳