eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
46.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ دو زبانه عبری فارسی در راه قدس کاری از گروه عبری زبان آزادی قدس ╭┅───────────┅╮ 🕌 https://eitaa.com/Arbabhosyn ╰┅───────────┅╯
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۱۵ فروردین ۱۴۰۳ میلادی: Wednesday - 03 April 2024 قمری: الأربعاء، 23 رمضان 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹نزول قرآن کریم 📆 روزشمار: ▪️7 روز تا عید سعید فطر ▪️13 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع ▪️21 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام ▪️31 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام ▪️36 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
39-salehi78520.mp3
2.97M
علی آن شیر خدا شاه عرب الفتی داشته با این دل شب شب ز اسرار علی آگاه است دل شب محرم سِرُّ الله است شب شنیده‌ست مناجات علی جوشش چشمۀ عشق ازلی اشک‌باری که چو شمع بیزار می‌فشاند زر و می‌گرید زار دردمندی که چو لب بگشاید در و دیوار به زنهار آید کلماتی چو دُر آویزۀ گوش مسجد کوفه هنوزش مدهوش فجر تا سینۀ آفاق شکافت چشم بیدار علی خفته نیافت روزه‌داری که به مهر اسحار بشکند نان جوین در افطار ناشناسی که به تاریکی شب می‌برد شام یتیمان عرب پادشاهی که به شب برقع‌پوش می‌کشد بار گدایان بر دوش تا نشد پردگی آن سِرّ جلی نشد افشا که علی بود علی شاهبازی که به بال و پرِ واز می‌کند در ابدیت پرواز شهسواری که به برق شمشیر در دل شب بشکافد دل شیر عشقبازی که هم‌آغوش خطر خفت در خوابگه پیغمبر آن دم صبح قیامت تأثیر حلقۀ در شد از او دامنگیر دست در دامن مولا زد در که علی بگذر و از ما مگذر شال شه وا شد و دامن به گرو زینبش دست به دامن که مرو شال می‌بست و ندایی مبهم که کمربند شهادت محکم پیشوایی که ز شوق دیدار می‌کند قاتل خود را بیدار ماه محراب عبودیت حق سر به محراب عبادت منشق می‌زند پس لب او کاسۀ شیر می‌کند چشم اشارت به اسیر چه اسیری که همان قاتل اوست تو خدایی مگر ای دشمن دوست در جهانی همه شور و همه شر ها عَلیٌ بَشرٌ کَیفَ بَشَر شبروان مست ولای تو علی جان عالم به فدای تو علی
❣﷽❣ 🕊 🕊 🕊 :مدینه شهر پیغمبر به خاک تربتت بابا نهادم تا سر خود را شنیدم نالۀ جانسوز زهرا مادر خود را نظر بر دیدۀ گریان مادر کردم و دیدم که می شوید به اشک دیده زخم شوهر خود را 🕊غریبم من غریبم من امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت به آب و دانۀ مرغان سفارش دختر خود را به یاد غربت مادر فتادم پای تابوتت چو دیدم گریه های بی صدای خواهر خود را 🕊غریبم من غریبم من ملاقات خدا رفتن عذار لاله گون خواهد از آن شستی به خون، در سجده روی انور خود را زتو پوشید دائم روی سیلی خورده رامادر تو هم امشب نشان او مده زخم سرخودرا 🕊غریبم من غریبم من به گلزار جنان محسن در آغوشت چو بنشیند ببوس از جانب من روی تنها یاور خودرا توپیشانی سپر کردی به شمشیر عدو،من هم نهم باکام عطشان زیرخنجر حنجر خود را بود در خاطرم زخم جبینت خاصه آن ساعت که گیرم در بغل نعش علیّ اکبر خود را 🕊غریبم من غریبم من غذای آخر تو شیر بود و یاد من آمد که باید پیش تیر از شیر گیرم اصغر خود را زبان طبع (میثم) را به محفل ها دُر افشان کن که ریزد بر قدوم خاندانت گوهر خود را 🕊غریبم من غریبم من ┈••✾•🌿🌺🌿•
او را که خـدا آیـنـۀ خـویـشـتـنـش کرد آورد به دنـیـا و یـل بت شـکـنـش کـرد بر خاک نظر کرد علی، خاکْ طلا شد بر سنگ نظر کرد، عـقیق یمـنش کرد در معرکه هرکس به مصافِ علی آمد مـولا زرهِ جـنـگـی او را کـفـنـش کرد تا دیـد عـدو روبـرویـش تـیـغ عـلی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سـرافـکـنـدگـیِ دشـمـن حـیـدر آن کار که با ناقه‌سواران، حسنش کرد قـلـب اسدالله فـقـط مخـتـص شـیر است عشقِ به علی، فاطمه را شیرزنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد جبریل سعادت ز خدا خواست، خدا هم در راه حسین بن عـلی سیـنه‌زنش کرد گـیـرایـی انـگـور جــنـان را نـپـسـنــدد آن مست که انگور نجف در دهنش کرد از هجـر عـلی کـعـبه عـزادارترین شد طوری که فقط جامۀ مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
گرچه همیشه رازم، پیش تو برملا بود نَشکَن دل کسی که، کارش خدا خدا بود شرمنده‌ام به قرآن، خیلی خراب کردم ویرانۀ دل من، یک روز خوش‌نما بود ظرفِ پُر از تَرَک را، نقداً خودت خریدی قلب شکـسـتۀ من، با اینکه بی‌بهـا بود دست از تو تا کشیدم، دنیا کِشیده‌ام زد عاشق بدون معشوق، سهمش فقط بلا بود تا گوشه‌ای نشستم، پیشم نشستی انگار پس راه اصلی وصل، در کُنج انزوا بود حتّی نگفته‌ای کیست، من را بغل گرفتی بخشایشت همیشه، بی‌چون و بی‌چرا بود چادر نماز زهرا، مصداق یا مُجیر است در اوج بی‌پـنـاهی، مـادر پنـاه مـا بود آب و غذای ما را، شخصِ حسن رسانده رزق از کریم‌ خوردن، خوشبختی گدا بود بیچـاره‌ام، به حَـقِّ حـیدر، اِلهی العـفـو مُهر قبولی من، در دستِ مرتضی بود نوکر دلش گرفته، دلتنگی‌اش حسین است ای کاش روزیِ ما، امسال کـربلا بود افطارِ تشنه‌لب‌ها، اشک است، اشک روضه یاد همان لبی که، پامـالِ چکـمه‌ها بود کهنه‌حصیرِ دِه هم، جـمعش نکرد آخر آن جسمِ قطعه قطعه، از بس جدا جدا بود 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
هر کجا جا مـانده بودم آمدی دنبال من بیـشـتر از مـادری دلـواپـس احوال من با خـجـالـت آمدم یا رب به مهـمانی تو آمـدی با روی بـاز اما به استـقـبال من تو رفیق نارفـیقی مثل من هم می‌شوی گرچه ذاتا بی‌نیازی از من و امثال من طاقت آتش ندارد این بدن یا رب ببخش حال و روزم را ببین و رحم کن بر حال من گرچه نعمت‌های خود را خرج من کردی ولی خرج راه تو نشد یک‌بار هم اموال من گرچه ممکن نیست اما کاش در روز حساب در شلوغی گم شود پرونده اعـمال من بی علی یک دم نمی‌مانم خدایا در بهشت کل نعمت‌های جنت هم که باشد مال من گر حسین از ما گنهکاران شفاعت می‌کند پس می‌ارزد تا بسوزد مثل فطرس بال من ای خدای کعبه و شش‌گوشه قسمت می‌کنی؟ کربلا و مکه باشد روزی هر سال من؟ آروز دارم بـیـام کـربـلایت یا حـسـیـن تـا ابـد دورت بگـردم کـعـبـه آمـال من دخـترت شام غـریبان گفت بابا بعد تو رفت غارت گوشوار و سرمه و خلخال من 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری از گناهی می‌روم سوی گناه دیگری لحظه لحظه پشت هم شیطان فریبم می‌دهد می‌گذارد بر سر هر راه چاه دیگری گریه باید کرد تنها در عزای تو حسین توبه غیر از این ندارد هیچ راه دیگری مثل حرّ من نیز برگشتم که غیر از خیمه‌ات نیست ما را در همه عالم پناه دیگری از سیاهی نیست بالاتر ولی رنگ غمت هست بالاتر ز هر رنگ سیاه دیگری ای زمان در طول تاریخ اینچنین داری سراغ؟ بی‌کفن، لب‌تشنه، بی‌سر پادشاه دیگری؟ می‌کشیدند آه، هم شمشیرها هم نیزه‌ها از دل هر تیر برمی‌خاست آه دیگری کاش در آن لحظه‌ها یا خواهرش آنجا نبود یا نمی‌انداخت بر جسمش نگاه دیگری نقطۀ پایان دنیا نیست هرگز کربلا نه! جهان می‌ایستد در ایستگاه دیگری انتقام خون او را یک نفر خواهد گرفت از پس این ابرها پیداست ماه دیگری... 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
کابوس نیست اینکه من از خود فراری‌ام عـیـنِ خـودِ عـذاب شـده بـی‌قـراری‌ام لب‌تـشـنه‌تر ز بوتۀ خشکـیده در کویر چـشـم انـتـظـار بـارش ابـر بـهـاری‌ام در شأن کـبریـایی تو نیست ای لطیف راضی شوی که خلق ببینند خواری‌ام تو مـهـربـان‌تـریـنی و والاتـر از همه بگذر ز من! به حقِّ همین اشکِ جاری‌ام آنی مـرا رهـا کـنـی از دست رفـتـه‌ام محبوب من! به دست چه کس می‌سپاری‌ام؟ با آن‌که در گناه و بدی غوطه‌ور شدم من حاضرم قسم بخورم دوست داری‌ام ای یارِ آنکه جز تو ندارد رفیق و یار می‌خـواهم از تو با همۀ شرمـساری‌ام لا یـمکـن الـفـرار... مبادا خـدای من! یک آن مرا به حال خودم واگـذاری‌ام 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا