#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
به پای روضه نشستیم و اشک ناب شدیم
قنوت گریه گرفتیم و مستجاب شدیم
و ما که در پی خورشید نیزه ات بودیم
شبانه نور گرفتیم و آفتاب شدیم
دوباره اشک" گناه نسوز" ما را سوخت
دوباره پاک شدیم و پر از ثواب شدیم
مدینه بود و تو بودی و رأی مادر بود
که ما برای عزای تو انتخاب شدیم
میان سینه زدن بال و پر گرفتیم و
کبوتر حرم صحن بوتراب شدیم
شبیه چشم تو و مشک خالی عباس
دوباره گریه کن کودک رباب شدیم
رحمانی نوازنی
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
دیدید اگر که یکسره در کنج خلوتیم
غرق محبتیم...به دنبال وصلتیم
هجران کشیده ایم...گناهی نکرده ایم
از دوری نگار پر از درد غربتیم
گیسوی یار بود که ما را اسیر کرد
لطفش مدام باد ! که خود بی لیاقتیم
سینه زنیم و یکسره معراج می رویم
سرمست،بین میکده گرم عبادتیم
"ما بی حسین معنی دیگر نمی دهیم"
بی عشق یار تیره و تاریم...ظلمتیم
لطف حسین بوده که درهم خریده است
لطف حسین بوده که مشمول رحمتیم
با "یا حسین" مرده ی مان زنده می شود
چون عاشقیم...عارف و صاحب کرامتیم!
ما را علی برای حسینش بزرگ کرد
از کودکی بزرگ شده بین هیأتیم
زهرا اجازه داده که ما گریه می کنیم
در بین روضه ها همه تحت عنایتیم
منصب چه منصبی!همگی عبد زینبیم
ما نوکریم و تا به قیامت رعیتیم
در روز حشر که همه از هم فراری اند
ذیل نگاه عمه ی سادات راحتیم
بزم شراب و می به خدا جایمان نبود
مایی که کوه و مظهر ایمان و عفتیم
دیدی حسین مردک شامی به ما چه گفت؟
نفرین به حرف هاش...گمان کرده کلفتیم
علی سپهری
#امام_حسین
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت
که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت
شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک
به اين دليل که جمع است در حسين امامت
کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت
کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت
چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه
که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت
کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست
بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت
کسى که در پى کار حسين نيست, محال است
که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت
""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید
ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت
کسی که در کفنش تربت حسین نباشد
چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت
کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا
به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت""
به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند
خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت
غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد
برابرش نکنم با هزار تاج کرامت
چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت
چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت
پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی
خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت
علی اکبر لطیفیان
#بندگان_شیطان
نفــرین بهدستی که به خــون آغشـته باشد
بــذر شقــــاوت ، در زمـیـــنی کِشــته باشد
نفـــریـن بـه آن اندیشــهای کــه ظـــالمـــانه
جز مـــرگ و غـــارت نیست او را در زمــانه
اکنون فلسـطیـن است جــولانگــاه نــاپــاک
خـون مسلمـان میخورد چون مـارِ ضحـاک
سـیری ندارد در جنــایت ، غــرب ِ شیطــان
از بسکه خـون خوردهست از خلق مسلمان
خــار دوچشـم غـــرب میبـاشد چو احمــد
گویی ربــوده خــواب از آنان محمـــد (ص)
ای ظـــالمیـن غـــرب! بــر انســان نتـــازیـد
هرچند قومی بی اسـاس و حقـــه بـــازیــد
بــویــی از انســانیـت و مــــردی نبــــردیــد
نـامــردمـی کردید و خــون خلـق خـوردیــد
حیــوان نــریــزد خــون همنــوعـان خـود را
دارد تفــــاوت نــزد او ، هــمجنـس و همتــا
شد مشتتـان وا ، بس کنید این کیــنهها را
ای ســنگدلهــــا...! نـشـکنـــید آییــنهها را
هـی بـر مسلمـــانـــان ایـن عــالــم نتــازیــد
گــویـی ز نسـل نطفـــههــای بــیجــوازیــد
اســـلام ، دیـن همـــدلـی و مهـــربــانیست
اســـلام ، آیـیــــن خــــــدای آسمــــانیست
اســـلام با ظــلم و تبـــاهـی در ستـیز است
بر سیــنههای ظــالمــان شمشــیر تیـز است
ظـــالـــم_تبـــاران یهــــودی در فـلسـطیــن
ایــن تشنگـــان خـــون انسـانیـت از کیــــن
بــا کشــتن فــــرزنــدگـــان دیـــن ِ اســـلام
غصـب فلسطیـن کــردهاند از ظــلم مــادام
"قـــدس" شریف افتــاده در چنـگ ستمکـار
گشـته اسـیرِ غــاصـبان پست و خـونخــوار
مــرگـــا بـر این حکـّــام جهــل و روسـیاهی
نفــریــن بـر ایــن انـدیشـه_ورزان ِ تبـــاهی
(ساقی) رسد روزی که با وحــدت، مسلمان
غـالـب شود بر صهیونیسم و غـربِ شیطان
تا ریشـهکـن گردد به عـالـم ظــلم و بیـــداد
تا کـس نبـیــند تـا قیــامـت ، جـــور جـــلاد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
تقدیم به #غزه عزیز
از تو که ایستاده ای امروز یاد می گیرم ایستادن را
مثل آن کودکی که تمرین کرد روی پا کم کم ایستادن را
از تو که ایستاده ای ای نخل سبزتر از طراوت زیتون
مثل قدس سترگ و مستحکم مانده ای محکم ایستادن را
کودکان یونیسف آمده اند تا پس از چند ماه برخیزند
کودکت یاد داده آنها را نحوه ی باهم ایستادن را
می خورد بر زمین و برخیزد توی آوارها غزل ریزد
کودک تو حقوق می خواند مبحث در غم ایستادن را
بغض سنگین بادبادک ها ترکید و به اشک شد تبدیل
اشک اما به ابر هم فهماند بارش نم نم ایستادن را
بس همین رمز حسبنالله است باقی اش با بقیه الله است
پشت بر کعبه با جهان گوید رمز یک عالم ایستادن را
زینت کریمی نیا(شیدای زینب)
@
به مناسبت #روز_قدس
تو سرزمین مقدس، تو با صفا بودی
تو جلوهگاه مقامات انبیا بودی
پر از ترنم یاد خداست حافظهات
معطر از نفس انبیاست حافظهات
تو سرزمین عروج و تو وادی معراج
ولی به روی گلوی تو چکمهی تاراج
هوا عوض شد و بادی وزید و طوفان شد
بهار دستخوش هجمهی زمستان شد
تفنگ کهنهی تو خالی از فشنگ مباد
در این نبرد تو را لحظهای درنگ مباد
غمت مباد که فرعون یکهتاز شدهست
که ایستادگی تو حماسهساز شدهست
اگرچه هجمهی طغیان گرفته دریا را
بزن به نیل دوباره عصای موسی را
همیشه بر سر پیمان خود بمان ای قدس!
بمان و سورهی "والفتح" را بخوان ای قدس!
بیا که دشمنت افتاده از نفس امروز
مبارک است! رهایی تو از قفس امروز
ببین که نسل تو نسل قیام و فریاد است
برای چیدن زیتون تازه آماده است
"رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند"
در آسمان تو باران نور نزدیک است
بایست! مژده که صبح ظهور نزدیک است..
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
بهمناسبت #روز_قدس
#مقاومت_اسلامی
#شعر_پایداری
نمیترسيم ما از داغها و تلخكامیها
نمیترسيم ما از های و هوی اين حرامیها
براي ما كه معلوم است حقه بازی اينها
نمیترسيم هرگز از ترقهبازی اينها
نمیترسيم از دشمن، ز تهديد و ز تحريمش
اگر درياي خون باشد، نمیگرديم تسليمش
نمیترسيم از آتش، كه ما از نسل زهراييم
و قطره قطره قطره از پی هم، موج درياييم
كه ما حقيم و هرگز از كف باطل نمیترسيم
شهادت افتخار ماست، از قاتل نمیترسيم
نمیخواهيم سازش را و از چالش نمیترسيم
كه ما از داعش و از بدتر از داعش نمیترسيم
بترسيد از دمی كه خون به رگهامان به جوش آيد
همان روزی كه دريای تشيّع در خروش آيد
بترسيد از همين بغضی كه عمری در گلو داريم
بترسيد از شهادت، چون كه آن را آرزو داريم
بترسيد آری آری چون كه ما از نسل طوفانيم
و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم
كه ما از غصههامان قصهای بشكوه میسازيم
ز سرهای شما تا آسمانها كوه میسازيم
چه پيروزي، چه مرگ، آل علی خوشبخت خواهد بود
بدانيد انتقام ما ز دشمن، سخت خواهد بود
بدان بيت المقدس عاقبت آزاد خواهد شد
بقيع آن روز با عشق علی، آباد خواهد شد
✍ #محمد_رسولی
به مناسبت #روز_قدس
فرازهایی از یک مثنوی
رسید جمعهی آخر، سلام قدس شریف
سلام قبلهی صبر و قیام، قدس شریف
سلام بر دل پرخون مسجدالاقصا
به مسجدی که خداوند گفت: «بارکنا...»
سلام ما به تو و دستهای بسته شده
سلام ما به تو ای حرمت شکسته شده
اگرچه شعله به پا کرده فتنه هر طرفی
اگرچه تفرقه در هر کنار بسته صفی
اگرچه کفر به نیرنگ و جنگ بسته کمر
اگرچه تکفیر از پشت میزند خنجر
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
بگو به دشمنمان، انتقام، سنگین است
و فتح آخر ما قبلهی نخستین است
بگو سپاه علی سوی خیبر آمده است
بگو که دوره کودککُشی سرآمده است
دمی که تیغ قیام از نیام، برخیزد
به عزم ما همه دیوارها فرو ریزد
به رغم توطئهی نابرادران، هستیم
و در کنار تو ای قدس، همچنان هستیم
مباد آنکه رفیقان نیمهراه شویم
شب است و فتنه، مبادا که روسیاه شویم
ببین که در غم تو لحظهای نیاسودیم
هنوز چشمبهراهان صبح موعودیم
نبردهایم ز خاطر دمی تو را ای قدس
تویی هنوز تویی آرمان ما ای قدس
مجاهدان سبیل خدا! سلام سلام
سلام ای همهی پابرهنههای امام
سلام بر دل دریایی اویس قرن
به سرو زخمی همواره ایستاده، یمن
سلام ما به وفای مدافعان حرم
که در شگفت شد از ماجرایشان عالم
به رهروان وفادار راه قدس سلام
به دست غیرت امت، «سپاه قدس» سلام
سلام باد به اسطوره مرد ایرانی
شهید زندهٔ ما قاسم سلیمانی
سلام ما به شهیدان، ستارگان زمین
سلام ما به عماد و جهاد و بدرالدین
در این نبرد چه جای تعلل و تأخیر
که گفته رهبرمان من کشیدهام شمشیر
در این نبرد که واجب شدهست بر همه کس
به حکم «لا تُطِعِ الْكافِرِين»، جهاد کبیر
من و تو در ره دریا بیا که رود شویم
که میروند به مرداب، جویهای حقیر
شهید عشق شو! از این تفنگها مهراس
سوار میرسد، از طبل جنگها مهراس..
✍ #علی_محمد_مؤدب، #محمدمهدی_سیار، #میلاد_عرفان_پور
تقدیم به #غزه عزیز
از تو که ایستاده ای امروز یاد می گیرم ایستادن را
مثل آن کودکی که تمرین کرد روی پا کم کم ایستادن را
از تو که ایستاده ای ای نخل سبزتر از طراوت زیتون
مثل قدس سترگ و مستحکم مانده ای محکم ایستادن را
کودکان یونیسف آمده اند تا پس از چند ماه برخیزند
کودکت یاد داده آنها را نحوه ی باهم ایستادن را
می خورد بر زمین و برخیزد توی آوارها غزل ریزد
کودک تو حقوق می خواند مبحث در غم ایستادن را
بغض سنگین بادبادک ها ترکید و به اشک شد تبدیل
اشک اما به ابر هم فهماند بارش نم نم ایستادن را
بس همین رمز حسبنالله است باقی اش با بقیه الله است
پشت بر کعبه با جهان گوید رمز یک عالم ایستادن را
زینت کریمی نیا(شیدای زینب)
🟠 گزیدهای از دعای وداع امام صادق(ع) با ماه رمضان
«اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ طَوْلِكَ وَ عَفْوِكَ وَ نَعْمَائِكَ وَ جَلَالِكَ وَ قَدِيمِ إِحْسَانِكَ وَ امْتِنَانِكَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنَّا- لِشَهْرِ رَمَضَانَ حَتَّى تُبَلِّغَنَاهُ مِنْ قَابِلٍ عَلَى أَحْسَنِ حَالٍ وَ تُعَرِّفَنَا هِلَالَهُ مَعَ النَّاظِرِينَ إِلَيْهِ وَ الْمُتَعَرِّفِينَ لَهُ فِي أَعْفَى عَافِيَتِكَ وَ أَتَمِّ نِعْمَتِكَ وَ أَوْسَعِ رَحْمَتِكَ وَ أَجْزَلِ قِسْمِكَ.»
«خدایا از تو مسئلت دارم، به رحمتت و عزّتت و بخشش بیمنّت و عفوت و انواع نعمت و جلالت قدر و عُلوِّ منزلتت و احسان و نعمتهای قدیمت که این ماه را آخرین نوبتِ دیدار ما با ماه رمضان قرار ندهی، تا در سال آینده با بهترین حال، ما را به ملاقات آن برسانی و هلال آن را به ما بنمایانی همراه با نِگَرندگان به سوی آن و جستجوگران برای آن در کاملترین مراتب عافیتت و جامعترین انواع نعمتت و گستردهترین رحمتت و سرشارترین قسمتت.»
📚منبع
من لایحضره الفقیه، شیخ صدوق، ج۲، ص۱۶۴
اصول کافی، شیخ کلینی، ج۴، ص۱۶۵
🟧 وداع با ماه رمضان
آیت الله ملکی تبریزی در این باره مینویسد:
بدان که زمان و مکان، گرچه از نگاه ظاهر، بیجان هستند، دارای حیات و شعور میباشند و حتی از حب و بغض برخوردار هستند و چون زمان، دارای ادراک، حیات و شعور میباشد، دستور داده شدهاست که با ماه رمضان خداحافظی و وداع نمایید. در این باره چیزی که اهمیت دارد ایناست که شخص وداع کننده، در سخنانی که بر زبان میآورد، صادق باشد و راست بگوید، تا ماه رمضان او با دروغ و نفاق پایان نیابد؛ چرا که در بخشی از جملههایی که برای وداع ـ از سوی اهلبیت علیهمالسلام آمدهاست میگوییم:
«سلام بر تو ای همنشینی که دوریات ناپسند و ناگوار است.» و به خداوند میگویی: «ما ماه رمضان را وداع میکنیم درحالی که وداع او بر ما گران بوده، ما را غمگین نموده و رفتن او موجب وحشت ما شدهاست.»
و چنین وداعی، شکل راست و درست به خود نمیگیرد مگر برای کسیکه ماه رمضان را با شوق و محبت به پایان رسانده باشد نه با تکلف و کراهت و همچنین چنین وداعی، برای کسیکه در ماه رمضان، با آنچه این ماه، اقتضا میکرد، رفتاری مخالف داشت درست نیست؛ زیرا او در حقیقت رفیق و همنشین با ماه مبارک رمضان نبوده، تا اکنون با آن خداحافظی کند.
به هر حال در حقیقت، شرط وداع ایناست که وداعکننده از فراق وداع شونده اندوهگین و محزون باشد و وداعکننده، اندوهگین و محزون نخواهد بود، مگر آنکه آن رفیق و همنشین خود را دوست بدارد و او را دوست نخواهد داشت مگر اینکه با او مخالفت نکند و مراقب باشد که در آنچه مورد رضا و محبوب اوست مطیع و فرمانبر باشد.
باری اگر تو به حرمت ماه رمضان و به جایگاه آن نزد پروردگار آگاه باشی و رفتار نیک و کریمانهاش با خودت را بشناسی و بدانی که حضور چنین مهمانی شریفی، موجب میشود تا تو گرامی شوی و به سودهای بیپایان دست یابی و به اعلی علیین راه یافته، همنشین پیامبران و رسولان و ملائکه مقربین گردی، با آمدنش بسی خرسند و شادمان خواهی شد و با رفتنش بسی اندوهگین و افسرده خواهی گشت.
در این موقع است که وداع تو با ماه مبارک رمضان همانند وداع امام سجاد علیهالسلام خواهد شد و از آن سو نیز ماه رمضان همانگونه که تو با او وداع کردی با تو وداع خواهد کرد، بلکه او در وداع خویش با تو، بیش از آنچه تو در وداع خود از اندوه و غم آشکار کردی ظاهر خواهد ساخت؛ چرا که عنایت از جانب مقام عالی، تمامتر و کاملتر از عنایت از سوی مقام دانی و پایین خواهد بود.
📚منبع
المراقبات، آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص ۳۲۷
.
🍀امام صادق علیهالسلام:
🔸کسی که صلوات میفرستد معنایش این است که:
من پای آن عهدی که (در عالم میثاق) قبول کردم هستم و به آن وفادارم.
همان جا که خدا به مخلوقات فرمود: آیا من رب شما نیستم؟
و همه گفتند: آری!
🔹مَنْ صَلَّى عَلَى النَّبِيِّ وَ آلِهِ فَمَعْنَاهُ أَنِّي أَنَا عَلَى الْمِيثَاقِ وَ الْوَفَاءِ الَّذِي قَبِلْتُ حِينَ قَوْلِهِ تَعَالَى أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى».
📚فلاح السائل، ص ۱۲۰.
🌸صلوات، یعنی تجدید عهد با خدا
#صلوات
#دعای_مستجاب
#رمضان_مهدوی
「࿐჻ᭂ🍃🌸🍃჻ᭂ࿐
✨﷽✨
✨🕊
کارم اینست که
هر روز همان اول روز☀️
یک سلامی طرفِ کرببلایت بکنم
°【♡ دست بر سینه
و با دیده ی پر اشک خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایت بکنم
✨اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
✨وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
✨وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
روزتون حسینیــــــــــ{❤️}
࿐჻🍃🥀🍃჻ᭂ࿐
🕌⃟َؔٛٚ
غزه ای بازار تلخ فتنه ها
ای تن زخمی ز تیغ و دشنه ها
شرح حال خویش را با ما بگو
درس غیرت را بیان کن موبهمو
غزه ای مهد وفا کوی صفا
هر طرف تصویری از ظلم و جفا
غزه ای خون جوانانت روان
با همه اندوه پابرجا بمان
حال تلخ کودکانت را بگو
زخم را با زخم دیگر کن رفو
وه چه طوفانیست این طوفان تو
جان فدای زخم بی درمان تو
غزه ای آتشفشان درد ها
مردی و پیکار با نامرد ها
خانه امن غریبانت کجاست
مرقد پاک شهیدانت کجاست
بهر ما از جانفشانی ها بگو
از امید و قهرمانی ها بگو
بهر درد و غصه ات همدرد کو
در جهان آرزویت مرد کو؟
بهر تو دشمن فقط صهیون که نیست
یک جهانی با تو اندر دشمنیست
کودکانت خفته در اوارها
شاهد درد دلت دیوارها
تشنگانت تشنگان کوثرند
رزمجویانت به فکر خیبرند
آسمانت غرق در آه و جنون
کوچه هایت ناله و دریای خون
غم مخور خورشید فردا می رسد
قدس حق ماست ، برما می رسد
چون پرنده آشیانت سوخته
از شرار ظلم جانت سوخته
داغ دارم از غم نالانی ات
سوختم از دیده بارانی ات
خانه ات با خاک یکسان گشته است
پر ولی از نور ایمان گشته است
هر که با دلدار خود دارد قرار
جانفشانی افتخارست افتخار
گر چه در میدان غریب و بیکسی
بی گمان روزی به حقت می رسی
غزه یعنی عزت و آزادگی
همت و جان دادن و بالندگی
غزه معنای جهاد اکبرست
جلوه ی بغض علی اصغرست
غزه یعنی قتلگاه و کربلا
نای نی لبریز غم در نینوا
غزه یعنی کربلای دیگری
قتلگاهی در منای دیگری
غزه یعنی ترس و بیم کودکان
در دل خاک سیه دردی نهان
غزه معیاری برای اهل دین
مرز انسانهاست در روی زمین
غزه بین کفر و ایمان حائل است
جنگ غزه جنگ حق و باطل است
#محمد_هوشمند
#غزه_پایدار
#اقتدار_و_مقاومت
#همدردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فردا خواب روزه دار عبادت نیست...
🔹بترسیم از آه مظلومی که جز خدا کسی را ندارد
#روز_قدس