.
#غزل_مدح
#امام_حسین علیه السلام
بارانِ چشمِ تار وُ ترِ من غنیمت است
این یاحسین گفتنِ هر روزه ثروت است
در کوچههایِ سینهزنیِ حسینیه
نوکر به لطفِ مادرِ ارباب دعوت است
این روزگار با همهیِ کج مداریاَش
درمانده در حضورِ تو وُ اهلِ هیأت است
شرمندهام که قابلتان نیستم ولی ....
این اشک و روضهها سندی از ندامت است
با روضه روبهسویِ خدا میروم حسین
این سوزِ روضه راز و نیاز و عبادت است
سبحانِ عشق رویِ لبِ من نشسته است
راهِ وصال سجده و باران و تربت است
تا روزِ وصلِ منتقمِ شاهِ کربلا
چشمانتظار ماندنِ عشّاق نعمت است
#.
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_سجاد
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام1
السلام علیک یا صاحب الزمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف
صاحب عزای حضرت راوی ِ کربلا
جانم فدای غربت پیوسته ی شما
بین بقیع ، وارث درد و اَلَم شدی
زائر برای خاک ِ بدون حرم شدی
داری به دیده اشک ِ غم زین العابدین
با داغ های کرب وبلایش شدی قرین
حالا کنار قبر ِ بدون ضریح او
خون گریه می کنی گل زهرا شبیه او
او دم به دم ز سوز جگر گریه کرده است
سی سال در عزای پدر گریه کرده است
یادش نرفته نیمه ی روزی کنار او
شد لاله چین ِ قافله اش،کینه ی عدو
آتش گرفته عصر ِ جسارت،خیام او
وقتی فتاده گوشه ی مقتل،امام او
وقتی که رفت از دل ِ اهل حرم قرار
دستور از او رسیده: عَلیکُنَّ بِالفَرار
با اشک ،شسته پیکر غرق ستاره را
بر بوریا نهاده تن پاره پاره را
او را سوار ناقه ی عریان نموده اند
تا شهر شام رفته دو دستش میان بند
بر روی نیزه دیده سر زخمی پدر
او هم شبیه فاطمه ها گشته محتضر
رفته میان هلهله های حرامیان
شد آشنای طعنه و دشنام ِ شامیان
مانده به روی پیکر او ردّ ِ سنگ بام
او هم کشیده درد نوامیس و ازدحام
در مجلس شراب ِ عدو رفته از جفا
دق کرده از شرار لب و چوب بی حیا
هر چند او گرفته ز زهر جفا امان
شد قاتل حقیقی او چوب خیرزان
✍.
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام2
داری میان ناله ی ما ناله می زنی
با روضه های کربوبلا ناله می زنی
حاضر شدی به مجلس و دور از نگاه ما
داری امام ِصبر و رضا ناله می زنی
هر مقتلی که خوانده شود روبروی توست
حق می دهم که صبح و مساء ناله می زنی
وقت عزای حضرت سجاد، جدّ توست
آقا بگو دوباره کجا ناله می زنی
حتما کنار قبر امامی که مانده است
عمری بدون صحن و سرا ناله می زنی
از جدّ نیمه جان و غریبت سوال کن
تا کی به یاد شام بلا ناله می زنی
مانده صدای هلهله در گوش تو هنوز
از طعنه های قوم ریا ناله می زنی
هرگز نرفته داغ علی اکبر از دلت
با یک نظر به سمت عبا ناله می زنی
وقت نگاه بر علم و مشک آب هم
با یاد دست های جدا ناله می زنی
یک تکّه سنگ روی زمین دیده ای و باز
از داغ بام و سنگ جفا ناله می زنی
تا کی همین که لب به دعا باز می کنی
با یاد خیزران و عصا ناله می زنی
در وقت آب خوردن ِخود گویی ای پدر
(کشتند از چه تشنه تو را) ناله می زنی
✍.
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_حضرت_سجاد_علیه_السلام3
گریز: حضرت فاطمه بنت الحسن
همسر حضرت زین العابدین علیهماالسلام
دنیای بی امام، سرای فتن شده
مهد هزار غصه و درد و محن شده
دلها به جای عشق گل نرجس از چه رو
لبریز عشق اطلسی و یاسمن شده
هر نیمه شب، قنوت نماز شب امام
توبه برای جرم و گناهان من شده
ما بیخیال غیبت اوئیم و مادرش
در روضه های غربت او سینه زن شده
گوید کنار لاله ی دور از وطن؛حسین
یک عمر، از چه مهدی من بی وطن شده
در مجلس شهادت چارم امام ما
صحبت ز داغ فاطمه بنت الحسن شده
او هم کشیده داغ ِ روی داغ را ولی
کمتر از او میان مجالس سخن شده
او هم شبیه همسر خود زین العابدین
مضطر ز داغ آن بدن بی کفن شده
مانند زینبین، شکسته دل و حزین
از ناسزای کوفی پیمان شکن شده
در شام روی ناقه به همراه باقرش
خونین جگر ز طعنه ی هر مرد و زن شده
راضی شده به مرگ خودش زین العابدین
وقتی مرامشان زن و کودک زدن شده
در کوچه باز، فاطمه ای را کتک زدند
ذکر علی ، دوباره(گلم را مزن) شده
✍.
(السلام علیك یا ثارالله وابن ثاره)
#وداع_سرخ
صوت قرآن شد بلند اینبار ، روی نیزهها
تا که خلقی را کند بیدار ، روی نیزهها
آسمان در خون نشست آندم که پیش چشم او
رفت رأس خسرو احرار روی نیزهها
میدهد با خون خود پیغامی از آزادگی
میکند بر گوشها تکرار ، روی نیزها
میتپد در لُجّهای از خون، دلِ خونیندلان
در وداعی سرخ و خونینبار ، روی نیزهها
لالههای خستهدل را تا نیازاری صبا
گام خود ، آرامتر بگذار روی نیزهها
بر سرٍ نی رفت هفده اختر خورشیدوار
چون علمدار و سپهسالار روی نیزهها
میکند بر کاروان خود نظر وقتی که رفت
کاروانسالار ، در انظار ، روی نیزهها
رأس خونین حسین بن علی، آن شاه عشق
میکند با دشمنان پیکار روی نیزهها
ناله از نی در زمین نینوا آمد به گوش
دید تا هفتاد و دو دلدار روی نیزهها
کرد نورانی جهان را همچو خورشید سپهر
نور چشم حیدر کرار ، روی نیزهها
برترین تفسیر قرآن را به خون خود نوشت
با گلویی از عطش ، در کارزار نیزهها
از قیامش گشت روشن ظلمت روی زمین
کرد چشم دشمنان را ، تار روی نیزهها
بر زمین افتاد اگر جسم شریف و اطهرش
شد سرِ آن نازنین اما سوار نیزهها
(ساقیا) در شام جانسوز غریبان حسین
آسمان نور را ، بشمار روی نیزهها
.
(اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یٰا اَبٰاعَبْدِاللّٰهِ الْحُسَیْن)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#امام_سجاد_در_عزای_پدر
از بس کـه : در عــزای پــدر ، گـریه میکند
خــونها به جــای اشک بصـر گـریه میکند
بـانگ تــلاوتی که به گـوشش رسیده است
بـــر نـیـــزه ، از لبـــان پـــدر ، گـریه میکند
از ظهـر خـون و شام غریبـان اهلبیت (ع)
هر شب نشـسته تا به سحـــر گـریه میکند
چـون کشــتی ســـپاه حسیـنی بــه نیـــنوا
در خون شدهست زیـر و زبـر گـریه میکند
دیده به چشم خویش چو در آسمـان عشق
بــر نیـــزه هــا طـــلوع قمـــر گـریه میکند
دیــده گـــلوی اصغــــر در خــون تپــیده را
پــرپــر شــده ز تیـــر سهســر گـریه میکند
بر روی نیـزههـای سـتم ، دیـده است چـون
هفتــاد و دو جــداشـده سـر ، گـریه میکند
از مــرگ جانگــداز عــزیـزان مصطفی(ص)
با اشـک و آه و خــون جگـــر گـریه میکند
بیـــند چـو آل عصمــت حق را به حال زار
در راه شــامِ غـــم بــه سفـــر گـریه میکند
یـــاد لبـــان تـشــنـه ی بــابــا ، بــه روی آب
چون میکنـد به دیــده نظـــر گـریه میکند
آه و فغـــان تشــنهلبـــان را شـنــید و دیــد
نـــزد ســـتـم نـکـــرد ، اثــــر ، گـریه میکند
هر چنــد گــریــهخیـــز بـوَد شـرح کــربـــلا
امـــا بــــرای خـلـــــق بشـــر ، گـریه میکند
چون کـربلا حیــات مسلمانی است و دیــن
بـــر مُســلمِ بـــدون خـبـــــر ، گـریه میکند
این اسـت شـرح راز امـامــت ، کـه بـا دلـی
خـالی ز بغـض و کیـنه و شـر گـریه میکند
در کـــربـــلا، کـه هسـت نمـــاد مقـــاومــت
بــر پیـــروان خســته کمـــر ، گـریه میکند
بـر آن جمــاعتی کــه : بــه بـــازار عـاشـقی
پیــوســته مـیکنـــند ضـــرر گـریه میکند
چون عــدهای شدند ز غفـلت، غـــلام ظـلم
بــر شـیعـیــان تــشــنـهی زر ، گـریه میکند
(ساقی) همین بساست در احـوال آن امام
در مــرگِ شـاهِ نیــزه به سـر ، گـریه میکند
شد عاقبـت شهیــد به حکـم "ولیـــد" پست
گردون دوباره از غمی عظمـا به غم نشست.
.
▪️ #سبک بسمت گودال از
▪️ #شور
چشام پر از اشک و ، دلم پر از داغه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
ببین تن زینب ، زخمی شلاقه
تو روی نیزه من ، سوار بر ناقه
سنگا شده روونه سوی نیزه
خون گلوت میریزه روی نیزه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
لبات ترک داره ، سرت پر از خونه
چقد روی نیزه، موهات پریشونه
چقدر خاکستر ، نشسته رو گونه
چقد روی نیزه ، موهات پریشونه
یادش بخیر روزای خوبه باتو
مادرمون شونه می کرد موهاتو
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نمونده تو سینه ، صبر و شکیبایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
با سنگ و خاکستر ، شدم پذیرایی
تو کوچه ها زینب ، شده تماشایی
خیلی دل خواهرتو آزردن
برای زینب صدقه آوردن
▪️وای حسین وای حسین حسینم
نظر بر این قلب ، پر آه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
فکری به طفل بی ، پناه کن داداش
رقیه تو یه کم ، نگاه کن داداش
ببین که هق هق میکنه رقیه
حرف نزنی دق میکنه رقیه
▪️وای حسین وای حسین حسینم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
.
#امام_حسین
دنیا ندیده مثل غم تو غمی حسین ( ع )
تنها دلیل آمدن اشکمی حسین
عزت نمی دهد به در و بام خانه ام
جز بیرق عزای شما پرچمی حسین
با این که زخم خورده ترین مرد عالمی
بر زخم های کل جهان مرهمی حسین
حتی در آن زمان که شوم غافل از شما
غافل نمی شوی تو ز حالم دمی حسین
بر من گواه می رود آن کس که با تو نیست
هرگز نشان نمی برد از آدمی حسین
لطف کسی نبوده به اندازه ی شما
تو مهربان تر از همه ی عالمی حسین
چون حر برای توبه به نزد تو آمدم
ای آنکه بر حریم خدا محرمی حسین
#محمد_درّودی✍
.............
.
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
غزل اول مجلس 😭
بی قیمتیم و قیمت ما میشود حسین
در اوج فقر، ثروت ما میشود حسین
زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست
وقتی که ذکر هیئت ما میشود حسین
این روزها مساجد ما هم حسینیه است
در این دهه عبادت ما میشود حسین
این چند قطره اشک به پای غمش کم است
بعد از وفات، حسرت ما میشود حسین
همراه کم حجاب نشسته محجبه
بنیانگذار وحدت ما می شود حسین
ما ملت امام حسینیم و تا ابد
پشت و پناه ملت ما میشود حسین
آن لحظهای که خلق سرافکنده میشوند
در روز حشر، عزت ما میشود حسین
یارب تو شاهدی که در ایام اربعین
یکجا تمام حاجت ما میشود حسین
زهرا اگر مؤید دلهای ما شود
سرمایهی محبت ما میشود حسین
وقتی که بالحسین شروع دعای ماست
مشغول استجابت ما میشود حسین
.
#غزل_نوکران_درگاه_اباعبدالله
به نوکری تو خط سیادتم دادند
زکودکی به ولای تو عادتم دادند
در آستان تو اول مرا پذیرفتند
سپس اجازه ی عرض ارادتم دادند
مرا چه زهره که گویم غلام کوی توام
زلطف توست اگر این سعادتم دادند
محبت تو که گنج خداست در دل من
سعادتیست که پیش از ولادتم دادند
خدای را به ولای تو بندگی کردم
به یُمن عشق تو حال عبادتم دادند
شدم به عشق تو آواره تا به هر قدمی
هزار بار ثواب شهادتم دادند
چه از تو خواسته «میثم» که از تو نگرفته
که هر چه خواستم از آن زیادتم دادند
✍️حاج غلامرضاسازگار
.
#شهادت_امام_سجاد
عمری به دل غم دارم ، چشمای پر نم دارم
داغ محرم دارم ، واویلتا
مونده به لب فریادم ، اصلا نمیره یادم
صد مرتبه جون دادم ، واویلتا
من با یاد ماجرای کرببلا
گریه می کنم برای کرببلا
مشکی پوشم از عزای کرببلا
ای وای ، نرفته یادم ازدحام بین گودالو
ای وای ، هلهله و خنده ی کوفیای خوشحالو
ای وای ، مصیبت تموم دنیا رو یه جا دیدم
ای وای ، خودم تن بابامو بین بوریا چیدم
«ای وای ، کرببلا»
◾️◾️◾️◾️◾️
دل بیقرار و خستم ، چند ساله گریون هستم
مونده هنوز رو دستم ، رد طناب
بستن همه دستارو ، دیدم غم دنیا رو
با زور کشوندن ما رو ، بزم شراب
ای وای از جسارت چوب خیزرون
ای وای از لبایی که شد غرق به خون
انگار روسرم خراب میشد آسمون
ای وای ، نمیبرم از خاطرم مصیبت شامو
ای وای ، هدف گرفتن همه با هم سر بابامو
ای وای ، نرفته یادم آتیش و سنگ روی بامو
ای وای ، هلهله و خنده ی دشمنای اسلامو
«ای وای ، کرب وبلا
.
#بیست_و_پنجم_محرم
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#عجل_فرج
خدا به روضه های سجاد عجّل فرج
به روز وشب عزای سجاد عجّل فرج
خدا به اضطرار سجاد عجّل فرج
به قلب بی قرار سجاد عجّل فرج
خدا به حقّ زخم زنجیر عجّل فرج
شد زندگی براش نفس گیر عجّل فرج
باروضه ها سرکرده سی سال،عجّل فرج
میون روضه رفته از حال عجّل فرج
نشسته رو ناقه ی عریان عجّل فرج
آواره شد بین بیابان عجّل فرج
به حقّ روضه های الشّام عجّل فرج
چقد شنیده سبّ و دشنام عجّل فرج
شد همسفر با شمر ملعون عجّل فرج
شد توی کوچه ها دلش خون، عجّل فرج
دیده به روی نیزه ها،سر عجّل فرج
افتاده از رو نیزه اصغر عجّل فرج
به کوچه ی عذاب رفته عجّل فرج
به مجلس شراب رفته عجّل فرج
✍.
.
#شهادت_امام_سجاد
#امام_سجاد علیه_السلام
هر لحظه با هر گونه مضمون گریه کردم
هر روز و شب، یاد پدر، خون گریه کردم
دستی به سوی آب، بی گریه نبردم
مُردم به واللهِ که قدری آب خوردم
قلب مرا هر ناله ی مجروح سوزاند
یک عمر، حتی دیدنِ مذبوح سوزاند
جامه به تن کردند، حالم ریخت برهم
مرده کفن کردند، حالم ریخت برهم
با هر بهانه مجلس روضه گرفتم
خانه به خانه مجلس روضه گرفتم
اشک ربابه در وجودم آتش افروخت
هر بار دیدم شیرخواره، سینه ام سوخت
این داغ، هر ساعت چه کرده با دل ما
بر حرمله لعنت، چه کرده با دل ما
آثار ضرب تازیانه بر تنم ماند
رد غل و زنجیرها بر گردنم ماند
دستان عمه زینبم را تا که بستند
نامردهاخیلی غرورم را شکستند
مانده به گوشم نعره ی دشنام، دشنام
گفتم به شاگردان خود، الشام الشام
یادم نرفته عمه ام را، سنگ می خورد
از پیرزن های یهودی چنگ می خورد
از پشت بام آتش زدند و معجرش سوخت
مانند من سرتاسر بال و پرش سوخت
بغضی است هر لحظه به لب آورده جانم
من کشته ی بزم شراب و خیزرانم
شد حسرت اهل حرم، کنج خرابه
شد قتلگاه خواهرم، کنج خرابه
این زخم ها، آثار جنجال است با ماست
یاد چهل منزل، چهل سال است با ماست
سوزاند داغش تا دم آخر دلم را
ناله کشیدم از درونم واحسینا
#.
۴۱
#نوحه_سنتی
#زمینه
#زمزمه
#کوفه #اسارت
کوفیان بی حیا من دخت حیدر زینبم
زین همه ظلم و ستم ها کوفیان جان بر لبم
ای گل زهرا حسین۲
رو به روی محمل ما پس چرا صف می زنید
پیش سرهای بریده این همه کف می زنید
ای گل زهرا حسین۲
این سفر را یا حسین زینب نماید با تو طی
من به روی محمل و رأست برادر روی نی
ای گل زهرا حسین۲
ای شهید راه قرآن خونجگر گشتم حسین
رأس تو بر روی نی من دیده تر گشتم حسین
ای گل زهرا حسین۲
کوفیان بی حیا از بس که پستند و بدند
کودکان تشنه لب را ظالمانه می زدند
ای گل زهرا حسین۲
بر غریبی ات برادر من چو شمعی سوختم
در دل دشمن حسین جان شعله ها افروختم
ای گل زهرا حسین۲
تا که دیدم بر روی نیزه سرت خون شد دلم
یا حسین جان زین سبب سر را زدم بر محملم
ای گل زهرا حسین۲
با مدد از تو حسین در کوفه من غوغا کنم
خصم را با خواندن خطبه حسین رسوا کنم
ای گل زهرا حسین۲
خونجگر گردیده زینب روی نی دیده سرت
کن نگاهی ای سر ببریده بر این دخترت
ای گل زهرا حسین۲
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#سبک_برمشامم_میرسدهرلحظه(مرحوم توحیدی)
🏴
#زمینه یا #واحد روضه ای شهادت آقا امام زین العابدین علیه السلام
#زمینه_امام_سجاد
#واحد_امام_سجاد
#منم_که_چل_سال
🏴بند اول:
منم که چل سال
با روضه های کربلا سوختم
از غم سرهای جدا سوختم
به هر بهونه با دعا سوختم
سوختم، شبیه خیمه ها
سوختم، زمینگیرم حالا
سوختم، من از زهر جفا، سوختم
غصه ی کرب و بلا آبم کرد
خسته و بی جون و بی تابم کرد
منو با گریه هم آغوشم کرد
منو چل سال سیاه پوشم کرد
واویلا از این دنیا
🏴بند دوم:
سختی و رنج و
دیدم فراوون اما وای از شام
آتیش می بارید رو سرم از بام
یه عده میدادن به ما دشنام
تو شام، یه عده بی حیا
ما رو، خارجی هِی صدا
کردن، پیشِ یهودیا، ای وای
دیدنِ این صحنه ها آبم کرد
خسته و بی حال و بی تابم کرد
منو چل سال زمینگیرم کرد
کوفه و بازارِ شام پیرم کرد
واویلا از این دنیا
🏴بند سوم:
یادم نمیره
بزم شراب و مجلسِ آزار
هلهله ها و خنده ی اغیار
مضحکه بودیم میون اَنظار
ای وای، دیدم که بی امون
می زد، بابامو خیزرون
لب هاش، آغشته شد به خون، ای وای
سره تو تشتِ طلا آبم کرد
محزون و بیمار و بی تابم کرد
چشمامو یه عمری بارونی کرد
قلبه زخمیِ منو خونی کرد
واویلا از این دنیا
.
#زمینه
#شهادت_امام_سجاد علیهالسلام
بند اول
گریه، گریه، گریه...، کارت بوده سیسال
از بس گریه کردی، آخر رفتی از حال
با یاد سری که، رفته بود رو نیزه
با یاد تنی که، مونده بود تو گودال۲
هرجا دیدی آب، گریه کردی
با یاد رباب، گریه کردی
تو هر خلوتی، روضه خوندی
از بزم شراب، گریه کردی۲
«بهما تنها اهانتمیشد، ای کاش و جسارت نه!
شهادت بود ارث خاندان ما...، اسارت نه!
دریغا! کشتن یک طفل با تیر سهپر در جنگ
دل سنگ و مرام ننگ میخواهد مهارت نه!»۲
با گریه میگفتی، از جونودل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
بند دوم
دنیا باخبر شد، از آزار کوفه
بد شد تا همیشه، حال زار کوفه
مردم گریهکردن، پای منبر تو
وقتی روضه خوندی، تو بازار کوفه۲
با بغض گلوت، گریه کردی
خوندی از عموت، گریه کردی
توی هر نماز، روضه خوندی
توی هر قنوت، گریه کردی۲
«اگرچه آیهی تطهیر بر روی زمین افتاد
ولی ای کاش با دستان مشتی بیطهارت نه!
نوامیس رسولالله در آن خیمهها بودند
به آتش میسپردم خیمه را اما به غارت نه»۲
داغ تو توی هر دل، شد مشتعل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
بند سوم
با این که به سختی، رفته بر تو ایام
زیر دِین حرفات، مونده دین اسلام
هرکس که دلیل، اشکاتو میپرسید
با گریه میگفتی؛ الشام، الشام، الشام!
روز وشب مدام، گریه کردی
با یاد امام، گریه کردی
با هر روضه که، یادت اومد
از بازار شام، گریهکردی۲
«به دیدار کریمبن کریمی رفت در گودال
نیامد شمر هم با دست خالی از زیارت نه
بهسمت شهر پیغمبر که آمد کاروان ما
بشیر از ما خبر میبرد اما با بشارت نه!»۲
داغت شده عجین با، هر آبوگِل؛ حسین
«کلّالبکاء مکروه، الّا بالحسین» ۳
#مجتبی_خرسندی✍
➖➖➖