eitaa logo
ذاکرین آل الله
251 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
288 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
059_41957.mp3
3.69M
حاج محمد رضا طاهری آمده ختم رسل یا نبی الله
. |⇦•ای نخ عبایت.... مصطفی صلوات الله علیه و میلاد امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای نخ عبات، رشته‌ی نجات ای یم نگات، معنی حیات ای دم و صدات، صدای قلب کائنات اوّلین نور جلی تویی به ولی‌الله، ولی تویی تو علی هستی و علی تویی علی‌ست لیلای همه؛ تویی تو لیلای علی علی‌ست آقای همه؛ تویی تو آقای علی علی‌ست مولای همه؛ تویی تو مولای علی جدّ حسن، عشق بی‌حدّ حسن جدّ حسین، عشق بی‌حدّ حسین ای ختمی مآب! نور مستطاب شد با نیم‌نگات کاخ شب، خراب کیست عالی‌جناب یارت به‌جز ابوتراب؟ حق به تو فرموده لاتخف که باهاته شاه لو کشف اسم تو نقش رایَتِ نجف علی‌ست سرور همه؛ تویی تو سرور علی علی‌ست دلبر همه؛ تویی تو دلبر علی علی‌ست رهبر همه؛ تویی تو رهبر علی جان حسن، شمس تابان حسن جان حسین، روح و ریحان حسین شور ولادتت، بت‌ها رو شکست دل به امر تو شد خداپرست شد عهد الست توو عترتت، دست به دست همه عالم رونمات میشن همه ذرّات بهشت میگن یا اباالقاسم یا اباالحسن علی‌ست نعمت همه؛ تویی تو نعمت علی علی‌ست نصرت همه؛ تویی تو نصرت علی علی‌ست حجّت همه؛ تویی تو حجّت علی پیر حسن، مرشد و میر حسن پیر حسین، اذن شمشیر حسین چشم منوّره؛ دل معطّره دست عاشقا، جام کوثره اون‌که ساقیه، صادق آل‌حیدره ششمین نفس نبی دمید پنجمین عکس علی رسید جعفر بن عشق ابن عشق رسید چقدر لطف شد به ما؛ چه سرنوشت محشری چه مذهب و هویتی، موّحدین جعفری چه نام پر ابهتی، شیعه‌ی اثنی عشری یابن حسن! ای تمام دین من یابن حسین! بردی‌ام به زیر دِیْن .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
294_22343340775446.mp3
16.37M
|⇦•ای نخ عبات..... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفس حاج محمود کریمی
. |⇦•شب شوق.... ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده ۱۴۰۲به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── شب شوق و شب وجد و شب شور و شب پيدايش نور و شب تکرار تجلاي رسولان الهي، رسد از ارض و سما و ملک و حور، گواهي که شب هجر سر آمد، سحر آمد، سحر آمد، خبر آمد، خبر آمد که شد از آب تهي رود سماوه، شده چون دامن تفتيده ي صحراي قيامت کف درياچه ي ساوه، خبري تازه به گوش و رسد از غيب سروش و شده آتشکده ي فارس خموش و عجبا اينکه فرو ريخته يکباره به هم کنگره ي کاخ مدائن، نفس پادشهان حبس شده در دل و گشتند همه لال ز گفتار، به امر احد خالق دادار، دگر راه سماوات به شيطان شده مسدود، بتان يکسره بر خاک فتادند و نگويند مگر ذکر خداوند و رسول دو سرا را عرش و فرش و ملک و آدمي و کوه و در و دشت و يم و قطره و مهر و مه و سياره و منظومه ي شمسي و کرات و همه افلاک الي اين کره ي خاک ز برگ و بر و ريگ و حجر و شاخه و نخل و ثمر و بام و در و مرد و زن و پير و جوان، ابيض و اسود، همه گويند درود و صلوات از طرف ذات خداوند تبارک و تعالي و همه عالم خلقت، به خصال و به کمال و  به جلال و به جمال و قد و بالاي محمد که خداوند و ملايک همه گويند درودش، همه خوانند ثنايش، همه مشتاق لقايش، همه عالم به فدايش، همه مرهون عطايش، که خدا خلق نموده است به يمن گل رويش فلک و لوح و قلم را، ملک و جن و بشر را و همه ارض و سما را چار ماه است که گرديده به تن آمنه را جامه ي ماتم، به رخش هاله اي از غم، غم عبدالله والا گهرش، شوهر نيکو سيرش، اشک روان از بصرش، اشک نه خون جگرش، خون نه که ياقوت تَرش، بود يکي غنچه از آن لاله ي پرپر ثمرش، داشت چو جاني به برش، بلکه ز جان خوب ترش، مونس شام و سحرش، تا که شبي ديد همان مادر دلباخته در خواب، که در دست گرفته است گلي خرم و شاداب، که برده است ز گل هاي دگر آب، نظر کرد بر آن لاله ي فرخنده که برگشت، يکي قرص قمر گشت، به يک لحظه پسر گشت، نکوتر ز پدر گشت، چو بيدار شد از خواب، خوش و خرم و شاداب، دلش شد ز شعف آب، به ياد آمدش اين نکته که نه ماه تمام است، مه حُسن ختام است، رسيده مه ميلاد گرامي پسرش، بر رخ قرص قمرش خندد و بي پرده کند سير تماشاي خدا را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
. ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── لحظه ها بود بر آن مادر فرخنده ي افراشته اقبال، بسي بيشتر از سال، شب و روز زدي طاير جانش ز شعف بال، که کي جلوه کند از صدف آن گوهر اجلال، که يک بار دگر نيمه شبي خواب ربودش، همه شد نور وجودش، ز عنايات خداوند ودودش، عجبا ديد که خورشيد زپهلوش درخشيد و فروغ ابديت به جهان يکسره بخشيد، به ناگه دُر پاکش ز صدف داد ندا، کاي صدف گوهر يکتاي خدا، مادر انوار هدي، خيز که هنگام فراقت به سر آمد، شب تنهايي و اندوه و غمت را سحر آمد، شب ميلاد گل گلشن هستي به نجات بشر آمد، چه مبارک سحري بود که ناگاه به هم درد فشردش شبي آرام در آن حجره ي خاموش نه ياري نه قراري، تک و تنها ز دم احمدي خويش پراکنده در امواج فضا عطر دعا را دگر از درد گل انداخته رخسار نکويش، شده انوار خداوند فروزنده ز رويش، نگهش سوي سما بود و همه محو خدا بود که سقف حرمش لاله صفت باز شد و لحظه ي اعجاز شد و با خبر از راز شد و ديد در آن درد و الم چارزن پاک، تو گويي که رسيدند ز افلاک و همانند ندارند به روي کره ي خاک، يکي حضرت حوا و دگر مريم عذرا و دگر هاجر و سارا، همه مبهوت جلالش، همه بر دور جمالش، همه ديدند مقامش، همه گفتند سلامش، بگرفتند در آغوش چو جانش، زهي از عزت و شأنش، نگه هاجر و سارا به گلستان رخ حور نشانش، که در آن لحظه کف دست به پهلوش کشيد از دو طرف مريم عذرا که به يکباره به پا خواست صداي خوش تکبير ز کوه و شجر و دشت و دَرِ مکه، جهان غرق در انوارالهي شد و ديدند که مرآت جمال احد قادر سرمد، مدني مکي ابوالقاسم و محمود و محمد، نبي اُمّي خاتم، به روي دامن مريم ز فروغ رخ خود کرد منور همه جا را بشنويد از دو لب آمنه آن مادر فرخنده ي احمد که چو بگذاشت قدم بر کره ي خاک محمد، ز رخش نور عيان گشت و فروزنده از آن نور جهان گشت، که با جلوه ي ماه رخ او ديدمي از دور قصور يمن و شام و به گوش آمدم از جانب معبود ندايي که الا آمنه زادي پسري را که بود از همه ي خلق سرآمد، که بود آينه ي طلعت ذات احد قادر سرمد، که بود کنيه ابوالقاسم و نام احمد و محمود و محمد که در آن حال همان چار زن پاک، تن خوب­تر از جان ورا شسته به ابريق بهشتي، پس از آن مريم عذرا به يکي حلّه ي زيباي بهشتيش بپوشاند و لب خويش به لبخند گشودند و سلامش بنمودند و ستودند مقام و شرف و عزت آن پاک ترين عبد خداوند نما را .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
|⇦•یا محمد الامین ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه ومیلاد امام صادق علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ یا محمد الامین رحمة للعالمین حبل الله المتین یا کریم و یا حکیم و یا عظیم الله الله الله محمد رسول الله و قال رسول الله علیً ولی الله بلغ الاولی بکماله صلوا علیه و آله تو که مبدأ و مقصدی تو سرآمد و سرمدی گل ناب محمدی چه بهاری چه نگاری شده یار ای جان ای جان ای جان تو جانانی به قرآن تویی آخر پیمبر علی اول مسلمان «کشف الدوجی بجماله صلوا علیه و آله» تو معرف کوثری تو مربی حیدری قرآن مصوری تویی برتر تویی سرور تو پدر ای یار ای یار ای یار دلِ ما را نگهدار تویی احمد المختار علی حیدرٌ الکرار «حَسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله» دین ناب پیمبری شده مذهب جعفری تو پیمبر دیگری تو بشیری تو نذیری تو بصیری با هر قال الصادق دل ما گشته عاشق تویی نور حقائق علی قرآن ناطق «بلغ الاولی بکماله صلوا علیه و آله» .
1402071007.mp3
23.29M
↻ پیامبر اکرم صلوات الله علیه: جمله‌ی «لاحول ولا قوّه الّا باللّه» نود و نه درد را شفـا مى دهـد که سـاده تـریـن آن هـا انـدوه اســـت .
|⇦•ما در این دنیا.. ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه ومیلاد امام صادق علیه السلام اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ ما در این دنیا پی جاه و جلالی نیستیم اهل شکوه کردن از رنج و ملالی نیستیم پخته‌ی عشقیم، در دوران کالی نیستیم با محمد جاودانیم و زوالی نیستیم خورده بخت ما گره با رحمة للعالمین ذکر طوفانی ما یا رحمة للعالمین از همه سیریم الا رحمة للعالمین ظرفمان خالی شود هم دست خالی نیستیم ما اگر در راه پر نور ولایت مانده‌ایم با دعاهای محمد پر صلابت مانده‌ایم با عنایت زیر باران محبت مانده‌ایم تشنه و بی‌کس زمان خشکسالی نیستیم گشته‌ایم از لطف احمد آشنای اهل بیت مبتلای احمدیم و مبتلای اهل بیت بچه‌های ما همه یک‌جا فدای اهل بیت قوم سلمانیم، قوم بی‌کمالی نیستیم جان احمد در حقیقت هست جان فاطمه در دو عالم هست شیعه در امان فاطمه ما نمک‌گیریم... محشر در جنان فاطمه... ... غیر کوثر در پی جام حلالی نیستیم شیخ آورده حدیثی را که از پیغمبر است از صراطِ روز محشر رد شدن دردسر است برگ تضمین عبور از آن ولای حیدر است غافل از این نقل زیبای امالی نیستیم باطن سیر به سوی حق همان سیر علی‌ست بیشتر از ما خدا گوینده‌ی خیر علی‌ست هرکجا باشیم راه حق مگر غیر علی‌ست؟! حق مداریم و پی هر قیل و قالی نیستیم پیر عشقیم امتحان عاشقی پس داده‌ایم نام حیدر که وسط باشد همه آماده‌ایم عبد دربار نجف هستیم، رعیت زاده‌ایم ما علی داریم٬ بی مولی الموالی نیستیم شمس تابان امامت منجلی باشد بس است یک ولی‌الله در عالم ولی باشد بس است نائب صاحب زمان سیدعلی باشد بس است با ولی باشیم در راه ضلالی نیستیم همچنان پای همان قول و قرار سابقیم در نگهداری از این مکتب سراپا عاشقیم راوی دین با روایات امام صادقیم غیر از این شیوه پی کسب تعالی نیستیم میرسد بوی غریبی از مدینه با نسیم در کنار گنبد و ایوان طلای یک حریم طرح صحن جامع شیخ الائمه میکشیم بی‌خیال آن حریم و آن اهالی نیستیم آخرش این فتنه را از ریشه در می‌آوریم حرف آل الله باشد بال و پر می‌آوریم سر بخواهند این قبیله کوه سر می‌آوریم بنده‌ایم و اهل ترک امتثالی نیستیم :محمدجوادشیرازی
Ansaralhosein960914 (09).mp3
27.32M
ما اگر در راه پر نور ولایت مانده‌ایم با دعاهای محمد پر صلابت مانده‌ایم با عنایت زیر باران محبت مانده‌ایم تشنه و بی‌کس زمان خشکسالی نیستیم
ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه ومیلاد امام صادق علیه السلام به نفس سید مجید بنی فاطمه •✾• ز يک مشرق نمايان شد دو خورشيد جهان آرا که رخت نور پوشاندند بر تن آسمان ها را دو مرآت جمال حق، دو درياي کمال حق دو نور لايزال حق، دو شمع جمع محفل ها دو وجه الله رباني، دو سرّ الله سبحاني دو رخسار سماواتي، دو انسان خدا سيما دو عيسي دم، دو موسي يد، دو حُسن خالق سرمد يکي صادق يکي احمد يکي عالي يکي اعلا يکي بنيانگر مکتب، يکي آرنده ي مذهب يکي انوار را مشعل، يکي اسرار را گويا يکي از مکه انوار رخش تابيد در عالم يکي شد در مدينه آفتاب طلعتش پيدا يکي نور نبوت را به دل ها تافت تا محشر يکي نور ولايت را ز نو کرد از دمش احيا رسد آواي قال الصادق و قال رسول الله به گوش اهل عالم تا که اين عالم بود بر پا يکي جان گرامي در دو جسم پاک و پاکيزه دو تن اما چو ذات پاک يکتا هر دو بي همتا محمد کيست؟ جانِ جانِ جان عالم خلقت که گر نازي کند، در هم فرو ريزد همه دنيا محمد کيست؟ روح پاک کل انبيا در تن که حتي در عدم بودند بي او انبيا يک جا محمد کيست؟ مولايي که مولانا علي گويد: «منم عبد و رسول الله برِ من رهبر و مولا» محمد از زمان ها پيشتر مي زيست با خالق محمد از مکان پيموده ره تا اوج اَو اَدني محمد محور عالم، محمد رهبر آدم محمد منجي هستي، محمد سيد بطحا محمد کيست؟ آنکو بوده قرآن دفتر مدحش که وصفش را نداند کس به غير از قادر دانا محمد را کسي نشناخت جز حق و علي هرگز چنان که جز خدا و او کسي نشناخت حيدر را وضو گيرم ز آب کوثر و شويم لب از زمزم کنم آنگه به مدح حضرت صادق سخن انشا ششم مولا، ششم هادي، ششم رهبر، ششم سرور که هم درياي شش گوهر بود، هم دُرّ شش دريا صداقت از لبش ريزد، فصاحت از دمش خيزد فلک قدر و ملک عبد و قضا مهر و قدر امضا بسي زهّاد و عبّادند بي مهرش همه کافر بسي عالم، بسي عارف، همه بي نور او اعمي دو خورشيد منير او هشام و بو بصير او دو کوه حکمت و ايمان، دو بحر دانش و تقوي مرا دين نبي، مهر علي و مذهب جعفر سه مشعل بوده و باشد، چه در دنيا چه در عقبي در ديگر زنم غير از در آل علي؟ هرگز! ره ديگر روم غير از ره اين خاندان؟ حاشا! بهشت من بود مهر علي و مهر اولادش نه از محشر بود بيمم، نه از نارم بود پروا سراپا عضو عضوم را جدا سازند از پيکر اگر گردم جدا يک لحظه از ذرّيه ي زهرا از آن بر خويش کردم انتخاب نام «ميثم» را که باشم همچو او در عشق ثارالله پا بر جا .
MiladPayambar&ImamSadegh1402[02].mp3
23.97M
محمد کيست؟ آنکو بوده قرآن دفتر مدحش که وصفش را نداند کس به غير از قادر دانا محمد را کسي نشناخت جز حق و علي هرگز چنان که جز خدا و او کسي نشناخت حيدر را
ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و امام صادق علیه السلام به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾• اومده زینتِ عرشِ بَرین اومده قبله ی اهلِ یقین همه درهای رحمت وا شده اومده رَحْمَةٌ لِلْعَالَمِین دلِ ما و دلبریش سَرِ ما و سروریش عالمی دیوونه ی نوه های دختریش یا اَبَا الزَّهرا مدد، یا اَبَا الزَّهرا مدد گنبدِ خضراش دل رو میبَره شافعِ اُمت روزِ محشرِ به بزرگیِ پیغمبر همین که علمدارش آقام حیدرِ جانم به قربانِ تو کتابم قرآنِ تو اهلِ ایرانیم همه از نسلِ سلمانِ تو دلِ ما و دلبریش سَرِ ما و سروریش عالمی دیوونه ی نوه های دختریش یا اَبَا الزَّهرا مدد، یا اَبَا الزَّهرا مدد نمی اُفته اِسمت از رو لبم سَرِ سفره ی لطفت امشبم حق بده خیلی سرمستی کنم که اومده رئیسِ مذهبم کاش قلبم مجنون بشه بی سر و سامون بشه مثلِ یه همچین شبی بقیعِ چراغون بشه صادقِ آلِ عَبا، صادقِ آلِ عَبا .
14000801-kermanshahi-sorood.4.mp3
2.48M
گنبدِ خضراش دل رو میبَره شافعِ اُمت روزِ محشرِ به بزرگیِ پیغمبر همین که علمدارش آقام حیدرِ .
ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه به نفس کربلایی حنیف طاهری •✾• «هِله یا ایهاالنبی» صل علی سیدنا محمد اوّلُنا، آخرنا محمد وصی پیغمبر ما علی بود صل علی محمد تو معجزه‌ات قرآنه ولی معجزه کردی با برادرت علی اومدی که به همگی بگی نادعلی، نادعلی، سَینجلی «هِله یا ایهاالنبی» چه نعمتی هدیه به مومنا شد اسم تو فریاد مؤذنا شد فدا سرت شکسته طاق کسری طاق نجف بنا شد تو اومدی بشکنه سکوت تو شب معراج چی دیدی روبروت چه سری داشت با پسر عموت میگی الهی به علی بین قنوت «هِله یا ایهاالنبی» شیعه‌ به وعده‌هات امیدواره رسالتت هنوز ادامه داره می‌رسه اون ستاره‌ ای که گفتی بهار رو هم میاره یه روز میاد آرزوی من میسازه ایوون طلا برا حسن ورودی ایوون بقیع حضرت زهرا و علی به ما می‌گن: هله بزوّار بقیع دیدم کرامات تو رو به عینه مدیونِ چشمای تو عالمینه من تپش قلب تو رو شنيدم حسین..حسین..حسین.. چقدر گرفت نور ازت حسین راضی میشه دلت فقط بگم حسین به زئرا گفتی اربعین بگید تو‌ دنیا آخرت حسین «هله بزوّار الحسین» یه روز میاد آرزوی من می‌سازه ایوون طلا برا حسن ورودی ایوون بقیع حضرت زهرا و علی به ما می‌گن: «هله بزوّار الحسن» .
1402071004.mp3
15.84M
شیعه‌ به وعده‌هات امیدواره رسالتت هنوز ادامه داره می‌رسه اون ستاره‌ ای که گفتی بهار رو هم میاره
ویژهٔ ولادت پیامبر رحمت ومهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه به نفس حاج‌مهدی رسولی •✾• آیه آیه همه جا عطر جنان می آید وقتی از حسن تو صحبت به میان می آید جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است بشنود مدح تو را با هیجان می آید میرسی مثل مسیحا و به جسم کعبه با نفسهای الهی تو جان می آید بس که در هر نفست جذبه توحیدی توست ریگ هم در کف دستت به زبان می آید هر چه بت بود به صورت به زمین افتاده قبلهٔ عزت و ایمان به جهان می آید نور توحیدی تو در همه جا پیچیده است از فراسوی جهان بانگ اذان می آید خاکِ از برکت تو مسجد رحمانی شد نور توحید به قلب بشر ارزانی شد خواست حق جلوه کند روشنی توحیدش قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد ذکر لبهای تو سر لوحهٔ تسبیحاتست عرش با نور نگاه تو چراغانی شد خواستم در خور حُسن تو کلامی گویم شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد ای که مبهوت تو و وصف خطی از حسنت عقل صد مولوی و حافظ و خاقانی شد از ازل پرتو حُسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد جنتی از همه ی عرش فراتر داری تو که در دامن خود سورهٔ کوثر داری دیدن فاطمه ات دیدن وجهُ الله است چه نیازی است که تا عرش قدم برداری عالم از هیبت تو شوکت سرشاری داشت اسداللهی چون حضرت حیدر داری اهل بیت تو همه فاتح دلها هستند روشن بخش جهان قبله دنیا هستند ای که در هر دو سرا صبح سعادت با توست رحمت عالمی و نور هدایت با توست چشم امید همه خلق و شکوه کرمت پدر امتی و اذن شفاعت با توست با تو بودن که فقط صِرف مسلمانی نیست آنکه دارد به دلش نور ولایت با توست بی ولای علی این طایفه سرگردانند دشمنی با وصی ات، عین عداوت با توست باید از باب ولای علی آید هر کس در هوای تو و در حسرت جنت با توست کاش میشد سحری طوف مدینه آن گاه نجف و کرب و بلا و حرمِ ثارُالله
4_5848172988020556465.mp3
10.73M
آیه آیه همه جا عطر جنان می آید وقتی از حسن تو صحبت به میان می آید جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است بشنود مدح تو را با هیجان می آید
مولودی حبیبی  یامحمد ################### صفای اهل  بینش     چراغ  آفرینش فروغ  اهل دانش   ز سرتا پا نیایش توشمس این جهانی   تو ماه آسمانی عزیز و مهربانی   تو بر ما جان جانی حبیبی یا محمد حبیبی یا محمد توختمی بر نبوت  خدای مهرورحمت شفیع و  یار  اُمت   تو  دریای کرامت بشر  محو جمالت   بود  گوهر کلامت زحق باشد سلامت  ز تو باشد امامت حبیبی یا محمد حبیبی یا محمد تو  در شوکت تمامی    تو مولای هُمامی توخوداصل سلامی  توخود ختم کلامی تمام  علم    عالم       بود   نام   تو خاتم درود  بر تو  دمادم   تویی  مرسل مُسَلَم بشیر  و بی نظیری    مُجیری   و  امیری نبوت را  کبیری  تو  هم  مُشک و عبیری حبیبی یا محمد حبیبی یا محمد به خلق تاجی وسرور   به ما یاری ورهبر تویی خاتم  پیمبر     تو مولایی به حیدر ز جان یاری به قرآن      بنازد برتو یزدان صفا و  کوه ایمان   علی جانش به قربان حبیبی یا محمد حبیبی یا محمد بود  نامت  جهانی     تو  دینت  آسمانی مرامت   جاودانی     به قلب   ما نشانی کرم داری فراوان    بود مهرت  به یاران قرار( بیقراری)       بود لطفت چو باران حبیبی یا محمد یا حبیبی یا محمد بیقرار  اصفهانی
وعده‌یِ آمدنِ صبحِ ظفر می‌آید به شبِ تار بگویید سحر می‌آید طاقِ ظلم و ستمِ دوره فرو می‌ریزد روزِ خاموشی و سردیِ شرر می‌آید تیرِ منقارِ اَبابیل به فرمانِ خدا بر سرِ اَبرهه‌‌یِ ظلم و خطر می‌آید چشم‌ها مات که از کامِ مُنجِّم خبرِ.... ماهِ تقسیم شده پیشِ نظر می‌آید جایِ خورشید عوض کرده خدا!! آمنه با .... دامنی جلوه‌گر از نور و گوهر می‌آید این گوهر نیست قمر نیست نیامد خورشید آمده ناب‌ترین جلوه‌یِ نورِ توحید مرکزِ ثقلِ رسیدن به عبادات تویی خاتمِ وحیِ خدا قبله‌یِ حاجات تویی شدّتِ خشمِ خدا رو‌به‌رویِ کفّاری رحمتِ حق به‌خودی گاهِ ملاقات تویی تو اَباَالنّور و اَباَالعشق و اَباَالزّهرایی وصل بر خالق و سرحلقه‌یِ سادات تویی به رسالت تو خِتامی به ولایت تو اِمام حرفِ ذلّت که شود پرچمِ هیهات تویی معنیِ کاملی از واژه‌یِ عبدی احمد زینتِ سجده و محراب و مناجات تویی در مقامِ تو همین بس که خدایِ اَزلی وادیِ عشقِ تو کرده دلِ زهرا و علی کیستی تو که خدا کرده علی را سِپرت دشمنت اَبتر و شد کوثرِ قرآن ثمرت شافعِ روزِ گرفتاریِ اُمّت هستید در صفِ حشر تو و پاره‌یِ جان و جگرت نوه‌هایِ تو بزرگانِ جوانانِ بهشت دخترت در صدفِ پاکِ خدیجه گُهَرت دینِ اسلام شد از صبرِ تو جاوید و نشست خاکِ نادانی و گستاخیِ دنیا به سرت کینه و کفر شکسته دل و دندانِ تو را خوب شد بود علی در اُحدِ غم به بَرَت آنکه می‌بست جراحات و پرستارت شد اَرغوان و قدکمان عازمِ دیدارت شد رازِ کامل شدنِ دینِ محمّد مَردی‌ست .... نبوی‌نام و علی‌فام اِمامم مهدی‌ست دینِ اسلام جهانگیر شود با قدمش اوّل و آخرم و شعر و شعارم مهدی‌ست من چرا؟! احمدِ مختار و علی و زهرا جمله گفتند تمنّایِ دعایم مهدی‌ست چه‌عزادار و چه‌خُرسند چه‌غمگین و چه‌شاد اشکِ هجران چِکد و تکیه‌کلامم مهدی‌ست شادی‌اَم ظاهری و خنده‌یِ کامَم تلخ است شادیِ واقعی و شهدِ پیامم مهدی‌ست عیدِ من جمعه‌یِ دیدارِ تو در بیت‌ُاللّه‌ست دینِ من اَمرِ خداوند و نبی و مولاست
باید که خدا نام تو طاها بگذارد با خلق تو منّت به سر ما بگذارد جبریل، میان حرمت پا بگذارد داغی به دل گنبد کسرا بگذارد حالا که در آفاق، نگاه تو درخشید آتشکده را سرد کن ای مشعل توحید خیرات کن از نور دلت اهل محل را برهم زده عقل و خردت، جنگ و جدل را انداخته ابروی کجت، لات و هبل را دید آمنه در چهرهء تو خیر العمل را پیش حجر الاسود چشمان سیاهت صد طایفه گشتند مسلمان نگاهت داروی غم و حال پریشان قریشی ختم رسل و مالک ایمان قریشی جانم به فدای تو که سلطان قریشی از اولش آقای یتیمان قریشی هرکس گذرش بر در میخانه ات افتاد یک جرعه زد و گفت که روح پدرت شاد تصویر تو نه! وجه خدا در نظر ماست ذکر صلوات تو فقط بال و پر ماست تا روز جزا سایهء تو روی سر ماست همشهری سلمان تو بودن هنر ماست ما جمع گداهای تو لالیم به والله ما خاک کف پای بلالیم به والله راهی که به سوی تو بود، سوی بهشت است لبخند بزن، خنده ات آن روی بهشت است از عطر تنت، مکه پر از بوی بهشت است شادیم که زهرای تو بانوی بهشت است نازل شده در منزل تو سورهء کوثر در غار حرایت متجلی شده حیدر تقدیر مسلمانی ما پشت در توست در دست خلیل آن شب کعبه، تبر توست هر معجزه، یک جلوهء شق القمر توست پس رادّ الشمس علی از یک نظر توست قرآن شدی و منطق تفسیر گرفتی با دست علی قبضهء شمشیر گرفتی در شعب ابی طالب علی یارِ تو بوده تیغش همه جا فاتح پیکارِ تو بوده حیدر ز ازل حیدر کرارِ تو بود حتی شب معراجِ تو پاکارِ تو بوده ظرفی که تعارف به تو شد ظرف علی بود حرفی که خدا زد به خدا حرف علی بود در وادی عشق تو دلِ ناخلفم بُرد موج غزلت اینطرف و آنطرفم بُرد من را به حرم، مستی و شور و شعفم بُرد از گنبد خضرای تو سوی نجفم بُرد بیرون زده از باغ تو صد شاخهء طوبا انگور نجف چیده ام از خانهء زهرا ما را چو اویس قرنت عاشقِ خود کن سجاده نشینِ سحر خالقِ خود کن جان علی و فاطمه ات لایقِ خود کن زوّار بقیع پسر صادقِ خود کن بی حبّ تو قرآن خدا را نگشودیم ما منتظر مکهء بی آل سعودیم تا اینکه از افلاک، ز صادق خبر آمد از عرش خدا، رزق دو چشمان تر آمد از حوزهء علمیهء او روضه در آمد گفتیم حسین و حرمش در نظر آمد از خاک بقیعش دل ما را نتکانید ما را به حسینیهء صادق برسانید رضا دین پرور
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔸 السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ ..🔸 اوج پروازم آستانه‌ی توست مقصد بالم آشیانه‌ی توست سبک زیبای زندگانی من به لبم باز هم ترانه‌ی توست آمدی و محبّت آوردی مهربانی فقط نشانه‌ی توست ای وَرای تصور دنیا از زمین تا خدا کرانه‌ی توست آمدی، طبع شاعرم گل کرد غزلی را که عاشقانه‌ی توست آرزوی همه پیمبرهاست شال سبزی که روی شانه‌ی توست معجزات رسیدنت گویاست که بگویی زمان زمانه‌ی توست روشنی بخش ظلمت دنیا نخل اسلام از جوانه‌ی توست با تو نام زبانزدی داریم دین ناب محمدی داریم ای رسول خدا - امین خدا رحمت الله مسلمین خدا ای نثارت درود جبرائیل ای به معراج همنشین خدا ای رسیده به گوش تو در عرش صوت زیبا و دلنشین خدا ای اصولت کرامت و خوبی ای مرامت دوام دین خدا مثل ماه شب چهارده بود دست تو بین آستین خدا لحظه‌ی خلقتت یقین دارم به تو بوده است آفرین خدا مکه از مقدمت مبارک شد با تو شد مکه سرزمین خدا معدن خیر و رحمت و برکات به قدوم مبارکت  "صلوات" محمدحسن بیات لو
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔸 السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ ..🔸 ای وجودت منزّه از هر عیب ای به اسرار عالمین آگاه خالق دشتهای سبز بهشت نیّر اعظم ای نبی ا... لحظه ای که تو آفریده شدی می چکید از وجود تو توحید تو همانی که نور سیمایت دور تا دور عرش ریسه کشید آن زمانیکه قادر مطلق تا دو شعبه ز نور خود وا کرد به یکی گفت تو ،،محمد،، باش آن یکی را علی اعلا کرد به یکی گفت تو پیمبر باش آن یکی نور جانشینش شد این یکی فخر کائنات احمد آن یکی فخر مومنینش شد دلی از جنس یاس داری تو من به قربان قلب مرمری ات از شروع ازل زبانزد شد در سماوات عشق حیدری ات رتبه ی اولی تو در خلقت حق تو را شمس اهل بینش کرد صد هزاران ستاره را یکجا لابلای نگات چینش کرد پر زدن گرد عرش کار تو بود ذره ای در دلم ندارم شک زیر پهنای سبز بال و پرت آسمان گم شده به چشم ملک رحمت وافری که نازل شد حین آغاز سال عام الفیل به زمین زد تمام بت ها را طاق کسری شکست و شد تعطیل... حسین جعفری صلی الله علیه وآله (شعر)
بنام خدا احادیث منتخب از فرمایشات گهربار نبی مکرم اسلام محمد مصطفی ص "" "" "" "" دید پیمبر را جوانی خوش مرام شد ز فیض این زیارت شادکام تا که شد او با پیمبر روبرو بین شان وا گشت باب گفتگو او نمود از آن رسول مهربان چند پرسش پشت سرهم بی امان گفت می خواهم که داناتر شوم در میان جمع خوبان سر شوم کرد فرمایش بر او میر اُمم از خدا غافل مشو یک لحظه هم گفت می خواهم دلی چون آفتاب داد پیغمبر بر او این سان جواب گفت همواره به یاد مرگ باش بهر پس فردا و فردا کن تلاش گفت خواهم باب رحمت وا شود رحمت ایزد نصیب ما شود گفت نیکی کن تو بر خلق خدا باب رحمت تا شود وا بر شما گفت می خواهم نگردم خوارو پست پیش چشم مردم دنیا پرست گفت جز خالق نباشد تکیه گاه هر چه می خواهی فقط از او بخواه گفت می خواهم شود عمرم دراز زندگی را سرکنم من سرفراز گفت؛مشو غافل ز یاد اَقْرِِبا تا که گردی از غم و غصه رها گفت خواهم موقع رازو نیاز لحظه ای بینم خدا را در نماز گفت گردقت کنی وقت وضو می رسی بر قله های آرزو گفت خواهم رزق من گردد فزون تا نباشم درجهان خوارو زبون گفت گر خواهی که باشی کامران سورهٔ را بیش خوان گفت هستم روز و شب زارو ملول از عذاب قبر یا ختم رسول گفت از قرآن نگردی گر جدا از عذاب قبر می گردی رها گفت باشد دفتر عمرم سیاه گشته پر این دفتر از صدها گناه گفت می خواهم که زیرو بر شوم باقیِّ عمر آدم دیگر شوم رهنمایم باش پندی ده مرا تا نباشم روسیه روز جزا پرسشی بنمود از او آندم رسول از جواب او بشد یک دم ملول گفت آیا سایه بان داری به سر هست آیا زنده مادر یا پدر او بگفتا ای امیرکائنات والدینم نیست درقید حیات گفت بر او حضرت خیرالامین افتخار آسمان ها و زمین گر بخواهی عزت هر دو جهان بود باید با خلایق مهربان گرچه نتوان دیگر آنها را بدید می توان شد در دو عالم روسفید اولاً تا می توانی هر زمان مهربانی پیشه بنما ای جوان سفرهٔ مهرو محبت وا نما تا پدر مادر شود از تو رضا بذل و بخشش کن به قدرو به توان مادرت را یاد کن وقت اذان دردو دل کن با پدر وقت نماز معذرت خواهی کن از آن پاکباز گاهگاهی در میان هفت روز بر مزار آندو شمعی بر فروز فاخرا در یوم میلاد شاد باش از دل و جان خرم و دلشاد باش گر نمی خواهی که باشی دل پریش والدین خود مَبر از یاد خویش "" "" "" "" "" "" "" "
💚هفته وحدت گرامی باد💚 💚پیامبر رحمت(ص) : 🍃وحدت مايه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است.🍃 📚كنزالعمّال ، ح 20242