eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
319 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6019285447165876266.mp3
3.37M
نمیگم مفصل شد اون کوچه یک لحظه مقتل گرفت راهمون و سر مادرم داد زد اول اهانت به من کرد جسارت به زن کرد جلو چشمای من روی مادرم دست بلند کرد مادر زمین خورد-حسن مُرد می میرم به زودی حسین خوش به حالت نبودی چنان زد که دیگه نمی ره رد اون کبودی نشست و نشستم شکست و شکستم تا این طور نلرزم باید که چشامو می بستم مادر زمین خورد -حسن مُرد دلم خون ِ از بس بزارید بگم این رو هم پس یه روزم بلند شد به روی رقیه همین دس شب سرد تنهاس نه بابا نه عباس رسید زجر نامرد باهاش حرف زد هر جور دلش خواس زد بی هوا زد-با پا زد
4_6007937469259977107.mp3
2.27M
الهی نیاد روزی مردی دستاش بسته باشه الهی نباشه مردی از دنیا خسته باشه دست همسرش... شکسته باشه اشکه تو چشم مردای عالم یعنی هزار تا حرف نگفته اگه ببینه غصه فراوون از پا میافته این خبر ورد زبانها افتاد حیدر از پا افتاد پشت در حضرت زهرا افتاد حیدر از پاافتاد در روی ام ابیها افتاد حیدر از پا افتاد اول مظلوم یاعلی یاعلی باغبون الهی یاسش رو تو آتیش نبینه دوسه ماهه میره تو کنج نخلستون میشینه محرمش شده... چاه مدینه از کی شکایت . کنه به این چاه اونی که کارش. دعای خیره قاتل مولاس. غلاف قنفذ دست مغیره باغ و گلهای علی پژمردن حیدرو میبردن حسنینشم کتک میخوردن حیدرو میبردن گفتنش سخت تره از مردن حیدرو میبردن اول مظلوم باعلی یاعلی
4_6046249616922383074.mp3
12.71M
شرمندم از تو     یاسِ جوونم پیشم بمون تا      زنده بمونم این هفته هایی که درد میکشی لحظه لحظه ش هر نفسی میکشم میشه آتیش به جونم این روزا روضه خون نمیخوام از میخِ در گریه م میگیره یادم میاد افتادی بینِ اون چل نفر گریه م میگیره ازمیخ در گریه م میگیره مظلومه ی من گریه کمتر کن فکری به حال و روزِ حیدر کن جای علی خیلی کتک خوردی مُردم برات تو کوچه باور کن ای همسرِ مظلومه ی حیدر... شرمنده م از تو      داری چقد درد دیدم مغیره           راهت رو سد کرد تا اومدم روی دوشم بزارم عبامو اومد به گوشم صدای لگد های نامرد این روزا تا میگی با ناله فضه بیا گریه م میگیره یاد گلِ نشکفته محسن با بچه ها گریه م میگیره تو کوچه ها گریه م میگیره باور نمیکردم بیاد روزی رو تو ازم پنهون کنی زهرا کردی وصیت ها،مگه میخوای حیدر رو بی سامون کنی زهرا ای همسرِ مظلومه ی حیدر... دارم میسوزم     با سوز چشمات پاهام میلرزه      میلرزه دستات پهلو به پهلو که میشی منم میکشم درد دیدم خودم پشت در که شکست استخونات ریحانه ام واست بمیرم قنفذ چه بد میزد به بازوت انقد قلافش بوده سنگین انگار لگد میزد به بازوت قنفذ چه بد میزد به بازوت وَ لستُ أدری خبر المسمار از سینه ی غمدیده میپرسم از خونِ پهلویی که خانوم به دیوار و در پاشیده میپرسم ای همسر مظلومه ی حیدر
4_5832198540062887191.mp3
2.33M
درو دیوار   گریه می کنه ای وای نوک مسمار  گریه می کنه ای وای مادری در   بین بستر افتاده تن تبدار   گریه می کنه ای وای درد پهلو   گریه می کنه ای وای دست و بازو  گریه می کنه ای وای چشم مادر‌   جایی رو نمی بینه زخم ابرو   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ سهم دختر نبی سیلی شد و علیک بالبکأ صورت مادر ما نیلی شد وعلیک باالبکأ بین اون شلوغیا غوغا شد و علیک باالبکأ در خونه با لگد تا وا شد آسمونْ خون  گریه می کنه ای وای دستِ لرزون  گریه می کنه ای وای داره زینب   غصه میخوره دائم دلْ پریشون گریه می کنه ای وای حال مضطر   گریه می کنه ای وای سر و معجر   گریه می کنه ای وای مجتبی هم   گوشه ای غریبونه واسه مادر   گریه می کنه ای وای و علیک بالبکأ پیش مجتبی جنایت ها شد و علیک بالبکأ دوّمی اومد و سَدّ را شد و علیک بالبکأ روبه روی پسرش واویلا و علیک بالبکأ طوری زد که مادر افتاد از پا
4_5873173180901758767.mp3
1.33M
الهی بِدَمِ‌المحسن الهی بِدَمِ‌‌الزهرا الهی که همین جمعه بیاد منتقم زهرا یابن‌فاطمه .... به همون مادر بی حرم بیا یابن‌فاطمه ... به غریبی علی قسم بیا اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
3️⃣ روز تا شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها باقی مانده است... ☑️با دل خسته و بشکسته مولا تنها ماند..😭😭 لَمَّا حَضَرَتْ فَاطِمَةَ الْوَفَاةُ بَكَتْ فَقَالَ لَهَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ يَا سَيِّدَتِي مَا يُبْكِيكِ قَالَتْ أَبْكِي لِمَا تَلْقَى بَعْدِي فَقَالَ لَهَا لَا تَبْكِي فَوَ اللَّهِ إِنَّ ذَلِكِ لَصَغِيرٌ عِنْدِي فِي ذَاتِ اللَّهِ قَالَ وَ أَوْصَتْهُ أَنْ لَا يُؤْذِنَ بِهَا الشَّيْخَيْنِ فَفَعَلَ. موقعى كه وفات حضرت زهراى اطهر نزديك شد گريه كرد، حضرت امير به وى فرمود: اى سيده من! چرا گريه ميكنى؟ فرمود: براى آن مصيبتهائى كه تو بعد از من خواهى ديد.امير المؤمنين فرمود: گريان مباش، بخدا قسم آن مصائب نزد من براى رضاى خدا كوچك و ناچيزند، آنگاه به على وصيت كرد كه به آن دو نفر اجازه تشييع جنازه و نماز ندهد، حضرت وصيت آن بانو را اجرا نمود. 📚بحارالانوار، ج43، ص218
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها "يَـٰٓأَيُّهَا ٱلۡعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهۡلَنَا ٱلضُّرُّ وَجِئۡنَا بِبِضَٰعَةࣲ مُّزۡجَىٰةࣲ فَأَوۡفِ لَنَا ٱلۡكَيۡلَ وَتَصَدَّقۡ عَلَيۡنَآۖ إِنَّ ٱللَّهَ يَجۡزِي ٱلۡمُتَصَدِّقِينَ" مدینه شهر نبی تربت چهار امام به نقطه نقطه خاکت سلام سلام اگرچه ساکت و آرام می‌رسی به نظر دلی نماند که گیرد به یاد تو آرام چراغ کل جهانی و مسجدالحرام دلی که بر طواف حریم تو دل برده احرام سزد که نام شریف تو بر زبان آرم به حرمت سخنم انبیاء کنند قیام *مدینه می‌دونی چرا اینقدر دوستت دارم؟ انشاالله با هم بریم مدینه مخصوصاً سحرهای مسجد پیغمبر یه حال دیگه‌ای داره ..* دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی سلام بر تو که آرامگاه زهرای *مدینه قبر مادرمون اونجاست دوستت دارم* شرار غم ز وجودم زبانه می‌گیرد ز گریه مرغ دلم آب و دانه می‌گیرد نه آرزوی بهشتم بوَد، نه شوق وطن دلم به یاد مدینه بهانه می‌گیرد به هر نشانه گذر کرده با هزار نگاه سراغ از آن حرم بی‌نشانه می‌گیرد *کجاست قبر مادر ما لذا وظیفه شیعه‌ است هر موقعی رسید مدینه گنبد خضرای پیغمبر را دید اولین سوالش این باشه یا رسول الله! بعد از شما یه دختر بیشتر باقی نمانده بگو ببینم قبرش کجاست یا رسول الله؟ ایام فاطمیه است رفقا، بذارید صدای ناله‌هاتون بمونه شاید سال دیگه نباشیم. میگن مرحوم علامه طباطبایی دم باب جبرئیل یه مرتبه خورد زمین شروع کرد گریه کردن. گفتن آقا جان چی شد یه مرتبه زمین خوردی؟ فرمود: همینجا بود مادرم را زدندش ببین یه عالم چه جوری روضه می‌خونه همین جا بود جسارت به مادرم کردند.* سلام باد به شهری که نام روح فضایش به هر دلی که شکسته است خانه می‌گیرد سلام باد بر آن داغ دیده بانویی که عرض تسلیت از تازیانه می‌گیرد *سلام به اون خانمی که اومد پشت در صدا زد ما داغداریم ما هنوز داغدار بابامون هستیم. یه خانمی که بارداره پشت در بیاد، شما ناله بزنید من این روضه رو بخونم اگه بین در و دیوار قرار بگیره اول بچه‌اش را می‌کشند، بعد مسمار کار خودش را می‌کنه، کار به جایی رسید صدا زد فضه بیا..نکنه علی ببینه. قرآن میگه وقتی خدا حصرت عیسی را به مریم داد یه ندایی اومد:"وَهُزِّيٓ إِلَيۡكِ بِجِذۡعِ ٱلنَّخۡلَةِ تُسَٰقِطۡ عَلَيۡكِ رُطَبࣰا جَنِيࣰّا" وضع حمل کرده لذا می‌خواد بگه کسی که وضع حمل کرد همه نیرویش میره لذا گفت این درخت را تکون بده، هُزِّيٓ: اهتزازه، تکون بده، رُطَبࣰا جَنِيࣰّا، مریم رطب را خورد یه مقدار نیرو گرفت اما مادر ما یه مرتبه چهل نفر از روی در آومدن جلو، متوجهی من چی دارم میگم یه خانمی که بچه‌اش را کشتند باید دورش را بگیرند اما هی از روی در رفتند..، تو بین شعله رفتی و من گل گرفتم حالا بیا و جمع کن خاکسترم را .
و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها *نمی‌دونم وضع چه جور شد، علی عبایش را روی فاطمه انداخت کسی ناموس خدا را نبینه مادر ما باردار بود، مادر ما پشت دیوار بو.د درسته حتماً نمی‌دونستند.. اما کربلا را چی بگم.. دیدن حسین یه بچه رو دستش گرفته..صدا زد حرمله! چرا جواب حسینو نمی‌دی؟ گفت: امیر پدر را بزنم یا پسرو؟ گفت: مگه سفیدی زیر گلوی بچه رو نمی‌بینی؟ برای اینکه دلت بیشتر آماده بشه مختار میگه حرمله بگو ببینم کجا دلت برا حسین سوخت؟ گفت مختار من با حسین تو یه محله زندگی می‌کردیم تو کوفه، هر موقع از در بیرون می‌اومد ابهت حسین جوری بود نمی‌تونستیم بنشینیم جلوی پای حسین بلند می‌شدیم اصلاً معروف بود حسین جلال و جبروت داره.. اما مختار وقتی تیر به گلوی پسرش زدم دیدم حسین به هم ریخته، دیگه هیچ کاری نمی‌تونست بکنه، هی به آسمان نگاه می‌کرد هی به بچه نگاه می‌کرد ..* لالایی گلم لالا مهتاب اومده بالا موقع خوابه حالا... اما نه به زیر خاک.. *انقدر این روضه، این مصیبت سخته. ندایی اومد حسین ناراحت نباش الان یه مرضعه قرار دادیم بچه‌ات را داره شیرش میده. عجیبه، تنها جایی که نوشتند ندا اومد اینجا بود. اما اینجا حسین را آرومش کردند. می‌خوام بگم خدا !حسین آروم شد می‌خوام بگم اما یه مادری تو خیمه‌ها منتظره.. دم در خیمه دید حسین داره میاد..* پدر در پشت خیمه دم گرفته سرش را با تنش با هم گرفته علی عادت به انگشت عمو داشت به جایش تیر را محکم گرفته لالایی گلِ مریم می‌بری ز دل‌ها غم قد که می‌کشی کم‌کم اما نه به زیرِ خاک من خود به دل خاک نمودم بدنش را یادم نرود گریه و ناخن زدنش را آن تیر که زد حرمله خیر ندیده نگذاشت ببینم به سخن آمدنش را «صلی الله علیک یا اباعبدالله» .
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1366.mp3
12.94M
اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است‌ .
|⇦•بالا رود دود... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها •✾• "صلی الله علیک یا مولاتنا یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله" بالا رود دود از در و دیوار خانه *مردم مدینه دیدند درِ خانه زهرا دود بلند میشه؛ رسم بود عزادار تا چند روز غذا درست نمی‌کرد. زهرا مگه عزای باباش رو فراموش کرده؟!بیان ببینند در خانه زهرا آتش گرفته..* بالا رود دود از در و دیوار خانه دشمن نشسته پشتِ در با تازیانه خدا کند در پشتِ در زهرا نیاید حالا که میآید بگو تنها نیاید *بی بی دو عالم آمد پشت در،علامه مجلسی می نویسد:« شعله های آتش مثل تازیانه بر سر و روی زهرا ..»حضرت فرمود : تا زنده ام نمی‌گذارم وارد بشید. این شیطان مجسم صداش بلند شد زهرا تو چرا آمدی پشت در ؟صدای بهشتی زهرا بلند شد گفت: یا شقی آمدم آتشی که تو روشن کردی خاموش کنم. اگه زهرا نمی آمد، اون ملعون امت اسلام را از بین می برد.زهرا دین بابا رو زنده کرد. با خون خودش امضا کرد* دری که آتش لرزانده آن را دیگر نمانده بر پایهٔ برجا با یک لگد در از نگار خود برون شد دیگر نگویم که حال زهرا را که چون شد *یه وقت صدای بی بی بلند شد:"يَا رَسُولَ اللَّهِ هَكَذَا كَانَ يُفْعَلُ بِحَبِيبَتِكَ وَ ابْنَتِكَ" بابا ببین بعد تو با دخترت چه کردند.* «حق نبی ادا شد مادر ما فداشد» *اما در این شب ها امیرالمومنین بدن زهرا را غسل میده چه صحنه ای میبینه ؟هنوز جای میخِ در رو بدن زهراست. هنوز خون از بدن زهرا جاریه..* مقداد و این سخن مولا علی شنیده هنگام دفن زهرا خون از کفن چکیده «حق نبی ادا شد مادر ما فدا شد» *اما اون چیزی که موجب شهادت زهرا شد این میخ در نبود.. تازیانه هایی بود که قنفذ و مغیره توی کوچه به جرم حمایت از علی به زهرا زدند.* آخ ای ناهی منکر علی آه ای مدافع از حق امیرت گفتا امام صادق مولا و رهبر ما از ضرب تازیانه شد کشته مادر ما *آمد یک بدن تکیده را به دست پیامبر سپرد صدا زد:"لَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ"دیگه امانت و ودیعه پیغمبر برگشت و "اُخلِصَت الزّهرا" ...زهرا دیگه راحت شد .بگه یا رسول الله یا محمد از رخت شرمنده ام..* یا فاطمه! روز حشر ستاری کن دلسوختگان را ز کرم یاری کن ما با همه گفتیم که با زهراییم تو نیز بیا و آبرو داری کن۵ .
روضه خانگی - حضرت زهرا(س) - 1719.mp3
8.47M
 صدیقه طاهره فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: خدای عالم اطاعت از اهل‌بیت علیهم‌السلام را بزرگ‌ترین عامل به‌هم‌پیوستگی ملت و امت اسلامی قرار داده است. .
|⇦•سایه ی سوختن خیمه... و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها •✾• "السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلاَمُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ" ذکر و وردم مدام فاطمه است افتخارم ز نامِ؛ فاطمه است شیعه گی مذهب است و مکتب ماست به خدا این مرامِ فاطمه است *از فاطمه یاد گرفتیم که شیعه و محب امیرالمومنین باشیم * جبرییلی که عرش کشور اوست درمدینه غلام فاطمه است نی عجب گر محدثه باشد وحی مُنزل کلام فاطمه است ایها الناس علی ولی شماست تا ابد این پیامِ فاطمه است عاقبت در خلافت مهدی چرخ گردون به کام فاطمه است *چه خبر شد مدینه، روز روشن زدن دختر پیغمبرو..* سایه ی سوختن خیمه به دیوار افتاد گذر زینب از این کوچه به بازار افتاد *یعنی هر اتفاقی افتاد از سقیفه شد"إِذَا کُتِبَ الْکِتَابُ قُتِلَ الْحُسَین" حواسمون باشه از کجا بوده..* تا که با نعره ی یک سنگدل آیینه شکست شیشه ای خرد شد و از سر دیوار افتاد * گریه فاطمیه متفاوته با گریه ی محرم و صفره..خودشون فرمودن. امام صادق فرمود: خدا رحمت کنه کسی رو که برا مادر ما بلند بلند گریه کنه..چرا امام معصوم این حرف و میزنه؟ شاید یک دلیلش اینه که مادرشون جوون بوده جوون مرگ شده برا جوون باید بلند گریه کرد.از کجا این حرف و میزنی؟ ببینید کربلا دو سه جا نوشتن امام حسین "فبکا بکائا عالیا" یعنی ابا عبدالله بلند بلند گریه کرده. اولین جایی که بلند گریه کرده بالاسر علی اکبرشه، بالاسر جوانشه.. عبارت اینه "فجلس علی التراب" رو خاک نشست یجوری گریه کرد.صداش به خیمه ها رسید. برا همین خواهرش از خیمه ها بیرون دوید هی میگفت خدایا برادرم از دستم رفت یعنی چی ؟ فعل امام برا من و تو حجته اگه ابی عبدالله بلند گریه کرده برا جوونش یعنی برا مادر جوون امام حسین باید بلند بلند گریه کرد..* پای آتش به در خانه گلها واشد غنچه ای سوخت به پهلوی گلی خار افتاد کینه و بغض و حسد دست که دادن به هم دست مادر وسط معرکه از کار افتاد عمر گهواره به بوسیدن محسن نرسید قرعه ی چوب به تابوتِ تن یار افتاد میخ شمشیر شد و نیزه شد و خنجر شد میخ تیری شد و در چَشم علمدار افتاد *بی بی تا رسید جلو در مسجد دید یک شخصیت نامردی مثل خالدابن ولید شمشیر گرفته بالا سر علی. گفت اگه رها نکنید میرم کنار قبر بابام پیراهن بابامو رو سرم میندازم نفرینتون میکنم. فضه میگه خانوم برگشت خانه.. نشست کنار قبر پیغمبر تو حجره فرمود: بیار پیراهن بابامو.. علی تنهاست. هنوز فاطمه نفرین نکرده سلمان میگه ستونهای مسجد میلرزید از رو زمین کنده شد. بیت الاحزان محدث قمی میگه طوری این ستونها بالا رفت که یکنفر میتونست از زیرش رد بشه. تا این اوضاع شروع شد امیر عالم نگاه به سلمان کرد فرمود: یا سلمان! خودتو برسون به زهرا بگو علی گفته صبر کن. سلمان رسید فاطمه آرام شد. امیرالمومنین هم برگشت. اما تو‌ کتاب الاسرار نوشتن وقتی مولا برگشت همه لباسش پاره پاره شده بود. امیرالمومنین تو اون درگیریهای کوچه یقه امیرالمومنین پاره شده بود این لباس خودشو حائل میکرد فاطمه رو نزنن ..اره میخوام یک‌ جمله بگم لباس علی تو اون گیر و دار پاره پاره شد. اما ننوشتن لباسش با خنجر و نیزه پاره پاره بشه. حسینش تو گودال انقدر تیر و نیزه به بدنش زدن لباسش پاره پاره شد.خواهرش اومد کنار گودال صدا زد.."یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المصطفیٰ. وَ یَومٌ عَلیٰ وَجهِ الثَّریٰ" «به قصد فرج دستت و بیار بالا سه مرتبه بگو یا حسین....» .