‍ #سرود_میلاد #حضرت_زهرا(س) 🎧#حاج_حسین_سیب_سرخی ای تو پناه من تو قبله گاه من نام تو ماه من فاطمه فاطمه تویی ارامشم تمام خواهشم مادر شاه من فاطمه فاطمه تویی تبسم،هر شب مهتاب مادر زینب و مادر ارباب تویی تاج سرم نام تو دلبرم تشنه ی کوثرم فاطمه فاطمه افتخارم اینه اعتبارم اینه که تویی مادرم فاطمه فاطمه تویی ترانه ی قطره ی بارون از تماشای تو گل شده مجنون تویی تبسم هر شب و... تمام حاصلم ،تویی اب و گلم مهر تو حاصلم فاطمه فاطمه بنده ی حیدرم غلام این درم عشق تو قاتلم فاطمه فاطمه نغمه ی بلبل عاشق صحرا فاطمه فاطمه فاطمه زهرا تویی تبسم هر شب و.....

‍ #سرود_میلاد #حضرت_زهرا(س) 🎧#حاج_حسین_سیب_سرخی ای تو پناه من تو قبله گاه من نام تو ماه من فاطمه فاطمه تویی ارامشم تمام خواهشم مادر شاه من فاطمه فاطمه تویی تبسم،هر شب مهتاب مادر زینب و مادر ارباب تویی تاج سرم نام تو دلبرم تشنه ی کوثرم فاطمه فاطمه افتخارم اینه اعتبارم اینه که تویی مادرم فاطمه فاطمه تویی ترانه ی قطره ی بارون از تماشای تو گل شده مجنون تویی تبسم هر شب و... تمام حاصلم ،تویی اب و گلم مهر تو حاصلم فاطمه فاطمه بنده ی حیدرم غلام این درم عشق تو قاتلم فاطمه فاطمه نغمه ی بلبل عاشق صحرا فاطمه فاطمه فاطمه زهرا تویی تبسم هر شب و....👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏 🌺🌺🌺🌺🌺

#حاج_حسین_سیب_سرخی #شور #وای_از_غم #امام_هادی #امام_هادی_ع وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش همهمس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه دنیاش شده عذاب،وای از بزم شراب؛  شبِ غمِ آقا امشبِ دیگه جونش انگار بر لبه؛دوباره رو لب هاش روضه زینبه دوباره زیرِ لب میخونه بی صدا؛تو نا محرما نیست،جای ناموسِ ما وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش هم همس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه جای شهادتین،ذکرش شده حسین؛ انگاری دلش تو کربلاست؛دوباره کنار قتله گاهست می بینه تنِ آقا زیرِ دست و پاست؛ یکی نیزه یکی داره سنگ میزنه؛الهی بمیرم،حسین بی کفنه ذکر هر عاشقی،یا حضرت نقی بخدا دلم تنگه برا نیمه شب صحن سامرا آرزومه از اونجا برم کربلا بازم حرفِ حسین بازم کرب و بلا تمومی نداره،دیگه قصه ما

#حاج_حسین_سیب_سرخی #شور #وای_از_غم #امام_هادی #امام_هادی_ع وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش همهمس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه دنیاش شده عذاب،وای از بزم شراب؛  شبِ غمِ آقا امشبِ دیگه جونش انگار بر لبه؛دوباره رو لب هاش روضه زینبه دوباره زیرِ لب میخونه بی صدا؛تو نا محرما نیست،جای ناموسِ ما وای از غمِ مدام،خون شد دلِ امام؛  روی لباش امشب زمزه ست؛ولی دورِ قبرش هم همس فقط اونی که میریزه اشک فاطمه ست؛  تو اوجِ بی کسی داره جون میکنه؛کسی نیست به خدا براش گریه کنه جای شهادتین،ذکرش شده حسین؛ انگاری دلش تو کربلاست؛دوباره کنار قتله گاهست می بینه تنِ آقا زیرِ دست و پاست؛ یکی نیزه یکی داره سنگ میزنه؛الهی بمیرم،حسین بی کفنه ذکر هر عاشقی،یا حضرت نقی بخدا دلم تنگه برا نیمه شب صحن سامرا آرزومه از اونجا برم کربلا بازم حرفِ حسین بازم کرب و بلا تمومی نداره،دیگه قصه ما

#حاج_حسین_سیب_سرخی #شعرخوانی #روضه #امام_هادی #امام_هادی_ع #تنها_امام تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

#حاج_حسین_سیب_سرخی #شعرخوانی #روضه #امام_هادی #امام_هادی_ع #تنها_امام تنها امام سامره تنها چه می کنی ؟ در کاروان سرای گداها چه می کنی ؟ دارم برای رنگ تنت گریه می کنم پایِ نفس نفس زدنت گریه می کنم باور کنیم حرمت تو مستدام بود ؟ یا بردن تو بردنِ با احترام بود ؟ گرد و غبار ، روی تو ای یار ریختند روی سر تو از در و دیوار ریختند مرد خدا و این همه تحقیر وای من بزم شراب و آیه ی تطهیر وای من هرچند بین ره بدنت را کشید و بُرد دست کسی به روی زن و بچه ات نخورد باران نیزه ، نیزه نصیب تنت نشد دست کسی مزاحم پیراهنت نشد این سینه ات مکان نشست کسی نشد دیگر سر تو دست به دست کسی نشد

#سرود_ولادت_امام_حسین_ع✨ 🎤•| #حاج_حسین_سیب_سرخی|• آی اهل عالم، شبه حسینه خوشبحال اون که تو بین الحرمینه خدا پیغمبری...آقا تو محشری به تو شاهی میاد... به ماهم نوکری دعا کردن بامن ...برآوردن باتو برات کربلام...می بوسه دستاتو دوست دارم کرب وبلاتو ایوون طلاتو هم ذاکرو هم شاعر وهم سینه زناتو آی اهل عالم.... حسین ارباب ارباب دورسر تو دنیا میگرده هرکسی خادمت شده آقایی کرده ببین زیرپاتو ... می بینی گداتو الهی همیشه...بمونم من باتو باعشقت دارم من، یه دنیایی دیگه دعام کرده زهرا، نرم جایی دیگه روبال وپر فرشته... اسمت رو نوشته کی گفته که عشق وعاشقی... ازما گذشته بازدل دریا...گوهر آورده برای خورشید آسمون... قمر آورده به سردارم امشب... هوای میخونه به عشق ساقی باز... زدم من پیمونه مثل مجنون امشب... به لیلا دل بستم می ساقی ناب...که اینجوری مستم ماه عالم لقبه تو عشق ادب تو دنیا همه غبطه میخورن به نسب تو یه عمره هستم ... ازنفست مست راه ورود به قلب تودست رقیه ست منم خاک پاتو تویی ازعالم سر علی دست حقو تویی دست حیدر... تویی دست حیدر... چه شاهی دارم من گدایی داری تو همه جای عالم فدایی داری تو میمونم با علم تو زیر قدم تو سرمیزارم و یه روز میام تاحرم تو مدد ...یا اباالفضل... .یا اباالفضل... .یا اباالفضل... برای ماها ...یه افتخاره امام سجاد یه رگ ایرونی داره شب مستی مونه/ستاره بارونه فرشته هم داره/ترانه می خوونه چون امشب میلاده... امام سجاده می خونند نوکرا... اومد ارباب زاده میخونم با دل بی تاب تواین شبه مهتاب اومدیه علی دیگه تو خونه ی ارباب... .

#بیست_و_پنج_شوال #نوحه_امام_صادق ( علیه السلام ) #حاج_حسین_سیب_سرخی #آواز_بیات_اصفهان باز هم ، تاریخ غم تکرار شد ... « ظلم یثرب » باز هم تکرار شد ... باز هم ، یک خانه را آتش زدند ... پیش بلبل ، لانه را آتش زدند ... باز هم گلچین شقایق را شکست حُرمتِ قرآن ناطق را شکست ... باز گلچین رونق از گلخانه بُرد عندلیبِ عشق را از لانه بُرد ... باز از بیداد قلبی خسته شد باز دستِ راد مردی بسته شد ... باز هم در پیش چشم کودکان یک پدر با دستِ بسته ، شد روان نیمه شب از خانه صاحب خانه رفت ! در حِصار ظلم مظلومانه رفت ... یوسفی عازم به سوی چاه شد « پا برهنه ... ! » سوی قربانگاه شد « بینِ ره » میکرد با خود زمزمه بارِخود را بسته ام « یا فاطمه ... » #نوحه_بیات_اصفهان

#مدح_امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) #حاج_حسین_سیب_سرخی #دستگاه_سه_گاه دلم گرفته بهانه سلام « شاهِ نجف » كه قبله گاهِ دلم گشته بارگاهِ نجف تمام صحنِ « علی » بوی « فاطمه » دارد شميم سيب بيايد ميانِ راه « نجف » صفای هر سحرش ، گريه بر غمِ زهراست به گوش ميرسد آرام سوز و آهِ نجف ... قرار ما همه بابُ الرضا همان جايی كه سوی شاهِ خراسان بُوَد نگاهِ « نجف » شب زیارتیِ شاهِ کربلا باشد دلم هواییِ آن صحنِ با صفا باشد #شاعر_قاسم_نعمتی #شعر_دوم آفریده شدم برای علی تا بیفتم ، به دست و پای علی صد هزار آفتاب میریزد با تکان خوردنِ عبای علی #علي_اكبر_لطيفيان✍ #شعرخوانی_سه_گاه #برنامه_حسینیه_معلی .

#مدح_امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) #حاج_حسین_سیب_سرخی حرام باشد اگر رو به غیرِ او بزنیم کریم تر زِ علی هیچ‌سفره داری نیست مقابل حرَمش آسمان کُند تعظیم به جز مقابلِ او جایِ خاکساری نیست « علی » تَجلّیِ سبحان ربیَ الاعلی ست ثوابِ بُردنِ نامش تَبسم زهرا ست دلم گرفته بهانه سلام « شاه نجف » که قبله گاهِ دلم گشته بارگاه نجف ... تمامِ صحنِ علی بویِ فاطمه دارد شمیمِ سیب میآید میانِ راه نجف صفای هر سحرش گریه برغمِ زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آهِ نجف قرارِ ما همه بابُ الرضا همان جایی به سوی شاهِ خراسان بوَد نگاهِ نجف ... قسم به نم نم اشکم پس از اذانِ صبح چقدر بویِ حسین میدهد فضای نجف ... .

🎧به حکم اینکه فقط کربلاست منزل ما 🎤#حاج_حسین_سیب_سرخی

. ‍ 📃 #پای_این_سفره_به_پایت 🖊 #واحد_امام_حسین (علیه‌السّلام) 🖊 #شب_هفتم_محرم ۱۴۰۳_۱۴۴۶ 🖊 #حاج_حسین_سیب_سرخی پای این سفره به پایت چقدر افتادیم ما از آن روز که دربند توایم آزادیم ما همه گوشه نشینان خرابات توایم از غمت خانه خرابیم ولی آبادیم ما محال است که از عشق تو دلسرد شویم ما ندیدیم تو را باز به تو دل دادیم از تو جز خوبی بسیار ندیدیم حسین خودمانیم ولی ما که پر از ایرادیم ارث اجدادی ما نوکری این خانه‌ست تا ابد جیره خور خیر همان اجدادیم یادی از ما بکنی یا نکنی حرفی نیست ما به این نوکر دربار تو بودن شادیم پشت ما که همه جوره به تو گرم است حسین ما بدهکار شما در همه‌ی ابعادیم جز همین اشک نداریم برایت چیزی با همین گریه به غم‌های تو از عبادیم به خدا نام تو هم دیده ی ما را تر کرد مادرت خواست که در گریه به تو استادیم تا ابد گریه آرام حرام است به ما سالیانی‌ست که در روضه پر از فریادیم آب خوردیم به یاد جگر سوخته‌ات یاد خشکی لب اصغر تو افتادیم حرمله خیر نبیند که تو را حیران کرد بیش از آن تیر و کمان دلخور آن صیادیم .