#زمزمه و توسل به حضرت رقیه سلام اله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
سلام بابای خستهام، چه خوب شد آخر اومدی
جامونده پیکرت کجا؟ چی شد که با سر اومدی؟
باباجون باباجون!
اون که شبیه مادرت، نشسته روبروت منم
لبای من خونی میشه، هر جا رو بوسه میزنم
باباجون باباجون!
گلایهای نیست، همه چی خوبه
فقط دلم برا تو آشوبه
زخمای رو لبت برا، چوبه
رو نیزه از رقیه دور بودی
می دیدمت، یه پارچه نور بودی
راسته که میگن، تو تنور بودی؟
«تو رو خدا منو ببر بابا»
غصم شده چرا باهام، یه چادر اضافی نیس
موهای رو سرم دیگه، اونقدی که ببافی نیس
«خودت که میبینی»
مثل مادربزرگ شده، از همه بیشتر این نوه
از بس که سیلی زدنم، گوشم دیگه نمیشنوه
«خودت که میبینی»
از غصه طاقتم دیگه طاقه
ببین گلت شکسته از ساقه
از شبی که افتادم از ناقه
بذار نگم چرا چشام تاره
بذار نگم چی شده گوشواره
رو میگیرم با آستین پاره
«تو رو خدا منو ببر بابا»
#شاعر: محمد رسولی
.
#سینه_زنی و توسل به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده #شبِ_سوم_محرم
به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
خون تو میجوشد از قلب زمان
داغِ تو آتش به جان عاشقان
کشته ما را یادت، آخرین فریادت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
شد زمین و آسمان آتشفشان
تا که افشاندی به طاق آسمان
خون ذبح آخرت را ناگهان، ای تمام آبروی
این جهان ای سرت بر نیزه مصباحالهدی
گشته بزم روضهات عرش خدا
جان دهم در راهت، ای خدا خونخواهت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
از ازل بستی تو عهدی با بلا،
خواندی آنگه عاشقان را الصلا
تا ابد آوازه قالوا بلا
میرسد با موج خون از کربلا
گویی از سر بگذر و سامان بگیر
آری از جان بگذر و جانان بگیر
جان ما حیرانت، چشم ما گریانت
«ای سیه پوش غمت هفت آسمان»
#شاعر: دکتر محمدمهدی سیار
.
#روضه و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده #شبِ_سوم_محرم
به نفسِ حاج میثم مطیعی•✾•
حال دلم تو روضههات، حال زیارته حسین
دلای ما از عشق تو، پر از حرارته حسین
حسین جان... حسین جان...
به پرچم مقدست، همیشه تکیه میکنم
از روزی که یادم میاد، برا تو گریه میکنم
حسین جان... حسین جان...
سیاهی کتیبههات نوره
عاشق تو نداره دلشوره
کی گفته کربلا ازم دوره
*من اربعین میام،دلم برات تنگ شده
الان دلم میخواست کربلا بودم، از سرازیری باب القبله پایین می آمدم،می گفتم:آقا!
الان حرف دل می زنم با تو...زیارتنامه بعدا میخونم.حرفای درشت درشت نمیزنم
فقط هی میام پایین میگم:حسین! دوست دارم...*
تو گریههام عشق تو معلومه
اونکه تو رو داره چه آرومه
آقای ما تشنه و مظلومه
«سیدنا الغریب حسین جانم»
#شاعر: محمدرسولی
*سهل ساعدیِ،صحابی پیغمبره.میگه من نبودم...دیر رسیدم...بیت المَقدِس بودم وارد شام شدم...دیدم همه جا رو آزین بستن...پارچه های رنگی از در و دیوار آویزون کردن"والنساء یَلعَبنَ بالدُّفوفِ و الطُّبول"دیدم زن هاشون همه دارن دف می زنند،زن ها دارن طبل میزنند.همه خوشحالند.همه به هم تبریک میگن.میگه رفتم جلو دیدم چند نفر ایستادند،خودمو معرفی نکردم. گفتم:یه سوال دارم! شما مردم شام عیدی دارید که ما بی خبریم؟یه نگاه از سر حقارت بهم انداختند.گفتند:"نَظُنُّک اعرابیا" انگار بیابونی هستی،انگار اهل بادیه ای خبرنداری.گفتم:من صحابی پیغمبرم،من سهل ساعدی ام،من از پیغمبر حدیث نقل کردم.یه نفر برگشت گفت:سهل تعجب نمی کنی چرا آسمون خون نمی باره؟!چرا باید اینطور باشه؟اشاره کرد به باب ساعات"هذا راسُ الحُسَین!یُهدی من العراق"ای سهل! سر پسر پیغمبر و دارن برای امیر هدیه میارن. سهل ساعدی میگه خودمو رسوندم.صحرای محشره...انگار قیامت به پا شده.اولین منظره ای که دیدم این بود*
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد، سر برادر زینب....
*میگه دیدم سرها وارد شد.نیزه دارها سرها رو به دست گرفتن...یه سر نورانی دیدم...
"و الریحُ تَلعبُ بها یَمینا وَ شمالا"باد که می وزید این سر به راست و چپ متمایل میشد."و هو راسٌ زهريُّ قمری،اشبه الناس برسول الله..."گفتم حالا که دیر رسیدی لااقل یه کاری بکن. رفتم وسط این زن ها، دخترها روی کجاوه های بدون عِماری و محمل سوارند.به یه دختر بزرگواری رسیدم گفتم:مَن انتِ ؟!شما کی هستی؟اول خیالشو راحت کردم.گفتم:من سهل ساعدی هستم.صحابی جد شما.صدا زد:"انا سُکینه بنت الحسین"من سکینه دختر امام حسینم. بی بی من بیتُ المَقدِس بودم دیر آمدم. اگه کاری از دست من برمیاد با جون و دل همه جوره در خدمتم،سهل پول همراه داری یا نه؟ بله...یه پولی به این نیزه دارها بده، این سرها رو از بین زن ها بیرون ببرن. ای سهل! "فَقد خُزینا لکثرةِ نظرِ الینا" اینقدر به ما نگاه کردن ما خوار و خفیف شدیم.
سر رو بردن .خانواده اشو کنار دارالاماره جا دادن...اگر نمی دیدم نمی گفتم.بعضی مردم شام آمدن"و یَبصُقونَ فی وجوهِهِنَّ "به صورت این زن ها آب دهن می انداختند. سر رو بردند دارالاماره، سُفرا رو دعوت کرده بود.اتفاقات خیلی زیادی افتاد قصر اون ملعون،یکیش اینه: سر رو گذاشت زیر تختش گوشه ی تشت بیرون بود نشسته بود با سُفرا حرف میزد، شراب می خورد. باقیمونده شراب رو توی تشت می ریخت. یه نگاه می انداخت.میگفت:حسین! چقدر زود پیر شدی.بعد دوباره حرف میزد
سر رو برای دخترش بردنددر چه خرابه ای؟!
زین العابدین میگه ما رودر خرابه ای جا دادن روزها گرم بود، آفتاب داغ بود،شب ها سرد بود"حتی تَقَشَّرَت وُجوهِهِنَّ"این دخترها صورتاشون پوست انداخت.
پارچه رو کنار زد،اول عقب عقب رفت بهش گفتن: "هذا راسُ ابیکِ الحسین" اومد نشست"فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةًلَه"دستاش کوچیک بود،مراقب بود سر از بین دستاش نیفته سر را به سینه چسبانید*
.
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
@nohe_sonati
✍علی مهدوی نسب
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
@nohe_sonati
✍علی مهدوی نسب
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
@nohe_sonati
✍علی مهدوی نسب
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی 👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
سبک پاره دم محرم.mp3
371.6K
#محرم
#دم_پاره
#امام_زمان_محرم
آجرک الله یا امام زمان
بْنْما فرج بر کار ما شیعیان
#شب_اول_محرم
ماه محرم موسم عزا شد
هر سینه ی غم دیده کربلا شد
پیغام من را بشنو پور حیدر
رو سوی کوفه زینبت نیاور
#شب_دوم_محرم
اينجا شود گلهای لاله پرپر
اینجا شود سبط پیمبر بی سر
#شب_سوم_محرم
شیب الخضیب من پدر پرت کو؟
ای کُشته ی لب تشنه پیکرت کو؟
#شب_چهارم_محرم
کردم خطا اما مرا ببخشا
بر جان زینب ای شها ببخشا
محمد و عون منند فدايی
در راهِ تو شهیدِ کربلایی
#شب_پنجم_محرم
عمو فدای تو تن و جان من
عبدالَّهم من نونهال حسن
#شب_ششم_محرم
در کام من شهدِ عسل نشسته
در چَشم من خَشمِ جمل نشسته
#شب_هفتم_محرم
آه از بُریده حَنجرت علی جان
شرمنده ام از مادرت علی جان
#شب_هشتم_محرم
اُميد من بودی به وقت پیری
کی باورم میشد که تو بمیری
#شب_نهم_محرم
عباس من پُشتِ مرا شکستی
ازچه میان موج خون نشستی
#شب_دهم_محرم
امشب علی در آغوش رباب است
فردا دلش از داغ او کباب است
امشب دل زينب به شوروشين است
فردا روی نیزه سرِ حسین است
از زبان حضرت زینب👇
من که جدا از تو نبودم یک آن
من را به همراهت بِبَر حسین جان
از زبان امام حسین👇
خواهر بِمان و خیمه را یاری کن
از بعدِ عباسم علمداری کن
#روز_عاشورا
جسم شهيدان بر روی زمین است
قلب اسیران زین عزا حزین است
#فراق_کربلا
ای حرمت فوق جَنان یاحسین
بر حَرمت ما را رِسان یاحسین
.
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
.
#دودمه #محرم
#امام_زمان_محرم
ای به دستت تیغِ صلح و انتقام مرتضی
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
روضه خوانِ روضه ی لب تشنه ی کرببلا
یا اباصالح بیا یا اباصالح بیا
#هلال_محرم
#شب_اول_محرم
جامه ی مشکی بپوشید، سینه را غم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
تسلیت یابن الحسن ماه محرم آمده
ماه ماتم آمده ماه ماتم آمده
#حضرتمسلم_عزاداری
کوفه شد دارِ مکافات من ای مولای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
کُن حَذر از کوفه، برگرد ای همه دنیای من
یاحسین آقای من یاحسین آقای من
#شب_دوم_محرم
ای حسین جان این دیار پُر محن آخر کجاست
در نگاهم آشناست در نگاهم آشناست
زينب من اين دیار پُر محن دشت بلاست
قتلگاهم کربلاست قتلگاهم کربلاست
#شب_سوم_محرم
قرص ماهِ من بیا به روی دامانم نشین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
صورتم نیلی و پایم خون و آهم شد حزین
حال و روزم را ببین حال و روزم را ببین
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
رو سیاه و پُر گناه و غرقِ در آه و بَدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
هر چه هستم من، ولی بر دَرگهِ شاه آمدم
ربی العفو الحسین ربی العفو بالحسین
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
ای برادر این دوطفل من فدایِ اصغرند
هدْیْه های خواهرند
در رَه آزادگی بُگذَشْته از جان و سرند
هدْیْه های خواهرند
#شب_پنجم_محرم
عمه دستم را رها کن تا که من یاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
دست خود را من سپر وقت گرفتاری کنم
بر عمو کاری کنم بر عمو کاری کنم
#شب_ششم_محرم
در میانِ معرکه، از خون سر دارم وضو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
از فَرس افتاده ام، دیگر ندارم رنگ و بو
ای عمو جانم عمو ای عمو جانم عمو
#شب_هفتم_محرم
روی دست من زدی پرپر علیِ اصغرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
شد سه شعبه قاتل تو ای گُل نازِ حرم
بی قرار و مضطرم بی قرار و مضطرم
#شب_هشتم_محرم
ای تمامِ حاصل و اُمّید لیلا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
پیکَرت شد پیش چِشمم ارباً اربا اکبرم
شِبه طاها اكبرم شِبه طاها اكبرم
#شب_نهم_محرم
خیز و بِنْگَر حال من را ای پناه خواهرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
گَشته زائر بر تَنِ غرقِ به خونَت مادرم
ای علمدار حرم ای علمدار حرم
#شب_دهم_محرم
امشب از عرش خدا، بانگ عزا آید به گوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
دیگر از فرط عطش، رفته علی اصغر زِ هوش
شام تیره سر مشو شام تیره سر مشو
#شب_دهم_محرم
امشبی را چون امان عالمی، دارد امان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
عصر فردا میشود جِسمَش شکار دشمنان
غم بِبار ای آسمان غم بِبار ای آسمان
#ظهر_عاشورا
میروی از خیمه ها و میکنم بر تو نگاه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
بعدِ تو دیگر ندارم، من در اين صحرا پناه
وعده ی ما قتلگاه وعده ی ما قتلگاه
#عصر_عاشورا
ای زنان باید به دورِ ذوالجناح شیوَن کنید
کار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
بعد از اين رَخت اسارت را دگر بر تن کنید
كار مولا شد تمام کار مولا شد تمام
#شب_یازدهم_محرم
آسمان خون و زمين خون و جهان غوغا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
در غمِ شاه شهيدان روضه خوانْ زهرا شده
شام عاشورا شده شام عاشورا شده
#فراق_کربلا
از فراقِ کربلا باشد به سینه ناله ها
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
حَقِ این ماه عزا، کُن اربعین روزی ما
کربلا یا کربلا کربلا یا کربلا
@nohe_sonati
✍علی مهدوی نسب
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی 👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
#کانال_حرز_امام_جواد👇
https://eitaa.com/joinchat/3034055168Cc0ae3ceb1e
باباجانپور.محلی.زبانحال رقیه(س).mp3
2.39M
دلگویه مازندرانی
زبانحال حضرت رقیه با عمه زینب س
ــــــــــ▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خرابه بیمو بادِ بهارون _ عمه جان عمه
مه بابا درانه با سر پرخون " "
دیگر تموم بیه بابای سفر
خرابه بیمو بابای خبر
عمه جان مه سر ره بکش ته شونه
مه گیسو دارنه از آتش نشــــونه
انده نویـــــن باخـس اِنــه ته بابا
بابا دنـیه مـه چشم خو نشـونه
مه دل، توِسه تنگ بعیه بابا
دیگر هم در نینه بابا مه صدا
مره، آه بابا جان بور شه همراه
ــــــــــــــــــــ▪️▪️▪️▪️
#مازنی
#شب_سوم_محرم
.
#شور_حضرت_رقیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای ثانیِ خیر النسا رقیه
ای اسوه ی حجب و حیا رقیه
آرامش کل خیامی بانو
دردونه ی قلب بابا رقیه
آروم اباعبدالله
معصوم اباعبدالله
دنیای حسینی دختر
خانومِ اباعبدالله
دریای کرم،سایهی سرم
من نوکرتم عبدِ علیِ اکبرم
آرزومه که،روزی برسه
اسمتو بذارم روی اسم دخترم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همراه خوب حضرت عقیله
مثل بابات لطف تو بی بدیله
میخندی ضعف میره دل ابالفضل
ای مایه ی آرامش قبیله
محبوب اباعبدالله
ای خوب اباعبدالله
هر لحظه به عشقت ؛ قلبش
می کوبه اباعبدالله
درمونِ قمر،سامونِ قمر
بسته به نفس های توعه جونِ قمر
توی شام بی بی، تو نشون دادی
که توی رگای توعه از خونِ قمر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حسین_عیدی✍
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
-
20230813_145708-AudioConverter.mp3
914.2K
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#شب_پنجم_صفر
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: همه جا کربلا
خیز و بین عمه جان با طبق سر رسید
رنگ از روی من در کنارش پرید
با لب زخمی و با رخ غرق خون
شد لبم از لبش عمه جان لاله گون
آه و واویلتا آه و واویلتا...
همره خود مرا ای پدر جان ببر
جان من را پدر زین خرابه بخر
من نفس میزنم کنج ویران پدر
دشمن دون زده با لگد بر کمر
آه و واویلتا آه و واویلتا...
من فدای سرت پیکرت در کجاست
هم علمدار و هم اکبرت در کجاست
مونس من شده کنج ویران رباب
از غم اصغرم حال من شد خراب
آه و واویلتا آه و واویلتا...
.
20230813_145228-AudioConverter.mp3
1.52M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#شب_پنجم_صفر
#زمزمه #روضه
▪️زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم
سلام بابا...بیا بنشین به دامانم
سلام بابا...ببین در کنج ویرانم
سلام بابا
سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من
به آغوشم... تورو آخر کشیدم من
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی
چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟
پدرجانم
خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم
ببین کرده... موهای سوخته بی تابم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره
منو بد زد... لباسامم پر از خاره
پدر جانم
یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد
بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم
بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم
پدر جانم
یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم
بیار چادر... آخه من آبرو دارم
پدر جانم
پدر جانم پدر جانم پدر جانم...
.
20230813_144913-AudioConverter.mp3
1.38M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#زمزمه #تک_ضرب
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من...
یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی
شبا نخوابیدم، کجایی بابایی
سر تو رو نیزه، نمیرسه دستم
پایین پای این، نیزه ها بنشستم
یا ابتا مظلوم...
نفس به عشق تو، می کشم ای بابا
بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها
عمه سپر میشد، همیشه جای من
بعد تو شد غصه، بابا دوای من
یا ابتا مظلوم...
پاهام پر آبله، بس که دویدم من
ببین که از داغت، دیگه بریدم من
از غصه دق کردم، ببر منو بابا
پیش عمو عباس، که اومده زهرا
یا ابتا مظلوم...
سر تو رو بردن، بزم شراب و می
نپرسیدی راه و ، چطوری کردم طی
منو ببر با خود، زجر کشیدم من
چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من
یا ابتا مظلوم...
.
یتیمی.mp3
1.25M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#تک_ضرب #واحد
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
یتیمم من دیگه بابا ندارم
کف پاهام چقد آبله دارم
انقده طعنه و ناسزا شنیدم
دیگه از زنده موندن بیزارم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
من از این آدما خیری ندیدم
خیلی رو خار صحراها دویدم
شمر نامرد به من سیلی زد و گفت
توی مقتل بابات و سر بریدم
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده
گناه ما بچه ها مگه چی بوده
بس که دشمن به من تازیانه زد
بدنم درد میکنه خیلی کبوده
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دخترا بابایین اینو میدونی
غم و غصه هام و از چشام میخونی
دخترای شام به من محل نمیدن
منو با خودت ببر اگه میتونی
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
دشمن پست به آیینه ترک زد
به روی زخمای قلب من نمک زد
نبودی تا ببینی بابای خوبم
بین راه شام هی منو کتک زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
زجر نامرد چه وحشیانه ام زد
خیلی با کعب نی روی سرم زد
دستامو روی سرم گذاشتم اما
ندیدی بابا چطوری لگدم زد
یتیمی درد بی درمون یتیمی...
.
20230816_090911-AudioConverter.mp3
1.61M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
من دختر سه ساله ي مولا حسينم
در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم
معناي عشقم
ماه دمشقم
مظلوم رقیه...
آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم
شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم
جز آرزوي ديدن بابا ندارم
چشمم پُر آب است
قلبم كباب است
مظلوم رقیه...
در كربلا آتش گرفته دامن من
رحمي به حال من نكرد اهريمن من
آخر مرا گردد كفن پيراهن من
جان مي دهم جان
در شام ويران
مظلوم رقیه...
پايم شده پُرآبله در راه شامات
ديدم جفا از مردم گمراه شامات
هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات
روزم چو شام است
عمرم تمام است
مظلوم رقیه...
نامم رقيّه دختري دُردانه هستم
گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم
عشق پدر شمع است و من پروانه هستم
سوزم دمادم
در آتش غم
مظلوم رقیه...
با آه و غم گشته عجين آب و گِل من
درد بزرگي هست يارب! در دل من
شهزاده ام امّا، خرابه منزل من
غم گشته يارم
بابا ندارم
مظلوم رقیه...
بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من
هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من
آمد به شام و شد در اينجا زائر من
بهر قيامت
خواهد شفاعت
مظلوم رقیه...
.
80557_140169175855_1376256.mp3
1.47M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
🎙سبک: تا مشکتو تو آب زدی...
منتظرم تا که بیای
سر روی زانوت بذارم
رو صورت قشنگ تو
من گل بوسه بکارم
دل من رو توی ویرونه غم گرفته
میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته
به حال این دختر تنها و غریبت
میدونم قلب تموم عالم گرفته
بابا جون...
اومدی بابا با سرت
به دخترت سر بزنی
اومدی تا خرابه رو
نقشی ز حیدر بزنی
بیا بگم من براتو درد دلامو
بزارم روی لبای، خونیت لبامو
بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته
بگم که عمه همیشه داشته هوامو
باباجون...
گوشواره هامو بردن و
ببین گوشم پاره شده
دختر نازت باباجون
اسیر و آواره شده
رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی
مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی
سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته
مارو چرخوندن توی شام با دست بسته
بابا جون...
حالا که اومدی پدر
دخترتم همرات ببر
از بس که سختی کشیدم
اومده طاقتم بسر
نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی
زبعد تو شد بهار عمرم خزانی
دلم میسوزه برای عمه باباجون
تو این سختی ها شده عمه قد کمانی
بابا جون...
.
کانال مداحی سنتی ایتا.mp3
624.5K
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
نور زهرا یا رقیه
هستی ما یا رقیه
دستگیر همه عالمینی
باب حاجات و نور دو عینی
یا رقیه رقیه رقیه...
ای سرا پایت کرامت
بر همه بنما عنایت
ای که هستی تو روح و روانم
سایلم بر درت میهمانم
یا رقیه رقیه رقیه...
ای امید و آرزویم
از تو باشد آبرویم
لطف تو عمری است ای گل من
یا رقیه شده شامل من
یا رقیه رقیه رقیه...
ای گل باغ مدینه
تازه شد داغ مدینه
همچو زهرا رخت گشته نیلی
بس که خوردی ز دشمن تو سیلی
یا رقیه رقیه رقیه...
بابت آمد در خرابه
با سر آمد او شبانه
تا که دیدی سرش غرقه در خون
تو شدی یا رقیه جگرخون
یا رقیه رقیه رقیه...
دارم از زهرا نشانه
خورده ام من تازیانه
بس که دشمن نمود ظلم و کینه
من فتادم به یاد مدینه
یا رقیه رقیه رقیه...
که جبینت را شکسته
عمه ام در غم نشسته
ای که بودی تو قاری قرآن
که زده بر لبت چوب خزران
یا رقیه رقیه رقیه...
من ز داغت دلغمینم
خواهم از بعدت بمیرم
یک دمی کن دعایم تو بابا
زین جهان من روم سوی زهرا
یا رقیه رقیه رقیه..
✍
20230821_083824-AudioConverter.mp3
1.27M
#حضرترقیه_عزاداری
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها
در خرابه شام دختري سه ساله
از غم پدر بود گرم آه و ناله
گفت عمّه جان زينب
مي روم سفر امشب
آه از اين جدایی...
عمه در خرابه تا به کي نشينم
باب من نيامد تا رخش ببينم
من که عمّه جان مُردم
بس غم پدر خوردم
آه از اين جدایی...
ديده ام ندارد، خواب راحت امشب
قلب من گرفته، بي نهايت امشب
فرقت رخ بابم
برده طاقت و تابم
آه از اين جدایی...
عمّه جان غريبي، کرده بي قرارم
طوئيا که ديگر، من پدر ندارم
بی گمان در اين ويران
عمّه میسپارم جان
آه از اين جدایی...
عمّه جان من امشب زار و ناتوانم
اي خدا بيايد باب مهربانم
جا دهد در آغوشم
غم شود فراموشم
آه از اين جدایی...
✍
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
-
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
زمینه؛ نیفتاد چادرم از سرم.mp3
2.75M
#حضرت_رقیه علیهاالسلام
#زمینه
🔹نیفتاد چادرم از سرم🔹
رسیدی از نیزه بغل من
رسیدی و چشمم شده روشن
ببین دیگه دستام نمیلرزن
مهمونم شدی نمیشه باورم
عمه میگه من شبیه مادرم
تو جسارتا نیفتاد چادرم از سرم
بمون کنارم میخوام کنار تو خوابم بره
برات بمیرم موهات چرا پر خاکستره
برات بمیرم لب تو از منم خونینتره
«امان امان ای دل، امان ای دل»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رو نیزهها دیدم تو رو اما
نمیرسید دستم به تو بابا
تو رفتی و عمه شده تنها
رفتی آب و نون دخترت غمه
مثل مادر تو عمر من کمه
از رو ناقه افتادم رو دامن فاطمه
منو ببر که کنار تو ندارم دلهره
ببین که خستهم دل کوچیکم از دنیا پره
میخوام نبینم که عمه تازیانه میخوره
«امان امان ای دل، امان ای دل»
شاعر و نغمهپرداز: #حسین_عباسپور
#شب_سوم_محرم
#پنجم_صفر