#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بستر #عامیانه
حیدر و هرکس داره بی نیازه
عالمیه عالم بی نیازی ...
نه ساله من چیزی ازت نخواستم
الان میخوام تابوتمو بسازی
بهت نگفتم چرا رو گرفتم
به غیرتت بر نخوره عزیزم
از رو لباسم منو غسل بدی کاش
پیکرم از زخمه پره عزیزم ...
مرگم رو خواستم با دله شکسته
خدا هم این حاجتو زود بهم داد
النگوهامو به فقیرا دادم ...
غلاف یه دستبند کبود بهم داد
وصیتای فاطمه زیاد نیست
خبر دارم آخه دل تو خونه
تابوتمو یه کم هلال درست کن
کسی نبینه قامتم کمونه ....
از پر کاه سبکترم می خواستم
به شونه هات فشار نیاره جسمم
ببخش اگه موقع غسلم علی
اشک چشاتو در میاره جسمم ...
دستای من بالا نمیاد امروز
مشکل دست منو حل کن علی
دلش برای بغلام تنگ نشده
دخترمو به جام بغل کن علی
بالا سر حسین شبا آب بزار
شونه ی موهای سرش با زینب ...
بوسه گرفتن از چشاش با توئه
بوسه ی زیر حنجرش با زینب ....
#ناصر_دودانگه
.
مناجات #عامیانه
«ویژه اعتکاف دانش آموزی»
#مناجات
#اعتکاف
#ام_داوود
لحظات آخره ، دلم گرفته بخدا
حالا امشبو کجا حرف بزنم باهات آقا
توی روزگاری که نارفیقی شده زیاد
مهربونیات همیشه توی خاطرم میاد
مادرم از روز اول منو دستو سپرد
پدرم با عشق تو ، نون سر سفرمون آورد
پدرم اگر چه خیلی وقتا حسرت می کشید
اما از هیچ کسی جز ، خودتو منت نکشید
منم حالا اومدم فقط به تو رو بزنم
گناها رو از دلم ، با گریه جارو بزنم
میدونم خیلی جاها به حرفتو گوش ندادم
آخرش هم چوب میخوردم توو گناه میفتادم
حالا امروزو میخوام ، یه قولایی بهت بدم
قید هر چی که تو رو ازم جدا کنه ، زدم
قول میدم همیشه خادم تو هیات بمونم
قول میدم قدر زیارتا رو بیشتر بدونم
قول میدم تو روضه هات ، شبیه بارون ببارم
هرجا کارم گیر کنه اسم حسینو میارم
قول میدم شبای جمعه ، رو به کربلا بشم
یه سلام بدم به آقا ، جزو زائرا بشم
قول میدم تو روضه ها همیشه ناله بزنم
وقتی کربلا میخوام ، رو به سه ساله بزنم
به فدای دختری که تنش از تبش میسوخت
توی خیمه ها کنار عمه زینبش میسوخت
فدای یتیمی که گم شده توو بیابوونا
کتکش میزدن هر موقع صدا میزد بابا
#ام_داود
#حسین_روشنازاده
#حضرت_رقیه_شهادت
#بعد_از_شهادت #عامیانه
همه ی خرابه غرق غم شده
یه شیرین زبون دیگه کم شده
یه امامزاده توی خرابه موند
حالا دیگه خرابه حرم شده
طفل دلشکسته کی دیده بگه
یه سه ساله خسته کی دیده بگه
شایدم دیده باشه کسی ولی
تشییع نشسته کی دیده بگه
عمه دست غم روی کمر داره
از کبودی تنش خبر داره
رباب از رو تجربه بهش میگفت
قبرشو عمیق بِکَن خطر داره
کاش ماهم به فکر آینده بودیم
قبر بچمو عمیق کنده بودیم
کاش لحد براش میذاشتیم و حالا
کمتر از شیرخواره شرمنده بودیم
رفت و بین بچه ها جاش خالیه
تو نماز جماعتا جاش خالیه
وقتی که چهلم باباش میشه
اربعین تو کربلا جاش خالیه
#علی_ذوالقدر
#شهادت_امام_حسن_علیه_السلام
#عامیانه
خیلی سخته اسیر بلا بشی
زیر بار درد و غصه تا بشی
از کوچه تا خونه راهی نباشه
اما واسه مادرت عصا بشی
وقتی آهت توی سینه سد میشه
برای دل تو خیلی بد میشه
چادر مادرتو لگد کنن
به خدا غرورتم لگد میشه
به خدا دلی که نا امید میشه
خوشیاش یه دفعه ناپدید میشه
یکی دس رو مادرت بلند کنه
یه روزه همه موهات سفید میشه
حرفایی هس تو گلو گیر میکنه
آدمو از زندگی سیر میکنه
مادر جوون اگه خمیده شه
معلومه که بچه شو پیر میکنه
مادرم غماشو با ما نمیگفت
بعضی حرفاشم به بابا نمیگفت
میدونستیم که همش درد میکشه
شب تاصبح بیداره -امّا نمیگفت
برا رفتنش خدا خدا می کرد
دلامونو به غم آشنا می کرد
با همون دست شکستش تو نماز
شبا همسایه ها رو دعا میکرد
حالا هر اتفّاقی که بود گذشت
منم و یک جگر سوخته و طشت
جیگرم تو کوچه سوخت اونروزیکه
مادرم با دست دنبالم می گشت
میذارم رو دوش گریه سرمو
می زنم ناله های آخر مو
بخدا میمیرم و زنده میشم
می بینم تا قاتل مادرمو
حق بده بشینم و زاری کنم
سیل گریه از چشام جاری کنم
اومد و تو کوچه راهمونو بست
به خدا نشد که من کاری کنم
حق دارم اگه پرم درد میکنه
هم دلم هم جیگرم درد میکنه
سر مادرم تو کوچه داد کشید
از همون موقع سرم درد میکنه
✍️#محمدحسن_بیاتلو