خورجینی دوان دوان می رفت
دستِ بوسی خیزران می رفت
در هیاهویِ غارتِ خیمه
دور از چشمِ ساربان می رفت
چه عجولانه داشت سر می بُرد !
مثلِ تیری که از کمان می رفت
مادری خسته از تهِ گودال
ناله هایش به آسمان می رفت
بی توجه به ناله ی زهرا
خورجین داشت هم چنان می رفت...
پیکری زیرِ نعلها بود و ...
درد تا مغزِ استخوان می رفت
خنجر کُند شمر ، بدبین بود
در غلافش چه بد گمان می رفت !
خرجِ کاخ و حرمسرایِ یزید
داشت از جیبِ کوفیان می رفت
#گودال
#گودال_قتلگاه
#وحید_قاسمی
چنان زدند ... بر او نیزه از نفَس افتاد
وبعد از آن سرو کارش به چند کس افتاد
امان از آن سر ظهری که کار کشتن او
به دست خولی و شمر و سنان خَس افتاد
رمق نبود که یاری کند برادر را
کنار پیکر او زینب از نفس افتاد
کشید نعره و با کینه چنگ بر مو زد
به روی سینه ی پاکِ حسین زانو زد
به هر کجای تنش جای زخم غربت بود
به یاد بغض علی چندتا به پهلو زد
درآن شلوغی گودال هر کسی آمد
فقط برای خدا باتمام نیرو زد
نه با یکی نه دوتا ... با دوازده ضربه
سرش که گشت جدا .... با دوازده ضربه
به خون نشست تمامیِ پیکرش تا زد
به تیغ کند جفا... با دوازده ضربه
نشد بریده شود بوسه گاه پیغمبر
بریده شد زقفا ... با دوازده ضربه
به رو خاک تمامیِ لشکرش جا ماند
سرش به نیزه جلو رفت و پیکرش جاماند
چنان به روی تنش تاختند با مرکب
که شاه قسمتی از جسم پرپرش جاماند
به زور نیزه و شمشیر خواهری رفت و
میان گودی مقتل برادرش جاماند
#گودال_قتلگاه
#گودال
#امیر_جعفر_صدیقی
امام حسین ع
چنان زدند ... بر او نیزه از نفَس افتاد
وبعد از آن سرو کارش به چند کس افتاد
امان از آن سر ظهری که کار کشتن او
به دست خولی و شمر و سنان خَس افتاد
رمق نبود که یاری کند برادر را
کنار پیکر او زینب از نفس افتاد
کشید نعره و با کینه چنگ بر مو زد
به روی سینه ی پاکِ حسین زانو زد
به هر کجای تنش جای زخم غربت بود
به یاد بغض علی چندتا به پهلو زد
درآن شلوغی گودال هر کسی آمد
فقط برای خدا باتمام نیرو زد
نه با یکی نه دوتا ... با دوازده ضربه
سرش که گشت جدا .... با دوازده ضربه
به خون نشست تمامیِ پیکرش تا زد
به تیغ کند جفا... با دوازده ضربه
نشد بریده شود بوسه گاه پیغمبر
بریده شد زقفا ... با دوازده ضربه
به رو خاک تمامیِ لشکرش جا ماند
سرش به نیزه جلو رفت و پیکرش جاماند
چنان به روی تنش تاختند با مرکب
که شاه قسمتی از جسم پرپرش جاماند
به زور نیزه و شمشیر خواهری رفت و
میان گودی مقتل برادرش جاماند
#گودال_قتلگاه
#گودال
#امیر_جعفر_صدیقی
Mohjat.NetNamahang Ya Hosein Yomah 1404 Sotode [Mohjat_Net].mp3
زمان:
حجم:
1.56M
#زمینه_مقتل
#حسین_ستوده
#حضرت_زهرا #گودال
زهرا نالان مضطر محزون
پهلو زخمی اومد بیرون
مظلوم مغموم تنها دلخون
یاحسین یوماه
روضه میخونی برام
ای مادر به خون نشسته
یاحسین یوماه
شمشیری زدن به کتفم
که پر و بالمو بسته
یاحسین یوماه
استخون سینه ی منم
مثه سینت شکسته
یاحسین یوماه
پیرهنی که دوخته بودمو
ازت بیرون کشیدن
یاحسین یوماه
واسه انگشتری انگشترو
شکستن و بریدن
یاحسین یوماه
وحشیای شامی با
سرنیزه پهلوتو دریدن
ویلاه ویلی ویلی علی شبلی
بی پناه بی دفاع رو زمین افتای
نگران مضطرب فکر زنها بودی
ای غریب از وطن نگران جون دادی
نمیدم پیرهنتو مال منه
اینم از بختم و اقبال منه
شعر: #علی_عبداللهی ✍
#زمینه_حضرت_زهرا
#گودال
خورجینی دوان دوان می رفت
دستِ بوسی خیزران می رفت
در هیاهویِ غارتِ خیمه
دور از چشمِ ساربان می رفت
چه عجولانه داشت سر می بُرد !
مثلِ تیری که از کمان می رفت
مادری خسته از تهِ گودال
ناله هایش به آسمان می رفت
بی توجه به ناله ی زهرا
خورجین داشت هم چنان می رفت...
پیکری زیرِ نعلها بود و ...
درد تا مغزِ استخوان می رفت
خنجر کُند شمر ، بدبین بود
در غلافش چه بد گمان می رفت !
خرجِ کاخ و حرمسرایِ یزید
داشت از جیبِ کوفیان می رفت
#گودال
#گودال_قتلگاه
#وحید_قاسمی
@hadithashk
چنان زدند ... بر او نیزه از نفَس افتاد
وبعد از آن سرو کارش به چند کس افتاد
امان از آن سر ظهری که کار کشتن او
به دست خولی و شمر و سنان خَس افتاد
رمق نبود که یاری کند برادر را
کنار پیکر او زینب از نفس افتاد
کشید نعره و با کینه چنگ بر مو زد
به روی سینه ی پاکِ حسین زانو زد
به هر کجای تنش جای زخم غربت بود
به یاد بغض علی چندتا به پهلو زد
درآن شلوغی گودال هر کسی آمد
فقط برای خدا باتمام نیرو زد
نه با یکی نه دوتا ... با دوازده ضربه
سرش که گشت جدا .... با دوازده ضربه
به خون نشست تمامیِ پیکرش تا زد
به تیغ کند جفا... با دوازده ضربه
نشد بریده شود بوسه گاه پیغمبر
بریده شد زقفا ... با دوازده ضربه
به رو خاک تمامیِ لشکرش جا ماند
سرش به نیزه جلو رفت و پیکرش جاماند
چنان به روی تنش تاختند با مرکب
که شاه قسمتی از جسم پرپرش جاماند
به زور نیزه و شمشیر خواهری رفت و
میان گودی مقتل برادرش جاماند
#گودال_قتلگاه
#گودال
#امیر_جعفر_صدیقی
@hadithashk
گودال
چشم جبرائیل بر گودال خونی مات شد
مقتل تو جای پای عده ای الوات شد
ارباً اربا بودی و یک طرفة العینی حسین
پیکرت در پیش مادر بانی خیرات شد
#گودال
#گودال_قتلگاه
#اصغر_چرمی
@hadithashk
.
#زمینه_مقتل
#زمینه_روز_عاشورا
#گودال
#زمینه_امام_حسین(ع)
پر از شمیمِ عطر سیبِ گودال
بمیرم واست ای غریب گودال
کشیدن تو رو به صلیب گودال!
حبیب من شده حبیب گودال
شده سهم دلم نصیب گودال
حسینم افتاده رو شیب گودال
تمام سنگا دارن ، روی سرت میبارن
میخوای بلند شی اما ، با نیزه نمیذارن
حسینم وا حسینا
با کهنه خنجرش پرید توو گودال
تن زخمیت و وقتی دید توو گودال
صدای مادرم پیچید توو گودال
زمین و آسمون لرزید توو گودال
چجوری پیکرت چرخید توو گودال
یه دفعه خون تو پاشید توو گودال
غم هر شب زینب ، به تاب و تبه زینب
یه ذره آب ندادن ، به تشنه لب زینب
حسینم وا حسینا
تن زخمیت شده اسیر گودال
چقدر شلوغ شده مسیر گودال
شدم مثل تو من هم پیر گودال
تن پاکت شده پاگیر گودال
پر از شمشیر و سنگ و تیره گودال
برا غارت یه لشکر میره گودال
فداتشم نازنینا ، سرت ریختن لَعینا
تنت رو تکه تکه ، تو بخشیدی به اینا
حسینم وا حسینا
ذبیح زینب اسماعیل گودال
نگاه من شده دخیل گودال
نذاشتن تا بیاد عقیله گودال
به اشک من رو تل دلیله گودال
سرت رو بردن ای قتیل گودال
ولی دادن تن و تحویل گودال
همه رفتن تنت موند ، عذابِ کشتنت موند
تو رفتی زینب اما ، اسیر دشمنت موند
حسینم وا حسینا
#بهمن_عظیمی ✍
گودال
چشم جبرائیل بر گودال خونی مات شد
مقتل تو جای پای عده ای الوات شد
ارباً اربا بودی و یک طرفة العینی حسین
پیکرت در پیش مادر بانی خیرات شد
#گودال
#گودال_قتلگاه
#اصغر_چرمی
@hadithashk
تیره شد در نظر من دنیا
پهلویت گشت شبیه زهرا
نشد آخر که فراموش کنم
نیزه ی صالح و پهلوی تو را
اصغر چرمی
در منابع تاریخی آمده است که صالح بن وهب یزنی نیزهای به پهلوی امام زد.
#گودال_قتلگاه
#گودال
#اصغر_چرمی