eitaa logo
ذاکرین آل الله
296 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
332 فایل
( متن اشعار؛سبکها وفایلهای صوتی ایام ولادت و شهادت ائمه اطهار(ع) ومناسبتها ی ملی و مذهبی التماس دعا حاج غلامرضا سالار 09351601259 . شماره جهت ارتباط با مدیر کانال...
مشاهده در ایتا
دانلود
همه افلاک تو را بحر حقایق گویند اهل تفسیر، تو را مصحف ناطق گویند چارده صادق و معصوم همه نسل به نسل که خلایق همه را جلوه ی خالق گویند کذب و کذاب فزون بوده به دوران شما زین جهت بین امامان به تو صادق گویند پدر علم به هر رشته تویی در عالم نه من این را همه جا مؤمن و فاسق گویند شیخ عشاق شمایی به حقیقت نه مَجاز وَ طبیب دل هر بنده ی عاشق گویند قالَ صادق همه جا راه گشای علماست که به هر علم تو را منبع واثق گویند شیعه ی جعفری ات را متخلق بنما که جهانی به تو ما را متعلق گویند شکر حق گر نشدم رهرو شایسته ی تو به «رئوفی» نه که شیعه، به تو عاشق گویند .
دوبیتی يا رب تو به حقِّ جعفر آن صدق تمام آن كاو به حياتِ علم، بخشيده دوام همت بده ما را به بلندای نماز تا شيعه ی جعفری بمانيم مدام ◾️ سخت است به محتضر، دمی راز و نياز حتی چه رسد به خلق گردد دمساز هنگام وداع، حضرت صادق بود جان بر لب و می كرد سفارش به نماز .
همای قدسم و در آشیانه می سوزم غریب و غمزده با درب خانه می سوزم هر آنچه خیر که باشد پُر از نشانه ی ماست دریغ و درد که خود بی نشانه می سوزم برای آن که تسلی دهم به طفلانم کنار یک یکشان کودکانه می سوزم نفس نفس زدنم هم نکرد تأثیری دوان دوان پی مرکب روانه می سوزم میان شعله گرفتم دم حسین حسین به یاد کعب نی و تازیانه می سوزم به یاد جد غریبم حسین هر شب و روز بنالم از دل و با هر بهانه می سوزم چو دیدم این همه شاگرد، گرد پیکر خود به یاد مادر و دفن شبانه می سوزم .
یکی می گفت مثل مادرش پشت در افتاده یکی می گفت بین کوچه ها چون حیدر افتاده شبیه عمه اش زینب سرِ بازارهای شام به روی خاک با صورت وَ گاهی با سر افتاده یکی می گفت همچون مجتبی مسموم شد از زهر به خود می پیچد و در ذکر مادر مادر افتاده یکی می گفت تا آتش کشید از خانه اش بالا به یاد خیمه ها و ماجرای معجر افتاده یکی می گفت در بزم شراب اشکش برای چیست؟ یکی می گفت شاید یاد یک تَشت زر افتاده یکی می گفت تا شمشیر بالا رفت بر قتلش به یاد کربلا و نحر از پشت سر افتاده گریزِ گریه اش تا گوشه ی ویرانه رفت آن دم که او می دید لرزه بر تن یک دختر افتاده «رئوفی» بس کن این مرثیه را، تنها بگو کلِّ مصیبت های آل الله در یک پیکر افتاده .
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 بیا ای دل امشب رویم تا بقیع زنیم ناله از عمق جان با بقیع بیا ای دل امشب چو زوّار روز چو شمعی سر قبر صادق بسوز ببر ای دل امشب مرا در بَرش زنم بوسه بر قبر بی زائرش سر قبر صادق بسوز آب شو و هم ناله با آه مهتاب شو چه حسِّ غریبی بقیع دارد آه ز خاکش غم وغصه می بارد آه سلام ای امامم شـه باکـرم بمیرم برایت نداری حرم چودیدندت آنشب به تاب وتبی بـه حـال قنـوت و نـماز شـبی چه ها با تو کردند ای نازنین که باصورت افتاده ای برزمین به آتش کشیدند تا خانه ات به هرسو روان اهل کاشانه ات تو در بین آتش در آن همهمه چه دیدی که می گفتی یا فاطمه تو راهمچنان بَرده ها بُرده اند و بــا نـاسـزا قلـبت آزرده انـد شکستندآن شب دل مضطرت جسـارت نمـودنـد بـر مـادرت اگرسیلی ازدست کین خورده ای اگر بین ره هی زمین خورده ای سـرت را نَبُـرّیده اند از قفـا تمـاشا نـدادند بـــر نیـزه ها کسی دخترت را که سیلی نزد به رخسار او رنگ نیلی نزد کسی خانه ات را به غارت نبُرد کسی خواهرت را اسارت نبرد نبستند دستان او با طناب نبردند او را بــه بــزم شراب شما را کسی به عزیزی نخواست کسی دخترت را کنیزی نخواست یتیمت میان خــرابه نَمُرد بجای غــذا تــازیـانه نخورد ولی دل بسوزد برای حسین برای همه بچه های حسین چه گویم چه کردند درقتلگاه که شد نــالـۀ فــاطـمه آه آه نمیدانم آن لحظه زهرا چه دید که فریاد جانسوز از دل کشید ز دل ناله می زد با شوروشین الهی که مادر فدایت حسین مگو باز «مداح »از قتلگاه که زهرا دگر رفته از حال آه .
🏴🕊🏴🕊🏴🕊🏴🕊 ای دل ازداغ صادق به فغان ناله کن برسروسینه زن صیحه زنان ناله کن بر غریبیِ او مویه کُنان ناله کن برمزارش چوصاحب الزمان ناله کن حیفِ شاه کَرَم که ندارد حرم وامصیبت«٢» می زنم از غم حضرت صادق به سر شد جگر پاره ی فاطمه پاره جگر سینه ها ازغم غربت او شعله ور سینه زن درعزایش شده شمس وقمر بس پیاده دوید ناله ازدل کشید وامصیبت «٢» شیعـه در مـــاتم پــادشهِ عـالمین در عـــزای امام صادق آن نَیّــریـن می زندبرسروسینه به صدشوروشین ای فـدای غـریبیِ تـو مـولا حسین جان بقربان تو هم عزیزان تو وامصیبت «٢»
شهادت حضرت امام صادق ع ___ پیرمرد قبیله ی ما را در دل شب کشان کشان بردند ___ کوچه های مدینه شاهد بود مثل جدش علی چه سان بردند ____ چند ظالم به خانه ی شه دین ریختند و چه بی امان بردند ___ هر چه در خانه بود اهل جفا با شرار کینه از میان بردند ____ این ندا آمد از دل حضرت ناله اش را به آسمان بردند ____ او گناهی نکرده بود ولی دست بسته به ریسمان بردند ____ حرمتش را اجامر و اوباش هتک کردند و از میان بردند ____ اهل یثرب چه بی وفا بودند ایستادند و دشمنان بردند ____ نیست قدرت به خامه ات "دلجو" گرچه نام تو بر زبان بردند # کانال اشعار اصغر گلمحمدی متخلص به (دلجو )
آقا تو را چون حیدر کرار بردند در پیش چشم بچه های زار بردند تو آن همه شاگرد داری پس کجایند! آقا چه شد آن شب تو را بی یار بردند؟ این اولین باری نبود این طور رفتید آقا شما را این چنین بسیار بردند وقتی شما فرزند ابراهیم هستی قطعاً شما را از میان نار بردند آن شب میان کوچه ها با گریه گفتی که عمه جان را هم سرِ بازار بردند یاد رقیه کردی آن جا که شما را پای برهنه از میان خار بردند این ظاهرِ درهم خودش می گوید آقا حتماً شما را از سر اجبار بردند سخت است اما آخرش تابوتتان را آقا هزاران شیعه در انظار بردند .
بسم الله الرحمن الرحیم امام زمان عج‌الله# شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام با سلامی به سلام فرمانده ای سبز پوش عشقِ تو را سرخ قامتیم ای پادشاهِ حُسن نگاهی که رعتیم فکری به روزگارِ بدِ حالِ ما بکن جان حسین تشنه‌ات ای ابر رحمتیم ما زائر سه شنبه و شبهای جمعه‌ایم آواره‌ایم  دربه‌درِ یک زیارتیم ما با غبارِ کرببلا هم‌نفس شدیم یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم ما را ببخش اگر که کمی کم محبتیم هر روز آمدیم و بدهکارتر شدیم تقصیر لطف توست عزیزم بد عادتیم بر روی ما حساب کن آقا که سالهاست چشم انتظارِ آمدنت اشک حسرتیم حرف امام صادق ما هست این حدیث درکت کنیم اگر همه‌ی عمر خدمتیم* ما را هزار بار جهان آزموده است هربار دیده است فقط استقامتیم این جمله‌ی بزرگ از آوینی است گفت : ما راست قامتانِ جهاد و شهادتیم هر روز می‌رسد خبری از شهادتی شکر خدا که باز بر این راه دعوتیم از نسل جبهه است همه‌ی نسل‌های ما نسل خمینی است اگر عین غیرتیم این بچه‌ها‌ی ما چقدر جمکرانی‌اند مدیون مِهرِ حضرت زهرای عترتیم * * * آورده‌ایم باز بدی‌های خویش را پیشِ کریم نابلدی‌های خویش را در امتحان راه تو هرچند رد شدیم لطفت قبول کرد ردی‌های خویش را انگار نا امید شدی از بزرگ‌ها دیدم صدا زدی نودی‌های خویش را عطر ظهور می‌رسد و کرده‌ای خبر نسل هزار و چهار صدی‌های خویش را ما را ببخش جای بصیریت بجای فهم آورده‌ایم بی خردی‌های خویش را ما تا ابد برای حسین تو سوختیم آقا نگاه کن ابدی‌های خویش را قلب حسین پیش علی‌اکبر آب شد وقتی که گفت یا ولدی‌های خویش را خلاد بن صفار می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ (خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همه‌ی زندگی ام را در خدمت به او می گذراندم) (حسن لطفی ۴۰۱/۰۳/۰۵)
4_5794221339720027221.opus
56.4K
تو گل گلشن دین مبین صادقی بر امامت تو ای شمس ولا،لایقی تویی نور مبین معنی یا و سین یابن زهرا ۲ شیخ الائمه، شمس هدایت تویی تابش رحمت و لطف و عنایت تویی با مقام رفیع قبر تو در بقیع یابن زهرا ۲ دشمن بی حیا ریخته در خانه ات نیمه شب آتش کین زده کاشانه ات شده ای غم نصیب همچو مادر غریب یابن زهرا ۲ زهر کینه به جسم و جان تو زد شرر زهر منصور دون برتو نموده اثر در مدینه بپا شده بزم عزا یابن زهرا ۲ گل زهرا نسب گشته صدایت خموش شیعه ی مرتضی از غم تو در خروش مدینه در غم است خون دل عالم است یابن زهرا ۲ پیکر پاک تو به دوش یاران بود جسم جدت به زیر سم اسبان بود ای شه عالمین گریه کن بر حسین یابن زهرا ۲
. ➖➖➖ یه داغه،یه درده، که انگاری مثه باد خزونه یه بغضه، که داره، بازم قلب ماهارو میسوزونه یه مرد ِ ، غریبه ، کسی حالشو اصلا نمیدونه بازم شعله از در زبونه کشید بازم اهل یک خونه در اضطراب بزرگ قبیله دلش خون شده با دستی که حبسه میون طناب این همه زجر و مصیبت_واسه این آقا زیاده صادق آل عبا رو _ میبرن پای پیاده سیدی امام صادق... ........ بدون ِ،عمامه،آقا رو میبرن از دل خونه غرورش، شکسته، بمیرم که چشاش کاسه خونه زمین خورد،توکوچه،رو دستاش داره از کینه نشونه نفس میزنه باز نفس میزنه مثه حیدر از غصه قلبش پُره داره روضه میخونه زیر لبش مثه مادرش هی زمین میخوره روضه ی قد کمونی_پیش چشماشه همیشه غیر گریه واسه مادر_روز آقا شب نمیشه سیدی امام صادق... ....... یه روضس، که یادش،دل عالمو خون کرده همیشه همونی،که داغش،شکسته دل ما رو مثه شیشه تو مقتل،نوشته، مثه روز حسین پیدا نمیشه کسی که خدا روضه خونش شده تو‌ گودال خون دست و پا میزنه تن ِ نیمه جونش روی خاک ِ و ... داره مادرش رو صدا میزنه تا دم مقتل رسیده_خواهرش با دیده تر دخترش تو خیمه داره_میزنه بر سینه و سر سیدی حسین مظلوم